دانشنامۀ آريانا

۱۳۸۷ مهر ۴, پنجشنبه

جریده شمس‌النهار کابل

جریده شمس‌النهار كابل

نـوشــته: پروفسور رسول رهین
(رئیس شورای فرهنگی افغانستان)

وقتی امير شيرعلی‌خان پسر امير دوست‌محمدخان بار دوم بر اريكه قدرت تکیه زد، روابط او از بابت ميراث پدر، با انگليسها دوستانه بود. اين انگيزه سبب گرديد تا امير بنا بدعوت لارد مايـــــــو (Lord Mayo) وايسرای انگليس در هند، در ماه مارچ سال 1869 به هند برتانوی سفر دوستانه نمايد. امير بعد از بر گشت از سفر هند خاطرات و رويا های خوبی از تمدن اروپايی باخود آورد. ميگويند امير بعد ازبر گشت بدون درنگ ريفارمهای اداری و فرهنگی رابه تقليد ازهند بر تانوی آغاز كرد كه در زمره ريفارمهای [اصلاحات] فرهنگی او نشر جريده‌ای بنام "اخبارشمس النهار كابل" شامل بود.(9) عده‌ای باين باور اند كه هنگاميكه سيد جمال‌الدين افغانی (1838-1897م) برای بار سوم خاك افغانستان را ترك می‌گفت، نزد امير شيرعلی‌خان رفت. پس از كسب اجازت، يادداشت چند فقره‌يی برنامه اصلاحی خود را كه از اوليت‌های كشورداری بحساب می‌آورد بدست امير داد. در جمله ساير فقره‌های برنامه اصلاحی سيد پيشنهاد نشر يك جريده در كابل نيز شامل بود.(10)

بهر نحويكه بود، امير شيرعلی‌خان بعد از دوباره تكيه زدن بر اريكه قدرت، در آغاز امارت، در پهلوی عملی نمودن ساير فقره‌های پيشنهادهای اصلاحی و ريفارمهای خود، امر نشر جريده هفتگی بنام "شمس‌النهار كابل" را نيز صادر نمود.(11) هرچند تا حال به نخستين شماره جريده شمس النهار كابل دست نيافته‌ايم ولی بملاحظه نوزده و نيم شماره شمس‌النهار كابل در آرشيف ملی افغانستان وبیست و نه شماره ديگر مربوط به سالهاي اول، دوم و سوم از كتابخانه شخصی محمدنوروزخان كه اكنون در نزد محترم فريد بيژن سابق استاد فاكولته ادبيات دانشگاه كابل می‌باشد، چند برگی ديگر بر اوراق زرين تاريخ مطبوعات كشورمان افزوده گرديد. از روی قديمی‌ترين شماره بدست آمده شمس النهار كابل موجود در آرشيف ملی افغانستان، منابع تاريخ مطبوعات افغانستان از جمله مؤلف سير ژورناليزم در افغانستان و سايرين استدلال كرده اند كه اولين شماره جريده شمس النهار كابل در روز جمعه 15 رمضان سال 1290 هجری قمری در مطبعه شمس النهار كابل بچاپ رسيده است. اين استدلال با بدست آمدن بيست ونه شماره تازه از كتابخانه شحصی محمدنوروزخان و نيز مكث كوتاه بر قديمی‌ترين شماره بدست ما رسيده جريده شمس النهار كابل، ادعای تاريخ نگاران قبلی را كه گويا تاريخ چاپ شمس النهار كابل جمعه 15 رمضان 1290 هجری قمری و يا (آخر شعبان 1290) برابر با (هفته آخر ميزان 1252 خورشيدی) يا (هفته سوم اكتوبر 1873 م) بوده باشد، بكلی رد می‌كند. قديمی‌ترين شماره بدست ما رسيده كه همان نسخه موجود در آرشيف ملی افغانستان می‌باشد و نيز شماره‌های تازه بدست آمده جريده شمس النهار كابل كه محتوی شماره‌هايی از سال اول، دوم و سوم نشريه شمس النهار كابل ميباشند نخست ثابت مي نمايند كه شماره هاي اول تا نهم جريده شمس النهار كابل در مطبعه اي بنام مرتضاوي كه درسراي سردارشيرعلي خان که درچوك كابل موقعيت داشت طبع ميشده است. دديگر از تحليل محتواي قديمي ترين شماره بدست آمده معلوم مي شود كه اولين شماره جريده شمس النهار كابل مدت ها قبل ازجمعه 15 رمضان 1290 هجري قمري طبع شده است. زيرا درين شماره كه قديمي ترين شماره شمس النهاركابل تاحال است اعتذاريه اي از طرف مهتمم جريده نشر شده است.(12) دراعتذاريه مي خوانيم:" چونكه در هفته گذشته اسپيچ عاليجا فضايل آگاه قاضي عبدالقادر صاحب بهادر، رايل ملتري به سبب سهو كاتب غلط شده. چنانچه يك قسمت آن بكلي متروك مانده بود. لهذا حسب سفارش احباب عفو سهو از ناظرين طلبيده، اسپيچ مذكور در ثاني مكمل طبع مي گردد..." اين نوشته اعتذاريه مهتمم نشريه شمس النهاركابل در قديمي ترين شماره بدست مار سيده مي رساند كه اولين شماره جريده شمس النهار كابل بروز جمعه 15 رمضان 1290 هجري قمري ني بلكه ماهها قبل از آن تاريخ شايد نزديك به مارچ 1869 كه امير شير علی‌خان تازه از سفر هند برتانوی برگشته بود و يا در نزديكيهای ( 1289هق) موقعی كه سيد جمال‌الدين افغانی پيشنهاد نشر جريده را به امير سپرده بود اتفاق افتاده باشد. چنانچه اين استدلال توسط روز نامه فارس طبع شيراز نيز تائيد گرديده است. درخبر منتشره شماره دوم، رجب 1289 هجري قمری برابر با سپتامبر 1872 ميلادی روزنامه فارس آمده اســت: "در كابل روز نامه مخصوص مقرر شده است كه بطبع برسد. اسم آن شمس النهار ميباشد."(13)

اين خبر مي رساند كه جريده شمس النهار كابل قبل از ماه رجب 1289 در كابل به طبع رسيده كه خبر آن در روزنامه فارس بدست نشر سپرده شده است. زيرا در شرايط عدم ترانسپورت منظم پارينه، رسيدن خبر از يك كشور به كشور ديگر ماهها طول ميكشيد، از جانب ديگر تازمانيكه جريده موجود نمی بود نام و خبر آن در روز نامه های ايرانی شايع نمی گرديد. ونيز روز نامه هاي ايراني ضرورتي احساس نمي كردند كه خبر انتشارجريده افغانستان را قبل از نشر در روز نامه هاي خود شايع نمايند. همچنان اگر جريده شمس النهاركابل عملا وجود نميداشت منبع مسؤلي وجود نميداشت كه با تحمل ماهها سفر خبر شايع شدن آنرا به ساير كشور ها برساند. لهذا به يقين ادعا مي توان كرد كه جريده شمس النهار كابل قبل از ماه رجب 1289 نشر ميشده و در كابل عملا وجود داشته است كه روز نامه فارس شيراز خبر انتشار آنرا پخش كرده است.

آخرين شماره ايكه از جلد سوم (سال سوم) جريده شمس النهار كابل داريم شماره 47 است. اين مي رساند كه از نشر اولين شماره آن تا تاريخ 20 شوال 1292كه جمعا دوسال وسي و پنج روز مي شود، بگمان غالب درين مدت 48 شماره بچاپ رسيده باشد.(14) متأسفانه شماره هاي بيشترآن مفقود است نميتوان به يقين گفت كه جمعا چند شماره از ميان رفته و چند شماره تا هنوز باقيست.(15) با توجه به شماره پنجم، 25 رمضان، شماره هشتم، 22 شوال، شمــاره دهم، پانزده ذيحجه 1290 و شماره هاي شانزدهم و هفدهم به ترتيب دردهم صفر1291و ششم ربيع الاول همان سال نشر شده اند، معلوم ميشود، نشر جريده شمس النهار كابل نامرتب بوده در ابتدای نشرات هفتگی و از شماره هاي نهم و دهم به بعد ماهانه نشر ميشده است. (16)

جريده شمس النهار كابل در مراحل اول تا شماره نهم در مطبعه ای بنام "مرتضاوی" چاپ ميشده است. مطبعه چاپ سنگی مرتضاوی نيز مانند مطبعه چاپ سنگی مصطفی وی در سرای سردار شيرعلی‌خان در شهر كهنه كابل موقعيت داشت. اين حقيقت را در شماره های هفتم و نهم جريده شمس النهار كابل چنين می يابيم: "اشتهار اخبار شمس النهار كابل در مطبعه مرتضاوی، باهتمام ميرزا عبدالعلی حليه طبع پوشيد"(17) اين عبارت می رساند كه جريده شمس النهاركابل قبل از مطبعه شمس النهاركابل، از شماره اول تا نهم در مطبعه طبع سنگي مرتضاوي طبع ميشده است. ولي همينكه مطبعه شمس النهار كابل در بالاحصار كابل، جائيكه كابينه حكومت تازه تشكيل يافته سيد نور محمد شاه فوشنجي در آن مقر بود مونتاژ گرديد، بزودي كار طبع جريده شمس النهار كابل بآن انتقال يافت و از شماره دهم به بعد مستقيما در بالاحصار كابل چاپ و از آنجا توزيع ميشد. چنانچه از شماره دهم به بعد اين عبارت در شمس النهاركابل جلب نظر مي كند: "اشتهار اخبار شمس النهار كابل در مطبعه شمس النهار كابل باهتمام ميرزا عبدالعلی حليه طبع پوشيد"(18)

جريده شمس النهار كابل صاحب امتيار، محرر ويا سر محرريكه مسؤليت طبع و نشر جريده را مستقيما بدست داشته باشد نبود. بعضی ازمنابع عبدالقادر خان يوسفزی پشاوری سرشته دار رايل ملتيری امير شيرعلی‌خان را مسؤل طبع و نشرجريده شمس النهار كابل ميدانند كه در خفا امور مطبعه و جريده شمس النهاركابل را بدوش داشت، ولي ظاهراً امور طبع و نشر جريده باهتمام ميرزا عبدالعلي صورت مي گرفت. ميرزا عبدالعلی در امور طبع و نشر جريده شمس النهار كابل مرجع مسؤل و با صلاحيت شناخته ميشد. او در پهلوي مسؤليت اهتمام جريده شمس النهار كابل مسؤل مطبعه طبع سنگي شمس النهار كابل نيز بود. (19) چنانچه ميـرزا عبدالعلی در شماره دهـم شمس النهار كابل مهتمم ياد شده و در صفحه دوم آن شماره آمده است: "... لهذا اقل العباد ميرزا عبدالعلي حسب الفرمايش احباب اخبار صدق آثار مسمی به شمس النهار را در مطبع كابل جاری نمــوده..." و در صفحه سوم نيز با اين جمله به او اشاره رفته است: "... گرامی نامه منظوری خود را اسمی اقل العباد ميرزا عبدالعلی مهتمم مطبع شمس النهار كابل ارسال دارند..." در جای ديگر مینويسد: "... به وساطت اوشان به نزد ميرزا عبدالعلي مهتمم مطبع شمس النهار كابل برسد..." و نيز: "اشتهار اخبار شمس النهار كابل به اهتمام ميرزا عبدالعلي حليه طبع پوشيد."(20)

اين مدارك دال برآن است كه بايست ميرزا عبدالعلي را مسؤل چاپخانه وگرداننده جريده شمس النهار كابل و يگانه روز نامه نگار متعهد و صاحب صلاحيت امور چاپ و نشر جريده شمس النهار كابل دانست. اينكه مي نويسد " حسب الفرمايش احباب اخبار..." دال برين است كه جريده شمس النهار را بفرمان كدام مرجع صاحب صلاحيت ويا مسؤل ويا توصيه بزرگان دولتي به نشر نمي رسانيده، بلكه حسب فرمايش احباب اخبار اين عمل را انجام ميداده است. بنابرين مي توان گفت كه روز نامه نگاري كشور ما بر خلاف كشور هاي هند، ايران و بخارا از بيرون دستگاه حاكمه بفعاليت آغاز كرده است، نه از درون دستگاه حاكمه. اين خود دور نماي بهتر و خوب آغاز روزنامه نگاري ما را در شرق تمثيل مي نمايد.

جريده شمس النهار كابل برویت شماره هائی که بما رسيده، داراي قطع 8 × 12 انچ برابر با (45 × 30 سانتي) و متن 30/5 × 10 انچ بوده، يك ستونه چاپ ميشده است. درمراحل اول نشراتی هفته يك نوبت، بعداً در هر شانزده روز و اخيراً در هر يك ماه يك مراتبه در شانزده صفحه به خط نستعليق زيبا و روشن در چاپخانه سنگی مرتضاوی و بعدا چاپخانه شمس النهار كابل به طبع می رسيده است.

نشان سر لوحه شمس النهار كابل صورت دوشير و دوشمشير بود. هردو شير در يك دست شمشير و در دست ديگر سر لوحه شمس النهار كابل را دارند.(21) دوشمشیر کنایه و اشاره ای است به اسم امیر که از دو کلمه یعنی شیر و علی ترکیب یافته است و لقب حضرت علی (رض) چون اسدالله یعنی شیر خدا بود. لهذا شیر علی را به دو شیر و به دو شمشیر به دست تمثیل میکرد. در تکتهای پستی نیز این نشان نقش گردیده بود. نشان سر لوحه شمس النهار كابل نمايانگر آن است، در حاليكه امیر افغانستان در يك دست شمشير دارد و با استعمار و استعمارگران مي جنگد، در دست ديگر لوحه شمس النهار كابل را بمثابه سمبول روشني، روشنگري، روشن سازي و بيدارسازی مردم افغانستان را بكف دارد، كه گويا ميتواند ازين طريق در راه تنوير اذهان مردم نيز بكوشد. سرلوحه شمس النهاركابل ميان دوشير قرار داده شده و در اطراف آن چهار بيت از مثنوي معنوي مولوي درحمد و ثنا خداوند و نيز اشاره به جريده شمس النهار كابل چاپ شده است. اینطور:

كاري كه بر توكل تو كردم ابتــدا
يارب بفضل خويش رسانش بانتها
در سه طرف سر لوحه شير و شمشير جريده مي خوانيم.
از ذات تو كائــــــنات پيــــدا
چون شمس النهار آشـــــــكا را
اي نام تو راحــــــت دل و جان
سرمايه فــــــرحت فـــــراوان
هر سبزه كه از زميــــــن برآيد
بر وحدت تو زبان كشــــــــايد

در زير سر لوحه جريده شمس النهاركابل بعد از شعر، تاريخ نشر جريده (روز، ماه و سال) با تقويم هجری قمری طبع گرديده است. بعد از آن: "نقشه اشتهار واجب الاظهار شمس النهار" جلب نظر دارد.

به تعقيب آن وجه اشتراك جريده به (اعدادرقوم) باين شرح آمده است:
شرح قيمت اخبار: در صورت عدم اداي پيشكي شش ماهه، پيشـــــكي
ساليانه(20) روپيه چهره شاهي، ساليانه (25) روپيه چهره شاهي (10) روپيه چهره شاهي
قيمت اخبار متفرق في اخبار[شماره] (ده ) آنه
هركسي كه سواي دادن زرقيمت اخبار بنام خود اخبار بند سازد تا زماني
كه زرقيمت اخبار را ادا نكند قيمت اخبار به ذمه اش محسوب شده در وقت حساب از او گرفته خواهد شد. و تفصيل قيمت اخبار كه در نقشه مندرج است
امراي كامگار و رؤساي نامدار و نوابان و راجه گان و واليان ملك از اين حساب مستتْني هستند. اوشان هرچه از روي فياضي و فيض رساني موافق شأن و شوكت و ناموري خود اعطاء و مرحمت فرمايند زيبا و شايان است.(22)
گرداگرد صفحه سر لوحه جريده شمس النهار كابل تزئينات زيبا با قبه ها و شيوه مينياتوركاري ظريف در رنگ سياه بملاحظه مي رسد.
هرچند جريده شمس النهار كابل - اگر " جريده كابل " را تا پيدا شدن شماره هاي چاپي آن نا ديده بگيريم- اولين جريده چاپي و متعهد افغانستان در سطح ملي ميباشد، بايست نظر بعدم تجارب روز نامه نگاري داراي خلا ها و نواقص بيشماري از نگاه ترتيب و تنظيم سر لوحه و ساير مشخصات روزنامه نگاري مي بود. ولي بنابر استفاده از تجارب پيشرفته اروپايي و تأثیر جريده نگاري هند بر تانوي در شؤن روز نامه نگاري افغانستان و آگاهي مهتمم و مسؤلان آن از شيوه هاي روز نامه نگاري غربي، تأثير عميقي بر چهره جريده شمس النهار كابل انداخته آنرا بصورت پخته و سره برابر با موازين مناسب روز نامه نگاري تبارز داده بود. بر همين مبناست كه نشان و سر لوحه جريده شمس النهاركابل با نشان و سر لو حه جرايد و روزنامـــــــــــــــــه هاي هـــندي، ايـــــــراني، بخارايي و تركي همسان و شبيه بوده داراي كمبود و نواقصي كه در اولين نشريه چاپي كشورهاي ديگر مشاهده مي شود نميباشد. اين حقيقت در وجود سر لوحه و تقسيم صفحات جريده بوضاحت قابل درك است.
معمولا نوشته هاي جريده به خط زيباي نستعليق نگارش يافته وبركاغذ سفيد طبع مي شده است. براي تفكيك و جدا نمودن مطالب بخشهاي مختلف جريده خط كش بكار رفته است. در متن جريده شمس النهار كابل علايم نقطه گذاري، كامه، قوس، سواليه و غيره بملاحظه نمي رسيد. محض در اخير هر مطلب چهار نقطه به شكلي گذاشته ميشد كه اگر نقاط را باهم وصل كنيم شكل مربع كج شده را ميگــــيرد. اين علايم در داخل متــن جريده نيز ديده مي شود. (23)
جريده شمس النهاركابل ا ز نظر محتوا بيشتر خبري بود تا علمي، ادبي و اجتماعي. قسمت اول جريده، با كليشه " اشتهار" آغاز ميشد. زير اين كليشه مطالبي از طرف مهتمم جريده ميرزا عبدالعلي نشر مي شد. اين نوشته معمولا شكل سر مقاله را داشت بيشتر مطالبي در باره اهداف و مرام نشريه بود. مطلب دومي درين صفحه زير كليشه " اطلاع ضروري " مي آمد. اين مطلب بيشتر اطلاعات رسمي و گزارش هايي از سفر هاي رسمي اراكين در بار بود. مطلب سومي زير كليشه " اشتهار مفيد عام " مي آمد كه شامل نوشته هايي در مورد كتب تازه طبع شده و ساير پيش آمدهاي فرهنگي، علمي و ادبي كشور مي بود. متن اصلي و اساسي جريده را خبرهاي خارجي، خبرهاي داخلي و آخرين قسمت آنرا مطالب علمي و ادبي تشكيل ميداد.
جريده شمس النهار كابل خبر هاي خارجي را بيشتر از منابع خارجي و نشريه هائيكه از هند بر تانوي، ايران و ساير كشور هاي همجوار به دارالسلطنه كابل مي رسيد، مي گرفت. نشريه ها ي خارجي مستقيما به دفتر جريده شمس النهاركابل مي رسيد. اكثر مجلات رايگان ار سال مي شد و يك تعداد محدود آن مبادله جريده شمس النهاركابل بود. همكاران جريده شمس النهار كابل كه اكثراراكين دربار و صاحب نفوذ در سلطنت كابل بودند مطالـب مفيد و قابل نــشرمجلات و جرايد خارجي را ترجمه كرده به اداره شمس النهاركابل مي سپردند. مجلات و نشريه ها بعد از استفاده اراكين و همكاران جريده شمس النهار كابل به كتابخانه امير شير علي خان كه در بالا حصاركابل موقعيت داشت فرستاده ميشد. منابع و مأخذ تحقيق در دوره امير شير علي خان تا حال از چندين نشريه خارجي كه اكثر آنها بزبانهاي اردو و انگليسي بودند اطلاع داده اند. از آنجمله است.
1) اخبار مفرح القلوب چاپ تهران
2) اخبار طلسم حيرت چاپ هند
3) اخبار لوح محفوظ چاپ هند
4) اخبار انجمن پنجاب چاپ لاهور
5) اخبار راجپوتانه چاپ هند
6) اخبار عالم چاپ لاهور
7) اخبار كوه نور چاپ پشاور
8) اخبار عام لاهور
9) اخبار تايمز آف انديا
10) سيد الاخبار روز نامه فارسي زبان چاپ دكن
11) اخبار نامه اوده اكبر (24)(25)
اكثر اين نشر يه ها از طريق داك خانه افغانستاني پشاور به اداره جريده شمس النهار كابل ارسال ميشد. كار ارسال اخبار و ساير نشريه هاي هندي به دارالسلطنه كابل را حاجي حسن خان كاردار داك خانه افغانستاني در پشاور بدوش داشت. حاجي حسن خان در پهلوي ساير مسؤليت هاي پستي و اداري وظيفه داشت تا تمام نشريه هاي چاپ نصرت المطابع دهلي را بكابل بفرستد و در مقابل جريده شمس النهار كابل رابه منابع هندي تحويل بدهد. علاوه از نشريه هائيكه به مبادله جريده شمس النهار كابل ميرسيد، تعداد كثيري از نشريه هاي هندي مستقيما به كتابخانه اميرشير علي خان روانه مي شد. همكاران جريده شمس النهار كه اكثر شان از اراكين دربار بودند ميتوانــــــــستند ازين نشريه ها نيز استفاده نمايند. نشريه هائيكه به دفتر جريده شمس النهار كابل مي رسيد نيز بعد از استفاده به كتابخانه امير شير علي خان گسيل مي شد. كارمندان كتابخانه از مجموع اين نشريه ها كلكسيونهاي سالانه ترتيب كرده و در كتابخانه شاهي امير شير علي خان حفظ مي نمودند. (26)
مطلب ديگريكه باين بحث بي ارتباط نيست اينست كه زمانيكه امير شير علي خان بعد از مرگ پدر ش امير دوست محمد خان (سه شنيه 21 ذيحجه 1279) در دارالسلطنه هرات خود را جانشين پدر اعلان كرد، طرف قبول برادرانش كه هركدام داعيه جانشيني پدر را بدل مي پروراندند، واقع نشد. اميرشير علي خان بسرعت ساز و برگ سفر بكابل را برابر كرد و روانه كابل شد. ميرزا محمد محسن دبير مي نويسد : " در آن سفر امير شير علي خان از هرات به كابل سردار شيردل خان لويناب اعلي ايشيك آغاسي حضور كه همركابي امير را داشت ذخيره كتب قلمي زيادي را كه در هرات بود با خود به دارالسلطنه كابل انتقال داد. ميرزا محمد محسن خان دبير علاوه ميكند كه پشتي هر يك ازكتب و مرقعات مذكور مزين به مهر كتابخانه كامرانشاه ديده ميشد. هكذا امير شير علي خان كتابخانه نواب عطا محمد خان و غلام احمد خان واقعه نگاران افغاني در هند را نيز در جمله ديگر كتب بكتابخانه دارالسلطنه كابل منتقل ساخت. " (27)
درين سند تاريخي جان مطلب اين است كه قبل از دوره زمامداري امير شير علي خان و جريده شمس النهار كابل نيز سيستم اطلاع رساني در افغانستان وجودداشته و واقعه نگاران افغانستاني درخارج كشور وجود داشته اند كه برعلاوه گرد آوري اطلاعات از منابع نشراتي كشور هاي همسايه و همجوار، به شغل جمع آوري وقايع و اطلاعات از محل واقعه مصروف بودند. چنانچه پدر غلام محي الدين انيس مؤسس روز نامه ملي انيس نيز د رقاهره شغل واقعه نگاري داشت. علاوه بر آن از محتواي جريده شمــس النهار كابل نيز معلوم مي شود كه اكثر خبرهائيكه از كشور هاي همجوار به اداره جريده ارسال ميشده از طرف واقعه نگاران خود جريده مستقيما به دفتر جريده ارسال شده است. چــنانچــه در خبر ها زيرين مي خوانيم : " كرسپاندنت ما از بخارا مي نگارد... " يا " كرسپاندنت ما از خوقند مي نگارد..." ويا كرسپاندنت ما از تاشكند مي نگارد..." يا " كرسپاندنت ما از سمر قند مي نگارد... " اينها مي رسانند كه ژورناليزم عصر شیرعلیخان که با استفاده از سيستم ژورناليستي انگليسي بوجود آمده بود، داراي شبكه منظم خبر نگاري در كشور هاي همجوار و اسلامي بود. موجوديت تأثير ژوزناليزم انگليسي و نفوذ اصطلاحات روزنامه نگاري اروپايي در ژور ناليزم افغانستاني شدیداً نمايان است كه اين خود ازاستعمال اصطلاح " كرسپاندنت " بجاي "واقعه نگار" یا "خبرنگار" كه اصطلاح ژورناليستي انگليسي است وضاحت کافی دارد.

مطالب بالا مي رسانند كه جريده شمس النهار كابل خبرها و اطلاعات خارجي را از دو منبع مستقل حاصل ميكرده است. يكي نشريه هاي چاپي كشور هاي همجوار و همسايه و ديگري مستقيماً از محل واقعه توسط خبر نگاران افغانستاني.

باساس تحليل مضمونيكه نگارنده اين سطور از محتواي خبر هاي منتشره شماره هاي موجود جريده شمس النهاركابل در آرشيف ملي افغانستان بعمل آورده در يافت كرده است كه از جمله (45) خبر خارجي ايكه واقعه نگاران يا كرسپاندنت هاي افغانستاني ارسال كرده اند (25) خبرآن از نواحي بخارا، خوقند، ثمر قند، تاشكند ويار قند و (20) خبر آن از هند و پشاور ميباشد. (56) خبر ديگر از روز نامه هاي ايراني اقتباس گرديده، ازآنجمله (41) خبر از منابع انگليسي ترجمه شده (1) خبر داراي منـبع ايراني و (14) خبر از منابع عربي بدست آمده است. و نيز تحليل مضمون ما از(20) شماره شمس النهار كابل نشان ميدهد كه در جمله (56) خبر طبــع نشریه های ایرانی (5) خبر آن علمي بوده، از منابع انگليسي بدست آمده است. اين مي رساند كه بيشترين نفوذ بالاي ژورناليزم و شبكه خبر رساني افغانستاني را شبكه هاي خبر رساني هندي و ايراني داشته اند. (28)

خبر هاي داخلي جريده شمس النهار كابل نيز از دو منبع حاصل ميگرديد. يكي خبر هاي رسمي كه از منابع رسمي دولتي گرفته ميشد و ديگري خبرهاي "عام" كه بواسطه واقعه نگاران جريده از محل واقعه بدست مي آمد. منبع خبرهاي رسمي و دولتي، دفتر ايشيك آغاسي حضور بود كه مسؤلیت شايع نمودن اخبار و گزارشهاي دولتي را داشت. خبر هاي عام مردم را واقعه نگاران جريده از محل واقعه بدست مي آوردند. برعلاوه داشتن خبر نگاراني در شهر كابل، جريده شمس النهار كابل واقعه نگاراني در ولايات افغانستان نيز داشت. واقعه نگاران جريده خبر ها را مستقيما از ولايات بواسطه داك خانه هاي دولتي بمر كز جريده ارسال ميداشتند. در نشر خبر هاي داخلي از ولايات افغانستان نيز چيزيكه قابل توجه عميق است تأثير مستقيم ژورناليزم و اصطلاحات ژورناليستي انگليسي بر ژورناليزم افغانستاني ميباشد. اكثر واقعه نگاران افغانستاني علاقه داشته اند كه اصطلاح كرسپاندنت (خبرنگار) را بجاي واقعه نگار معمول ژورناليزم افغانستاني آن وقت بكار گيرند. در اكثر خبر هائيكه از ولايات كشور در جريده شمس النهار كابل بچاپ رسيده به پيروي از اصطلاحات ژورناليستي انگليسي كرسپاندنت گفته شده است. چنانچه خبريكه واقعه نگار جريده از قطغن زمين ارسال داشته است چنين آغاز مي شود : " كرسپاندنت ما از قطغن مي نگارد كه..." يا " كرسپاندنت ما از بدخشان... مي نگارد... "ويا " كرسپاندنت ما از مزار شريف مي نگارد..."موجوديت اصطلاحات ژورنالستي انگليسي و موجوديت واقعه نگاران در شهر ها و ولايات مي رساند كه فغانستان در شبكه داخلي نيز داراي شبكه منظم خبر رساني بوده و خبر ها منظما به جريده شمس النهار كابل مي رسيده است. اين سيستم نيز تقليد از سيستم خبر نگاري هندي بوده، منبع و اساس افغانستاني نداشته است.
آخرين قسمت محتواي جريده شمس النهار كابل را مطالب علمي و ادبي تشكيل ميداد. هرچند جريده بيشتر چهره خبري داشت و لي مطالب مفيد و سودمند علمي نيز از منابع انگليسي ترجمه شده و درآن بطــبع مي رسيد. اكــثر مطالب علمي شاهد پيشرفتهاي محير العقول اروپايي ها در ساحـــــــــه هاي طـــبي، فني، تخنيكي و مخصوصا تخنيك اسلحه سازي و مهمات جنگي بود كه حواس بشر آن روز را بخود جلب كرده بود. كليشه مطالب ادبي آن بيشتر در مورد شعراي فارسی دري گوي و حماسه هاي رزمي معطوف شده بود. نمونه هايي از اشعار تصوفي مولانا جلال الدين محمد بلخی و ابوالمجد مجدود بن آدم سنايي نيز بمشاهده مي رسد. از معاصران كمتر كساني ديده مي شوند كه اشعار شان در جريده شمس النهاركابل چاپ شده باشد. (29)
جريده شمس النهار كابل تا سال 1295 هجري قمري برابر با 1878 ميلادي به نشرات خود ادامه داد. از 1878 ميلادي به بعد در هنگام حملات انگليسها و ويراني شهر مخصوصاسوختاندن قلعه مستحكم جنگي و نظامي بالاحصار كابل دفتر جريده و مطبعه جريده شمس النهار طعمه حريق گرديد. يك سال بعد مؤسس و بنيان گذار جريده شمس النهار كابل امير شير علي خان نيز پدرود حيات گفت. (30) از آن پس تا مدت هاي طولاني ديگر افغانستان جريده نداشت و شاهان پوشالي آن كه گوش بفرمان انگليسها بودند درين راه اقدامي نكردند و شايد هم منافع خودشان اجازه نميداد. از آنست كه ركود علمي و فرهنگي بعد از دوره روشنگري امير شـــــير علي خان دوباره بركشور سايه مي افگند و تا مدت ها از نشر جريده اي در افغانستان اطلاع نداريم.
نتيجه اينكه جريده شمس النهار كابل در مقايسه با نشريه هاي فارسي معاصر آن و نشريه هاي بعدي تاسالهاي 1300در منطقه، با آنكه همكاران قلمي چنداني نداشت و اولين نشريه در نوع خود در افغانستان بود ولي بابر داشتيكه از فرهنگ و ژورناليزم غربي داشت بسيار مترقي و با محتوا بود تا آن حد كه خوانندگاني در كشور هاي همجوار از جمله در هند برتانوي داشته است. اين گفته را اعلانيكه از طرف باشندگان نواحي هند در جريده بچاپ رسيده است وضاحت مي دهد. و نيز افكار ترقيخواهانه مهتمم و ساير نويـــسندگان جريده در لاي خبر ها ي ترقيخواهانه واصلاح طلبانه گردانندگان آن بچشم مي خورد. جريده به لزوم توجه به صنايع محلي و اهميت آن در زندگــــي مردم و امنيت عامه و مسايل رفاه عامه نيز توجه داشت و مطالب خوبي درين بخـــــــشها درآن نامـه دیده شده است، شماره دهم جريده مطلبي در باره " طريقه شناخت نسل انسان" دارد. اين خبر علمي گزارشي از تجربه هاي علمي دانشمندان چينايي ميباشد. وجود مطالب بالا در جريده دال بر سطح بالاي تعليم و تربيه افغانستانیان در آن روزگاران بمقايسه كشور هاي همجوار و احياي مفكوره ترقيخواهي در جامعه افغانستاني ميباشد كه درين راستا خدمات ترقيخواهانه امير و مؤسس جريده شمس النهاركابل را تاريخ معاصر افغانستان فراموش نميكند.

[1]