نعمت حسینی در سال ۱۳۳٨ خورشيدی در باغ نواب کابل به دنيا آمد، تحصيلات ابتدايی را در مکتب سردار جانخان و متوسط را در ليسه حبيبيه و پس از آن تحصيلات عالی را در انسيتوت عالی تربيت معلم کابل به پايان رسانيد.
پس از اتمام تحصيلات عالی مدت سه ماه به حيث آموزگار در يکی از مکاتب شهر کابل مشغول خدمت بوده و پس از به پايان رسانيدن خدمت سربازی در آخر سال ۱۳۵٩ خورشیدی به اداره هنر و ادبيات راديو افغانستان شامل وظيفه گرديد[*] و در آنجا برنامههای مثل "پيام بامدادی" و "راديويی مجله" را نوشته و تهيه مینمود و سالهای هم نوشتن مطالب بعضی از برنامهها مثل برنامه "هفت اورنگ" را که عصر هر پنجشنبه نشر میشد به عهده داشت و همچنین برنامه جالب، دیدنی و انتقادی تلویزیونی را به نام "آیینه" روی پرده تلویزیون افغانستان آورد که مورد توجه زیاد بینندهها قرار گرفت.
از سال ۱۳۵٩ خورشیدی به اين سو داستان کوتاه مینويسد، که شماری از آنها در مطبوعات وقت کشور چاپ گرديدهاند، در سال ۱۳۶٤ خورشیدی يک مجموعه داستانهايش زير نام "سکوتهاجر" از سوی کميته دولتی طبع و نشر چاپ گرديد. مجموعه داستانهای کوتاه ديگر وی بنامهای "اشک و تابلو" و "جاده خاکستری" نيز به زيور چاپ رسيدهاند.
کتاب معروف وی به نام "سیماها و آواها" که زندگینامه و معرفی فرهنگیان افغانستان است همین اکنون مورد استفاده پژوهشگران فرهنگی افغانستان قرار میگیرد.
در مقدمه اين کتاب دانشمند گرانمايه افغانستان آقای واصف باختری چنين نوشته است:
- "به یاد دارم که سی و اند سال پیش خطاط جلیل و دانشمند نبیل، روانشاد سید محمدداود حسینی به فراهمآوری زندهگینامه خطاطان افغانستان سرگرم بود، تا فرآورده کار خویش را به مهدی بیانی پژوهشگر ایرانی بفرستد و خوشا که از دودمان نامور او، که نام آن با هنر خط و شعر پیوند گسست ناپذیر دارد، ژورناليست و نویسنده آگاه و سختکوش برخاسته که هم چلچراغی از رواق نیاکان برآویخته و هم کارمایه و اندیشه خویش را با کارها و جستارهای فرهنگی در آمیخته است.
آن گونه که میدانیم "تذکرهنویسی" در کشور ما پیشینهیی پر درازا دارد و در همین سده دانشمندان و محققانی از گونه ملکالشعرا قاری عبدالله، استاد خسته، استاد خلیلالله خلیلی، محمدابراهیم خلیل، عبدالباقی کریمی، محمدعلم غواض، محمدطاهر بدخشی، میر عبدالکریم حسینی بدخشی، غلامحبیب نوابی، محمد حنیف حنیف، عزیز آسوده و عدهیی دیگر به این کار دست یازیدهاند و دفتری که نعمت حسینی پرداخته لاد* نوینی است بر این بنلاد استوار شده است.
نکتهیی که سخت شایان تذکر پنداشته میشود این است، که چند تن از کسانی که در بالا از آنها نام بردیم به پیروی از شیوه تذکرهنگاران پیشین در باره شاعران و نویسندهگان به داروری دقیق نپرداخته، دچار کلی بافیها و گاهی توهمات و داوریهای غرضآلود شدهاند و در باب عدهیی هم به "توطئه سکوت" دست زدهاند. جای شادمانیست که نعمت حسینی بدون نظر داشت این که چه کسانی چه اندیشهیی دارند و که مسندنشین است و که عزلتگزین، تا جایی که توانسته زندهگینامه شاعران و نویسندهگان روزگار خویش را از نسل ارش و نسل میانگین و نسل جوان فراهم کرده است.
این دفتر ارزشمند کاستیی هم دارد و آن این است که نویسنده گرامی به زندهگینامهنویسی بسنده کرده از پرداختن به نقد و داوری خودداری نموده است. ای کاش نعمت حسینی در مجلد دوم این کتاب که، به قول خودش به زودی آماده چاپ خواهد شد، این مسئله ارجناک را نیز از چشمانداز خویش خارج نسازد.
اگر ما، وابستهگان نسل پیشتر از نعمت حسینی، از بیم دشمنتراشی و هراس از قدارهبندان عرصه ادبیات به تعارفگویی و نان قرض دادن خو گرفتهایم، باید نعمت حسینی و دیگر پژوهشگران ادبی نسل او این طلسم گجسته را بشکنند و دلیرانه در عرصه نقد گام بگذارند. البته تذکر این نکته به هیچ روی از ارج و بهای این دفتر نفیس و گرانقدر نمیکاهد و عرقریزی روانی پدید آرنده آن از دیدگاه هواخواهان ادبیات همواره در خور سپاس خواهد بود.
برای دوست جوان و پاکروان و پاکاندیش خویش نعمت حسینی آروزی پیروزیهای فراوان دارم. قدمش استوارتر باد و قلمش پربارتر!"[واصف باختری، کابل، اول قوس ۱۳۶٧، به نقل از: حسینی ، نعمت، سیماها و آواها، صص: الف، ب و ج]
گفتنی است که دانشنامه ادب فارسی (جلد سوم) ادب فارسی در افغانستان از اين اثر گرانسنگ فراوان بهره جسته است. چنان که آقای رهنورد زرياب در مقدمه مجموعۀ داستانی "برف و زاغ" نعمت حسينی مینگارد:
"نگاهی به دانشنامه ادب فارسی (ادب فارسی افغانستان) که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تهران چاپ شده است، بسنده خواهد بود تا دريابيم که يکی از ماخذ اصلی نويسندهگان اين دانشنامه، در باب زندهگی و کارهای نويسنده گان و شاعران معاصر افغانستان همانا کتاب سيماها و آواهای نعمت حسينی است".[برف و زاغ]
نعمت حسينی مقيم آلمان است و مقالات وی در اکثر نشرات برونمرزی به چاپ میرسد.[*] در سال ٢٠۱۱ میلادی به سبب اختلافات خانوادگی، پسر جوان نعمت حسینی (علی حسینی) دست به خودکشی زد و این حادثه سخت بر روان حسینی تأثیر گذاشته است.
* لاد: دیبا، حریر، به معنی دیوار و چنیه ديوار هم گفته شده.
[برف و زاغ]
[محمود طرزی و اندیشهاش اندر باب زبان پشتو]
__________________________________________
جُستارهای وابسته
__________________________________________
__________________________________________
□
□
□
پيوند به بیرون
__________________________________________
□
□