- زندگینامه
- فعالیتهای سیاسی
- آثار
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[مشاهیر معاصر افغانستان] [شاعران افغانستان]
سید محمداسماعیل بلخی (زادۀ ١٢٩٩ - درگذشتۀ ۱۳۴۷ خورشيدی)، روحانی مبارز، ضد استبدادی، اندیشمند شیعه افغانستان و از پیشگامان نهضت اسلامی این کشور.
[↑] زندگینامه
سید اسماعیل بلخی فرزند سید محمد، در سال ۱۲۹۹ خورشیدی در روستای سرپل از ولسوالی (= فرمانداری) بلخاب ولایت (=استان) جوزجان در یک خانواده روحانی به دنیا آمد.[*] هنوز بیش از دو سال نداشت که مادرش بیبی هاجر را از دست داد و در پنج سالگی (سال ١٣٠٤ ش)، همراه با پدر، برادر و خواهر خود به منظور زیارت امام رضا(ع) به ايران سفر کرد و در شهر مشهد به آموزش علوم دینی روی آورد.[*] به گفتۀ سید حسن احمدینژاد، اسماعیل که تا پيش از هفت سالگی قرآن را آموخته و با زبان فارسی آشنایی پیدا کرده بود، استعداد و حافظهای عجیب داشت. او مینويسد:
- "بلخی و برادر بزرگش سید ابراهیم پس از ورود به مشهد رضوی در مدرسه "بالاسر" حرم حجره گرفتند و آموختن علوم حوزوی را آغاز نمودند و در اندک زمانی کتابهای مقدماتی حوزه را به اتمام رساندند و در میان طلاب از چهرههای برجسته و با استعداد شناخته شدند. در سال ١٣١١ سید ابراهیم درگذشت و سید اسماعیل تنها ماند."[*]
همو در ادامه میافزايد:
- "استادان به نام حوزه علمیهی آن روز مشهد آیتالله میرزا محمد کفایی فرزند آخوند خراسانی صاحب کفایه، شیخ محمدتقی ادیب نیشابوری، سید صدرالدین صدر، شیخ علیاکبر نهاوندی، علامه آقابزرگ و آیتالله شیخ هاشم قزوینی و... بودند. سید اسماعیل جوان با استعداد از محضر این اساتید استفاده میکرد. از همین زمان بود که این جوان پرتلاش بیشتر وقت خود را به مطالعه در کتابخانه آستان قدس رضوی میگذراند. آشنایی او با اندیشههای بلند و سترگ عرفا و حکمای اسلامی چون مولانای بلخی، سنایی غزنوی و فردوسی از همان جا آغاز شد.
سید اسماعیل، طلبهای وارسته و بیآلایش و محبوب همگان بود و در بند کفش و کلاه نبود. با کهنهترین عمامه و عبا میساخت و به خوراکی اندک قناعت میکرد. با این حال سخاوت فراوان داشت و تا آخر عمرش چیزی برای خود نیندوخت و هیچ گاه کیسه و جیبی برای نگهداری پول درست نکرد. مقدار شهریه و درآمدی که داشت در میان "عمامهاش" میگذاشت و همین اخلاق را تا آخرین ساعات زندگیاش هم مراعات کرد. بلخی در طول دوران طلبگیاش هیچگاه از آنچه در جهان اسلام میگذشت غافل نبود، ریزبین و کنجکاو بود؛ شعور سیاسی و اندیشهی مکتبی داشت، از نفوذ کلام و صراحت لهجه برخوردار بود و سخنشگیرا و مطالبش شیرین و جذاب جلوه میکرد."[*]
بعد از سرکوبی قیام مسجد گوهرشاد مشهد [قيام خونين مسجد گوهرشاد را روحانيون سنت گرا، عليه اقدامات رضاشاه، بويژه كشف حجاب زنان، بپا داشتند.*] در سال ۱۳۱۴ خورشیدی، آقای بلخی - که طبق برخی نوشتهها، به همراه پدرش در این قیام مشارکت داشته است - نا گزیر به ترک مشهد شد و در شهر هرات افغانستان اقامت گزید.
در هرات به تحصیل علوم دینی ادامه داد و مدتی نیز شاگرد شیخ محمدطاهر قندهاری شد، و در سال ۱۳۱۷ با دختر فردی به نام رحمخدا خان ازدواج کرد.[*] احمدینژاد، در اين مورد مینويسد:
- "بلخی در قیام خونین ١٣١٤ مردم مشهد در مسجد گوهرشاد حضور داشت و از همراهان بهلول رهبر قیام بود. در جریان زدوخورد با پلیس سید اسماعیل فرار کرد و سپس همراه با پدرش (سید محمد) مخفیانه خود را به هرات رساند. وی که در ١٣١٤ ش. پس از ده سال تحصیل در حوزه خراسان به وطن مراجعت نموده بود، قیام علیه بیداد و استبداد سلطنتی را آغاز کرد. [در ضمن]، با ادامهی تحصیلات و مطالعات فلسفی، دینی، سیاسی و عرفانی در نزد علامه شیخ محمدطاهر قندهاری و سخنرانیها و خطابههای آتشین خود در هرات توانست توجه اقشار مردم و روشنگران جامعه را علیه خاندان سلطنتی و دولتمردان [آن زمان] جلب سازد. کم کم زنگ بیداری و آزادیخواهی در کوی و برزن کشور نواخته شد. دولت وقت، علامه بلخی را ممنوعالخروج نمود و او تا هشت سال تمام نتوانست از این شهر [هرات] خارج گردد. ولی پس از این مدت، اجازهی مسافرت به وی داده شد."[*]
سید اسماعیل بلخی، در سال ١٣٢٤ ش از هرات وارد مزار شریف گردید. حدود چهار سال در این شهر به سر برد و ضمن ارشاد و تبلیغ، به گفتۀ احمدینژاد، تشکیلات "حزب اتحاد" را به منظور برپایی حکومت اسلامی سر و سامان بخشید و افرادی را در ولایات سمت شمال به عنوان مسؤول و معاون کمیتهی ایالتی معرفی کرد. سپس او مینويسد:
- "علامه بلخی سال ١٣٢٧ ش. بنا به دعوت جمعی از اهالی کابل وارد این شهر شد. با آمدن وی کابل، زمزمهی نَفَس گرم و حلاوت کلام او شهر را نور باران کرده بود. مقر اصلی کمیتهی مرکزی «حزب اتحاد» در چنداول بود و پس از قیام ١٣٢٩ از مجموع کادر و اعضای بلندپایهی این حزب هفت نفر در امان ماندند. برخی مفقودالاثر و تنی چند با معیت علامه بلخی در نوروز ١٣٣٠ ش. (دو روز بعد از قیام ١٣٢٩) دستگیر و راهی زندان شدند. آنها حدود پانزده سال در بدترین و سیاهترین زندانهای ستمشاهی به سر بردند تا این که دوران صدارت محمدیوسف خان (١٣٤٣) و به اصطلاح دوران دموکراسی فرا رسید."[*]
هواداران آقای بلخی، وی را بهخاطر مبارزاتش بر ضد رژیم شاهی افغانستان میستایند و از او به عنوان "علامه" و شخصیتی "مبارز و متفکر" نام میبرند.[*] او خود بر اين باور بود که "دوای درد استبداد خون است". بدين ترتيب، نه تنها بلخی بهقيامهای خونين معتقد بود، بلکه هوادارانش نيز در زمان حاکميت بر بخشی از شهر کابل، بر منبر خون تکيه زدند.[مقصر کيست؟ نوشتۀ مهديزاده کابلی]
[↑] فعالیتهای سیاسی
در مورد فعالیتهای سیاسی بلخی و تشکیل حزب سیاسی که وی بوجود آورده بود، اختلاف روایتهای بسیاری وجود دارد، در برخی از نوشتهها، نام حزب او «ارشاد اسلامی» ذکر شده و برخی دیگر آن را «مجتمع اسلامی» ذکر کردهاند که البته تاکنون اسنادی در این زمینه دیده نشده است.
آنچه بیشتر صاحبنظران بر آن تاکید دارند، تایید نظر غلاممحمد غبار است که وی نام این حزب را "اتحاد" ذکر کرده است، همچنین برخی گفتهاند که خواجه محمدنعیم کابلی، فرمانده وقت پلیس کابل، موسس حزب اتحاد بوده و بلخی نفر دوم حزب بوده است.
اما آنگونه که آقای غبار در جلد دوم کتاب افغانستان در مسير تاریخ نوشته، این بلخی بوده است که بیشترین تاثیر فکری را بر خواجه محمدنعیم گذاشته است. غبار مینویسد: "محاکمه ضمیر به تدریج خواجه را تغییر داد و هنگامی که در شهر مزار با سید اسماعیل خان آشنا شد، مرد دیگری گردید. یعنی صحبت های سید اسماعیل بلخی که یک روحانی وطنپرست و مرد فاضل و آگاه از مقتضیات عصر و متوجه فساد اداره و حیات رقتبار مردم افغانستان بود، در خواجه تاثیر بر انگیزنده ای داشت. آشنایی خواجه و سید به زودی به رفاقت سیاسی مبدل گردید، و نتیجه آن هم ایجاد یک هستهی حزب سری به نام اتحاد بود..."
بعد از تاسیس حزب اتحاد، بلخی تلاش کرد تا با همکاری دیگر دوستان خود حرکتهای آزادیخواهانه خود را از طریق قیام مسلحانه و مردمی به ثمر برساند.
سرانجام حلقه مرکزی حزب به تصویب رساند که در روز اول حمل (فروردین) سال ۱۳۲۹ خورشیدی، شاه محمود خان صدراعظم را کشته و زندان دهمزنگ را نیز اشغال کنند و به اتفاق زندانیان به طرف ارگ سلطنتی حمله کنند.
طبق نوشته تاریخ غبار، قبل از رسیدن روز موعود، شخصی بهنام گل جان وردک، که عامل نفوذی دولت در حزب اتحاد بود، خبر را به شاهمحمود خان رساند.
غلاممحمد غبار در کتاب خود مینویسد: "سید اسمعیل بلخی بعدها پس از رهایی از حبس به من گفت که به قرار معلوم همین که جلسه ختم شد گلجان برگشت و قضیه را به شخص صدراعظم اطلاع نمود. فردا قبل از طلوع خورشید شاهمحمود خان هر یازده عضو حلقه مرکزی را دستگیر و در زندان بیفکند و همه را از آغاز حمل ۱۳۲۹ تا ۱۳۴۳ شمسی تقریبا پانزده سال در محبس نگهداشت ..."
طبق نوشته محمدصدیق فرهنگ در کتاب "افغانستان در پنج قرن اخیر"، در اطلاعیهای که از طرف حکومت به این مناسبت منتشر شد، آقای بلخی و تعدادی دیگر که با او دستگیر شده بودند به ساقط کردن حکومت به سود و همدستی خارجیها متهم شدند و حکومت مدعی شد که اسناد ثابت کنندهای در این زمینه در دست دارد.
آقای فرهنگ مینویسد: "ولی بعدا معلوم شد که نه محکمهای در کار بود و نه اسنادی در دست، اشخاص مذکور برای مدت چهارده سال در زندان ماندند و سپس بدون توضیح علت زندانی شدن، رهایی یافتند."[*]
بلخی در مدتی که در زندان به سر برد هیچ گونه تماسی با خارج از محیط زندان نداشت و به طور کلی از طرف رژیم ممنوع الملاقات بود. تنها در برخی موارد با افراد خانواده اش تماسهایی داشتند. انیس و مونس بلخی فقط یک جلد «قرآن» بود و بس. وی در این مدت بالاترین بهره را از کلام خدا گرفت تا جایی که خود میگوید: ١٧٠٠ مرتبه قرآن را خواندم و به دقت به آیات توجه میکردم در حدی که هر بار میخواندم تفسیر نوی به دست میآوردم ؛ آنگاه فهمیدم که کلام الهی عین ذات او بی نهایت است. گویی علامه بلخی از هر آیه ١٧٠٠ مفهوم و معنا درک کرده که خود بسی جای تأمل و تفکر است.
[↑] آثار
[۱]
[٢]
[٣]
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدی خراسانی و مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱: برزگر، سید محمداسماعیل بلخی
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ چهلمین سال درگذشت سیداسماعیل بلخی
□ قيام مسجد گوهرشاد
□ علامه سید محمداسماعیل بلخی
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]