|
عبدالغفور برشنا
فهرست مندرجات
◉ زندگینامه
◉ فعاليتهای هنری
◉ نمونه آثار او
◉ يادداشتها
◉ پيوستها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
◉ پيوند به بيرون
هنر در افغانستان هنرمندان افغانستان
استاد عبدالغفور برشنا (به انگلیسی: Abdul Ghafoor Breshna) (زادهی ۱٢٨۵ خ - درگذشتهی ۱٣۵٢ خ)، شاعر، داستاننویس، مترجم، ترانهسرا، آهنگساز، هنرمند تئاتر و نقاش برجستهی افغانستان بود که برخی از هنرشناسان افغان «او را ستارهيی در هفت آسمان هنر خواندهاند»[۱].
▲ | زندگینامه |
عبدالغفور برشنا فرزند امیر محمد خان[٢] در سال ۱٢٨۵ خورشيدی در شهر کابل بهدنيا آمد. آموزشهای دورهی ابتدايی را در مکتب «ترقی» به پایان رساند و سپس وارد دبيرستان (لیسه) حبیبه شد.
برشنا پس از پايان تحصيلات متوسطه، برای ادامه تحصيلات عالی در رشتهی طب (پزشکی) به کشور آلمان فرستاده شد. اما او که این رشته را مطابق ذوق خود نمیدید، از دولت وقت تقاضا کرد تا زمینهی تحصیل در رشتۀ هنر نقاشی را برای وی فراهم سازد، ولی مسئولان دولتی به تقاضای او پاسخ مثبت ندادند. او خود در اين باره، سالها پيش، در یکی از مصاحبههای رادیويیاش با زندهیاد داوود فارانی گفت:
- «من قبل از سفر به آلمان، به سرمفتشین صدراعظم هاشم خان گفتم که ممکن است یک داکتر شوم، اما یک داکتر بد، اما ممکن است یک نقاش شوم، اما يک نقاش خوب. او در جوابم گفت که امروز در افغانستان، نقاشی به درد ما نمیخورد!»
استاد برشنا، در سال ۱٣۱۵ خورشيدی، از آلمان به افغانستان باز گشت و نخست بهعنوان آموزشگار (معلم) در «مکتب صنایع» استخدام شد و سپس در سمتهای مختلف دولتی از جمله در سال ۱٣٢۱ بهعنوان مدیر دبيرستان (لیسه) نجات، در سال ۱٣٢۹ بهعنوان آمر نشرات رادیو کابل (راديو افغانستان) و پس از آن، بهعنوان مدیر مکتب صنایع و بعدها بهعنوان مشاور وزارت معارف اشتغال ورزيد.
او طی این سالها، علاوه بر مشاغل دولتی، با نوشتن قصهها و افسانههای تاریخی و مقالات علمی در مجلات آریانا و ژوندون با مطبوعات کشور همکاری کرد و در ضمن، با سرودن اشعار ناب و ساخت آهنگهای دلپذیر، هنرمندان مستعد رادیو کابل را ياری رساند. گذشته از اين، در جهت توسعه و رشد رادیو و تئاتر در افغانستان خدمات ارزنده کرد. او دهها نمایشنامۀ رادیويی و درامه برای تئاتر نوشت و صدها مقاله علمی و ادبی را از زبانهای آلمانی و انگلیسی با فصاحت و بلاغت بهزبان فارسی ترجمه کرد و درهای اسرار فرهنگ و دانش و ادب ملل مترقی را بر روی هموطنانش گشود تا به کمک آن به افقهای نو دست يابند.
سرانجام، استاد برشنا پس از سالها افتخارآفرينی، در روز ٢۵ جدی سال ۱٣۵٢ خورشیدی در کابل درگذشت. او هنرمند توانا و پرتلآشی بود که در ٦٧ سال زندگی پربار خود، آثار گوناگون ادبی و هنری در عرصههای شعر، قصه و داستاننويسی و هنرهای نقاشی، موسيقی و تئاتر آفريد. از اين جهت، برخی به حق او را «ستارهيی در هفت آسمان هنر» خواندهاند.
▲ | فعاليتهای هنری |
استاد برشنا، هنوز کودکی بیش نبود که میل به آفرینشهای هنری در او جان گرفت و از همان زمان، مهارتها و توانايیهایش بهويژه در هنر نقاشی، استادانش را به حیرت و تعجب وا میداشت.
هنر موسيقی را نيز از همان کودکی آغاز کرد. زمانی که برادرش نزد «استاد نوروز» (برادر استاد قربانعلی) شاگرد بود، او هم در گوشهای مینشست و به درسهای استاد گوش فرا میداد. او خود میگويد:
-
«روزی استاد از من پرسيد که تو هم به موسيقی علاقهداری؟ گفتم: آری. همان چيزهايی را که شما درس دادهايد، من از بر کردهام. سپس، آنها را خواندم و استاد نوروز خوش شد و مرا تمجيد کرد.»
▲ | نمونه آثار او |
استاد برشنا، آثار گرانبهایی را در رشتههای مختلف هنری از قبیل نقاشی، موسیقی، تیاتر، داستاننویسی، شعر و شاعری و ... از خود بهیادگار گذاشته است.
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
[۱]- زلمی رزمی، «استاد عبدالغفور برشنا گرانمایهای با هنرهای گوناگون»، سايت اينترنتی کابل ناتهـ
[٢]- شادروان استاد عبدالغفور برشنا فرزند امیرمحمد خان فرزند محمدعلی خان فرزند پیرمحمد خان بود. در اين ميان، محمدعلی خان با فاطمه مشهور به بیبی فاطو جان (دختر امیر دوستمحمد خان) ازدواج کرده بود که حاصل اين پيوند زناشويی دو پسر به نامهای امیر محمد خان و محمدابراهیم خان بود و چنان که قبلاً گفته شد، امیر محمد خان پدر زندهیاد استاد عبدالغفور برشنا میشد. بهاین ترتیب فاطمه دختر امیر دوستمحمد خان، مادربزرگ استاد برشنا بود. (اقتباس از: «یک معلومات تازه پیرامون نخستین مدرسهی خصوصی زنان در کابل»، نوشتهی نصير مهرين، به نقل از دکتر حشمت حسينی، سايت اينترنتی کابل ناتهـ
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها │ افغانستانشناسی │ هنر در افغانستان │ هنرمندان افغانستان