پیش از تاریخ (به انگلیسی: Prehistory) یا دوران ما قبل تاریخ از پیدایش انسان آغاز میشود و به پیدایش خط و کتابت که یکی از بزرگترین تحولات فرهنگی-اجتماعی زندگی بشر است منتهی میگردد.[۱]
اين دوران که بر اساس پژوهشهای جديد علمی از ٦ تا ٧ ميليون سال پيش شروع شده[٢] و به حدود ۵٠٠٠ سال پيش پايان میپذيرد، در آن تجربهها و دستاوردهای مردم به سرعت از بین میرفت و دانش انتقال پیدا نمیکرد.[٣]
[↑] …
[↑] روشهای بررسی آثار باستانی ادوار پيش از تاريخ
زندگی انسان و همگنان او، پيش از آنکه جغرافيا يا اقتصاد عامل انحصاری و مسلط بر تغيير و تحول آن بهشمار آيد، از طبيعت آغاز شده و به فرهنگ رسيده است.
نخستين محققی که روشی را برای طبقهبندی آثار و بقايای باستانی پيشنهاد کرد، دانشمندی دانمارکی بهنام "کريستين يورگنسن تامسن" (Christian Jurgensen Thomson) بود. او در سال ١٨١٩ ميلادی (١١٩٨ خورشيدی) آثار باســتانی را از قديم به جديد، به ســه دورۀ "ســنگ"، "برنز" و "آهن" تقســيمبندی کرد.[۴] بعدها در سال ١٨٦۵ ميلادی (١٢۴۴ خورشيدی) "جان لوباک" (John Lubbock) "دورۀ سنگ" را به دو زيردوره "پارينه سنگی" و "نوسنگی" طبقهبندی کرد. بهعقيدۀ "گوردون ور چايلد" (Gordon Vere Childe) لوباک تقسيمبندی ساده پيشنهادی تامسن را که صرفاً بر اساس تکنولوژی تنظيم شده بود، رد کرد و در تقســيمبندی خود "اقتصاد معيشــتی" را نيز در تطور تکاملی فرهنگ انســان دخالت داد.[۵]
از زمانی که دانش باستانشناسی مرحلۀ تکوينی را طی کرد و وارد مرحلۀ شکلگيری شد، پژوهشگران در تحقيقات و مطالعات خود برای شرح و تبيين تطور تکاملی فرهنگ انسان از دو دسته اصطلاحات و مفاهيم در بين باستانشناسان با گرايش پيش از تاريخ چشمگيرتر بود. گروهی برای طبقهبندی آثار و بقايای باستانی صرفاً جنبههای تکنولوژی و فنی را مدنظر قرار میدادند و از اصطلاحاتی مانند "پارينه سنگی"، "ميان سنگی"، "نوسنگی"، عصر مس و ... استفاده میکردند و گروه ديگر ترجيح میدادند، مراحل مختلف دگرگونیهای پديد آمده در اقتصاد معيشتی را نيز در تطور فرهنگ انسان دخالت بدهند و از اين رو اصطلاحاتی مانند "جمعآوری غذا"، "توليد غذا"، "استقرار" و نظاير آنها را بهکار میبردند.[٦]
امروزه، مهمترين و جديدترين روش، طبقهبندی "رابرت ج. بريدوود" (Robert J. Braidwood) بر اساس نحوۀ زندگی انسان اوليه و با توجه به تقسيمات فرهنگی گوردون چايلد است. بريدوود در سال ١٩۴٨ ميلادی، "انقلاب نوسنگی" و "انقلاب شهرنشينی" را که چايلد آن را دو انقلاب بزرگ در طول زندگی بشر ناميده بود، نهتنها انقلاب، بلکه تطور فرهنگی تلقی کرد و اين دو رويداد مهم فرهنگی را در يکديگر ادغام کرده، مراحل زير را پيشنهاد کرد:
- جمعآوری و ذخيره کردن غذا
- آغاز کشاورزی
- روستانشينی و توليد غذا از طريق کشاورزی و دامداری
- شهرنشينی
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[↑ ] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهديزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[۲]-
[۳]-
[۴]- عزيرخانی، مهدی، شکلگیری موزه و باستانشناسی در جهان، سایت علمی دانشجویان ایران
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
□
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]