دانشنامۀ آريانا

۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

همجنس‌گرایی

از: دانشنامه‌ی آریانا

فهرست مندرجات

[رفتارهای انسان][تمایلات جنسی]


همجنس‌گرایی (به انگلیسی: Homosexuality)، یکی از گرایش‌های جنسی است که مشخصه آن تمایل زیبایی‌شناختی، عشق رومانتیک، و تمایل جنسی منحصرآ نسبت به جنس همگون با خود فرد می‌باشد. به فردی که به جنس دیگر گرایش داشته باشد دگرجنس‌گرا[۱] و به افرادی که هم به جنس دیگر و هم به همجنس خود تمایل دارند دوجنس‌گرا[٢] می‌گویند.[٣]



[] واژه‌شناسی




[] تاریخ همجنس‌گرایی

همجنس‌گرایی قدمتی به‌درازای تاریخ بشر دارد و کمابیش در تاريخ همه‌ جوامع بشری حضور داشته ‌است.

نگاره‌ای از آمیزش جنسی میان هادریان و سردارش آنتونیوس

قدیمی‌ترین مستندات در رابطه با همجنس‌گرایی مربوط به یونان باستان است. سافو شاعری زن از جزایر لزبو متعلق به یونان باستان بوده که در اشعارش رابطه‌های عشقی را به دختران و زنان تعمیم داده و واژه لزبین نیز در اشاره به همجنس‌گرایان زن از همین مورد سرچشمه گرفته‌است.[] در یونان باستان روابط بین مردان و پسران جوان معمول بوده‌ است که به آن عشق افلاطونی گفته می‌شود، اما این روابط به بوسیدن، نوازش کردن، دخول مقعدی، و قرار دادن آلت در میان باسن محدود بود.[] هادریان امپراتور روم باستان نیز دارای تمایلات همجنس‌خواهانه بوده؛ وی بر اساس روایات با سردار سپاهش آنتونیوس دارای روابطی نزدیک و عاطفی بوده‌ است.[]

در دوران رنسانس نیز در ایتالیا می‌توان تا نام ۵۰۰ نفر از افراد معروف این دوره‌ی را که درگیر روابط همجنس‌گرایانه بودند را مشاهده کرد. از جمله کسانی که گمان بر همجنس‌گرایی‌اش می‌رود، لئوناردو داوینچی مهندس، ریاضی‌دان، و نقاش نامدار بوده‌ است.[]

خوابیده‌ها اثر گوستاو کوربت

از اواسط قرن سیزدهم میلادی به این سو، مجازات همجنس‌گرایی تقریبا در تمامی اروپا مرگ بوده‌ است.[]


[] تفاوت بین همجنس‌گرایی و همجنس‌بازی

یکی از مهم‌ترین مباحثی که در زمینه‌ی گفت‌وگو در این باره مطرح است و برای افراد و به‌خصوص همجنس‌گرایان اهمیت ویژه‌ای دارد، شناخت این دو واژه همجنس‌گرایی و همجنس‌بازی است. در تفکر عموم هم، این دو واژه جایگاه ویژه‌ای دارند و در نتیجه تا زمانی که کل جامعه، چه همجنس‌گرایان و چه دگرجنس‌گرایان و حتی دوجنس‌گرایان، از معنای دقیق این دو واژه و در نتیجه تعریف کلی آن‌ها آگاه نشوند تقریباً تمام فعالیت‌هایی که در راستای احقاق حقوق جامعه همجنس‌گرا انجام می‌شود بی‌نتیجه خواهد ماند. چرا که مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلیل مخالفت جوامع مختلف با رابطه دو فرد همجنس (رابطه جنسی و جنسی همراه با عاطفه) دلایل مذهبی است که تقریباً در همه مذاهب همجنس‌بازی به‌شدت منع شده است که پس از شناخت و تمییز این دو می‌توان راجع به این مورد هم بحث کرد.

نخست باید به‌معنای دقیق دو واژه «گرایش» و «بازی» پرداخته شود. همانطور که مشخص است «گرایش» به‌معنای علاقه شدید به‌چیزی تا حد احساس نیاز است و می‌توان آن را به‌معنای کشش و جذب هم نامید. در اینجا هم، هنگامی که با واژه «همجنس» همراه می‌شود می‌توان آن را به افرادی نسبت داد که کشش شدیدی به‌فردی از جنس خودشان دارند و این کشش و علاقه تا حدی است که در فرد احساس نیاز به‌همجنس را ایجاد می‌کند. مانند افراد دگرجنس‌گرا که نسبت به‌جنس مخالف چنان علاقه‌ای دارند که برای پاسخ به این نیاز احتیاج به برقراری یک رابطه همیشگی با فردی با جنس مخالف را دارند که این همان ازدواج است. در واقع در چنین شرایطی فرد خود را ناقص پنداشته و تکامل و آرامش خود را در یکی‌شدن با فردی دیگر با جنس مخالف می‌بیند. از این روی، با کمک نیاز جنسی نزدیک‌ترین رابطه را با فرد دیگر آغاز کرده و او را به‌عنوان نزدیک‌ترین و محرم‌ترین فرد که علاقه شدیدی هم به‌وی دارد انتخاب می‌کند. لازم به ذکر است که مهم‌ترین عامل در به‌وجود آمدن چنین رابطه‌ای احساس نیاز و علاقه شدید قلبی است که می‌توان آن را همان عشق نامید و تا زمانی که عشق در میان نباشد ازدواج در حد یک تعهد قانونی باقی می‌ماند و یکی‌شدن و آرامش روحی و جسمی پدید نمی‌آید. (مانند خیلی از ازدواج‌های اجباری که متأسفانه در جوامع مانند افغانستان و ایران بسیار رایج است.)

اما در مورد «بازی» معنا به‌گونه‌ای دیگر است که این معنا نیز بسیار اهمیت دارد. در فرهنگ زبان فارسی لفظ «بازی» برای اعمالی به‌کار می‌رود که جنبه تفریحی دارد و انجام یا عدم انجام آن تفاوتی ندارد یا بهتر می‌توان گفت که سودی ندارد و چه بسا مضر هم باشد. در واقع می‌توان آن را سرگرمی و گذراندن وقت نیز دانست. همچنین افرادی که در زمینه‌ای مهارت خاصی داشته باشند و بیشتر وقت خود را در جهت فعلی خاص که چندان هم مفید نیست بگذرانند لفظ «باز» را می‌پذیرند. مثل کفترباز، ماشین‌باز، اسب‌باز، رفيق‌باز و... مهم‌ترین نکته‌ای که در این زمینه لازم به ذکر است، این است که چنین فردی فعل مورد نظر را ابتدا به‌خاطر علاقه یا عدم علاقه شروع می‌کند و تکرار پی در پی آن موجب ایجاد یک نیاز کاذب در وی می‌شود که شاید بتوان آن را نوعی اعتیاد هم دانست. در صورتی که تا قبل از شروع آن تکرارها چنین علاقه و نیازی را در خود نمی‌دیده است و به‌موجب انجام پی در پی به آن احساس نیاز می‌کند. مانند معتادی که در ابتدا به‌خاطر یک تفریح گذرا استفاده از مواد مخدر را آغاز می‌کند و رفته رفته به آن وابسته می‌شود تا جایی که تمام افعال روزانه خود را در جهت پاسخ به آن نیاز تنظیم می‌کند. همینطورند افراد همجنس‌باز... این افراد ابتدا رابطه جنسی خود را با جنس موافق از سر تفریح و یا هر دلیل دیگری آغاز می‌کنند و تا مدتی هم هیچ احساس نیاز جنسی حتی در حد شهوت خالص نمی‌کنند و تنها در اثر تماس جنسی دچار تحریکات جنسی می‌شوند. اما در پی تکرار این فعل حتی فکر کردن به همجنس هم آنان را دچار تحریکات جنسی کاذبی می‌کند که چه بسا بتوان مانند یک معتاد به مواد مخدر آن را ترک کرد. (حتی در بعضی افراد تعداد تکرار بسیار کم است و بلافاصله پس از تجربه اول دچار علاقه کاذب به جنس موافق می‌شوند.) این تحریکات و احساس نیاز می‌تواند تا آنجا پیش رود که فرد رفته رفته خود را همجنس‌گرا پندارد و نیاز عاطفی نسبت به جنس موافق را نیز در خود بیابد.

پس مهم‌ترین تفاوت همجنس‌گرایی و همجنس‌بازی در آن نیاز اولیه است که فرد تجربه اول خود را بر چه اساسی و به‌چه دلیلی انجام داده باشد؟! چه بسیارند همجنس‌گراهایی که در طول عمر خود با جنس موافق‌شان رابطه‌ای نداشته‌اند و از زمان بلوغ و یا شروع کشش جنسی‌شان نیاز شدیدی به‌جنس موافق‌شان داشته‌اند و این افراد معمولا آن احساس عاطفی و عشقی را نیز از همان ابتدا دارا می‌باشند. اما بسیاری از آنان به‌خاطر فشار جامعه و به‌خصوص در خانواده‌های مذهبی تن به ازدواج با جنس مخالف می‌دهند و رابطه خود را با جنس مخالف آغاز می‌کند. (مانند یک همجنس‌باز که رابطه خود را با جنس موافق آغاز می‌کند.) چنین افرادی اگر هم بتوانند تا آخر رابطه جنسی موفقی با همسرشان داشته باشند همیشه دچار یک سردرگمی جنسی هستند و نمی‌توانند به آن آرامش روحی لازم که در اثر ازدواج پدید می‌آید دست یابند و در نتیجه آن احساس نیاز به همجنس‌شان اگر هم از بین نرود تبدیل به یک عقده روحی شده که فرد را از زندگی مشترکش ناراضی می‌کند. مانند همجنس‌بازانی که پس از یک دوره طولانی همجنس‌بازی آنان را دچار احساس پوچی و بی‌مصرفی می‌کند. چنین افرادی زندگی خود را از دست رفته می‌دانند. البته هستند کسانی هم که با داشتن همسر (جنس مخالف) و حتی فرزند دست به همجنس‌بازی می‌زنند و دچار مشکلات دیگری چون اختلال در رفتارهای زناشویی وی با همسرش می‌شوند. اما در همجنس‌گرایان وضعیت بر عکس است و داشتن رابطه با جنس مخالف برای‌شان مثل همجنس‌بازی برای دگرجنس‌گرایان می‌باشد.[*]


[] دیدگاه ادیان




[] از نظر دانش




[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- دگرجنس‌گرایی (Heterosexuality) که ناهمجنس‌خواهی هم گفته می‌شود گونه‌ای از گرایش‌های جنسی است که در آن فرد به جنس مخالف خود تمایل جنسی دارد، یعنی مرد به زن و زن به مرد گرایش دارد. این نوع گرایش جنسی معمولترین و رایجترین گرایش است.
[٢]- دوجنس‌گرایی (Bisexuality) یکی از گرایش‌های جنسی در برخی از موجودات زنده است که فرد در آن به هر دو جنس مؤنث و مذکر گرایش جنسی دارد. شدت گرایش به دو جنس لزوماً یکسان نیست. دوجنس‌گرایی در بسیاری از فرهنگها همچنان یک تابو شناخته می‌شود.
[٣]- همجنس‌گرایی، ويکی‌پديا، دانشنامۀ آزاد
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]