(گنجينهی دانش افغانستان)
بهمناسبت فرارسیدن دوهمین سالروز دانشنامهی آريانا و عید سعید فطر، این ایام خجسته را از صمیم قلب، بهخدمت تمامی همکاران و هممیهنان و پارسیزبانان و مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض کنم.
دانشنامهی آريانا مرجعی است که در آن هرکسی مىتواند بهطور آزاد و رایگان به قسمتی از دانش بشری دسترسی داشته باشد. گردآوری چنين مجموعههايی که ميراث دانش بشر است، مستلزم دانش وسيع در عرصه دانشهای طبیعی و علوم انسانی است. همین وسعت محتوا و فراخی دامنه «دانشنامه»، بیتردید، نیاز به تخصّصهای گوناگون و معارف مختلف دارد که معمولاً در یک نفر، گرد نمیآیند و یک دانشپژوه هر اندازه هم بسیارخوان و بسیاردان باشد، معمولاً از گشودن همه گرهها و اکتشاف جمیع دقایق و شناخت همه دانشها، ناتوان خواهد بود.
اینجاست که ضرورت مشارکت و همکاری و همدستی دانشوران و متخصّصان مختلف در پژوهشهای علوم بشری خودنمایی میکند.
دانشنامهٔ آريانا امیدوار است از طریق نشر مقالات نکتهسنجانه و نقّادانه پژوهشگران ساحتهای مختلف فرهنگ و تمدّن قدیم و جديد، بتواند زمینهی بهتر برای همکاری و مشارکت اهل تحقیق در تدوين اين دانشنامه و دستیابی به متون صحیحتر و تحلیلهای منطقیتر فراهم سازد و از مجموع آموختهها و اندوختههای دانشوران و محقّقان حوزههای مختلف دانش بشری در این راه استمداد کند.
آنچه که دانشنامهٔ آريانا در دوهمین سالروز خود به آن افتخار دارد: تعداد همکاران آن به پنجاه و دو نفر، تعداد مقالات آن ٢٢۶٠، و تعداد بازدیدکنندگان آن ۳٢۶۶۱۳ رسید.
گذشته از این، در کنار این دانشنامهٔ عمومی، دانشنامههای تخصصی در حوزههای فلسفه، و تاریخ و جغرافیا را نیز بازگشایی کرد و در نظر دارد، بهزودی آن را در حوزههای دیگر، مانند: ادبیات و زبانشناسی، حقوق و علوم سیاسی، هنر، دانش و فنآوری و غیره گسترش دهد.
در پایان، ضمن سپاسگزاری صمیمانه از تمامی همکاران که در این مدت برای پرباری و شکوفایی دانشنامه تلاش کردهاند، جا دارد یکبار دیگر از کليه دانشمندان ارجمند افغانستان، ايران و تاجيکستان خواهشم نمايم که در جهت گسترش و رفع اشتباهات دانشنامه با ما همکاری بفرمايند. بهروز و سرافراز باشید.
پيام استاد کیوان دشتی
استاد مهدیزاده کابلی، تلاش شما در گردآوری و تکوین دانشنامه آریانا، براستی ستایشانگیز و درخور احترام و توجه است.
من خود سالها، در کارهای رسانهای؛ چه نوشتاری، چه گفتاری و چه دیداری، دست داشته، و بر این امر آگاهی دارم که گردآوری، تنظیم و ویرایش آنچه را که شما در مجموعه دانشنامه آریانا بهانجام رساندید، و بهویژه با تنوع سلیقههای گوناگونی که در میان فارسی و پشتو زبانان کشور افغانستان کنونی بهچشم میخورد، یک کار سترگ، ستایشانگیز، و براستی نشانگر همت والایی است، که تنها از یک اندیشهورز فرهیخته، و صاحب ارادهیی همچون جنابعالی، ساخته است.
کوششهای شما در پخشاندن فرهنگ و تاریخ و شناسه فارسیزبانان، شایسته ارج و احترم است.
بر خویشکاری سترگتان، صمیمانه شادباش میگویم، و امید دارم در سرآغاز دومین سال پیریزی و استواری دانشنامه آریانا، فروغ دانش و فرهنگی که شما، با همت و تلاش خستگیناپذیرتان، آنرا در زمانه تنگ، و بویژه بهنام و برای ملتی؛ که جهانخواران سیریناپذیر، از این ملت دیرپا و کهن بوم، چهره ناپسند و نابخرد در جهان نشان دادند، هر چه گستردهتر و جهانگیرتر بشود.
من، بهویژه در سرآغاز دومین سال کوششهایتان، به همه فارسیزبانان در پهنه جهان، چه آنها که در چنبره فقر فرهنگی گرفتار آمدند، و چه آنها که دستی بر دانش و آگاهی دارند؛ پیشنهاد میکنم که با پیگیری نوشتهها، و خواندن و پخشاندن آنها در گستره جهان فارسیزبانان، هم بر دانش خود بیفزایند، و هم دیگران را، از درخت دانش و سیمرغ خِرَدی که شما پروراندید؛ بهرهور سازند
با احترام. کیوان دشتی
پيام آقای روحالله قلاوند
با سلام خدمت شما جناب مهدیزاده عزیز، و اما اینکه فرمودید تا این حقیر نسبت به ارزیابی دانشنامه آریانا نظری ابراز کنم، باید بگویم که من بهلحاظ تخصص و توانایی در موضوعی دیگر، صلاحیت بحث در خصوص تاروپود این اثر گرانقدر را بهمانند دیگر دوستان ندارم. لیکن به پاس احترام به درخواستتان به این توضیح کلی بسنده میکنم که در تعریف دانشنامه آوردهاند که دایرﺓالمعارف یا دانشنامه معادل انسیکلوپدیا؛ خلاصهی مستند و قابل فهمی از مجموع اطلاعات بشری - در همهی رشتهها یا در رشتهای معین - که بهترتیب الفبایی تنظیم شده باشد. دایرﺓالمعارف را حاویالعلوم، فرهنگ علوم و فنون نیز نامیدهاند.
دایرﺓالمعارف بر دو نوع است: دایرﺓالمعارفهای اختصاصی (مقالات مربوط به موضوعی خاص در آن نوشته میشود)، و دایرﺓالمعارفهای عمومی (شامل مطالبی کلی در حوزهی تمام معارف بشری است).
وجه اشتراک دایرﺓالمعارفها، لغتنامهها، اطلسها، و اصولا مجموعههای چند دانشی در این است که همگی به عنوان کتابهای مرجع شناخته شدهاند. کتابهایی که افراد برای اطلاعات اجمالی به آنها مراجعه میکنند.
دایرﺓالمعارف ناظر به اطلاعاتی در باب موضوعهای مختلف و کمابیش مختصر از آنها است. دایرﺓالمعارفها نوعا جزو کتابهایی نیستند که کسی به قصد فراگرفتن دانشی خاص آنها را از آغاز تا پایان بخواند، زیرا با خواندن یک دایرةالمعارف، هر قدر هم که مفصل باشد، کسی پزشک، ریاضیدان و یا مورخ نمیشود. بلکه هدف هر دایرﺓالمعارفنویسی این است که اطلاعات اجمالی دربارهی یک موضوع خاص را به خواننده عرضه کند.
دانشمندان با درج نام خود در پایان مقالاتی که در دایرﺓالمعارفها مینویسند، مسئولیت صحت مطالب عرضه شده را بر عهده میگیرند و تمام مآخذ و منابع مربوط به موضوع را معرفی میکنند. به همین جهت اطلاعاتی که در دانشنامهها عرضه میشود باید دقیق، منقٌح، قابل اعتماد، منحصر به واقعیات و خالی از عبارتپردازی و لقبسازی باشد.
گویا چینیها نخستین ملتی بودند که به فکر تألیف دانشنامه افتادهاند و مجموعهای پرحجم و بزرگی در ۱۵ قرن پیش از میلاد نوشتهاند. پس از چینیها یونانیان دومین ملتی هستند که آثاری دایرﺓالمعارف گونه پدید آوردهاند گویا اولین نفری که در تاریخ تمدن یونان، نخستین دایرﺓالمعارف را پدید آورد «اسپوسیپوس»، شاگرد افلاطون بوده و برخی دیگر در این مورد ارسطو را مطرح میکنند.
مسلمانان تألیف و تدوین دانشنامه یا دایرﺓالمعارف را قرنها پیش از آن که غربیان دایرﺓالمعارفهای الفبایی را بهوجود آوردند، همت گماشتهاند و بهصورتهای مختلف، علوم زمان خود را بهصورت فشرده و مختصر در دسترس جویندگان علم قرار دادهاند.
در سدههای نخستین اسلامی، بلافاصله پس از اولین ترجمههای متون خارجی به عربی در بغداد، ضرورت طبقهبندی و تنظیم معارف جدید احساس شد. دانش اقوام مغلوب بایستی با علوم اسلامی که از بدو اسلام شکل گرفته بود، هماهنگ شود. همین ضرورت باعث بهوجود آمدن انواع مختلف تألیفات دایرﺓالمعارفگونه شد. بنابراین در اسلام، فکر تدوین مجموعههای چند دانشی و کتابهایی که حاوی اطلاعات روز باشد، از اواسط قرن سوم هجری پدید آمد. از نخستین مجموعههای دایرﺓالمعارفی این دوره کتاب «الحیوان» از جاحظ (متوفی ۲۵۵ ه.ق) است. شماری از دایرﺓالمعارفهای اسلام بهزبان عربی عبارتند از: «اقسامالعلوم» از ابوزید احمدبن سهل بلخی، (متوفی ۳۲۲ ه.ق)؛ «ماللهند»، ابوریحان بیرونی (متوفی۴۴٠ ه.ق)؛ «احیأالعلوم» از امام محمد غزالی (متوفی ۵٠۵ ه.ق)؛ «اقسام الحکمه»، خواجه نصیرالدین طوسی (متوفی ٦٧۲ ه.ق) و... که همگی ایرانی بودند.
ظهور دایرﺓالمعارفنویسی در ایران بهزبان فارسی به اوایل سدهی پنجم هجری باز میگردد. میان این آثار و مشابه آن در زبان عربی چند اختلاف دیده میشود. ارزش دایرﺓالمعارف عربی بیشتر در شیوه و سبک جمعآوری مطالب است؛ ضمن این که در این دایرﺓالمعارفها کوشش شده است مدلهایی جامع و یا بهطور اعم، چارچوبی برای ایجاد نوعی آگاهی ساخته شود. در حالی که در دایرﺓالمعارفهای فارسی که از تازگی ویژهای برخوردار نیستند، هدف اصلی، خلاصهی متون عربی و تبدیل آن به آثار عامهفهم یا کتابهایی سرگرم کننده برای مردمی است که عربی نمیدانند. برخی از دایرﺓالمعارفهای فارسی: «دانشنامهی علایی»، تألیف ابن سینا (نخستین دایرةالمعارف فلسفی)؛ «کیمیای سعادت» از امام محمد غزالی؛ «جامعالعلوم» از فخرالدین رازی (متوفی ٦٠٦ ه.ق)؛ «نزهةالقلوب» از حمدالله مستوفی (تألیف ٧۴٠ ه.ق)؛ «دانشنامهی شاهی» از محمدامین استرآبادی (متوفی ۱٠۳٦ ه.ق)؛ «دایرﺓالمعارف فارسی» زیر نظر غلامحسین مصاحب (تألیف ۱۳۴۵)؛ «دایرﺓالمعارف نو» از عبدالحسین سعیدیان؛ «دانشنامهی مصور» ترجمهی محمدرضا باطنی و... .
از دایرﺓالمعارفهای فارسی که در خارج از ایران انتشار یافته است، «دایرﺓالمعارف آریانا» در افغانستان؛ «دایرﺓالمعارف شوروی تاجیک» در تاجیکستان را میتوان ذکر کرد.
استاد گرانقدر بهنظر من دانشنامه آریانا مرجعی است که نقاط تاریک و مبهم تاریخ ملت شما را روشن میکند. ملتی که همواره در طول تاریخ، مظلوم واقع شده است و در اکثر زمانها ابرقدرتها تاریخش را نادیده گرفتند و احیأ تاریخ ملتتان بزرگترین دستآورد این اثر است. سعی کنید بهبهانه این اثر هم که شده، اجماعی از روشنفکران افغان در ممالک بیگانه تشکیل دهید تا هم به پربارتر شدن این اثر و هم به اجماع عقاید و افکارتان بهعنوان افراد تاثیرگذار جامعهتان کمک کند.
امیدوارم با توجه به موارد مطرح شده از بسیاری از حاشیهها که در سر راهتان قرار میگیرد دوری کنید و بهفعالیت علمیتان ادامه دهید و هر روز بیش از پیش شاهد رشد این اثر باشیم.
با تقدیم احترام
روحالله قلاوند
پيام آقای فرهاد آریان
سالهاست سوالات زیادی در ذهنم بدون جواب مانده بود تا آن که مدتی پیش سعادت آشنای با استاد کابلی و دانشنامه آریانا را پیدا کردم. آریانا با حوصله و منطق ذهن کنجکاو مرا با پاسخی صحیح آرام کرد. از کودکی داستانهای زیادی جهت ملموس شدن صداقت و عشق و پشتکار شنیده و مطالعه کرده بودم ولی در دنیای واقعی چیزی زیادی ندیده بودم. همیشه احساس میکردم در بین مردمان آریایی و پارسیگویان فاصله غریبی است که باعث آزارشان شده. بهگذشته آریاییها و تمدنشان که بنگرید آنقدر از آن فاصله گرفتهایم که جز افسوس چیزی حاصلش نیست. وقتی از سرزمینی صحبت میشود که روزی خود آغازگر و پایهگذار حقوق بشر بود ولی حالا منزلگاه ...
اما فرزندان فردای ایران و افغانستان و تاجیکستان با خواندن این چنین گنجینههای علمی افتخار خواهند کرد که مردانی چون استاد کابلی و اساتید همکار او بدون چشمداشتی فقط و فقط جهت عشق و افتخار بهگذشته و پاسداری از میراث صلح و دوستی برابری و برادری که از پدرانشان بهیادگار دارند تلاش میکنند. بیشک اینها فرزندان صالح و پایداری خواهند بود.
حال آریانا دوساله میشود و با سن کمش گوی دنیای تجربه و دانش دارد چرا که فرهیختهای چون استاد کابلی و اساتید دیگر، با تمام نیرو جهت رشد و نموی آریانا تلاش میکنند. عشق استاد کابلی به آریانا روح لطیفی به آن داده است. من اگر جای فرزندان برومند استاد کابلی بودم به آریانا حسادت میکردم. در خور کلمات و جملات نمیبینم که از استاد کابلی و دیگر اساتید همکار و حتی دوستان دانشپژوه دیگر تشکر کنم. ولی فکر کنم سخنی از زرتشت که میراث و افتخار سرزمین مان هست به گرمی دستان زحمتکش قلم بهدستتان را بفشارد. او میفرمایند: پیروزی از آن کسی است که به پیروزی دیگران میاندیشد
من پیشرفت آریانا را از طرف استاد کابلی به دوستان مژده میدهم. پیروز و پایدار باشید استاد کابلی. تولدت مبارک آریانای عزیز.
فرهاد آرِيان