دانشنامۀ آريانا

۱۳۸۹ اسفند ۴, چهارشنبه

شق‌القمر

از: دانشنامه‌ی آریانا

فهرست مندرجات

[معجزه][معجزه‌های اسلامی]


شق‌القمر (به انگلیسی: Splitting of the moon؛ به عربی: انشقاق القمر‎) معجزه‌ای است که در روایات اسلامی به محمد، پیامبر اسلام، نسبت داده شده و گفته شده که ماه به اشاره وی و برای مدت کوتاهی از هم شکافته ‌شده ‌است[۱]. این در حالی است که برخی منابع وقوع شق‌القمر را به قیامت نسبت داده‌اند[٢]، و وقوع این ماجرا را در زمان پیامبر اسلام رد می‌کنند.



[] تاریخ وقوع این معجزه

رسولى محلاتى، پژوهشگر روحانی ایرانی، می‌نویسد: «در این‌که این معجزه در زمان رسول خدا(ص) و در مکه انجام‏شده اختلافى در روایات و گفتار محدثین نیست و مسئله ‏اجماعى است، ولى در مورد تاریخ آن اختلافى در روایات ‏و کتاب‌‏ها به‏‌چشم می‌خورد.»[٣] وی در ادامه می‌افزاید: «از مرحوم طبرسى در «اعلام الورى» و [از] راوندى در «خرائج» نقل شده که گفته‏‌اند این داستان در سال‏‌هاى اول بعثت اتفاق افتاد[۴] ولی علامه طباطبایی در «تفسیر المیزان» در دو جا ذکر کرده که ‏این ماجرا در سال پنجم قبل از هجرت اتفاق افتاد[۵] و در یک‏جاى آن از پاره‏‌اى روایات نقل کرده که: «این داستان در آغاز شب چهاردهم ذى‌حجه پنج‏سال قبل از هجرت اتفاق افتاد و مدت آن نیز اندکى بیش نبود.»[٦]


[] چگونگی ماجرا در روایات اسلامی

بسیاری از روایات کهن اسلامی این واقعه را شأن نزول آیات ۱ و ۲ سوره قمر در نظر گرفته، و بیشتر مفسرین مسلمان قرآن، تاریخی بودن این حادثه را پذیرفته‌اند. این روایات به صحابه محمد مانند ابن عباس، أنس بن مالک و عبدالله بن مسعود و دیگران بازگردانده می‌شوند.[٧]

بر طبق روایات اسلامی، محمد پیامبر اسلام، کره ماه را به دو نیم انشقاق داد به‌طوری که کوه‌ حرا در میان آن دیده شد، و سپس ماه به‌هم آمد و دو نیمه آن به‌هم‌ چسبید و همانند اول گردید. در این روایات چنین آمده است:

    «این معجزه بنا به‌درخواست جمعى از سران قریش و مشرکان مانند ابو جهل و ولید بن مغیره و عاص بن وائل و دیگران انجام شد، بدین‏ترتیب که آن‌ها در یکى از شب‌ها که تمامى ماه در آسمان بود به‌نزد رسول خدا(ص) آمده و گفتند: اگر در ادعاى نبوت خود راستگو و صادق هستی دستور ده این ماه دو نیم شود! رسول خدا(ص) بدان‏‌ها گفت: اگر من این کار را بکنم ایمان خواهید آورد؟ گفتند: آرى، و پیامبر از خداى خود درخواست این معجزه را کرد و ناگهان همگى دیدند که ماه دو نیم شد به‏‌طورى که کوه ‏حرا را در میان آن دیدند و سپس ماه به‌هم آمد و دو نیمه آن به‌هم‏‌ چسبید و همانند اول گردید، و رسول خدا(ص) دوبار فرمود: «اشهدوا،اشهدوا» (یعنی گواه باشید و بنگرید!)

    مشرکین که این منظره را دیدند به‏‌جاى آن‌که به آن‏‌حضرت ‏ایمان آورند گفتند! «سحرنا محمد» (محمد ما را جادو کرد)، و یا آنکه گفتند: «سحر القمر، سحر القمر» (ماه را جادو کرد!)

    برخى دیگری از آن‏‌ها گفتند: اگر شما را جادو کرده مردم شهرهاى ‏دیگر را که جادو نکرده! از آن‌‏ها بپرسید، و چون از مسافران ‏و مردم شهرهاى دیگر پرسیدند آن‏‌ها نیز مشاهدات خود را در دو نیم‏‌شدن ماه بیان داشتند[٨]».

به‏‌هر حال، ریشه‏‌ی این روایات بر می‏‌گردد به شأن‌نزول آیات ۱ و ۲ سوره قمر که در قرآن چنین بیان شده است:

    اقْتَرَبَتِ السَّـاعَةُ وَانشَـقَّ الْقَمَـرُ (۱) وَإِن يَرَوْا آيَـةً يُعْرِضُـوا وَيَقُـولُوا سِـحْرٌ مُّسْـتَمِرٌّ (۲) یعنی: قيامت نزديك شد و ماه از هم شكافت‏! و هرگاه نشانه و معجزه‏اى را ببينند روى گردانده‏، می‌گويند: (اين سحرى مستمر است‏)![۹]

آیۀ اول این سورۀ به‌صراحت حاکی از وقوع این ماجرا در روز قیامت است. اما به‌گفته یوسف علی، محقق مسلمان پاکستانی، ممکن است ماه مجدد هنگام نزدیک شدن روز قیامت شکافته شود. هم‌چنین به‌گفته یوسـف علی ایـن آیه ممکـن اسـت معنـی تمثیـلی نیـز داشـته باشـد (یعنی موضـوع هماننـد ماه واضـح شـده ‌اسـت).[۱٠] از اقلیت مفسرین قرآن که به تاریخی بودن ماجرا اعتقاد ندارند می‌توان به حسن بصری (مرگ: سال ۱۱۰ هجری) و عطأ خراسانی (مرگ: ۱۳۵ هجری) نام بـرد که اعتقـاد داشـتند این آیـه صرفـاً به شـکافتـه شـدن ماه در روز قیامـت اشـاره دارد.[۱۱] برخی متفکران مسلمان نیز کلاً با پذیرش حوادث ماورای طبیعت مشکل داشتند و گاهی اوقات در جهت آنچه آنه‌ماری شیمل «افسانه‌زدایی» می‌خواند، اقدام کردند. به‌عنوان مثال شاه‌ولی‌الّله دهلی معتقد بود که این واقعه ممکن است نوعی خطای باصره بوده، یا اینکه شاید توسط دود، حرکت سریع یک ستاره، ابر، یا کسوف و یا خسوف ایجاد شده باشد که این‌گونه به‌نظر آمده که ماه واقعاً دو تکه شده‌ است.[۱٢]

به‌گفته دانیل مارتین وریسکو عنوان سوره ۵۴ قرآن، «قمر» نام نهاده شده در اشاره به‌چیزی که تقسیم ماه به دو تکه به‌نظر می‌آمد در زمانی که اهل مکه شروع به آزار مسلمانان نمودند.[۱٣] مورخ ونسنیک تاریخی بودن شق‌القمر را رد کرده و استدلال می‌کند که قرآن خودش معجزه (به شکل سنتی آن) را در مورد محمد رد می‌کند.[۱۴]

آیات اول و دوم سوره قمر بخشی از منازعات میان فلاسفه و الاهیدانان مسلمان در قرون وسطی بود زیرا فلاسفه معتقد بودنـد که اجسـام آسـمانی از ۴ عنصـر اصلـی (خـاک، هـوا، آتـش و آب) تشـکیل نشـده‌اند که قابل سـوراخ کـردن باشنـد.[۱۵]


[] نظر موافقان

در شأن نزول آیات ۱ و ٢ سورۀ قمر آمده است: «یونس از امام صادق نقل می‌کند که چهارده نفر در شب چهاردهم ماه ذی‌الحجه نزد رسول خدا آمدند و گفتند یا محمد هر پیامبری برای اثبات نبوت خود دارای آیت و معجزه‌ای بوده است، ما می‌خواهیم که معجزه‌ای از جانب تو برای ما آشکار شود. پیامبر گفت مقصود شما از این گفتار چیست؟ گفتند اگر نزد خدای خود دارای قدر و منزلت می‌باشی فرمان بده تا ماه به‌دو نیمه شود. پس از این درخواست جبرئیل نزد پیامبر آمد و گفت یا محمد خداوند بر تو سلام و درود فرستاده و گوید من هر چیزی را در فرمان تو قرار داده‌ام. سپس پیامبر سر خود را به‌طرف آسمان بلند کرد و فرمان داد تا ماه به‌دو نیمه شود. پس از این فرمان ماه به‌دو نیمه گردید. پیامبر سجده شکر به‌جای آورد و اصحاب که با وی بودند نیز سجده نمودند. سپس، پیامبر سر خویش را از سجده برداشت و دوباره به‌طرف آسمان بلند کرد. اصحاب نیز همان عمل را انجام دادند. سپس پیامبر خواست که ماه به‌صورت اول خود بر گردد. ماه نیز به‌حالت اول خود بازگشت. سپس آن چهارده نفر گفتند یا محمد، موقعی که مسافرین ما از یمن و شام باز آیند از آن‌ها سئوال خواهیم کرد که آیا چنین منظره‌ای را در آن ممالک دیده‌اند یا نه؟ اگر بگویند که انشقاق ماه را دیده‌اند، یقین خواهیم کرد که این عمل از نزد پرودگار تو بوده است و اگر بگویند که چنین انشقاقی را در آن سامان ندیده‌اند، معلوم می‌شود که عمل تو سحر و جادویی بیش نخواهد بود. سپس این آیات نازل گردید.»[۱٦]

ابن مسعود گوید دو نیمه‌شدن ماه در مکه پیش از آن که رسول خدا از مکه بیرون برود، اتفاق افتاد و خود آن را دیده‌ام و در همان موقع بود که می‌گفتند، ماه را سحر و جادو کرده‌اند؛ سپس این آیات نازل گردید.[۱٧] انس گوید: ماه دوباره در مکه منشق گردید و این آیات نازل شد.[۱٨]

این‌گونه روایات در شأن‌نزول آیات یادشده سبب شده است که برخی از علمای اسلامی معجزه شق‌القمر را قطعی تصور کنند. شیخ طوسی می‌نویسد: «عده زیادی از صحابه معتقدند که انشقاق قمر در زمان پیامبر بنا به‌درخواست او روی داده است و اگر بگویند مردم سایر کشورها در آن‌وقت متوجه این امر نگردیده‌اند و کسی آن را ندیده است، در جواب گویند ممکن است وجود ابرها مانع دیدن مردم سایر کشورها گردیده و یا خواب بودن آن‌ها مانع از دیدار آن‌ها شده باشد. زیرا حالت انشقاق قمر به‌طور استمرار و طولانی نبوده بلکه پس از انشقاق به‌مدت کمی دوباره به‌حالت اول خویش بر گردانیده شده است.»[۱۹]


[] نظر مخالفان

صاحب تفسیر تبیان می‌نویسد: «طبری معتقد است که منظور از آیۀ ۱ روز قیامت است که یکی از نشانه‌ها و علامات نزدیک شدن آن انشقاق قمر است که در آیۀ ذکر گردیده و عده‌ای نیز منکر انشقاق و دو نیمه‌شدن قمر در زمان رسول هستند و معتقدند که منظور آیه انشقاق قمر هنگام نزدیک شدن روز رستاخیز و قیامت است. چنان که روایت آن از عثمان بن عطا و پدر او نقل و روایت شده و نیز حسن بصری از تابعین و بلخی از مفسرین معروف هم منکرین انشقاق قمر در زمان پیامبر می‌باشند.»[٢٠]

از بزرگترین ایرادات مطرح شده علیه ادعای شق‌القمر، این پرسش بوده‌ است که چرا این واقعه در هیچ سند تاریخی غیر اسلامی در جهان دیده نشده‌ است.[] ملا محسن فانی در «دبستان مذاهب» به نقل از یک رهگذر ترسایی می‌پرسد: «اگر شق‌القمر حقیقت داشت، پس چرا هیچ‌یک از منجمان دیگر در جهان آن را به ثبت نرسانیدند، و چرا این واقعه در نوشته‌های مسلمین فقط دیده می‌شود؟»[]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱: معجزه شق‌القمر پیامبر و تصاویر ناسا از سطح ماه
پيوست ٢: آیا ناسا معجزه شق‌القمر را تایید کرده است؟، برگرفته از مجلۀ گُمانه
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- شق‌القمر، از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد؛ به نقل از:
Muhammad; Encyclopedia Britannica, 2007. Encyclopedia Britannica Online, p. 13
[٢]- همان‌جا؛ به نقل از:
Doctrines of Shiʻi Islam: A Compendium of Imami Beliefs and Practices. Ayatollah Ja'far Sobhani, Jaʻfar Subḥānī, Reza Shah-Kazemi. Translated by Reza Shah-Kazemi. Published by I.B.Tauris, 2001. ISBN 1860647804 pp. 86
[٣]- رسولى محلاتى، درس‌هایی از تاریخ تحلیلى اسلام، ج ۳، ص ٢۴٧
[۴]- بحار الانوار، ج ۱٧، صص ۳۵۴ و ۳۵٧.
[۵]- تفسیر المیزان، ج ۱۹، صص ٦۹ و ٧٢.
[٦]- رسولى محلاتى، پیشین، ج ۳، ص ٢۴٧
[٧]- ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد؛ به نقل از: طباطبایی، تفسیر المیزان، سوره قمر، آیات ۱ و ۲؛ تفسیر ابن کثیر، سوره قمر آیات ۱ و ۲؛ و:
«According to al-Tabari, all the expositors (ahl al-ta'wil) agree on essentially this same account for the occasion for the revelation of these verses.» cf. Thomas E. Burman, Religious Polemic and the Intellectual History of the Mozarabs, C.1050-1200, p.150
همچنین رجوع شود به: رسولى محلاتى، پیشین، ج ۳، ص ٢۴٧
[٨]- بحار الانوار، ج ۱٧، صص ۳۴٧-۳٦۳، سیره ابن کثیر،ج ۲، صص ۱۱۳-۱۲۱.
مردم مكه مانند سایر امم پیشین وقتی با معجزات طبیعی مواجه می‌شدند آن را حمل بر سحر و جادو می‌كردند تا این كه مطرح كردند كه چگونه متوجه شویم كه او پیامبر خدا است؛ زیرا هر كاری كه او انجام می‌دهد سحر است. در این رابطه سران قریش گفتند كه سحر جادو در آسمان كارگر نیست، بیایید یك معجزه آسمانی از پیامبر بخواهیم، نزد پیامبر رفتند و گفتند: اگر تو واقعاً پیامبر خدا هستی و كارهایت در گرو جادو نیست، ماه را دو نیم كن. پیامبر اسلام پرسید: اگر من از خدا بخواهم و خداوند این كار را انجام دهد آیا واقعا مسلمان می‌شوید؟ پاسخ دادند: بله.
ماه در حالت بدر بود كه شب هنگام پیامبر با سران قریش در طبیعت رفتند و پیامبر آن‌جا از خداوند متعال درخواست كردند كه ماه شكافته شود تا مردم این معجزه را مشاهده كنند:
با این دعا ماه شكافته شد به‌طوری كه از میان دو نیمه ماه كوه حرا را مشاهده می‌كردند زمانی كه این منظره را مشاهده كردند ابوجهل كه عناد نسبت به پیامبر می‌ورزید گفت: ما مطمئن نیستیم كه این سحر نباشد، ما صبر می‌كنیم تا مردمانی كه از صحرا باز می‌گردند بیایند و از آن‌ها بپرسیم كه آیا این صحنه را دیده‌اند یا نه؟ و اگر گفتند كه دیدیم پس جادو نیست پس از مدتی افرادی از صحرا بازگشتند و مورد پرسش قرار گرفتند و در پاسخ گفتند آری ما دیدیم كه ماه دو نیم شده است در عین حال برخی دست از عناد برنداشتند.
[۹]- سورۀ قمر، آیات ۱ و ۲؛ برگردان: آیت‌الله مکارم شیرازی
[۱٠]- ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد؛ به نقل از:
Yusuf Ali, Meaning of The Noble Qur’an, Sura 54, v.1
[۱۱]- طباطبایی، پیشین، سوره قمر، آیات ۱ و ۲
[۱٢]- ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد؛ به نقل از منابع زیر:
Annemarie Schimmel, And Muhammad Is His Messenger: The Veneration of the Prophet in Islamic Piety, University of North Carolina Press, 1985, p.69–70
Robert G. Mourison, The Portrayal of Nature in a Medieval Qur’an Commentary, Studia Islamica, 2002
[۱٣]- ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد؛ به نقل از:
«Sūra 54 is entitled 'The Moon' (Sūrat al-Qamar), in reference to the moon seeming to split in two at the time the Meccans began to persecute the Muslims» in Daniel Martin Varisco, Moon, Encyclopedia of the Qur'an, Brill, 2007.
[۱۴]- ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد؛ به نقل از منابع زیر:
Wensinck, A.J. «Muʿd̲j̲iza.» Encyclopaedia of Islam. Edited by: P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2007
Denis Gril, Miracles, Encyclopedia of the Qur'an, Brill, 2007.
[۱۵]- ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد؛ به نقل از:
Robert G. Mourison, The Portrayal of Nature in a Medieval Qur’an Commentary, Studia Islamica, 2002
[۱٦]- محقق، محمدباقر، نمونۀ بینات در شأن نزول آیات، صص ٧٦٢-٧٦٣؛ به نقل از: تفسیر علی بن ابراهیم و تفسیر برهان.
[۱٧]- همان‌جا، ص ٧٦٢؛ به‌نقل از: صحیح بخاری و صحیح مسلم و حاکم صاحب المستدرک.
[۱٨]- همان‌جا، ص ٧٦٢؛ به‌نقل از: صحیح ترمذی.
[۱۹]-
[٢٠]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]