دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۰ تیر ۱۶, پنجشنبه

سرپناه انسان‌های نخستین

از: تورج رهبر گنجه


فهرست مندرجات

[انسان‌های اولیه]



[] نقش دلمن‌ها، من هیرها، تریلیت‌ها و استون هنج‌ها در معماری باستان

تغییر زندگی بشر از صورت نخستین خود، شناخت محیط، ساخت ابزار، به‌خدمت گرفتن سنگ به‌عنوان ماده‌ای مستحکم برای ایجاد سرپناه و پیدایش معماری، تحول مهمی در حیات انسان ایجاد کرد. این امر به‌نوبه خود باعث پیدایش “دلمن‌ها” “من هیرها”، “تریلیت‌ها” و “استون هنج‌ها” در معماری روزگار باستان گردید.

“دلمن‌ها” تخته سنگ‌های مسطحی هستند که عموما روی چند پایه، یا “من هیر” قرار دارند. این بناها از دیر باز توجه باستان‌شناسان را به‌خود جلب کرده‌اند. برخی از آن به‌عنوان “میز سنگی“ یاد کرده‌اند و بعضی آن را محل آسایش مردگان دانسته‌اند وعده‌ای حدس می‌زنند که این سنگ‌ها بقایای قربانگاه یا پرستشگاه باشند. دانشمندان “دلمن‌ها” را مربوط به‌عصر “نئولتیک“ دانسته‌اند و معتقدند که دلمن‌ها تحول و ظهور انسان اولیه را به‌نمایش می‌گذارد. مقاله پژوهشی حاضر که ثمره کوششی چهار ساله است، عهده دار بررسی علمی این پدیده‌ها از جنبه باستان شناختی است.

واژه نئولتیک[۱] (neolithique) از ترکیب دو کلمه یونانی "neo س به‌معنی تازه و نو و "lito س یعنی “سنگی” گرفته شده است. در این عصر یخبندان جای خود را به‌گرما و رطوبت می‌دهد. هوا برای زندگی انسان آماده تر و مساعدتر می‌گردد. اروپا شکل فعلی خود را می‌یابد. جنوب اروپا بخصوص ایتالیا و فرانسه دارای دره‌های سرسبز می‌شوند. جنگل‌ها و کوه‌ها را می‌پوشاند. با شروع زندگی دسته جمعی، دهکده‌ها ظهور می‌کنند. بین دهکده‌ها، مزارع جهت کشت و زرع ساخته می‌شود. جاده و ارابه [هر چند بزرگ و خشن] ساخته و هنر قایقرانی در رودخانه با یخ‌های آب شده شکل می‌گیرد.

معماری طبیعی غارها دیگر انسانی را که به‌هوای آزاد و آفتاب خو کرده، اقناع نمی‌کند. خانه‌های مصنوعی و هنر معماری ظهور می‌کند. معماری و ساختمان نیز افزونتر می‌گردد. هر سه این کاراکتر معماری را ادامه می‌دهند [یعنی همان سبک آبستره] این مطلب یکی از حقایق بسیار مهم تاریخ هنر بشر ا ست. جرقه‌ها و نخستین بارقه‌های آغازین تمدن بشری با استفاده بشر از سنگ آغاز شد و در طی قرون و اعصار، بهره‌ها برد. پس از زندگی در جنگل و غارنشینی که پناهگاه‌های اولیه طبیعی انسان بوده و در آن هنگام که به‌دنبال صید شکار و گردآوری غذا، تغییر مکان داد، امکان زیست بهتر او را فراهم ساخت. ماندگاری او در اینگونه اماکن، نیازمند سکونتگاه‌هایی بود که امنیت زندگی او را میسر می‌ساخت. بر سر تپه‌ها و پهن دشت‌ها، از تخته سنگ‌های جسیم و بزرگ و با روی هم قرار دادن یا پهلوی هم گذاشتن آن‌ها، پناهگاه ساخت. اندکی بعد سرپوشی [تخته سنگ دلمن (٢)] از سنگ بر آن نهاد که امروزه در دنیای باستان از آن بنام دلمن (Dolmen) یاد می‌شود.

دلمن‌ها تخته سنگ‌های مسطحی هستند که عموما روی سه یا چهار من هیر (menhir) قرار دارند و به‌صورت “میز سنگی “ درآمده‌اند. برخی از آن به‌عنوان میز سنگی و محل آسایش مردگان یاد کرده‌اند. برپاره‌ای از دلمن‌ها، نقوشی مانند خورشید، مثلث و غیره حک شده است. بعضی حدس می‌زنند این سنگ‌ها، بقایای قربانگاه یا پرستشگاه است، شاید هم ترتیب قرارگرفتن این سنگ‌های پهن و بزرگ در ساختمان‌هایی که باقیمانده، مربوط به‌امور نجومی و فلکی باشد.

پیدایش معماری دلمن‌ها در عصر نئولتیک، تحول و ظهور انقلاب انسان اولیه را به‌نمایش می‌گذارد. هرچند این انقلاب در تمامی یا بخش اعظمی از گیتی همزمان صورت نگرفته، اما تحول معماری موجب پیدایش توان و قدرت انسان و برتری و غلبه او بر پیکره طبیعت را فراهم ساخت. بشر گذشته است از صید ماهی و گردآوری غذا برداشت و به‌استفاده از زمین و (به اصطلاح) به‌هنرنمایی پرداخت. با کشت حبوبات در غذای خود، تنوعی ایجاد کرد. از راه کاشتن کنف و استفاده از الیاف گیاهی برای خود، لباس تهیه کرد. اسلحه‌های سنگی جای خود را به‌تبرهای سنگی صیقلی و تبرهای با دسته‌های چوبی و غلافی از شاخ گوزن داد. گل رس به‌دست توانمندش شکل یافت، از غار بیرون آمد و کلبه‌هایی از گل و شاخه‌های درختان ساخت و گرداگرد آن را خندق یا حصاری نرده مانند کشید. به‌قابلیت و استحکام سنگ بیش از پیش پی برد. از کنار هم قراردادن دو تکه سنگ با سرپوش برگ و شاخه‌های درختان، خانه ساخت وبدین ترتیب تحولی نو در ساختمان و بنایش ایجاد کرد. بی گمان بناهایی که امروزه از آن به‌عنوان “دلمن“ یاد می‌شود، باقی مانده عصر نئولتیک است. این عصر نقطه آغازین حیات دلمن توسط بشر به‌حساب می‌آید. از مجموع کلبه‌های خود، دهکده‌ها بنا کرد. در پیرامون آن از تیرهای چوبی به‌بلندی پنج تا شش متر که با سنگ یا آتش تیز شده بودند در زمین‌های باتلاقی فرو کرد و بر فراز آن سکویی ایجاد کرد. کلبه‌ای ساخت. این خانه‌ها به‌نام خانه‌های دریاچه‌ای[٣]ء یا مردابی د معروفند. تعداد زیادی از این نمونه‌ها امروزه در سرزمین سوئیس درکنار دریاچه “زوریخ “ کشف شده است. بقایای شهرهای دریاچه‌ای را امروزه در فرانسه، ایتالیا، انگلستان، روسیه، آمریکای شمالی وهندوستان نیز یافته‌اند. نمونه‌هایی از این شیوه معماری امروزه در “بورنئو” و “سوماترا” و گینه جدید، یافت شده است. در گران پرسین (randPerssian) آثار تراشه وسیعی دیده شده که اختصاص به‌ساختن تیغه‌های بزرگ سنگ چخماخ داشته است لذا ابزار سنگی از کاربری‌های اولیه خارج و وارد مرحله‌ای پیشرفته تری شد. از سنگ در معماری - ساخت بت و ابزار زندگی، مقابر، معابد، اهرام - بهره جست، که بعدها در معماری دلمن‌ها و در کنار استون[۴] هنج و تریلیت[۵] و من هیر، شکل متکامل تری یافت و برجسته ترین و مشهورترین بناهای تاریخ حیات آدمی ظهور کرد. شکل‌گیری این بنا که به‌تصور برخی از باستان‌شناسان به‌عنوان قبور عصر مگالی تیک“ (megalithique) طبقه بندی شده، در اصل بر حجره‌های آرامگاه با دیوارهای سنگی و سقفی از سنگ‌های عظیم الجثه و عریان که به‌عنوان سنگچین قائم نیز خوانده، ظاهر شد که بعدها معنا و مفاهیمی ویژه یافت. عصر باشکوه نئولتیک در آغاز هزاره ششم قبل از میلاد در خاور نزدیک و نیز “هزاره پنجم“ تقریبا در سراسردنیا منتشر شد و این دوره‌ای است که باستان‌شناسان در مزوپوتامیا[٦] mezopotamia بین النهرین) به‌تمدن جارمو (Jarmo) در مصر باستان )بادار (Badari و )آمارتی (Amarti معروف شد.

و سرانجام در هزاره چهارم پیش از میلاد منشاء اکتشافات قابل توجهی گردید. و در طی این مدت علاوه بر تهیه و استفاده از دست افزار به‌مراتب بهتر و کاراتر از قبل، (پالئولتیک) با تغییراتی که بدان بخشید در نحوه عملکرد آنها نیز تغییراتی به‌وجود آورد، که برخی از این ابزارآلات وی جنبه تقریبا تخصصی تری بخود گرفت. از جمله دسته‌هاون و سنگساب، را می‌توان نام برد.

لذا در می‌یابیم که بشر اولیه با شروع انقلاب در عصر نئولتیک توانست اجتماعات ادوار پالئولتیک و مزئولتیک را از بن بست نجات دهد و این تحول در عصر نئولتیک به‌وقوع پیوست. و اینجاست که اختلاف میان تجهیزات مردم این عصر با ادوار قبل، آشکارتر شد. هرچند از مذهب این دوره اطلاعات چندانی در دسترس باستانشناسان نیست دلمن‌ها و من هیرها، از روی بناهای سنگی بزرگی که به‌نام مگالتیک معروف است و امروزه در اغلب دنیا از آفریقای شمالی - اروپای غربی. غرب آسیا تا هند و ژاپن می‌توان مشاهده کرد. اما اینکه این بناها برای گورستان‌ها یا جهت انجام مراسم مذهبی به‌کار می‌رفته، گذشته از این در این دوره به‌بناهایی برمی خوریم که به‌نام دلمن و من هیر معروف هستند که در کارناک واقع در برتانی (Bertani) فرانسه یافت شده‌اند. ویژگی معماری دلمن‌ها این است که با من هیر حیات می‌یابد. بی شک معماری عصر نئولتیک با دلمن‌ها - من هیرها و تریلیت‌ها و استون هنج‌ها - شکل یافت. یعنی من هیرها به‌صورت سنگ‌های قائم برروی زمین استوار گشتند، که با دو من هیر قائم شکل، تخته سنگ مسطح برروی آن قرارگرفت و تشکیل بنای تریلیت [Trilithique] دادند. برپاره‌ای از دلمن‌ها نقوشی مانند خورشید - مثلث حک شده که شاید نشان از باورهای مذهبی انسان نخستین در آرامگون‌های پیش از تاریخ باشد.

دمولگان (Demolgan) ترتیب قراردادن این سنگ‌های بزرگ را به‌عنوان پرستشگاه می‌داند. و برخی نیز این سنگ‌های عظیم بیادگار مانده را به‌امور نجومی و فلکی می‌پندارند و اشنایدر (Schneider) نیز آن را با تقویم، ارتباط داده است. برخی از محققین نیز براین عقیده‌اند که این سنگ‌ها بخصوص آن تعداد سنگ‌های مکشوفه در برتانی “فرانسه“ نشانه‌هایی از اعتقاد انسان عصر نئولتیک به‌مذهب اند.

البرماله وژول ایزاک در کتاب تاریخ “ملل شرق و یونان “در این باره می‌نویسند... انسان از ازمنه ماقبل تاریخ در اوانی که عهد سنگ صیقلی را می‌پیمود، آثاری برافراشته که تا امروز برپا و عبارت است از سنگ‌هایی که نتراشیده و بی ترتیب جابه جا نصب گردیده و چون در خاک بروتانی، به‌وفور وجود دارد، به‌زبان اهل آن محل به‌“من هیرو دلمن“ مشهور است. وی از کاربرد آن اطلاعات قابل توجهی ارایه نداده و می‌گوید: معلوم نیست که بشر چه استفاده‌ای از آن نموده است. با آنکه از وجود دلمن‌ها در بخش وسیعی از دنیای باستان ذکری به‌میان آمده، ولی نکته قابل توجه نحوه شکل گیری، فرم و فضای آن است.

با بررسی دقیق دلمن‌ها در مناطق باستانی دنیا، به‌این نتیجه می‌رسیم که آب و هوا و شرایط جغرافیایی در شکل گیری و فرم این نوع بناها، تاثیرگذار بوده است. دلمن‌های مکشوفه در سرزمین روسیه به‌دلیل سردسیربودن و نیز انبوه جنگل‌ها بصورت کلبه‌های انسان‌های نخستین و از فرم متناسب تری برخوردار بوده‌اند، معماری دلمن دراین مناطق دارای ورودی مدور که ارتفاع بعضی از آن اندازه نیم متر بوده، البته برخی علت ساخت این ورودی مدور را جهت تابش نور خورشید ذکر کرده‌اند. دلمن‌های روسیه اغلب در میان انبوه جنگل‌های مناطق tuapse , Gelendjik. Sochi - novorossiysk قرار دارند که شکل ظاهری این بناها از ترکیب تریلیت (سه سنگی) تا حدودی خارج و فرم کلبه‌ای پیداکرده‌اند. به‌طوری که دلمن‌های روی من هیرها، از یک تخته سنگ مسطح بزرگ که سقف بنا را بکلی پوشانده، شکل یافته است.

اما “دلمن“‌های ناحیه Kahakdong و Kwangmyong نزدیک سئول به‌صورت میزهای خرپشته‌ای و عموما در یک ردیف قرارگرفته‌اند.

در “کاهک دونگ“ تقریبا ۹عدد لمن به‌صورت خرپشته‌ای که در یک ردیف قرار گرفته‌اند، دیده می‌شود. با وجود اینکه منطقه‌ای پوشیده از درخت است، براین باورند که این سنگ‌های جسیم و بی شکل از مناطق دیگر “کره“ به‌آنجا آورده شده‌اند. اندازه بعضی از این سنگ‌های عظیم حدود ٦٠×٦/٢×۹/٢ سانتی متر است. این دلمن‌ها همانطور که پیشتر اشاره شد درمیان انبوهی از درختان جنگلی قرارگرفته‌اند. تعداد ٨ دلمن دیگر به‌صورت پراکنده درگوشه‌های دیگر جنگل یافت شده که متاسفانه به‌دلیل عدم توجه، بخشی از آنها نابود شده‌اند.

براستی این آرامگون‌ها در عصر مگالتیگ، مفاهیم مذهبی داشته و باید آن را در اعتقادات مذهبی جست‌ و جو کرد.

دلمن‌های مکشوفه در “برزیل“ (BRAZIL) از نظر شکل ظاهری بزرگترین دلمن‌های دنیا محسوب شده‌اند. به‌طوری که وزن ٣ دلمن بیش از یکصد مترمربع فضا اشغال کرده و به‌صورت چهارگوشه، سطح آنها از سنگ‌های بزرگ تشکیل شده است.

عمده دلمن‌های مکشوفه در برزیل توسط باستان‌شناسانی چون Arthurfranco, J. cardoso از Portoalegve در این کشور پیدا شده است. ساختمان و فرم این معماری نشان می‌دهند که ساکنان اولیه اروپایی و آمریکایی دارای اعتقادات مذهبی خاص بوده‌اند. به‌طور مشخص درجنوب برزیل مکانهای باستانی متعدد یافت شده که دارای قبور عصر مگالتیگ (megalithique) هستند که ساختمان دلمن‌های آن بصورت فرم اولیه همچنان باقی مانده‌اند. در برزیل اغلب دلمن‌ها به‌وسیله سه یا چهار سنگ بزرگ محافظت شده‌اند. امروزه دلمن‌ها درکنار من هیرها و تریلیت‌ها به‌عنوان منابع مورد استناد پژوهشگران و باستانشناسان از اهمیت خاص برخوردار شده است.

باستان‌شناسان امروزه از آثار مکشوفه در بیل بائو (BIL Bao) و نیز اسپانیا و از آثار بدست آمده در قبور مکشوفه Castles نزدیک - Monastic - دلمن‌های منطقه "Abkh Zia" و نیز آثار بدست آمده در برتونی، سالیزبوری و کارناک و غرب آسیا و شرق اروپا به‌عنوان بناهای مذهبی یاد کرده‌اند. تجمع این آرامگورهای عصر مگالتیک را به‌عنوان نشان گورها نیز دانسته‌اند.

دلمن‌ها درعین پیچیدگی ساختمان (از نظر نوع شکل‌گیری) ساده‌ترین شکل گورهای عصر سنگی محسوب می‌شوند.

گوردن چایله در کتاب “درآمدی بر باستان‌شناسی“ گورهای سنگی در دانمارک را قدیمتر از دیگر نقاط ذکر کرده است. با افول مذهب در دوره ماگدالنی "magdalenien" و گسترش مجدد آن در عصر نوپای نئولتیک (neolithique) از روی بناهای سنگی بزرگ به‌آثار دیگر بر می‌خوریم که به‌من هیر (menhir) مشهوراند.

من هیرها به‌سنگ‌های عظیم و جسیمی اطلاق می‌شود که ستون مانند و بی شکل بر سر پای ایستاده که کاربرد “تنها” ی آن بر باستانشناسان مشخص نشده است. و تنهادر کنار دلمن‌هاو تریلیت‌ها شکل و فرم معماری پیدا کرده است.

همانطور که اشاره شد در مصر نئولتیک مذهب اهمیت خاصی داشت، شاید از آن، به‌عنوان نشان گورها یا جهت مراسم مذهبی کاربری داشته است. در کارناک فرانسه، واقع در برتانی نمونه‌های زیادی از آن به‌چشم می‌خورد که لفظ امروزه دلمن و من هیر از آن گرفته شده است.

امروزه من هیرای بسیاری در مناطق جهان از جمله کارناک - سالیسبوری ونیز تمام اروپا و آفریقای شمالی و آسیا و حتی هندوستان - چین و ژاپن یافت شده است. من هیرها دارای فرم و اشکال متفاوت و در عین حال جالبی بودند.

این سنگ‌ها گاه دارای وزنی دو یا سه تن بوده که انسان نخستین آن را به‌صورت ستونی بی شکل برافراشت. باستانشناسان و محققان پیکره سه معماری پیشین را در من هیرها جست و جو می‌کنند.

معماری دلمن‌ها من هیرها، تریلیت‌ها و استون هنج‌ها در روزگار گذشته، جمله معروف و مشهور ناپلئون قدس سره ۱٧۹٨ میلادی [در برابر هرم خئوپس [cheops] که گفت: "... کاری شگرف در توان بزرگ زادگان“ را در اذهان باستانشناسان تداعی می‌سازد.

الیات اسمیت (ELLIOTSMITH) در مهاجرت نخستین تمدن می‌گوید:

تمدن نوسنگی ویژه‌ای در سراسر جهان گسترده شده بود که نمی‌توان هرگز گمان برد چنین تمدنی در جاهای مختلف دنیا جداگانه پدیدار شده باشد. این تمدن که در سراسر زمین‌های مسکونی نژاد از سواحل مدیترانه و آن سوی هند کرانه‌های اقیانوس آرام و چین، مکزیک و پرو گسترده شده است. وی این تمدن با ویژگی خاص آنان را تمدن آفتاب سنگی می‌نامد. برخی از ویژگی این تمدن را، ختنه کردن، بستری کردن پدر هنگام به‌جهان درآمدن نوزاد، بر پا داشتن ساختمان‌هایی از سنگ‌های بزرگ به‌نام مگالیت به‌شکل “استون هنج“ ذکر کرده است. نورمن لوکیر (hormanlockyer) می‌گوید: پرستشگاه‌های مصر، آشور، بابل و مشرق، رو به‌یک سو دارند. بیشتر مگالیت‌ها با گران سنگ دایره وار چیده شده، که قربانگاه آسمان در پکن نیز رو به‌جایگاه بردمیدن خورشید در میان زمستان دارند. به‌روزگار امپراطوری “چین‌ها” که تا چندین سال پیش بر پا بود یکی از مهمترین وظیفه‌های امپراطوری همانا قربانی کردن و دعا کردن در این پرستشگاه‌ها بوده است. اما این بناهای سنگی در نقاط دنیا نمی‌توانسته قربانگاه باشد؟ چرا که قربانگاه به‌جایگاه خاصی نیاز داشته است. در هیچ یک از حفاری‌های باستانشناسی، چنین جایگاهی کشف نشده است. هر چند که منشا تمام این بناها را در اعتقادات مذهبی مردم آن روزگار باید دانست. نکته‌ای که قابل ذکر است این است که پرستشگاه‌های یونانی و استون هنج‌ها به‌سمت بردمیدن خورشید در میان تابستان تمایل دارند.

واژه تریلیت (Trylitoe) به‌معنی سه سنگی است که از دو دلمن و من هیر تشکیل شده است. وقتی دو من هیر به‌صورت قائم و بر روی آن یک تخته سنگی دلمن شکل قرار گرفت، تریلیت فرم پیدا کرد. تریلیت دارای دو پایه سنگی افقی (من هیرو یک دلمن) تخته سنگ مسطح است.

بناهای سنگی مشهور به‌تریلیت‌ها که امروزه در بخش اعظم اروپای غربی و برخی نواحی هندوستان، چین و دیگر نقاط مشاهده شده، با نمونه‌ای از خانه‌های سنگی آدمیان در گذشته، قابل مقایسه است که مورد استفاده قرار گرفته است. با این تفاوت که در خانه‌های آدمیان علاوه بر استفاده از سه تخته سنگ بزرگ، بخش عقب منازل را از پوشش‌های گیاهی، چوبی و سنگ می‌پوشاندند.

این‌گونه خانه‌ها آن طور که به‌نظر می‌آید دارای یک تخته سنگ جهت مسدود کردن درب منازل، به‌کار می‌رفته تا از مزاحمت حیوانات در امان باشد. این بنا (کلبه انسان نخستین) که از ترکیب یک دلمن و سه من هیر تشکیل شده، نخستین مرحله پیدایش دلمن‌ها، من هیرها و تریلیت‌ها در مناطق مختلف دنیا را سبب گردید.

تریلیت یا تریلتیون (Trilithon) مکشوفه در جزیره تونگهای پولینزی باختری به‌صورت دروازه بزرگی از سنگ‌های یکپارچه ساخته شده است. فرم دیگری از معماری بشر پیش از تاریخ محسوب می‌گردد. ورودی این دهکده در پولینزی، نمای باشکوهی از معماری انسان عصر نئولتیک را به‌نمایش گذاشته است.

در این نوع پوشش معماری، تناسب بین پایه‌ها و پوشش روی آن بیشتر به‌خاطر حس وزن و سنگینی آن است. برافراشتن این سنگ‌های عظیم و با شکوه، نشان از دانش فنی مهندسی مردم عصر نئولتیک در میان مردم پولینزی دارد. برخی محققان امروزه براین باورند که تریلیت‌ها محصول تلاش انسان قرن بیستم است، که باور این موضوع جای تامل دارد.

استون هنج‌ها (Stonehenge) نیز دارای قدمتی ٣٧٠٠ ساله‌اند که در حوالی بریتانیا و فرانسه به ‌وفور یافت می‌شوند و معماری آن متعلق به ‌۱٧٠٠ سال پیش از میلاد است. طول این سنگ‌ها سه متر بوده و با قرار گرفتن دو استون هنج در کنار هم و یک پایه (تخته سنگ) مسطح بر روی آن، تریلیت به‌زیباترین فرم خود دست یافت. چرا که “استون هنج “ به‌صورت قائم برخلاف من هیرها از فرم و شکل بهتری برخوردار است. وزن استون هنج‌ها به‌چهارتن می‌رسد.

دارک (Dark) استون هنج‌ها را یکی از بهترین مثال‌ها برای نشان دادن دشواری بازشناسی مفاهیم باستان‌شناسی معرفی می‌کند.

معماری و فرم استون هنج‌ها یکی از بحث انگیزترین مباحث در میان من هیر وردلمن (تریلیت‌ها) است.

در حالی که عده‌ای دیگر براین باورند که سنگ‌های بنا شده، در حقیقت نوعی تقویم اخترشناسی است دنتون کورکر مارشال (Denton. k. k. marshal) که در زمینه معماری صاحب نظر است در انگلستان عهده دار مرمت این بناهای عظیم باستانی به‌منظور جلب سیاحان و گردشگران شده است. در سال ۱۹٢٠ میلادی استخوان‌هایی از انسان در این مجموعه بناهای استون هنجی در انگلستان کشف گردید که جسد متعلق به‌انسانی بوده که دریکصد سال پیش از میلاد مسیح می‌زیسته است.

امروزه از استون هنج‌ها در کنار من هیر وردلمن‌ها و تریلیت‌ها به‌عنوان یکی از آثار شگفت انگیز معماری باستان یاد می‌کنند، که در جای جای این کره خاکی از سالیز بوری در انگلستان گرفته تا کارناک فرانسه، برزیل، چین، آفریقا و آسیا تا اروپای شرقی ادامه دارد. وجه تمایز استون هنج‌ها نسبت به‌بناهای همردیف، نظم و انضباط و ترکیب ویژه و نیز اندازه بزرگی آن است که بعضا به‌حدود چهار متر و به‌وزن ده‌ها تن می‌رسند.

قطعات سنگی بکار رفته در معماری دلمن‌ها و استون هنج‌ها در جزیره ایسلند در "pohnpei" بین ده تا سی تن وزن داشته که به‌صورت قطعات “بلوک“ سنگی زیبا کار گذاشته شده به‌دست آمده است. در ایتالیا، قبور دوره مگالتیک (megalithic) به‌تعداد زیادی در دشت و دامنه‌ها به‌چشم می‌خورد که عظمت این سنگ‌ها انسان را به‌تحسین و شگفتی وامی دارد. سنگ‌های ایستاده (دلمن) در مناطق Anghelu و fassa به‌صورت افراشته به‌سبک قبور عصر مگالینیک مشاهده شده که پیرامون آن سنگ‌های عظیم بر روی سنگ‌های دیگر به‌صورت مدور (استون هنج و تریلیت‌ها) چیده شده‌اند. شاید به‌این طریق می‌خواسته‌اند محدوده قبر را مشخص سازند.

هرچند این شیوه مقابر مگالینیک در کشورهایی چون انگلستان، فرانسه، دانمارک، ایتالیا، ایرلند، اسکاتلند و ویلز، بی شباهت نیست، اما نوع و شکل سنگ‌ها با توجه به‌سنگ‌های مناطق دیگر، تفاوت زیادی دارد. مثلا سنگ‌های منطقه شوروی که دلمن‌ها و تریلیت و استون هنج‌های آن، در میان انبوه جنگل‌های سرد و پربرف و باران منطقه ساخته شده، از شکل و ترکیب فرم مناسبی ساخته شده است. سنگ‌های منطقه ایتالیا نیز کمی ترد و شکننده تر به‌نظر می‌آیند. در حالی که سنگ‌های مناطق کارناک فرانسه و سالیز بوری انگلستان از استحکام و انضباط بیشتری برخوردارند.

باستان‌شناسان و محققان برجسته دنیا تاکنون نتوانسته‌اند از نظرات دقیقی درباره علل پیدایش و محل نخستین آثار استون هنج‌ها ارایه دهند. برخی نیز براین باورند که در مصر استون هنج‌ها که درصد مایلی غرب لندن در انگلیس قرار دارند، به‌عنوان محل دفن روسای قبیله و نیز انجام مراسم و شعایر مورد استفاده قرار می‌گرفت. به‌طوری که هرسال در ماه ژوئن هزاران نفر از گردشگران که نمادی از خورشیدپرستان عصر جدیدند به‌این مکان‌ها می‌آیند.

در کنار این تصاویر، اعتقاد بر کاربرد نجومی آن ذهن بسیاری از دانشمندان را به‌خود مشغول داشته است. آخرین سلسله بناهای دایره‌ای شکل از استون هنج‌ها که بین ٣٠٠٠ تا ۱٦٠٠ سال پیش از میلاد ساخته شده است بهترین مکان برای دیدن طولانی ترین روز نیمکره در اولین روز تابستان است. بسیاری از کارشناسان معتقدند دلیل دریک ردیف قرارگرفتن این بناها با خورشید این بوده که سازندگان و خالقان آن خورشیدپرست بوده‌اند.

معماری استون هنج‌ها که از ترکیب من هیر و دلمن و به‌صورت مدور فرم یافته، فرم ظاهری آن باعث شده، برخی آن را در زمینه نجوم و بعضی از آن به‌عنوان قبور بزرگان قبایل یا مرکز پرستش و قربانی برای خدایان یاد کنند.

عادت به‌بنا کردن مقبره‌های بزرگ برای دفن کردن چندین نسل پی درپی به‌کار می‌رفت. دقت و تزیینی که در ساختمان مقابر صورت می‌گرفت و نیز دفن اشیاء، حاکی از آن است که در ناحیه مدیترانه برخلاف آنچه راجع به‌منطقه اصلی آسیای جنوب غربی ذکر شد، پرستش نیاکان رواج داشت. در حوزه مدیترانه، دوتمدن شکل گرفت: یکی در جزیره ایبری و دیگری در جزایر اژه.

مهاجران نوسنگی که از شبیه جزیره ایبری به‌سمت شمال روانه شدند، در جزایر بریتانیا سکنی گزیدند و هنوز علایم صوری آن در بیشترین قسمت این جزایر برجای مانده است. برخی از این سکنه‌ها تا سواحل اقیانوس اطلس را دنبال کرده و تا نواحی اسکاندیناوی پیش رفتند و در سرزمین‌های فرانسه، هلند و دانمارک امروزی ماندگار شدند و گروهی نیز به‌داخل خاک اروپا نفوذ کردند و از طریق شرق اروپا و رودخانه دانوب وارد اروپای مرکزی شدند. لذا ارتباط بین شبه جزیره ایبری و جزایر بریتانیا در سراسر عصر مفرغ پایدار ماند. در واقع چنین برمی آید که ایبری مرکز پیدایش تمدن‌های مختلط مگالئیک (خرسنگی) بود که هرچند دوره‌ای کوتاه در اروپا رواج یافت و تمدن “مگال یا تمدن خرسنگی مظهر و نماینده انتشار یک نوع آیین مذهبی در خطه اروپای غربی شد.

در پولنیزی شرقی، هر قبیله‌ای بناهای مذهبی خود را از عظیم ترین تخته سنگ‌های موجود بنا می‌کرد تا به‌عنوان مظهری از نیروی مردان قبیله‌ای برجای بماند. لذا چنین تصور می‌رود که ساختمان عظیم معماری دلمن‌ها، تریلیت‌ها، من هیر و استون هنج‌ها نیز متاثر از آن تصورات باشد. درباره تمدن خرسنگی اروپا، تنبع بسیار صورت گرفته است. به‌طور کلی باید گفت که دو نوع ساختمان مگالتیک در حوزه مدیترانه و نواحی مجاور آن معمول بود. در کناره شرقی دریای مدیترانه تخته سنگ‌های بزرگ برای ساختن استحکامات به‌کار می‌رفت. استعمال قطعات بزرگ سنگ صرفا به‌این دلیل بوده که در مواقع عملیات از هم جدا کردن آن به‌آسانی صورت پذیرد. در سواحل اقیانوس اطلس، سنگ‌های بستر سختی برای برپا ساختن من هیرها و دلمن‌ها به‌شکل دایره‌ای یا در امتداد مستقیم یکدیگر به‌کار گرفته شد. من هیرهای این مناطق، سنگ‌های بزرگ درازی که به‌صورت طبیعی و دست نخورده، به‌حالت عمودی بر زمین نصب گردیدند، که بعضی از آنها وزنی معادل سی الی چهل تن داشته است. مسلما حمل کردن و بر پاداشتن آن مستلزم فراست و مهارت و دانش مردم آن عصر در فنون مهندسی بوده است. اما دلمن‌ها در این مناطق به‌فرم کوچکتر شبیه ساختمان مسقف بوده که از چند قطعه سنگ به‌عنوان پایه و یک تخته سنگ بزرگ مسطح به‌عنوان سقف قدس سره دلمن [تشکیل شدند.

در ماداگاسکار که برپاساختن من هیرها و دلمن‌ها حتی تا سال ۱۹٢٨ میلادی معمول بوده، هر کدام به‌منظوری کاملا متفاوت با آنچه تاکنون ذکر شد، ساخته شده‌اند.

دلمن‌های ماداگاسکار به‌عنوان لوحه‌هایی برای ذکر نذرها و پیش کش‌هایی که می‌بایستی در راه پرستش نیاکان نثار شود به‌کار می‌رفت. ولی در تمدن خرسنگی اروپا، من هیرها نه به‌منظور مقبره فردی، بلکه به‌خاطر برقرار داشتن یادبود شخصیتی برجسته یا بنایی بزرگ که مورد تکریم و ستایش افراد جامعه بود. به‌عبارت دیگر به‌عنوان نوعی مقبره سرباز گمنام بر فراز مکانی برجسته و مشرف به‌اطراف ساخته می‌شد. به‌همان شیوه که زیگورات‌ها در دشتی وسیع و باز، جهت نیایش و پرستش برپا گردیدند. از بناهای سنگی عصر (تمدن خرسنگی) استون هنج‌ها بهترین نمونه شکل گیری آن به‌حساب می‌آیند. استون هنج‌های مکشوفه در انگلستان به‌دقت تام روبه سمت معینی قرارگرفته‌اند و ظاهرا وجود آنها معلول نوعی خاص از پرستش خورشید بوده است. گرچه تمدن خرسنگی در اواخر عصر نوسنگی، اروپای غربی را فراگرفت. برافراشتن بناهای خرسنگی در سراسر عصر مفرغ دامنه وسیعی از جهان را پوشاند، که در دوره ظهور و انتشار اقوام سلت‌ها (celts) یعنی قرون سوم و چهارم قبل از میلاد نیز انواع آن ساختمان‌ها جهت امور مذهبی به‌کار گرفته شدند.


[] نتیجه‌گیری

از آنچه که گفته شد می‌توان چنین استنباط کرد که دلمن‌ها تخته سنگ‌های مسطح بودند که روی دو یا سه و گاه بر روی چهار من هیر (تخته سنگ‌های قائم) قرارگرفته و به‌صورت میزی سنگی درآمده‌اند. بر پاره‌ای از این دلمن‌ها در میان قبایل ساکن جزایر پولینزی و اروپا نقوشی (مانند خورشید - مثلث) حک شده است. بعضی حدس می‌زنند که این سنگ‌ها بقایای قربانگاه یا نوعی پرستشگاه عصر نئولتیک باشد. و نیز ممکن است ترتیب قراردادن این نوع سنگ‌های بزرگ در ساختمان‌هایی که به‌یادگار مانده‌اند مربوط به‌امور نجومی یا فلکی باشند. بعضی‌ها، دلمن‌ها را مبدا معماری منحنی الخط (مشرق و روم) باستان می‌دانند. بن اشتناین (Benstenten) دلمن‌ها را محل قرارگرفتن قبور می‌داند. تریلیت‌های مکشوفه در اروپا، هند، ژاپن، برزیل، دانمارک، روسیه، اسکاتلند، انگلستان، ایتالیا و ایسلند با توجه به‌نوع سنگ‌ها و موقعیت جغرافیایی، اشکال متفاوتی یافته‌اند.

تریلیتون‌های جزایر تونگای پولینزی باختری از سنگ‌های بزرگ و یکپارچه به‌عنوان دروازه ورودی ساخته شده و حکایت از شهرک‌های عصر نوسنگی دارند. به‌عبارتی می‌توان اینگونه معماری را خاص شاهک نشین‌ها و نیز رواج دهکده‌های عصر نئولتیک دانست.

بحث این معماری گسترده و پر رمز و راز که منشا جهان شمولی دارد در بخش وسیعی از دنیای باستان پراکنده شده است. اطلاق واژه‌هایی چون آرامگورها، محل دفن اجساد پایگاه مذهبی مردان عصر نئولتیک، قدرت و شکوه خدایان، محل آسایش و آرامیدن مردگان، تختگاه ارواح و... بیانگر این است که باستانشناسان و محققان باید بدان توجه خاص داشته باشند تا نکات تاریک تاریخ این معماری را مشخص سازند. باستان‌شناسان اصرار دارند کاربرد بناهای سنگی مگالتیک را به‌عنوان مراسم مذهبی بیان دارند. از “استون هنج‌ها” به‌عنوان پرستشگاه اقوام “بدوی“ در اروپا نام رفته است. در بیشتر مکان‌هایی که این نوع معماری‌ها یافت شده‌اند نشان از وجود سنگ‌های مورد نیاز است. اما مراکزی چون سالیزبوری و کارناک، فاقد سنگ‌های مورد نیاز بوده و لذا این سنگ‌های عظیم الجثه از مناطق دور بدانجا آورده شده‌اند تا مردگان در آرامگورهایشان به‌دور از نفوذ ارواح شیطانی بیارامند. نکته قابل ذکر این است که بشر این دوره با خلق این گونه آثار دارای اهداف خاصی بوده است.

از آنجا که کاوش و تحقیقات باستان‌شناختی می‌تواند نکات تاریک بیشتری را مشخص سازد، امروزه برخی از محققین سعی دارند تا به‌دلیل عظمت این سنگ‌ها و جابه جایی آنها، آن را به‌انسان قرن بیستم منتسب کنند، که بی شک این گونه نظرات، هیچگاه ارزش علمی نخواهند داشت.


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- neolithique - دوره نئولتیک همان دوره نوسنگی بوده، که بشر پیش از تاریخ با استفاده از سنگ به ‌بهترین فرم و اشکال موجود از آن استفاده کرد و تحول و انقلابی نوین در روزگار خویش فراهم ساخت.
[٢]- Dolmens - تخته سنگ‌های مسطح و عظیمی هستند که روی دو یا سه و گاه چهار سنگ عمودی شکل (من هیر) قرار و به‌صورت میز سنگی درآمده‌اند.
[٣]- menhir - ستون‌های سنگی که به‌صورت قائم بر روی زمین استوار شده‌اند، گاه بلندی این سنگ‌ها متفاوت و به‌سه متر می‌رسند.
[۴]- stonhenge - ستون‌های یکپارچه به‌وزن چهار تن و به‌طول سه متر که به‌صورت قائم با قدمت ٣٧٠٠ ساله در مناطق مختلف دنیا از جمله کارناک فرانسه و سالیسبوری انگلستان کشف شده‌اند.
[۵]- trilithique - متکامل‌ترین مرحله معماری پیش از تاریخ که از ترکیب دلمن و من هیر تشکیل شده و به‌عبارتی معماری سه سنگی را شامل شده است.
[٦]- mezopotamia - بین النهرین کنونی (در عراق امروزی) را گویند.



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

مقالۀ: رهبر گنجه، تورج، "سرپناه انسان‌های نخستین"، مجله کیهان فرهنگی، شماره ٢۱۴؛ برگرفته از منابع زیر:
ممتحن، حسینعلی، کلیات تاریخ عمومی، جلد دوم سال ۱٣٧٠، انتشارات دانشگاه تهران.
بهمنش، احمد. تاریخ ملل قدیم آسیای غربی، جلد چهارم ۱٣۴۹، انتشارات دانشگاه تهران.
یکتایی، مجید. تاریخ تمدن و فرهنگ، انتشارات گوتنبرگ.
البرماله، ایزاک. تاریخ ملل شرق و یونان، ترجمه عبدالحسین هژیر، انتشارات ابن سینا، جلد دوم، سال ۱٣٣٢
الیاده، میرچاه. رساله‌ای در تاریخ ادیان، ترجمه جلال ستاری، انتشارات سروش، تهران ۱٣٦٨، جلد دوم.
اسرار سه اقیانوس، الکساندر کوندراتوف، ترجمه دکتر عبدالکریم قریب، نشر آفتاب ۱٣٦٢، جلد اول.
درآمدی کوتاه بر باستان‌شناسی. گوردن چایلد، ترجمه‌هایده معیری، انتشارات مطالعات و تحقیقات فرهنگی، جلد اول، سال ۱٣٦٨ تهران.
لینتون، دالف. سیر تمدن، ترجمه پرویز مرزبان، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ سوم سال ۱٣٧٨
چایلد، گوردن. درآمدی کوتاه بر باستان‌شناسی، ترجمه‌هایده معیری، انتشارات مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول تهران ۱٣٦٨.
دکتر کشی افشار (حسین). اسرار ساختمانی هرم بزرگ گیز، انتشارات دانشگاه تهران، آبان ۱٣٧٣ چاپ اول.
تاریخ جهانی، ترجمه دکتر احمد بهمنش، ج ۱، صص ۱٣-۱٢.