دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۰ مرداد ۲۰, پنجشنبه

قصیده

از: دانشنامۀ آریانا


فهرست مندرجات

[...][...]


قَصیده یا چَکامه یک قالب شعر (کلاسیک) فارسی دری است که معمولاً بسیار بلند (بیش از ۱۴ بیت) است و بیشتر برای مدح، ذم، سوگواری، بزم، وصف طبیعت و موعظه سروده می‌شود. در این نوع شعر مصراع اول با مصراع‌های زوج هم قافیه است. تفاوت قصیده با غزل در تعداد ابیات و موضوع شعر است. کمی یا زیادی بیت‌های قصاید بستگی دارد به اهمیت موضوع، قدرت و قوت طبع شاعر و نوع قافیه و اوزان شعری. از همین روست که در دیوان‌های شاعران قصیده‌سرا به قصیده‌های کمتر از بیست بیت یا متجاوز از ۱۷۰ یا ۲۰۰ بیت بر می‌خوریم. قصیده می‌تواند بر وزن‌های گوناگونی باشد.[۱]

قصيده يکی از انواع مهم شعر است و بعضی آن را مهم‌ترين اقسام شمرده‌اند؛ به اين سبب که عمده‌ی طبع آزمايی و پايه توانايی و نيروی سخندانی شاعر از نوع قصيده معلوم می‌شود که بتواند چهل بيت بر يک وزن و قافيت در يک موضوع با رعايت نکات بلاغت و جزالت کلام، استادانه از خود انشأ کند. حقيقت امر اين است که اهميت را در خوب گفتن شعر بايد دانست نه در انتخاب نوع شعر، و مقام استادی و براعت گوينده از اقسام ديگر شعر نيز به‌خوبی معلوم می‌گردد.


[] واژه‌شناسی

قصیده نوعی از قالب شعر عروضی است که بر يک وزن و قافيه با مطلع مصرع، و مربوط به يک‌ديگر درباره موضوع و مقصود معين، از قبيل مدح پادشاه و تهنيت جشن عيد و فتح‌نامه جنگ، يا شکر و شکايت و فخر و حماسه‌سرايی و مرثيه و تعزيت و مسايل اخلاقی و اجتماعی و عرفانی و امثال آن ساخته باشند. معمولاً شماره ابياتش مابين هفتاد و هشتاد بيت و بيشتر از آن تا حدود صد و پنجاه بيت افزون‌تر نيز گفته‌اند؛ و بعضی کمتر از بيست بيت را تا حدود پانزده بيت نيز قصيده ناميده‌اند.

کاهش و افزايش شمار ابيات يا کوتاهی و بلندی قصايد، بستگی دارد به اهميت موضوع، و قدرت و قوت طبع شاعر، و خصوصيت قوافی و اوزان مطبوع و نامطبوع که گوينده برای انشأ قصيده انتخاب کرده باشد. حداکثر ابيات قصايد را نمی‌توان معين کرد؛ اما حداقل آن را حدود بيست بيت يا متجاوز از پانزده بيت گفته‌اند.[٢]

در برهان آمده چکامه، قصیده را گویند و آن مطلعی است با ابیات متوازنهٔ متشارکه در قافیه و ردیف زیاده بر هفده بیت، مبتنی بر هفت شرط چنان‌که نزد اهل این صنعت مبین است.[٣]

از آن‌جا که در این گونه شعر نظر شاعر اغلب به شخص و مقصودی معیّن توجّه دارد آن را قصیده یعنی مقصود نام داده‌اند[۴]. از همین روی، دربارۀ وجه تسميه قصيده گفته‌اند چون در نوع قصايد نظر شعرا بيشتر متوجه اشخاص و مقصودهای معين از قبيل: مدح و موعظت و حکمت و تهنيت و تعزيت بزرگان وقت بوده است؛ آن را قصيده به‌معنی مقصود ناميده‌اند که ماخوذ از قصد به‌معنی توجه و روی کردن به کسی يا چيزی است. پس لفظ قصيده، فعيل به‌معنی مفعول است و تا آخر آن علامت وحدت است؛ نظير کلمات شعيره و ذبيحه و سفينه و امثال آن[۵].

براساس نظر دانشمندان ادب، در قصاید فارسی دری مطلع باید که مصرّع باشد و هرگاه که چنین نیست، به آن شعر قطعه می‌گویند و نه قصیده[٦]؛ چنان‌که جلال‌الدّین همایی می‌نویسد: "علمای ادب، معتقدند که در قصايد پارسی تصريع مطالع لازم است و هر قصيده که مطلع آن مصرع نباشد، اگر چه دراز بود آن را قطعه خوانند و اسم قصيده بر آن اطلاق نکنند"[٧].


[] پیشینه

اگرچه پیشینه‌ی قصیده به شعر عربی در دوران پیش از اسلام می‌رسد، اما در شعر فارسی دری از قرن سوم هجری رواج یافت و دوران اوج شکوه آن تا قرن ششم هجری بوده است.[آرایه‌های ادبی (قالب‌های شعر، بیان و بدیع)]

قالب شعر سبک خراسانی عموماً قصیده است و شاعران نامدارى که آن را شیوه کار خویش کرده‏اند، مانند: رودکى، شهید بلخى، دقیقى، فرخى سیستانی، منوچهرى دامغانی، عنصرى، ناصرخسرو و دیگران، بین قرن سوم تا قرن ششم‏هجرى می‌زیستند.

قصیده از لحاظ مضمون و محتوأ از آغاز تا امروز دستخوش دگرگونی‌هایی شده است که می‌توان آن را به اجمال به شرح زیر بیان کرد:

    الف) در روزگار سامانیان اغلب به مدح و ستایش در حد اعتدال و مبالغه‏های شاعرانه پرداخته می‌شده است.

    ب) در دوران غزنویان و سلجوقیان به‌مدح و ستایش سلاطین و وزرا و امرا با تملق و چاپلوسی به‌حد غلو و افراط در طرح تقاضا به‌حد سوال و تکدی می‌رسیده است.

    ج) ناصر خسرو، با ایجاد تحول و انقلاب در مضمون قصیده، آن را در خدمت توجیه و تبیین مبانی اعتقادی آیین اسماعیلیان در آورد.

    د) سنایی غالب قصیده را به مضامین دینی و عرفانی و زهدیات و قلندریات تخصیص داد و شیوهٔ او به‌وسیلهٔ عطار، شمس مغربی، اوحدی، خواجو، جامی و دیگران دنبال شد.

    ه) سعدی و به تبع او سیف فرغانی قصیده را بیشتر در استخدام طرح مسایل اخلاقی و اجتماعی درآوردند.

    و) از دوران مشروطیت ایران کنونی به این سو، قصیده بیشتر در خدمت مسایل سیاسی، اجتماعی، میهنی و ملی و ستایش آزادی قرار گرفته و در تهییج عواطف و احساسات و تنویر افکار جامعهٔ کتاب‌خوان نقش بسزایی داشته است. شاخصترین قصاید از این نوع را می‌توان در دیوان ملک‌الشعرا بهار سراغ گرفت.


[] قصیده‌سرایان

از قرن سوم هجری قمری بدین‌سو، شاعران بسیاری با این قالب شعر سروده‌اند که از آن جمله می‌توان شاعران زیر را نام برد:

  • فرخی سیستانی
  • منوچهری دامغانی
  • عنصری
  • ناصر خسرو
  • خاقانی شروانی
  • انوری ابیوردی
  • ظهیر فاریابی
  • سعدی شیرازی


[] نمونه‌ی یک قصیده به زبان پارسی میانه

آنچه در زیر می‌آید خلاصه‌ای از یک قصیده به زبان پارسی میانه (پهلوی) و ترجمه‌ی آن به فارسی دری است.

    کی بوات کذ پیکی آیذ هچ هندوکان
    کذ مت آ نی شه وهرام هچ دوت کیان
    کذ پیل هست هزار، اور سرانسر هست پیلبان
    کذ آراستک درفش دارد پت اذوین ی هوسران
    پیش (ی) لشکر برند پت سپاه سرداران
    مردی وسیل اپایذ کردن زیرک ترگمان
    کذ شوذ او بگویذ پت هندوکان
    کذ اماخ چی دیت هچ …
    اور ایوک گروه دین نزار کرت…
    بستاذند پا تخشهیه ی هچ خسروان
    نی پت هنر، نی پت مرتیه، نی پت افسوس، او ریاریه بستاذند
    گیرند پت ستهمب هچ مر تومان
    زن او خواستکیهای شیرین، باغ، بوذستان
    بنگر کذ چند وت او گند آن دروج پت این گیهان
    ...
    تاک اوین شوند دروج و شوتکان هچ این گیهان
    فرچفت پت دروت شاتیه

ترجمه:

    کی باشد که پیکی از هندوستان آید؟
    که رسید آن شاه بهرام از دودمان کیان
    که فیل هست هزار (و) هزار فیلبان
    که آراسته درفش دارد به آیین خسروان
    پیش لشکر برند به وسیله‌ی سپاه سرداران
    مردی گسیل باید کردن زیرک ترجمان
    که شود و بگوید به هندوستان
    که ما چه دیدیم از …
    بر یک گروه دین نزار کرد
    بستانند پادشاهی از خسروان
    نه به هنر، نه به مردی، بلکه به استهزا و ریشخند بستانند
    گیرند به ستم از مردمان
    زن و خواسته‌های شیرین، باغ و بوستان
    بنگر که چند بد افگند دروغ بدین جهان
    ...
    تا ناپدید شوند دروغ‌ها و گشودگان (بستاگان دروغ) از این جهان
    فرجام یافت به درود و شادی[کتاب مجموعه‌ی مقالات “ترجمه‌ی چند متن پهلوی”، ملک‌الشعرا بهار، به کوشش محمد گلبن]



[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- همایی، جلال‌الدّین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، جلد اوّل (صنایع لفظی بدیع و اقسام شعر فارسی)، تهران: انتشارات توس، چاپ سوّم، ۱۳۶۴
[٢]-
[٣]-
[۴]- همایی، جلال‌الدّین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، جلد اوّل (صنایع لفظی بدیع و اقسام شعر فارسی)
[۵]-
[٦]-
[٧]- همایی، جلال‌الدّین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، جلد اوّل (صنایع لفظی بدیع و اقسام شعر فارسی)
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]