- تاثیر فروپاشی شوروی بر افغانستان
- حفظ قدرت پس از خروج ارتش سرخ
- تاثیر روانی سقوط شوروی بر دولت دکتر نجیبالله
- نقش مسائل قومی در سقوط دکتر نجیبالله
- شکست طرح صلح
- افراطگرایی و مواد مخدر
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[فروپاشی شوروی] [دکتر نجیبالله]
[↑] تاثیر فروپاشی شوروی بر افغانستان
در سال ۱۹۹۱ میلادی، اعضای تندروی حزب کمونست، برضد میخائیل گورباچف رهبر وقت اتحاد شوروی کودتا کردند.
بهرغم اینکه کودتا، که در دوشنبه نوزدهم اگست ۱۹۹۱ به راه افتاد و سه روز ادامه یافت، ناکام ماند، اما اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی درظرف چند هفته بعد از کودتا، فرو پاشید و سرانجام در ۲۵ دسامبر همان سال، میخائیل گورباچف، رسماً پایان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را اعلام کرد.
جدا از پیامدهای این رویداد بزرگ برای جهان، فروپاشی اتحاد شوروی ظاهراً تاثیر مستقیمی بردولت مورد حمایت آن در کابل و همچنین بر افغانستان بهطور کل، داشته است.
[↑] حفظ قدرت پس از خروج ارتش سرخ
با خروج آخرین سرباز نیروهای شوروی سابق از افغانستان، پیشبینی میشد که رژیم دکتر نجیبالله بهزودی سرنگون خواهد شد.
با این حال و بهرغم شدت گرفتن حملات مجاهدین و کودتای ناکام وزیر دفاع دکتر نجیبالله علیه او در سال ۱۹۹۰، دولت کابل توانست برای بیش از دو سال قدرت خود را در بیشتر نقاط افغانستان همچنان حفظ کند.
دکتر نجیبالله در گفتگویی با بی بی سی در سال ۱۹۹۰، با اعتماد به نفس بالا صحبت کرد و دلیل عدم روی آوردن مجاهدین برای گفتوگو را منطق قوی دولت خود وضعف گروههای مجاهدین تلقی کرد. اما ظاهراً آغاز فروپاشی اتحاد شوروی، آغاز پایان رژیم مورد حمایت آن در کابل نیز بود.
در پی کودتای نافرجام نوزدهم اگست ۱۹۹۱، اعضای قدیم حزب کمونست شوروی که حامی دولت کابل بودند، نفوذ قبلی خود را از دست دادند و نیروهای جدید دموکراسیخواه با رنگ ملیگرایی به رهبری بوریس یلتسن، که نقش سازنده در خنثی کردن کودتا داشتند، به بازیگران اصلی تبدیل شدند.
[↑] تاثیر روانی سقوط شوروی بر دولت دکتر نجیبالله
محمداکرام اندیشمند، پژوهشگر و نویسنده کتاب "حزب دموکراتیک خلق افغانستان کودتا حاکمیت و فروپاشی" میگوید، پس از آنکه بوریس یلتسن بهعنوان رئیس جمهوری روسیه فدرال انتخاب شد، کمکهای اتحاد شوروی به افغانستان قطع شد و این مساله "سقوط دولت دکتر نجیبالله را سرعت بخشید و در نهایت به سرنگونی کامل آن انجامید."
ژنرال نورالحق علومی از افسران ارشد در ارتش آن زمان افغانستان معتقد است که فروپاشی اتحاد شوروی تاثیر روانی عمیقی بر دولت مردان کابل و دولت دکتر نجیبالله داشت.
به باور آقای علومی سقوط شوروی به همان اندازه که بر دولت مردان کابل تاثیر منفی داشت، مخالفان دولت کابل یعنی مجاهدین را روحیه بخشید و آنها را بهغلبه بر دولت کابل امیدوارتر کرد.
به باور او، تاثیر فروپاشی شوروی آنقدر عمیق بود که در داخل حزب حاکم در کابل، حس همبستگی تقریباً از بین رفت و احساس تنها ماندن جای آن را گرفت. اما آیا واقعا فروپاشی اتحاد شوروی عامل اصلی سقوط دولت وقت کابل بود؟ برخی از تحلیلگران، به این سئوال پاسخ منفی دهند.
[↑] نقش مسائل قومی در سقوط دکتر نجیبالله
اسدالله ولوالجی نویسنده کتاب "خروج ژنرال دوستم و سقوط داکتر نجیبالله" به این باور است که فروپاشی اتحاد شوروی در پایان بخشیدن به دولت وقت کابل کمک کرد، اما بهنظر او آنچه دولت دکتر نجیبالله را به سرعت به سمت پرتگاه سقوط کشاند، اختلافات درونی و بالا گرفتن مسایل قومی در درون دولت بود:
"جناح پرچم به دو دسته تاجیکها و پشتونها تقسیم شد ... و ژنرال جمعهخان اثک که در آن زمان فرماندهی نیروهای امنیتی در شمال افغانستان را بهعهده داشت، مسایل قومی را در شمال افغانستان دامن زد، و این مساله روابط میان دکتر نجیبالله و ژنرال دوستم و همچنین دیگر ژنرالها در شمال افغانستان را تیره کرد که بهنظر من دلیل اصلی از همپاشی دولت داکتر نجیبالله بود".
با این حال، آقای ولوالجی، بروز مسایل قومی در میان رهبران رژیم دکتر نجیب را به دخالت (کا.گ.ب) سازمان استخبارات اتحاد شوروی سابق نسبت میدهد که بهگفته او پس از خروج ارتش سرخ از افغانستان آغاز شد.
به باور آقای ولوالجی، اتحاد شوروی مقامهای (کا.گ.ب) فکر میکردند که با برانگیختن مسایل قومی، میتوانند جلو نفوذ اسلامگرایی افراطی و شکل گرفتن گروههای اسلامی را در جمهوریهای مسلماننشین آسیای میانه بگیرند.
اما اگر اتحاد جماهیر شوروی به آن شکل دراماتیک فرو نمیپاشید و اصلاحات میخائیل گورباچف به موفقیت میانجامید، احتمال اینکه حیات رژیم دکتر نجیبالله نیز ادامه یابد، ظاهراً زیاد بود و طرح آشتی ملی او نیز که بهعقیده اکرام اندیشمند، متأثر از پروستریکای گورباچف بود، در این راستا بهوی کمک میکرد.
[↑] شکست طرح صلح
در آخرین روزهای رژیم دکتر نجیبالله، سازمان ملل توسط بنان سوان نماینده ویژه این سازمان در امور افغانستان، طرح پنج فقرهای صلح را برای انتقال قدرت از حکومت نجیبالله به یک شورای مورد قبول همه طرفها در افغانستان مطرح کرد. طرحی که در فرجام بهجای اینکه سبب تشکیل یک حکومت ائتلافی از مجاهدین و دولت دکتر نجیب شود، سبب سقوط دولت دکتر نجیبالله شد.
ژنرال علومی معتقد است که رویداد جدی و عمیقی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی رخداد، بر طرح صلح سازمان ملل متحد در مورد افغانستان نیز سایه انداخت، مشورت لازم و کافی با اطراف مختلف در مورد آن صورت نگرفت و در نتیجه، قدرت بدون آمادگی و بدون برنامه به مجاهدین انتقال منتقل شد.
اما دیگر تحلیلگران معتقدند که طرح تشکیل حکومت ائتلافی از مجاهدین و دولت نجیب اصلاً عملی نبود.
به عقیده اکرام اندیشمند، شوروی سابق پس از ترک افغانستان دولت و نظامی را بهجا نگذاشتند که بتواند بدون اتکأ به شوروی یا نیروی خارجی دیگر به حیات خود ادامه دهد بهنظر او شورویها افغانستان را در وضعیتی ترک کردند که هیچ نوع ضمانت و توافق بینالمللی برای تحقق صلح در آن بهدست نیامده بود.
اسدالله ولوالجی معتقد است که غرب بهعنوان حامی گروههای مجاهدین نیز، برنامهای برای تشکیل یک دولت مورد قبول و یا برقراری ثبات در افغانستان برای مرحله پس از سقوط دولت دکتر نجیبالله، در دست نداشت و دولت مجاهدین نتوانست حمایت بینالمللی را جلب کند.
[↑] افراطگرایی و مواد مخدر
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و سقوط حکومت طرفدار آن در کابل، افغانستان دیگر آن جاذبه و اهمیتی را که قبلاً برای غرب داشت، از دست داد. کمونیسم که ستاره آن رو به افول بود، غرب را دیگر تهدید نمیکرد و در نتیجه، طبیعی بهنظر میرسید که غرب نیز نیاز احساس نکند تا به کمکهای خود به مجاهدین ادامه دهد.
و در واقع به گفته آقای اندیشمند "آمریکاییها و غربیها به افغانستان پشت کرده و این کشور را بهحال خودش رها کردند".
این وضعیت، در کنار دیگر مشکلات، افغانستان را دستخوش کشمکشهای منطقهای میان کشور همسایه ساخت، یک جنگ نیابتی تمام عیار در این کشور به راه افتاد و افغانها در یک رو در رویی خونین طولانی و خانمان برانداز، در برابر همدیگر قرار گرفتند.
با پایان قرن بیستم، افغانستان به بستر مناسبی برای رشد افراطگرایی و افزایش کشت و قاچاق مواد مخدر تبدیل شد و گروههای تندرو مانند القاعده، بهعنوان تخته مشقی از این کشور در نبرد خود بر ضد آمریکا استفاده کردند.
اما درست نزدیک به نه سال پس از سقوط دولت دکتر نجیبالله، با وقوع حملات یازدهم سپتامبر در سال ۲۰۰۱، غرب ظاهراً بهای فراموشی افغانستان را پرداخت و سربازان خارجی بار دیگر به خاک این کشور قدم گذاشتند.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط محمد محمدی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- حسیب عمار، تاثیر فروپاشی شوروی بر افغانستان، پس از بیست سال، بخش فارسی بی بی سی: پنج شنبه ٢۵ اوت ٢٠۱۱ - ٠٣ شهریور ۱٣۹٠
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ وبسایت بخش فارسی بی بی سی