- واژهشناسی
- تاریخچه اختراعات
- ویژگی اختراع
- حق اختراع
- ثبت اختراع
- ورقهٔ اختراع
- قوانین و موافقتنامههای بینالمللی
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[تاریخ فناوری] [کشف]
اختراع (به انگلیسی: Invention؛ به آلمانی: Erfindung)، نوآوریای یا ابتکار جدید در یک ترکیب، دستگاه یا فرآیند تازه است که کاربرد فنی، صنعتی یا کشاورزی داشته باشد[۱]. یک اختراع میتواند از یک مدل یا ایدهٔ از پیش موجود باشد و یا میتواند بهطور مستقل درک شده باشد[٢].
ایدۀ اختراع ممکن است بر روی کاغذ و یا بر روی یک کامپیوتر، با نوشتن یا ترسیم، با آزمون و خطا، یا با ساخت مدل، توسط تجربه، آزمایش و یا با ساخت اختراع بهشکل کل آن، در عمل پیاده شود.
[↑] واژهشناسی
اختراع واژۀ عربی است که در لغت بهمعنای آفریدن و نوآوری میباشد یا بهسخن دیگر «هر موجودی را که وجودش با نمونۀ نباشد و قبل از آن مانندی نداشته باشد»[٣] و یا بهگفتۀ حسن عمید، «شکافتن و آفریدن و نو بیرون آوردن، پدید آوردن چیز نو، ساختن چیزی که پیشتر مانند آن دیده نشده باشد، ساختن دستگاه یا ماشین یا چیز دیگر که قبلاً کسی نظیر آن را نساخته باشد»[۴].
در علم حقوق اختراع محصول یا فرآیندی است که در نتیجه سعی و تلاش از تراوشهای فکری «مخترع» حاصل میشود[۵].
بهطورکلی، اختراع بهمعنای راه جدید و نوآورانه برای حل یک مشکل فنی است. این راه حل ممکن است به ایجاد وسیله، دستگاه، محصول دارویی یا فرآیند صنعتی کاملاً جدید منتهی شود، و یاممکن است فقط بهبود جزیی محصول یا فرآیند شناخته شدهای قبلی باشد.
[↑] تاریخچه اختراعات
آدمی یگانه موجودی است که میتواند ابزاری اختراع کند که بهوسیلۀ آنها نفوذ خود را بر طبیعت اعمال نماید. اگرچه، میمونها با سنگ پوست گردو را میشکنند، اما هرگز در مغز باهوشترین میمونهای نوع ژیبون (Gibbon) نیز این فکر خطور نمیکند که سنگ مزبور را بهوسیلۀ سنگ چخماق تراش دهد و از آن کارد یا درفش و یا تبر بسازد[٦].
بههر حال، میلیونها سال، میمونهای انساننما غذای خود را - بهطور آماده - از طبیعت جمعآوری میکردند[٧]. شاید روزی یکی از این میمونهای انساننما که در نتیجه پیشرفت یخ و انهدام جنگلها، بهترین منبع طبیعی غذا را از دست داده بود، نگران و گرسنه چوب بزرگی را برداشت و از آن برای کشتن شکاری استفاده کرد. اگرچه، این عمل او هیچگونه پیشرفت را نشان نمیدهد. زیرا مدتهای مدید بود که میمونهای دیگر هم مورد استعمال چوب را برای همین منظور میدانستند. ولی ترقی هنگاهی رخ داد که میمون انساننما، پس از رفع احتیاج، بهجای آنکه چوب را به دور اندازد، آن را نگاهداشت تا بار دیگر مورد استفاده قرار دهد و بهویژه، زمانی که بهمنظور تشدید تأثیر آن، به این فکر افتاد که چوب را بهوسیلۀ سنگ نوک تیزی بتراشد و برای اصلاح آن اقدام کند. در چنین روزی بود، که میمون انساننما، با اختراع ابزار کار، اولین گام را در راه انسانشدن برداشت[٨].
باری نیز، برای اولینبار جهان شاهد این بود، که یکی از انسانهای اولیه، با ضربات سنگ خارا قلوهسنگ چخماقی را تراش میداد تا از آن اولین ابزار سنگی را بسازد. اما این حادثۀ معجرهآسا چه زمانی بهوقوع پیوست، برای همیشه در پردۀ ضخیمی از اسرار پوشیده است و شاید هیچوقت کیفیت آن بر کسی آشکار نشود[۹]. اما از دانش باستانشناسی، اینقدر بر میآید که نخستین اختراع بشر، بهدورۀ پیش از تاریخ بر میگردد، که ممکن است، انساننماها از ابزارهای سنگی برای افروختن آتش، شکار و یا دفن مردههای خود استفاده کرده باشند[۱٠].
«عصر سنگ» یا «عصر حجر»، دورۀ پیش از تاریخ است، که در آن دوره، سنگ بهطور گسترده، در ساخت ابزار با یک لبۀ تیز، یک نقطه، یا سطح کوبهای مورد استفاده قرار میگرفت. در این دوره که در آن فناوری در راستای تکامل انسانی گسترده شده و زندگی انسانی از شرق آفریقا به سراسر جهان پراکنده گردید، حدود ۲،۵ میلیون سال بهطول انجامید[۱۱]. عصر حجر، از زمانی که انسان اولیه با نام علمی «انسانسا یا هومینید» (hominds)، در دوران بعد پلیستوسن میزیست، آغاز میشود و تا حدود بین ٦٠٠٠ تا ۲٠٠٠ سال پیش از میلاد، با ظهور فلزکاری، بهپایان میرسد. بیشترین اختراعات انسانهای اولیه، در این دوره، ساخت متنوعتر و پیچیدهتر ابزارهای سنگی است[۱٢].
گذشته از این، دومین گام مهم انساننما در راه پیشرفت، روزی برداشته شد که برای کاری دو قطعه چوب را بهشدت بههم مالش میداد و ناگاه با شور و هیجان و شاید ترس بسیار مشاهده کرد که شعلهای از آنها پدید آمد. شعله آتش همان نمود عجیب و حیرتآوری بود که هنگام غرش آسمان ظاهر میشد و گاه گاه درختان جنگل را میسوزاند و موجودات زنده وادار به فرار میکرد[۱٣].
جای تردید نیست، آتش که بهوسیلۀ انساننماها حدود ۱،٨ میلیون سال پیش کشف شد[۱۴]، هزاران سال طول کشید تا اجداد انسان از فواید آن آگاه شوند که گرم میکرد و روشن میساخت و گوشت و حبوبات سخت را میپخت و قوای مزاحم و بدخواه را دور میکرد و نیز مدتها گذشت تا آنان آموختند که چگونه باید آتش را مهار و حفظ کنند و یا با مالش قطعات چوب بهیکدیگر و ضربات سنگ چخماق آن را بهوجود آورند[۱۵] و مهمتر از همه، در اختراعات بعدی خود از آن بهره گیرند.
بهعقیده دكتر «نیكفورد»، باستانشناسی كه در زمینه فنون یا تكنولوژیهای اولیهی بشر صاحبنظر است، استفاده از آتش فقط وسیلهای برای پختن نیست بلكه از لحاظ ایجاد خانه و خانواده نقش اساسی دارد و در واقع كانون خانواده بر آن استوار شده است. بیشتر باستانشناسان بر این عقیدهاند كه انسان وقتی شروع به معاشرت و همنشینی كرد كه در مسكن خود آتشدان یا اجاقی ساخت[۱٦].
دو میلیون سال پیش در شرق آفریقا نخستین سرپناه بهعنوان سازه انسانی پدید آمد که عبارت بود از ستونهایی سنگی که شاخههای درختان را مانند بام نگاه میداشتند. سازه سنگی گرد سادهای که در «ترا آماتا» در نزدیک نیس فرانسه یافتشده به ۵۰۰ هزار سال پیش بازمیگردد. جز این، سازههای سنگی دیگری که زیستگاه مردمان آن دوران شمرده میشده، نیز در جایجای جهان یافت شده است[۱٧].
از آنجا که، باستانشناسان و دانشمندان علم تاریخ، نوشتن را آغاز تاریخ میدانند، آغاز کشاورزی و کاربرد آن نیز در دوره پیش از تاریخ (دوره نوسنگی) جای میگیرد. بهدلیل گسترش کشاورزی و نیاز به خرمن و فرآیند کاشت، ساخت و تراش ابزارهای سنگی که بهکار تیزکردن، ساطوریکردن، بریدن و تیشهزدن میآمد، نیز رشد یافت[۱٨]. در این دوره، صنعت کوزهگری نیز اختراع شد و گسترش یافت[۱۹].
بهگفتۀ هنری لوکاس، چندین اختراع تازه گواه اهمیت بسیار گسترش زندگی اقتصادی انسان در عصر نوسنگی است. نخستین اختراع از جملۀ این اختراعها قایقهایی بود که از تنۀ درخت میساختند. تنۀ درخت را میگرفتند و توی آن را با سنگ مشته میتراشیدند. شاید در عصر نوسنگی از قایق برای بازرگانی یا مقاصد دیگر استفاده میکردند، اما حوالی پایان آن عصر قایق اهمیت بیشتری پیدا کرده بود.
یکی دیگر از اختراعات انسان که نقش بسیار اساسی در حیات تاریخ او دارد، چرخ است. چنین بهنظر میرسد که اختراع این ابزار خارقالعاده را بشر مدیون آسیای جنوب غربی است. اختراعی که میتوان آن را محور تمام صنعت جدید دانست.
مشخص نیست که چرخ چه زمانی اختراع شد؛ اما بدون تردید میتوان آنرا به قدیمترین ادوار باستان نسبت داد. به گفتۀ هنری لوکاس، دومین اختراع در عصر نوسنگی، اختراع چرخ بود. او مینویسد:
- ظاهراً چرخها در آغاز با کمانۀ دور، پره و توپی ساخته میشد. وجود چرخ در ارابههایی که با گاو کشیده میشد، حمل و نقل بارهای سنگین در راههای دور را ممکن ساخت. چرخ، کاربردهای شگفتیانگیزی یافت، مثلاً چرخ کوزهگری مدت کوتاهی پس از عصر نوسنگی به ابزار بینهایت سودمندی تبدیل شد و رواج یافت. بعدها چرخ بهشکلهای گوناگون و در دورههای تاریخی در آسیابهای بادی، دستگاههای بالابر و ساعتهای دیواری و مچی بهکار رفت. چرخ بهشکلهای گوناگون نیروی محرک عصر ماشینی ماست.[لوکاس، هنری، تاریخ تمدن، ج ١، ص ٣٨]
در واقع «اشپایزر»، دیرینشناس آمریکایی، ضمن حفریاتی که در تپۀ گورا بهعمل آورد، ارابهی کشف کرد که میتوان آنرا به ۲۵٠٠ تا ٣٠٠٠ سال قبل از میلاد مسیح نسبت داد و همکار انگلیسی او «وولی»، ارابهی دیگری از قبور سلطنتی عور کشف کرد که تاریخ آن سال ۲۹۵٠ است. بهجز این دو اکتشاف اطلاع قطعی دیگری دربارۀ چگونگی پیدایش چرخ در دست نیست. اما براساس نظر «ژنرال فروژیه»، میتوان چنین تصور کرد که از عهد حجر قدیم هر وقت آدمی مجبور بود بار سنگینی را حمل کند، آنها را روی شاخ و برگ درخت میانداخت و شاخۀ درخت را در عقب خود مانند ارابه میکشید. با این حال، طبق تجارت متعدد متوجه شد که تنههای بزرگ درختان را میتوان بهوسیلۀ غلطاندن بهسهولت حرکت داد و به این دلیل از آن پس، بار خود را روی دو تنۀ درخت میگذارد و به اینگونه، غلطکی بهوجود آورد که آن را با سهولت حرکت میداد.
ظبق نظر «ماک کردی»، مورخ انگلیسی، غلطک از اجداد چرخ است و فکر اختراع آنرا الهام کرده است. اکتشافاتی که ضمن حفریات بهدست آمده است، نیز صحت این انتساب را تأیید میکند. در کشور سومر عرادهها و ارابههایی بهدست آمدهاند که در حدود ۲۵٠٠ تا سه هزار پیش از میلاد مسیح ساخته شدهاند.
به گفتۀ هنری لوکاس، اختراع انقلابی دیگری که پیوند با چرخ دارد، اختراع خیش است. خیش برخلاف ظاهر بدهنجار و زمختش تحول بزرگی در بیل سنگی بهبار آورد. زنان با این ابزار توانستند کشتکاری کنند، یا بهعبارت بهتر خاک را شخم بزنند[لوکاس، هنری، تاریخ تمدن، ج ١، ص ٣٨].
مهممترین رویداد دیگر، در اختراعات پیش از تاریخ، این بود که بشر به فلزکاری دست یافت. رالف لینتون مینویسد:
- چنین بهنظر میرسد که تا حدود سال ٣۵٠٠ پیش از میلاد، بیشتر اختراعاتی که اساس تمدنهای باستانی را تشکیل میداد، بهوجود آمده بود. یکی از مهمترین اختراعات اساسی آنزمان صنعت فلزکاری بود که در مدتی کوتاه ترقی بسیار یافت. از زمانهای بسیار قدیم بعضی از فلزات بومی در نواحی خاور نزدیک کشف و شناخته شده بود و میتوان یقین داشت که در عصر نوسنگی پارهای از آنها بهطور پراکنده در برخی نقاط مورد استفاده نیز قرار گرفته بود. [لینتون، رالف، سیر تمدن، ص ١٣۵]
از آنجایی که قدمت مصنوعات مسی کشفشده به ۸۷۰۰ سال پیش از میلاد بر میگردد[٢٠]، تاریخ استفاده از مس حداقل به ۱۰۰۰۰ سال پیش میرسد. بنابراین، احتمالاً، این فلز قدیمیترین فلز مورد استفاده انسان میباشد. مس افزون بر اینکه در سنگهای معدنی گوناگون وجود دارد، بهحالت فلزی نیز یافت میشود.
در یکی از اهرامهای مصر، یک سامانه لولهکشی با مس پیدا شده که مربوط به ۵۰۰۰ سال پیش است. مصریان دریافتند افزودن مقدار کمی قلع، قالبگیری مس را آسانتر میکند بنابراین آلیاژهای برنزی که در مصر کشف میشوند تقریباً قدمتی همانند مس دارند.
مصنوعات مسی و برنزی که از شهرهای سومری یافت شده و مصنوعات مصری که از مس و آلیاژ آن با قلع ساخته شدهاند، تقریباً متعلق به ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد هستند.
مِفرَغ یا برونز آلیاژی است از مس و قلع که با آن ابزارهای مختلف و مجسمه را تهیه میکنند. مفرغ قدیمیترین آلیاژی است که انسان آن را تهیه کرده است، زیرا در معادن مس معمولاً فلز مس بهطور طبیعی با قلع بهصورت یک آلیاژ طبیعی وجود دارد؛ بههمین دلیل، معمولاً نخستین ابزارهای مصنوعی فلزی که در قدیم توسط بشر ساخته شده غالباً از مفرغ است.
استفاده ار برونز در مرحلهای از تمدن بهقدری فراگیر بود که آن مرحله را عصر برونز مینامند. برنز برای یونانیان شناخته شده بود اما اولینبار بهصورت گسترده توسط رومیان بهکار رفت. همچنین، بهخاطر زیبایی درخشانش، در عهد باستان برای ساخت آئینه از آن استفاده میشد
تحول بزرگ در فلزکاری زمانی پدید آمد که آهن کشف شد. اولین آهن شکل گرفته که توسط بشر در دورهٔ پیش از تاریخ مصرف شد از شهاب سنگها آمده بود. ذوب آهن در کورهها در هزارهٔ دوم پیش از میلاد شروع شد، آثار مکشوفه از آهن ذوب شده از ۱۲۰۰-۱۸۰۰ پیش از میلاد در هند بهدست آمده است.[آهن، هر چند در اروپا تا سالهای قرون وسطا تولید نشد، اما در طول دوران قرون وسطا ابزاری در اروپا کشف شد که از آهن شکل یافته از چدن با استفاده از ریختهگری زیورآلات تولید شده بودند، برای تمام این فرآیندها از ذغال چوب بهعنوان سوخت استفاده شده است. در انقلاب صنعتی روشهای جدید تولید آهن بدون ذغال چوب ابداع شد و این روشها بعداً در تولید فولاد مورد استفاده قرار گرفتند. در اواخر دههٔ ۱۸۵۰، هنری بسمر فرآیند جدیدی برای ساخت فولاد اختراع کرد که شامل دمیدن هوا از روی چدن مذاب برای تولید فولاد نرم بود.]
بههرحال، تراش و صیقل دادن سنگ و ساختن ابزار سنگی - مانند: کارد و رنده و مته، درفش و قلم حکاکی - و افزون بر این، کشاورزی، گلهداری، کوزهگری و ساختن انواع ظروف، فن خانهسازی چیزهایی هستند که آدمی در عهد حجر بهوجود آورد و گام بهدوران فلز نهاد، که با ظهور عهد آهن، فجر تاریخ آغاز میشود.
دوران ماقبل تاریخ تا زمان اختراع خط ادامه داشت. در واقع، بشر از زمانی که خواست آنچه را میاندیشد نقش کند، در حقیقت قدم بهدنیای خط و نگارش نهاد.
تا اوایل قرن نوزدهم، باستانشناسان اروپا چشمبندی بر چشم خود داشتند، که این چشمبند آنان را فقط متوجه یونان و روم میکرد و همۀ آنان متفقالقول بودند که جریان تمدن امروزی بشر فقط از این دو مرکز بزرگ سرچشمه گرفته است. ناپلیون بناپارت با قشونکشی خود به مصر، در سال ١٧۹٨ میلادی، این چشمبند را از چشمان اروپاییان برداشت. دانشمندانی که همراه با او به مصر رفته بودند با حیرت و تعجب بسیار از وجود تمدنهای بزرگی اطلاع یافتند که قرنها قبل از جوامع بزرگ یونان و روم وجود داشتهاند و اختراعات بیشمار ایجاد کرده و ساختمانها و آثار بزرگ باقی گذاردهاند.
در پیش از تاریخ، یک سلسله اعمال و علایمی وجود داشت که تا حدی به حفظ خاطرهها و اموری که باید حفظ شوند، کمک میکرد، نظیر: چوبخطهای کوچک آلمانیهای قدیم و یا ریسمانهای گرهخوردهٔ مردمان پرو از زمان اینکاها و یا گردنبندهای صدفی قوم ایروکوا بهنام وامپون و بالاخره چوبخطهای استرالیاییها.
شاید احتیاج به حفظ خاطرهها و ثبت اندیشهها، نخستین محرک پیدایش خط در بین اقوام ابتدایی بوده است. چرا که انسان اولیه برای حفظ اموری که میخواست سالهای دراز باقی بماند، ابتدا بهرسم شکل و صور آنها پرداخت و تصویرهای واقعی را برای ارتباط کتبی ترسیم کرد و از این تصویرنگاری، خط تصویری آغاز شد.
روش تصویرنگاری در ابتدا بهرسم صورت اشیأ میپرداخت، اما بعدها کمکم تصویرها شکل سادهتر و نمادینتری بهخود گرفتند و برای مفاهیم عاطفی نیز، علائمی قراردادی وضع شد. بدین ترتیب، بشر توانست با تصویر اشیایی شبیه به اندیشهها، به نمایش اندیشه نیز اقدام کند. اینگونه نمایش اندیشه، در تاریخ خطوط، خط اندیشهنگارIdeogram) نام دارد.
خط هیروگلیف مصری، در ادامه خط اندیشهنگار، وارد عرصه نگارش شد. گستره انتشار آن بیشتر در مصر و در دست کاهنان بود. یونانیان این نام را بدان بخشیدند که در زبان یونانی بهمعنای «نوشته نشانههای مقدس» است، آنها، این خط را اعجابآور و پر از رمز و راز پنهانی کاهنان مصر میدانستند. سابقه خط هیروگلیف را که مصریان بر پاپیروس مینوشتند، تا هزاره چهارم پیش از میلاد نیز میتوان پیش برد.
در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد، وقتی که سومریها خط تصویری را بهعنوان بهترین وسیله برای مکاتبات خود اختراع کردند، این ابداع بهسرعت به همسایگان عیلامی آنها رسید. از آن پس، بشر توانست انواع مختلف خطوط را اختراع کنند. بههر صورت، خط نهتنها اختراع انسان بود، بلکه کمک کرد تا بهخوبی تجربیات وی به نسلهای بعدی انتقال یابد و عرصه را بر روی دانش بشر باز کند و این امر، سبب رشد و گسترش صنایع و اختراعات بیشتر گردید.
قرون اوسطا دوران ایجاد و پیدایش فنون بود؛ دوران پایانناپذیر و سخت که پیشرفت در آن با کندی انجام میگرفت. با وجود این، هر قدر که این دوران به انتهای خود نزدیک میشد، طی آن اختراعات صنعتی فراوانتر از پیش و با سرعت و تعجیل بیشتری بهوجود میآمد. در واقع، آخرین سالهای وسطایی بود که سه ترقی اصلی و اساسی نصیب بشر شد که بخش مهمی از مدنیت دوران بعد از آن، بر آن متکی گردید. سه پیشرفتی که انقلاب اساسی در اجتماع عصر جدید پدید آوردند، عبارت بودند از: اختراع صنعت چاپ، ترقی صنعت کاغذسازی و و اختراع ساعتسازی میکانیکی.
[↑] ویژگی اختراع
قانون ثبت طرحهای صنعتی، علایم تجاری و اختراع، دو ویژگی را برای اختراع ذکر کرده است: نخست، ابتکار جدید، دو دیگر، دارای کاربرد صنعتی باشد.
[↑] حق اختراع
بهطور کلی، حق اختراع، حق انحصاری است که به مخترع آن در قبال خلق و ایجاد محصول با فرآیند صنعتی که دارای وصف جدید بودن، گام ابتکاری و کاربرد صنعتی است، از طرف دولت یا قوه حاکمه طبق قوانین بینالمللی اعطأ میشود.
قانونگذاران کشورهای مختلف جهان، برای حمایت از مخترعان و مبتکرین و تشویق آنها برای ایجاد محصولات و فرآیندهای جدید مبادرت به حمایت از این اشخاص مینمایند؛ این حمایت تحت عنوان حق اختراع صورت میگیرد.
[↑] ثبت اختراع
سند ثبت اختراع یا حق امتیاز، حق انحصاری است که در قبال اختراع یا ایدهٔ ثبت شده به مخترع یا نماینده قانونی او اعطا میشود.
طبق تعریف سازمان جهانی مالکیت معنوی، اختراع محصول یا فرآیندی است که راه نوینی را جهت انجام کاری ارائه میدهد یا راه حل فنی جدیدی را برای حل مشکلی خاص پیشنهاد میکند. بهعبارت سادهتر اختراع راه حلی است فنی که برای اولین بار جهت حل مشکلی فنی ارائه میگردد. گواهینامه حق امتیاز یا حق ثبت اختراع از سوی دولت کشور مورد تقاضا به مخترع یا نماینده قانونی او اعطا میشود. دارنده گواهینامه حق امتیاز دارای حقی انحصاری برای بهرهبرداری از اختراع ثبت شده است.
[↑] ورقهٔ اختراع
اداره ثبت اختراع بعد از انجام تشریفات خاص و در کشورهایی که نظام ماهوی ثبت اختراع را پذیرفتهاند، بعد از انجام تحقیقات لازم مبادرت به صدور ورقهٔ اختراع مینماید. دریافتکننده ورقهٔ اختراع با استناد به آن میتواند هرگونه تصرفی در اختراع خود بنماید و دیگران را از تجاوز به حقوق اختراعی خود منع نماید.
[↑] قوانین و موافقتنامههای بینالمللی
قوانین و موافقتنامههای بینالمللی شامل قانون ثبت اختراعات طرحهای صنعتی و علایم تجاری و موافقتنامه راجع بهجنبههای مرتبط با تجارت حقوق مالکیت فکری (TRIPS) میشود.
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]- معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۱۶۵
[۴]- عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، ج ۱، ص ۹٣
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]- جانوری که انسان از او برخاست، جانوری درختزی بود، و فقط گاه گاهی از درختان فرود میآمد و پا بهخاک مینهاد.در جریان یخبندانها بر اثر امواج سرما، بسیاری از جنگلها خشکیدند و جانوران بسیار یا از میان رفتند یا بهنواحی گرمسیر شتافتند. ولی آن جانور درختزی چون کما بیش با زندگی روی زمین خو گرفته بود، توانست پس از خشکیدن درختان، روی خاک بهسر برد و با ریشههای خوراکی تغذیه کند. ضرورت زندگی او را بر آن داشت که تنها بر دو پا راه رود و دستها را برای تحصیل غذا یا دفاع بهکار برد. پس تدریجاً قامتش راست و انگشتان دستهایش دقیق و سلسلۀ اعصابش پیچیده شد، و در نتیجه، قدرت ابزارسازی یافت. ناتوانی او و دشواری ابزارسازی و کارهای حیاتی دیگر از آغاز او را بههمکاری و زندگی گروهی کشانید، و ضرورت همکاری، او را به جستوجوی وسیلهای برای هماهنگکردن فعالیتهای گروهی بر انگیخت، و بر اثر آن، زبان - نخست زبان حرکتی (gesture language) و سپس زبان صوتی - فراهم آمد.بدیهی است که این تطورات عظیم در ظرف چند دهه یا سده روی نداد. هزاران هزار سال گذشت تا حیوان درختزی نخستین تکامل کرد و چیزی انسانگونه شد.ابزارسازی و سخنورزی مناسبات انسانها و نیز قدرت تفکر را بسط دادند. بهبرکت ابزارسازی بود که قسمت بزرگی از دسترنج هر نسلی بهصورت ابزار بهنسل بعد انتقال یافت و در جریان این انتقال، افزایش پذیرفت. تکلم نیز باعث شد که اولاً تفکر انتزاعی انسانی میسر شود، و ثانیاً هر نسلی بتواند آموختههای خود را بهنسل بعد منتقل کند. چون دستگاه عصبی انسان بسیار پیچیده است و نیز چون دورۀ بستگی کودک به مادر - که نخستین و مهمترین دورۀ یادگیری است، بسیار دراز است - کودک انسانی بهمراتب بیش از بچه سایر حیوانات از همنوعان خود میآموزد و بهوسیلۀ آموختههای خود، بر دشواریهای زندگی غالب، میآید... هیچ جانوری از این حیث به گرد انسان نمیرسد.انسان چهار امتیاز دارد: گروهجوست، ابزار میسازد، سخن میگوید و میاندیشد. از این رو، او را انسان جامعهزی (Homo Politicus) و انسان ابزارساز (Homo faber)، و انسان سخنور (Homo loquax) و انسان اندیشهورز (Homo sapiens) نامیدهاند. (آگبرن و نیمکوف، زمینۀ جامعهشناسی، اقتباس ا. ح. آریانپور، تهران: شرکت سهامی کتابهای جیبی، نشر یازدهم – ١٣۵٧، صص ١١٧-١١۹)[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]- یک آویزه مسی، متعلق به ۸۷۰۰ سال قبل از میلاد در شمال عراق کنونی پیدا شد.
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]