|
انسان خردمند
فهرست مندرجات
- واژهشناسی
- طبقهبندی علمی
- خاستگاه انسان خردمند
- فرگشت و ژنتیک
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
انسانتباران انسان راستقامت
انسان خردمند یا انسان هوشمند با نام علمی: «هومو ساپین» (به انگلیسی: Homo sapiens)، یک گونه از ردهی پستاندار دوپا و از خانوادهی «انسانسانان» است، که بر اساس نظریه فرگشت، نمونهای فرگشت یافته از انسان راستقامت میباشد. انسان خردمند به سه زیرگونهی: انسان خردمند هوشمند، انسان خردمند ایدالتو و انسانهای خردمند باستانی طبقهبندی میشوند که دو دستهی آخر منقرض گردیدهاند.
▲ | واژهشناسی |
نام علمی «هومو ساپین»، یک واژهی مرکب است که از دو واژهی لاتین «هومو» (homō) بهمعنای «انسان» و «ساپین» (sapiens) بهمعنای «هوشمند» یا «خردمند» و یا «اندیشهورز» ترکیب شده است. این نام، نخستینبار در سال ۱۷۵۸ میلادی، توسط کارل فون لینه (Carl Linnaeus)، گیاهشناس و پزشک سوئدی که پایهگذار نظام امروزیِ طبقهبندی گیاهان و جانوران بود، ابداع شد.
▲ | طبقهبندی علمی |
انسان خردمند یا هومو ساپین، از نظر طبقهبندی علمی، از حوزهی یوکاریوت، فرمانروی جانوران، شاخهی طنابداران، زیرشاخهی مهرهداران، ردهی پستانداران، راستهی نخستیسانان (Primates)، تیرهی انسانیان یا هومینید (Hominid)، و سردهی انسان (Homo) است.
▲ | خاستگاه انسان خردمند |
بهنظر دانشمندان، هومو ساپین (انسان هوشمند)، مانند انسان امروری، نتیجهی یک فرایند طولانی تکامل (رشد) است.
از دیدگاه دیرینمردمشناختی، دو پندار بنیادین در مورد خاستگاه انسان هوشمند موجود است. نخستین دیدگاه بر آن است که انسانهای خردمند، از نیای مشترکی که از انسان راستقامت در آفریقا تمایز یافته، تکثیر گردیده است. فرض دیگر بر آن است که انسان خردمند مسیر تکاملی خود را از انسان راستقامت نه فقط در آفریقا که در دیگر قلمروها سپری کرده است. از سال ۲۰۱۰ میلادی مطالعات ژنتیکی، دیدگاهی میانه را ثابت کردهاند؛ بهطوریکه خزانهی ژنی انسان خردمند عمدتاً از نیای آفریقایی است، اگرچه اختلاط در طول تکامل نشان میدهد که در دیگر نقاط کره زمین نیز تکامل رخ داده است.
به هر حال، هومو ساپینها حدود ۱۸۰ هزار سال پیش در آفریقای مرکزی پدیدار شدند ولی تا ۱۰۰ هزار سال بعد همانجا ماندند و تنها در حدود ۸۰ هزار سال قبل بود که در فرآیندی که اکنون مهاجرت با انبساط بزرگ نامیده میشود بهجاهای دیگر مهاجرت کرده و تمام کره زمین را پُر کردند.
▲ | فرگشت و ژنتیک |
تا سال ۱۹٨٠ میلادی، بهطور گسترده تصور میشد که مشخصاً دیرینگی فسیلهای انسانتباران (Hominin) میتواند حدود ۱٢-۱۴ میلیون سال پیش شناخته شود. با این حال، در دههی ۱۹٧٠ میلادی، علم ژنتیک، (Molecular clock) را برای محاسبه زمان واگرایی (جدا شدن) گونهها از یک جد مشترک معرفی کرد. استنتاج براساس فرضیهی نظم در انباشتگی تغییرات کوچک در کد ژنتیکی انسان و دیگر موجودات است. استفاده از این روش، همراه با تحلیل دوبارهی فسیلهای بهدست آمده، زمان تخمینی جدایی تکاملی کپیها و اجداد انسانها را به حدود ۵ میلیون سال جلوتر کشید. زیرا که دادههای مولکولی و بهطور تدریجی، یافتههای جدید فسیلی گونهزایی انسانتباران را حدوداً بین ٦-٨ میلیون سال پیش نشان میدهد.
دانشمندان در سال ۲۰۱۰ اعلام کردند که نیاکان انسان امروزی ساکن آفریقا (هومو ساپینها) بعد از مهاجرت به اروپا و آسیا با نوع دیگری از انسان اولیه ساکن این مناطق بهنام نئاندرتالها مواجه شده و با آنها آمیزش و زاد و ولد کردهاند. هماکنون یک تا چهار درصد ژنهای انسانهای امروزی به نئاندرتالها باز میگردد.
در پژوهش این دانشمندان، دیانای نئاندرتال در ژنوم حدود ۲۸ هزار فرد بزرگسال با نژاد اروپایی بررسی شده است؛ با مطالعه سوابق پزشکی این افراد «تاثیر نامشهود، اما مهم» ژنهای نئاندرتالها بر انسانهای امروزی نشان داده شده است.
جان کاپرا استادیار علوم زیستی در دانشگاه واندربیلت میگوید: «یافته اصلی ما این است که دی انای نئاندرتال بر روی صفات بالینی انسانهای مدرن تأثیرگذار است. ما دریافتیم رابطهای بین دی انای نئاندرتال و بسیاری صفات شامل بیماریهای سیستم ایمنی، پوستی، عصبی، روانی و باروری وجود دارد».
این تحقیق همچنین نشان میدهد دیانای انسان امروزی شامل ۱۳۵ هزار گونه ژنی مربوط به نئاندرتالها است که حدود ۳۰ هزار سال پیش بر روی زمین زندگی میکردند.
دانشمندان دریافتند این ژنها خطر ۱۲ بیماری شامل افسردگی، حمله قلبی و مخصوصا اعتیاد به نیکوتین را افزایش میدهند.
اثرات روانی و عصبی در بسیاری از افراد دارای دیانای نئاندرتال مشاهده میشود. برخی گونههای ژنی باعث افزایش افسردگی و بعضی دیگر باعث کاهش افسردگی میشوند.
برخی گونههای ژنی نئاندرتال قابلیت انعقاد خون را افزایش میدهند. این امر در بهبود سریع زخم و جلوگیری از ورود عوامل بیماری زا به بدن مفید بوده است. اما امروزه افرادی که خونشان زودتر منعقد میشود بیشتر در معرض سکته، انسداد ریوی و مخاطرات دوران حاملگی هستند.
نئاندرتالها حدود ۲۰۰ هزار سال در اروپا و آسیای غربی پیش از ورود انسانهای مدرن امروزی زندگی کردند. دانشمندان عقیده دارند انسان مدرن در حین تکامل بخشی از دیانای نئاندرتال را حفظ کرد که در غلبه بر مشکلات محیطی خارج آفریقا سودمند بود. با وجود این، بسیاری از این ژنها ممکن است در محیطهای مدرن امروزی مفید نباشند.
تحقیق دیگری که در ماه ژانویه ۲۰۱۰، در مجله علمی «ژنتیک انسان» منتشر شد شواهدی از ارتباط بین ژنهای نئاندرتال و بعضی اختلالات ایمنی، حساسیتی و تنگی نفس پیدا کرد.
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
وحید کریمیپور، جهش ژنتیکی و مهاجرت بزرگ، دانشکده فیزیک - دانشگاه صنعتی شریف: ۲۹ شهریور ۱۳۹۱
اعتیاد و افسردگی دست شما نیست، ژنها مقصرند!، روزگاران در ۲۷ بهمن ۱۳۹۴؛ این تحقیق که در شماره ۱۲ فوریه ۲۰۱۰، مجلهی علمی «ساینس» منتشر شده است. «نتایج این تحقیق نشان میدهد اختلالات روانی، لختهشدن خون و رفتارهای اعتیادی از ژنهای مربوط به اجداد نئاندرتال به انسانهای امروزی رسیده است.»
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ انسانشناسی │ دیرینمردمشناسی │ فرگشت انسان │ انسانیان │ انسانساییان │ انسانتباران