فهرست مندرجاتنام محمد در عهد عتیق
[قبل] [بعد]
مسلمانان ادعا میکنند که تمامی شواهدی که در کتاب مقدس آمده است، نشان میدهد محمد پیامبر خدا است. نام او نهتنها در انجیل بلکه در کتابهای عهد عتیق نیز آمده است. این در حالی است که یهودیان و مسیحیان این ادعا را رد میکنند و میگویند که به چنین پیامبری در کتاب مقدس اشاره نشده است و نام او در هیچ جایی این کتاب ذکر نیست و آیاتی را که مسلمانان بهعنوان دلیل بیان میدارند، هیچ ارتباطی به محمد ندارد.
[↑] حقایقی دربارۀ نام محمد در عهد عتیق
در سورۀ چهارم قرآن (سورۀ نسأ) آمده: «همانا ما به تو وحى فرستاديم، همچنانكه به نوح و پيامبران بعد از او، و نيز به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط و عيسى و ايوب و يونس و هارون و سليمان نيز وحى فرستاديم، و به داوود زبور بخشيديم.»[۱]
در این آیه، خداوند تصریح میکند که به محمد، پیامبر اسلام مانند سایر پیامبران همچون: نوح و ابراهیم و ... وحی میشده است. هرچند امروزه یهودیان و مسیحیان به نبوت محمد ایمان ندارند و این را که خداوند او را به ابراهیم وعده داده است، نیز انکار میکنند و نیز به اینکه قرآن معجزهی محمد و کتابی از سوی خدا است، قایل نیستند. آنچه در زیر خواهد آمد، آشکارا نشان میدهد نام محمد، خاتم پیامبران، در کتاب مقدس موجود، هم در تورات و هم در انجیل آمده است.
از آنجایی که کتابهای عهد عتیق بهزبان عبری نوشته شدهاند، در قسمت پنجم کتاب «شرهاشریم»، که یکی از کتابهای موجود در عهد عتیق بههمین زبان است و مسیحیان آن را «غزل غزلهای سلیمان» میخوانند، سخن از فردی بهمیان آمده که یهودیان بر این باور هستند که او سلیمان نبی است، در حالی که مسیحیان میپندارند او عیسی مسیح است. با توجه به اینکه در بخشهای دیگر این قسمت، نام سلیمان نبی آمده است منطقی بهنظر میرسد که فرد یادشده سلیمان نبی باشد.
در حالی که مسلمانان بر این باور هستند که در این بخش این مرد ناشناس در میان جمعی است و زنی وی را توصیف میکند و احتمال میرود که آن زن یکی از زنان سلیمان باشد که همسرش را چنین توصیف میکند[٢]، با این حال، آنان میگویند: «در ترجمۀ انگلیسی در قسمت ۵ آیۀ ۱٦ غزل غزلهای سلیمان این توصیف اینگونه به پایان میرسد. این مرد بسیار دوست داشتنی است. اما بسیاری از مردم نمیدانند نام این فرد در متن اصلی آمده است[٣].
این واژه (نام فرد ناشناس)، از چهار حرف (מחמד) تشکیل شده است و اگر صورت اصلی آن بدون اِعراب خوانده شود، مانند «محمد» نوشته میشود که نام پیامبر اسلام است و اگر بدون اِعراب خوانده شود، «ممد» میشود.
اما طبق فرهنگ لغات عبری انگلیسی بن یهودا، تلفظ درست این واژۀ همان «محمد» است.»[۴]
به گفتۀ مسلمانان، یکی از خاخامهای یهودی، تلفظ صحیح این کلمه را «محمدیم» (מַחֲמַדִּים) میداند، پسوند «یم» که پس از واژۀ «محمد» آمده، در زبان عبری برای احترامگذاشتن است.
مترجمهای مسیحی کتاب مقدس این واژه را به زبان انگلیسی: ،«pleasant» ،«desire» ،«goodly» ،«lovely» ،«pleasant thing» و «beloved» برگردان کردهاند که در زبان فارسی دری «دوستداشتنی» ترجمه شده است[۵].
با این وجود، یکی از علمای اسلامی میگوید: «هیچکس حق ندارد نام افراد را ترجمه کند. نام هر فرد باید بههمان صورت حفظ شود. اگر کسی ولو سفیدپوست باشد و «مرد سیاه» نام داشته باشد، باید مرد سیاه خوانده شود. اما مسیحیان «محمدیم» را «مرد دوستداشتنی» ترجمه کردهاند؛ علیرغم اینکه کلمۀ «محمد» هنوز هم در متون عبری موجود است.»[٦]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی براساس یک فیلم ویدیویی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- سورۀ نسأ، آیۀ ۱٦۳
[٢]- کتاب «غزل غزلهای سلیمان» در تجليل از عشق و محبت زناشويی است. اين كتاب سرودهای عاشقانه در فصل بهار بههنگام شكوفهكردن درختان است كه با استعارات فراوان و تشبيهات شعری در مشرقزمين توأم بوده و بيانگر علاقۀ سليمان بهطبيعت، باغات، چمنزارها، تاكستانها، مرغزارها و گلهها میباشد (اول پادشاهان ۴: ۳۳).اين سروده، غزلغزلها ناميده شده كه احتمالاً حاكی از آن است كه سليمان به اين سرود، بيش از سرودههای ديگرش كه بالغ بر ۱٠٠۵ عدد میباشند، توجه داشته و آنرا بهعنوان عـالـیتـريـن ســرود خـود، برگزيده است (اول پادشاهان ۴: ۳٢). عقيده بر اين است كه اين سرود برای جشن عروسی محبوبترين همسرش نوشته شده است.اين كتاب، در مقام يك شعر، مورد توجه علمای متخصص در ادبيات شعر عبری قرار گرفته و بهعنوان تصنيفی ممتاز معرفی شده است. اما تغييرات ناگهانی گويندگان، جابجايی صحنهها، بدون ارائه توضيحی در مورد تغيير محل و شخصيتهای آن، درك اين اثر را دشوار میسازد. در زبان عبری، تغييرات گويندگان از جنسيّت آنها آشكار است. در بعضی از كتابمقدسها نيز اين تغييرات، با فاصلهگذاری تعيين میگردند.آشكارا معلوماست كه گويندگان عبارتند از: يك عروس بهنام شولميت (غزل غزلهای سلیمان ٦: ۱۳)، پادشاه و گروهی از زنان دربار كه دختران اورشليم ناميده شدهاند. در اينزمان، حرمسرای سليمان كوچك بود و تنها دارای ٦٠ زن و ٨٠ متعه (صيغه) بود و دوشيزگان بیشمار كه در انتظار دعوت پادشاه قرار داشتند (غزل غزلهای سلیمان ٦: ٨). بعدها اين عده به ٧٠٠ زن و ۳٠٠ متعه (صيغه) تغيير يافت (اول پادشاهان ۱۱: ۳).عقيدۀ عمومی و احتمالاً بهترين نظر، آن است كه شولميت همان ابيشك شونميه، زيباترين دختر در تمامی حدود اسرائيل بود كه در آخرين روزهای عمر داود از او پرستاری كرد (اول پادشاهان ۱: ۱-۴) و كسی كه بدونشك، همسر سليمان شد؛ چرا كه ازدواج او با شخص ديگری، كرسی سليمان را در معرض خطر قرار میداد (اول پادشاهان ٢: ۱٧ و ٢٢).اين كتاب در ظاهر، شعری در مدح شادیهای زندگی زناشويی است. ماهيت آن در اظهارات محبتآميز و صميمانهای كه ناشی از عشق زندگی زناشويی است، نهفته شده است. اگر عشق حاكم بر زندگی زناشويی، به اين شيوايی نيز توصيف نمیشد، با اينحال، اين مسئله در كلام خدا همچنان از ارزش خاصی برخوردار میبود؛ چرا كه ازدواج از جانب خداوند مقرر شده است (پيدايش ٢: ٢۴). در عين حال شادی و سعادت بشر تا حد زيادی نيز مرهون آگاهی باطنی نسبت به روابط زناشويی و برخورد صحيح متقابل میباشد.با وجود اين، يهوديانو مسيحيان معانی عميقی را در اين شعر يافتهاند. يهوديان آنرا بهعنوان كلامی روحانی در جشن عيد فصح كه يادآور خروج قوم از مصر بود میخواندند؛ جايیكه خدا قوم اسرائيل را بهعنوان عروس خود بهنكاح درآورد. عشق او به اسرائيل در اين كتاب به «عشق خالص يك پادشاه مقتدر و يك كنيز حقير» تشبيه شده است. در عهد عتيق اسرائيل، همسر خدا ناميده شده است (ارميأ ۳: ۱، حزقيال ۱٦ و ٢۳).بهطور كلی در نظر مسيحيان، اين كتاب سرود نكاح مسيح و كليسايش میباشد؛ چرا كه در عهد جديد، كليسا عروس مسيح ناميده شده است (متی ۹: ۱۵، ٢۵: ۱، يوحنا ۳: ٢۹، دوم قرنتيان ۱۱: ٢، افسسيان ۵: ٢۳، مكاشفه ۱۹: ٧، ٢۱: ٢، ٢٢: ۱٧) و ازدواج بشری نوعی شباهت و چشيدن مزۀ رابطۀ مسيح و كليسايش در حين ربودهشدن میباشد.مسیحیان استدلال میکنند: «چگونه ممكن است مردی با دارا بودن ۱٠٠٠ زن بتواند هر يك از آنها را عاشقانه دوست داشته باشد و همينكس بهعنوان نمونۀ محبت مسيح به كليسا معرفی گردد؟ تعدادی از مقدسين عهد عتيق، صاحب چندين زن بودند. گرچه شريعت خدا از همان ابتدا با اين امر مخالف بوده است و عيسیمسيح نيز صريحاً بر اين موضوع تأكيد داشت، اما ظاهراً خداوند در دوران عهد عتيق خود را با چارچوب رسوم متداول آنزمان تطبيق داده است. پادشاهان عموماً صاحب همسران متعددی بودند. اين امر يكی از ويژگیهای خانوادههای سلطنتی بشمار میرفت و چنين بهنظر میرسد كه دلبستگی سليمان به اين دختر دوستداشتنی نيز خالص و بهدور از خطا بوده است. لازم بهيادآوری است كه او در خاندانی پادشاه بود كه مسيح موعود میبايد از آن بهظهور میرسيد. و چنين نيست كه ازدواج نامناسب سليمان نمايانگر ازدواجابدی مسيح با عروسش باشد. در نظر ما شادیهای اين سرود در هللوياهای جشن نكاح بره بهاوج خود خواهند رسيد (مكاشفه ۱۹: ٦-۹)». (راهنمای کتاب مقدس، صص ٢٦۴-٢٦۵)ضمن بررسی مفاهيم اين كتاب، سعی شده تا هويت سخنگويان اين متن مشخص گردند، كه تشخيص اين امر در بعضی موارد بهسهولت انجام نمیگيرد.[٣]- ادعای مسیحیان و مسلمانان به دو دلیل بیربط است. اول اینکه غزل غزلهای سلیمان یک اثر عاشقانه است و ربطی به نبوت (پیشگویی) ندارد. دوم اینکه از لحاظ خرد و منطق هم پذیرفته نیست که در این بخش سخن از شخصی به میان آید که هنوز بهدنیا نیامده و به پیامبری نرسیده است.
[۴]-
[۵]- واژۀ واقعی «מַחֲמַדִּים» است که «محمدیم» (Mhmdim) و «محمدیم» (Mchmdim) و «محمد» (Machmad) میشود، و معنای واژۀ عربی «محمد» (Mohammad - بهعنوان نام خاص یک فرد) را نمیدهد. این واژۀ عبری یک صفت است که به جز غزل غزلهای سلیمان ۵: ۱٦، در جاهای دیگر کتابهای عهد عتیق بهکار رفته است که در همه حالات بیان یک صفت است نه نام شخص خاص. بهطور مثال، رجوع شود به: اول پادشاهان ٢٠: ٦، دوم تواریخ ۳٦: ۱۹، اشعیا ٦۴: ۱٠-۱۱، مراثی ارمیا ۱: ٧ و ۱: ۱٠-۱۱، حزقیال ٢۴: ۱٦، ٢۴: ٢۱ و ٢۴: ٢۵، هوشع ۹: ٦ و ۹: ۱٦، و یوئیل ۳: ۵.بنابراین، اگر چنین باشد، مفهوم واژه «מַחֲמַדִּים»، در بسیاری از این آیات، با نام خاص پیامبر اسلام ناسازگار است. این واژه بر اساس قدیمترین واژهنامه عبری عهد عتیق ۱٣ ،(The KJV Old Testament Hebrew Lexicon) بار، و هر بار در یک معنای خاص (بهعنوان صفت) به شرح زیر مورد استفاده قرار گرفته است:۴ بار بهمعنای «چیزی دلپذیر» (pleasant thing)۳ بار بهمعنای «دلپذیر» (pleasant)۳ بار بهمعنای «میل» (desire)۱ بار بهمعنای «نیکو» (goodly)۱ بار بهمعنای «دوستداشتنی» (lovely)۱ بار بهمعنای «معشوق» (beloved)[٦]- واژۀ «محمد»، یک واژۀ عربی است که هر چند با تولد و شهرت پیامبر اسلام، بهصورت اسم خاص درآمده است، در واقع یک صفت است بهمعنای: ستوده، نیکخو، نیکوسرشت، کسی که صفات نیکو بسیار دارد. (عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، ج ٢، ص ۱٧٧۳). بنابراین، واژۀ عبری «محمدیم» گرچه در صورت مشابه به نام پیامبر اسلام است، اما در حقیقت، چنانکه در بالا تذکر داده شد، یک صفت است بهمعنای «دوستداشتنی» و ربطی بهنام پیامبر اسلام و یا معنای واژۀ عربی آن ندارد.
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□