دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۲ شهریور ۳, یکشنبه

نگرانی‌ها در افغانستان

از: امرالله صالح

نگرانی‌ها در افغانستان

فهرست مندرجات

[قبل][بعد]



[] دغدغه‌های امرالله صالح

این روزها بیشترین مسایل مورد بحث در محافل سیاسی و دیپلماتیک، بر محور انتخابات، امنیت، مذاکره با طالبان و گریزِ مغز و سرمایه از افغانستان می‌چرخد. در این بحث و نشست‌ها، کسانی هم هستند که صرف، برای آشنایی با حرف‌های روزِ افغانستان، دور این سفره‌ها و میز‌ها جمع می‌شوند.

به باور من، نگرانی‌ها، از روایت‌های معمول و مسلط در فضای سیاسی و مطبوعاتی افغانستان ناشی می‌شود: این‌که کشور ما از بحران به سقوط در حال حرکت است؛ طالبان غیرقابل شکست‌اند، در متن یا در حاشیه مسلط خواهند شد؛ با رفتن سربازان خارجی چتر امروزی امنیتی به‌هم می‌خورد؛ مغز‌ها و سرمایه‌های بزرگ در حال فرار اند؛ قیمت جایداد و زمین کاهش یافته است؛ انتخابات شفاف امکان‌پذیر نیست؛ آقای کرزی کرسی را ترک نخواهد کرد، او چاره‌ای در ماورای قانون اساسی برای خود پیدا خواهد کرد؛ او شاید کسی را حمایت کند و از راه تقلب در جای خود بگذارد؛ قصه‌ی شمال و جنوب خواهد شد؛ روز‌های بد می‌آید و همه، شُکرِ این روز‌ها را خواهیم کرد؛ قوم‌گرایی مسلط شده است و کسی توان گشایش راه بدیل را ندارد؛ همه سرگردان‌اند.این‌ها و شاید ده‌ها روایت و پرسش اضطراب‌آور دیگر ذهن‌ها را تا حدی سرگردان ساخته‌اند.

در تاریخ افغانستان، کم‌تر واقع شده که رجال قدرتمند به‌نظر مردم و قانون ارج گذاشته باشند. اما تاریخ افغانستان، بازهم گواه سقوط و فروپاشی خودکامگی بوده است.

کسانی که قدرت دولتی را در اختیار دارند، می‌توانند راهی را برگزینند که به‌نفع خودشان تمام شود، اما شخصیت‌های طراز اول حاکمیت کنونی، خود شاهد سرنوشت‌های خونین آن‌هایی بوده‌اند که به دیدگاه مردمی، ‌پُشتِ پا زده‌اند. هر یک از این‌ها، از این واقعیت تلخ آگاهی دارند. پس باید باور کرد که حد اقل قانون در شکلیات آن، احترام خواهد شد.

به‌همین دلیل است که می‌پذیریم رییس‌جمهور به‌حرف و وعده‌ی خود، وفادار است و در بهار سال آینده، رییس دولت افغانستان نخواهد بود. امید و محاسبه‌ی همه این است که این تحول نرم و قانونی، بتواند بنیاد حاکمیت قانونمند و مردم‌محور در افغانستان را تحکیم بخشد و توطیه و دسیسه‌ی آن‌هایی را که فکر می‌کنند قانون اساسی نوشته‌ای روی یخ است، عقیم سازد.

افغانستان هیچ‌گاهی در خلای قدرت واقع نشده است و در بدترین حالت، شاهد چنددستگی قدرت بوده است، نه سقوط چتر بزرگی به‌نام افغانستان. حالا با توجه به همه دست‌آورد‌ها و قدرت سخت و نرمی ‌که به‌دست آورده‌ایم، افغانستان سقوط نخواهد کرد.

اما، آیا می‌شود در وضع موجود تغییر مثبت آورد و از عمیق‌ترشدن بحران جلوگیری کرد؟ پاسخ به این سوال، به عملکرد حلقات قدرت و سیاست و شکل‌دهی تحولات، که مجریان متعدد و مختلف دارند، ربط می‌گیرد. با این وجود، روحیه حلقات داخلی نیز، تعیین‌کننده خواهد بود.

در انتخابات سال آینده، رییس دولت می‌تواند از هرکسی که لازم پندارد، حمایت اخلاقی و سیاسی کند. هیچ جناح سیاسی، از این نوع حمایت آقای کرزی نگران نخواهد بود. اما این مورد مایه نگرانی و اضطراب جدی است که رییس جمهور کرزی، منابع و امکانات مادی و معنوی دولت را، در اختیار فرد مورد نظرش قرار بدهد؛ در آن‌صورت، نتیجه‌ی انتخابات، سازش درون‌دولتی تلقی خواهد شد، نه انتخابات مردمی، آزاد و سراسری.

در کشور‌های دیگر نیز، حلقات حاکم با وجود تمام لایه‌های قانونی بازدارنده، از بخش‌هایی از ساختار قدرت به‌نفع خود استفاده می‌کنند، اما در افغانستان متاسفانه هیچ لایه حفاظتی و بازدارنده‌ای در برابر سوءاستفاده از قدرت دولتی وجود ندارد. همه راه‌ها به ارگ منتهی می‌شود و چیزی به‌نام تعادل و نظارت وجود ندارد.

رییس دولت، تا آخرین لحظه‌ای که مقام ریاست‌جمهوری را در اختیار دارد، هر نوع صلاحیت در تقسیم قدرت و منابع را، حفظ خواهد کرد و این بعد قدرت اوست که راه را برای مبارزه‌ی انتخاباتی حتی نیمه‌هموار نیز مشکل می‌سازد.

مبارزه‌ی انتخاباتی برای حلقات رقیب، شباهت به گذشتن از کوه و کُتل خواهد داشت، اما برای حلقه قدرت، قدم زدن در صحرای سبز[۱].


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدی خراسانی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- امرالله صالح، نگرانی‌ها در افغانستان، چهارشنبه ۱۴ حمل ۱۳۹۲



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها