|
روابط ایران و افغانستان
فهرست مندرجات
.
محمدظاهر شاه کيست؟
محمدظاهر شاه آخرین پادشاه افغانستان و از پشتونهای بارکزی بود که از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۷۳ به مدت چهل سال بر این کشور حکمروایی کرد.
روابط ایران و افغانستان بر مبنای مشترکات کثیری که در تاریخ و فرهنگ، بهویژه زبان و دین داشته، استوار بوده است. در سالهای پیش از انقلاب ایران روابط نسبتاً آرامی بین دو کشور برقرار بوده و شاههای دو کشور روابط دوستانهای با یکدیگر داشتهاند.
بههر حال، آنچه که در اینجا ارائه میشود، آگاهی از ديدگاههای ایرانیان دربارهی حوادث افغانستان است. مسئوليت این ديدگاهها بهعهده نويسندهی آن است و نشر اين ديدگاهها در دانشنامه بهمنزله تأیید یا رد نظرات ارائه شده در آنها نیست و فقط ارائهی اطلاعات برای بررسی تاریخ معاصر افغانستان است.
شاه به شاهان ممالک ديگر خصوصاً از نوع عزلشدههايش بسيار ارادت داشت. معمولاً شاهان عزلشده و سابق و اسبق مانند ايتاليا، آلبانی، بلغار، يونان و غيره آدمهای زرنگی بودند. از يک سو يک حالت نوستالژيک برای شاه ايجاد میکردند که خطر سقوط را هميشه در حضورش حس میکرد و از سوی ديگر کاسه گدايی و چه کنم چه کنمشان پيش شاه بلند بود و شاه الحق و الانصاف برای آنان کم نمیگذاشت.
اين آدمهای راندهشده از کشورشان با آنکه در زمان پادشاهی برای روز مبادا اندک مبالغی! ذخيره داشتند ولی اشک شاه را هم جهت افزودن بر آن در میآوردند. در بين اين پادشاهان آخرين شاه افغان يعنی ظاهرشاه چيز ديگری بود. اين شاه کهنسال احترام شاه را برمیانگيخت، چون علاوه بر اينکه همسايه ايران بود پيشکسوتی سلطنت در منطقه را نيز بر عهده داشت و حدود چهل سال تمام بر اين قطعه افغان دنيای خاکی حکم میراند. بهنظر میرسد ظاهرشاه آدم زرنگی نيز نبوده است چون اسنادی حاکی از تجارت و بازرگانی و دادوستد بر خلاف ساير شاهان آواره از وی بهدست نيامد و همانند نامش ظاهر و باطنش يکی بود و پولی نيندوخت و با اندک! مواجب شاهانهای که محمدرضا برايش به ايتاليا میفرستاد آنجا روزگار میگذراند. علم در خاطراتش مینويسد:
- پنجشنبه ٢۴ آبان ۱٣۵۴ ... بعد صحبت پادشاه افغانستان پيش آمد. ماهانه دههزار دلار به او مرحمت میفرمايند، بهعلاوه برای خود و دخترش دو منزل در رم خريديم. ماهی دوهزار دلار هم به دخترش مرحمت میکنند. تلگرافی مبنی بر تشکر از تلگراف تبريک عيد تولدش توسط شاهنشاه، بهعرض مبارک رسانده بود. فرمودند، خوب اين بيچاره را هم که اداره میکنيم. عرض کردم خيلی شکرگزار است و بهخصوص که داماد او، ولیخان هم آزاد شد و آنرا از چشم اعليحضرت همايونی میبينند. فرمودند، ما بههر صورت، هم به اين کمک کرديم و میکنيم و هم داود خان را تقويت میکنيم. چون غير از اين راهی نيست و کار ما صريح و بدون غل و غش است.[۱]
افغانستان تا فرمان سلطنت ناصرالدینشاه در قلمرو ایران بود. طبق معاهده پاریس ناصرالدینشاه این قطعه از خاک ایران را دو دستی تقدیم انگلیسها کرد[٢]. از آن زمان اوایل قرن گذشته انگلیسها همه کاره آنجا بودند. تا اینکه از ۱٦ ژانویه ۱۹٢۹ سلسله خاندان بارکزایی و تحت نفوذ بریتانیا پادشاهیشان آغاز گردید.
در سال ۱۹٢۹ یک آدم آسمان جل بهنام بچهسقا که شبیه طالبان کنونی بود از ضعف خاندان سلطنتی استفاده کرد و در اندک مدتی حکومت را بهدست گرفت. این دورهی فترت چند ماهی بیش بهطول نینجامید و مجدداً حکومت بر شاخه اصلی بازگشت. نادرخان پدر ظاهرشاه تا سال ۱۹٣٣ که سال ترورش بود، پادشاهی کرد و سپس ظاهرشاه بهجای پدر نشست. حکومتی که میتوان گفت طولانیترین سلطنت پس از استقلال افغانستان است.
محمدظاهر متولد ۱۹۱۴ است فارغالتحصیل مدرسه استقلال کابل و دانشگاه مونپلیه فرانسه. وی در سال ۱۹٣۱ با شاهزاده حمیرا ازدواج کرد و از وی هفت فرزند داشت. وی در دورهی سلطنتش سعی داشت با همسایگانش روابطی صمیمانه داشته باشد خصوصاً با ایران این امر را رعایت میکرد. بارها به ایران سفر کرد و شاه نیز جواب این سفرها را میداد. وی همواره سعی میکرد حکومتی معتدل داشته باشد و ظاهراً توانسته بود سیاست موازنه مثبت بین شرق و غرب را رعایت کند. در این سالها شاه کمکهای زیادی به او میکرد از جمله تأمین مجانی بنزین فرودگاههای کابل و قندهار و کمکهای عمرانی فراوان دیگر.
ظاهرشاه در چهلمین سالگرد سلطنتش که در ایتالیا بهسر میبرد با کودتای فامیلی سرنگون شد. داودخان شوهر خواهرش کابل را اشغال کرد. کودتایی که عمر پادشاهی را در این کشور به پایان رساند.
ظاهرشاه آنقدر عمر کرد که حکومتهای متعددی را در کابل مشاهده نمود. طیفهای متفاوتی از بروکراتها، کمونیستها، اسلامگراها، طالبان و مجدداً بروکراتها.
پس از سقوط طالبان وی به کابل بازگشت. هر چند برای پادشاهی بسیار پیر مینمود اما مهمتر از آن مخالفت مجاهدان دورهی مبارزه با کمونیستها بودند که با حضور وی در قدرت مخالف بودند.
کرزای رئیس جمهور افغانستان برای حفظ شأن ظاهرشاه به وی لقب «بابای ملت» داد. سرانجام ظاهرشاه در اول مرداد ۱٣٨٦ در کاخ ریاست جمهوری قالب تهی کرد[٣].
بهروایت تصور
سلسله عکسهايی از حضور ظاهرشاه در ايران و محمدرضا در کابل در اينجا مرور میکنيم:
مراسم رسمی در کابل با حضور محمدنادر شاه و محمدظاهر همراه با اتباع خارجی
فوزيه، ظاهرشاه، سعيد انصاری و شمس پهلوی
سفر محمدرضا پهلوی به کابل؛ عباس آرام، محمد ذوالفقاری و محمدظاهرشاه
سفر ظاهرشاه به ايران، کاخ سلطنتآباد؛ جاجيعلی رزمآرا، مرتضی يزدانپناه
سفر هويدا به کابل و ملاقات با ظاهرشاه
محمدرضا با ملکه حميرا و ظاهرشاه
ظاهرشاه و علينقی عاليخانی
سفر محمدرضا پهلوی به افغانستان و استقبال ظاهرشاه از وی
دانشکده افسری تهران؛ ظاهرشاه، هرمز قريب
علی دشتی سفير ايران در مصر در ملاقات با ظاهرشاه در قاهره
محمدظاهرشاه همراه با ملکه حميرا و چند تن از اعضای خانواده سلطنتی
ظاهرشاه در کنار علی طباطبايی و محمود فروغی
محمدظاهر شاه و ملکه حميرا در بين جمعی از نويسندگان و معلمين افغانی
جهانگير تفضلی، اردشير زاهدی و ظاهرشاه
محمدظاهرشاه و شمس پهلوی، خواهر ارشد محمدرضا شاه پهلوی. ۲۸ سنبله ۱۳۴۲ تهران
محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی در استقبال از پادشاه افغانستان
کاخ مرمر تهران؛ محمدرضا پهلوی و ظاهرشاه
هويدا و ظاهرشاه
محمدصفی اصفيا و ظاهرشاه
استقبال ظاهرشاه از محمدرضا پهلوی در کابل
استقبال محمدرضا پهلوی از ظاهرشاه در تهران
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- يادداشتهای علم - سال ۱٣۵۴
[٢]- اینهم از دروغپردازیهای برخی از مورخان ایرانی است که همواره در تاریخهای آنان تکرار میشود تا حملات تجاوزکارانه سلسلهی ترکتبار قاجار به هرات را توجیه کنند. افغانستان از زمان پیدایش امپراتوری درانی، کاملاً کشور مستقل و جدا از ایران کنونی بوده است.
[٣]- جلال فرهمند، بابای ملت (بهروایت تصویر)، ماهنامهی الکترونیکی بهارستان، شماره ٧٨ - صفحه ۵
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ ماهنامهی الکترونیکی بهارستان، وبسایت موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران