- واژهشناسی
- در دین زرتشتی
- در قرآن
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[فرهنگ اسلامی] [واژههای قرآن]
حور یا حوری بهشتی (زنان بهشتی) (به عربی: حورالعین یا حور عین؛ به انگلیسی: Houri؛ به آلمانی: Huri)، به باور مسلمانان و به تصریح قرآن، زنانی زیبا، سیهچشم و باکره هستند که در بهشت همنشین و همبستر مردان پارسا خواهند شد[۱].
[↑] واژهشناسی
حور (جمع آن: حورأ یا احور) در قاموس قرآن، بهمعنای زن سفید بدن و سیمین تن آمده است. این قاموس به نقل از مجمعالبیان طبرسی، میافزاید: «حور عین، آن زنی است که حدقۀ چشمش بزرگ باشد که سبب مزید زیبایی است.»[٢] قرآن، حورالعین را به مرواریدهایی در بهشت توصیف میکند[٣].
بهنوشتۀ فرهنگ فارسی عمید، حور واژۀ عربی است بهمعنای سیهچشمان، کسانی که دارای چشمان زیبا هستند و نیز حور در فارسی بهصورت مفرد بهمعنای زن بسیار زیبا یا زن زیبای بهشتی گفته شده و جمع آن را حوران آوردهاند. حورالعین هم گفتهاند[۴].
در زبان فارسی، واژۀ «حور» که در اصل عربی جمع است، بهصورت مفرد بهکار میرود و همچنین، در این زبان، زنان زیبا به حوری و پری تشبیه میشوند. شعرا هم حور و هم حوری را به کار بردهاند[۵].
[↑] در دین زرتشتی
اعتقاد به حوریهای بهشتی و تبلیغ آنان برای مؤمنین (همچون اعتقاد به زیارت و روضهخوانی و پوشش یکپارچه از بالای سر تا پایین پا برای زنان) یکی دیگر از سنتها و آموزههای دین زرتشتی است. ویژگیها و مشخصههای حوریهای بهشتی به صراحت در هادخت نسک اوستا آمده است. آنجا که زرتشت از اهورامزدا میپرسد «روان درگذشتگان در کجا و چگونه آرام میگیرد؟» و اهورامزدا در پاسخ او به دختران زیبا و سفید و باکره و پانزده ساله اشاره میکند که در شب سوم قبر به نزد او میروند: «دختری زیبا، دوشیزه، نورانی، خوشسیما، بلندقامت، با پستانهای برجسته و برآمده، با بازوان سپید، با اندامی نیکو و پانزده ساله. دختری که بدنش به زیبایی همه زیبارویان خلقت است»[٦]
[↑] در قرآن
در آیات چندی از قرآن، به «حورالعین» اشاره شده[٧] و در آیات مختلف آن، برخی صفات آنها چنین آمده است:
- پاکان و پاکنهادان[٨]؛ سیمینتنان[۹]؛ بزرگچشمان[۱٠]؛ یاقوت و مرجان و مروارید صفتان[۱۱]؛ نیکوخویان و زیبارویان[۱٢]؛ همسالان با شوهران[۱٣]؛ نگاه دوختگان به شوهران خود یا نگاهکنندگان با ناز و کرشمه[۱۴]؛ همیشه دوشیزگان[۱۵]؛ مهربانان به شوهران خود[۱٦]؛ نازپستانها[۱٧]؛ و زنانی که احدی به آنها دست نزده است[۱٨].
به گفتۀ رضا مرادی غیاثآبادی، «اعتقاد به حوریهای باکره و پانزده ساله بهشتی یکی دیگر از آموزههای دینی زرتشتی است که همچون زیارت بقاع متبرکه، حجاب کامل، نمازهای پنجگانه، روزه، روضه، ازدواج دختر نه ساله، چند همسری و صیغه، از دین زرتشتی به دین اسلام راه یافته است.»[۱۹]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- حورالعین، از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[٢]- قرشی، سید علیاکبر، قاموس قرآن، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ ۱٣٦۱ خ، ج ۱، حرف ح، ص ۱۹٢
[٣]- سوره (۵٦) الواقعه، آیات ۲۲ و ۲۳؛ «وَ حُورٌ عِينٌ كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ» (و حوران چشمدرشت همانند مرواریدهایی نهان در صدف).
[۴]- عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، ج ۱، ص ٨۱۱
[۵]-
[٦]- مرادی غیاثآبادی، رضا، حوریهای بهشتی در دین زرتشتی، به نقل از: هادخت نسک، بند ۱ تا ۱۸؛ برای آگاهی بیشتر بنگرید به: پورداود، ابراهیم، یشتها، جلد دوم، ص ۱۵۷ تا ۱۷۳؛ دوستخواه، جلیل، اوستا، جلد اول، صفحه ۵۰۹ تا ۵۱۳.
[٧]- سورۀ (۴۴) الدخان، آیۀ ۵۴؛ سورۀ (۵۲) الطور، آیۀ ۲۰؛ سورۀ (۵۵) الرحمن، آیۀ ۷۲؛ سورۀ (۵۶) الواقعه، آیات ۲۲ و ۲۳؛ و ... افزون بر این، وصف حوریان بهشتی در روایات اسلامی نیز فراوان آمده است. از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:در بهشت توان بدنی انسان در کامیابی از زنان به اندازه صد نفر میگردد. (کتاب کنزالعمال، ج ۱۴، ص ۴۶۸)بهترین چیزهایی که مردم در دنیا و آخرت از آنها لذّت میبرند، لذت آمیزش و بهرهبرداری از زنان میباشد. (کتاب وسائل، ج ۱۴، ص ۴۶۸)پیامبر اکرم فرمود: «همانا بهشتیان بهچیزی بیشتر از نکاح اشتها ندارند و لذت نمیبرند. (کتاب لثالی، ص ۵۰۳)حوری از خیمه خود بیرون آید و روی به تخت مؤمن بخرامد و چون بهنزد مؤمن میآید با پانصد سال از سالهای دنیا همدیگر را بوسه زنند که برای هیچ کدامشان، خستگی و ملال حاصل نمیگردد. هر مؤمنی را هفتاد زوجه از حوران میدهند و چهار زن از آدمیان، که ساعتی با حوریّه صحبت میدارد و ساعتی با زن دنیا و ساعتی با خود خلوت میکند و بر کُرسیها تکیه زدهاند و با یکدیگر صحبت میدارند. (بحارالانوار، ج ۸، ص ۱۵۷، ح ۹۸)بیشتر نهرهای بهشتی از نهر کوثر است که در کناره آن دختران نار پستان (مانند گیاه) میرویند. در بهشت نهری وجود دارد که در دو طرفش دختران باکره سفید روی و سفید پوش نشستهاند و مشغول تغنی (آوازخواندن) هستند. (بحارالانوار، ج ۸، ص ۱۹۶)دوشیزگان با چنان صدایی میخوانند که خلایق تا کنون چنین صدایی را نشنیدهاند و این نعمت، بالاترین نعمات بهشتی است این دوشیزگان به تسبیح (ذکر صفات الهی) تغنی میکنند. (بحارالانوار، ص ۱۲۷)هر یک از آن حوریان، هفتاد حلّه پوشیدهاند و سفیدی ساقهایشان از زیر هفتاد حلّه معلوم است. از جماع با هر یک از آن حوریان لذّت صد مرد را مییابد که هر یک چهل سال خواهش مجامعت و آمیزش داشته باشند و برایشان میسّر نشده باشد. (بحارالانوار، ج ۸، ح ۲۰۵)پس آن مؤمن با قوّت صد جوان با آن حوری جماع و آمیزش کند و یک آغوش با او هفتاد سال طول میکشد. مؤمن متحیّر میباشد که نظر به کدام اندام حوری بکند، بر روی او یا بر پشت او یا بر ساق او، بر هر اندام او که نگاه میکند از شدّت نور و صفا، روی خود را در آن مشاهده مینماید. پس در این حال زن دیگری بر او مشرف میگردد که خوشروتر و خوشبویتر از اوّلی است. (بحارالانوار، ج ۸، ح ۲۰۵)هیچ مؤمنی داخل بهشت نمیشود مگر آنکه خداوند غنیّ ، پانصد حوری به او عطا میفرماید که با هر حوری هفتاد غلام و هفتاد کنیز نیز میباشد که هر یک مانند لؤلؤ منثور و لؤلؤ مکنون میباشند. (بحارالانوار، ج ۸، ح ۲۰۵)[٨]-
[۹]-
[۱٠]- سوره (۳۷) الصافات، آیات ۴۸ و ۴۹: «وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَّكْنُونٌ» (و نزدشان [دلبرانى] فروهشتهنگاه و فراخديده باشند. [از شدت سپيدى] گويی تخم شتر مرغ [زير پَر]ند). صاحب المیزان مینویسد: «و نزد آنها همسرانی زیباچشم است كه جز به همسران خود عشق نمیورزند؛ گویی از (لطافت و سفیدی) همچون تخم مرغهایی هستند كه (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نكرده است)» (طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمۀ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علیمه قم، ۱٣٧۴ خ، ج ۱٧، ص ٢٠٧). برخی دیگر از مفسران گفتهاند: «منظور از تشبیه حوریان به «بیض مكنون» باطن تخم مرغ است، قبل از اینكه شكسته شود و دستخورده گردد».سورۀ (۵۲) الطور، آیۀ ۲۰: «مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَّصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ» (بر تختهايی رديف هم تكيهزدهاند و حوران درشتچشم را همسر آنان گرداندهايم).[۱۱]- سورۀ (۵۵) الرحمن، آیۀ ۵۸: «كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ» (گويی كه آنها ياقوت و مرجاناند)؛ سورۀ (۵۶) الواقعه، آیات آیات ۲۲ و ۲۳؛ «وَ حُورٌ عِينٌ كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ» (و حوران چشمدرشت همانند مرواریدهایی نهان در صدف).
[۱٢]-
[۱٣]- سورۀ (۵۶) الواقعه، آیۀ ۳۷: «عُرُبًا أَتْرَابًا» (شوى دوست همسال)؛ و سورۀ (۳۸) ص، آیۀ ۵۲: «وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ» (و نزدشان [دلبران] فروهشتهنگاه همسال است). «اتراب» جمع «ترب» بهمعنای همسال است. ظاهراً مراد آن است که با شوهرانشان هستند و احتمال دارد که مراد از همتایی باشد؛ یعنی از حیث سن و سال و قیافه و زیبایی و غیره با شوهران خود همتا هستند. (رجوع شود به «ترب»، قاموس قرآن، ج ۱، حرف ت، ٢٦۹؛ و همچنین همانجا، ج ۱، حرف ح، ص ۱۹۴).
[۱۴]- گفته میشود در سورۀ الصافات، آیۀ ۴۸، «قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ»، كنایه از این كه نگاهكردن آنان با كرشمه و ناز است و مؤید آن، این است كه دنبال كلمه «عین» را آورده كه جمع «عینأ» و بهمعنای چشمی است كه درشت و در عین حال زیبا باشد (مانند چشم آهو).
[۱۵]- سورۀ (۵۶) الواقعه، آیات ۳۵ و ۳٦: «إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْكَارًا» (ما آنان را پديد آوردهايم پديد آوردنی و ايشان را دوشيزه گردانيدهايم.)
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]- برگرفته از صفحۀ فیسبوک آقای رضا مرادی غیاثآبادی
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]