فهرست مندرجاتاندیشه انتقادی
(برنامۀ ۵)
تفکر تحليلی
فکر برای اینکه انتقادی باشد، یعنی بیازماید و بسنجد و وارسی کند، بایستی تحلیلی باشد، یعنی بتواند موضوع بررسی را بشکافد، اجزای آنرا بازشناسد، ساختمان ترکیب آنرا کشف کند و به رابطهی آن با دیگر سازههای متنی که بر آن نشسته است، آگاهی یابد. تفکر تحلیلی عصر جدید با دکارت آغاز میشود. خدمت بزرگ دکارت به اندیشهی بشری بازنمودن اهمیت روش در بررسی است.
یکی از کتابهای مهم دکارت بهنام «گفتار در روش» به تمامی به این موضوع اختصاص دارد. برای اینکه بدانیم جهش بزرگ علمی اروپاییان در عصر جدید بر چه ایدهای استوار بود و چه شد که اروپا قرون وسطای خود را پشت سر نهاد، بایستی حتماً این کتاب را بخوانیم.
[↑] روش تحليلی دکارت
دکارت روش تحلیلی خود را در چهار دستور خلاصه میکند:
دستور اول این است که هیچچیزی را نباید حقیقت پنداشت، مگر آن که حقیقت آن بدیهی باشد. دکارت مینویسد: منظور من از پیروی شخصیام از این دستور این بوده است که «از شتابزدگی و سبق ذهن سخت بپرهیزم، و چیزی را به تصدیق نپذیرم، مگر این که در ذهنم چنان روشن و متمایز گردد که جای هیچگونه شکی باقی نماند.»
دستور دوم توصیه به تجزیهی موضوع است، به زبان خود دکارت دستور روششناختی به این است که «هر یک از مشکلاتی را که به مطالعه درمیآورم، تا میتوانم و به اندازهای که برای تسهیل حل آن لازم است، تقسیم به اجزا نمایم.»
دستور سوم دستور به نظمدهی درست و هدفمندِ آگاهیهاست. دکارت این دستور را نیز از سر متانتی روشی خطاب بهخود گرفته و میگوید، بر مبنای آن بایستی «افکار خویش را به ترتیب جاری سازم و از سادهترین چیزها که علم به آنها آسانتر باشد، آغاز کرده، کمکم به معرفت مرکبات برسم».
تجزیه که میکنیم، ممکن است در جریان آنچیزی از دست برود یا در میان اجزای مختلف پدیده گم شود. در هنگام ترکیب نیز ممکن است چیزی فراموش شود. بنابر این من بهعنوان پژوهشگر بایستی «در هر مقام شمارهی امور و استقصا [= کاوش و تحقیق] را چنان کامل نمایم، و بازدید مسایل را به اندازهای کلی سازم که مطمئن باشم چیزی فروگذار نشده است.» این تأکید، مضمون دستور روششناختی چهارم است.
[↑] تفکر انتقادی شک روشمند است
این دستورها دستورهای روشی هستند، یعنی ارکان روشی هستند برای دستیابی به حقیقت موضوعی معین. روش بهمعنای رفتن و شیوهی رفتن است. آنچه حرکت درست به سمت حقیقت را ممکن میکند، شک است. تفکر انتقادی تفکر شکاک است، شک که میورزد بهخاطر شک نیست، بلکه برای تشخیص درست از نادرست است، به این اعتبار شک روشی است. شک دکارتی را شک روشی یا دستوری مینامند.
دکارت در کتاب «تأملات» خود این شک را چنان بیپروا بهکار میبندد که بهوجود خود نیز شک میکند. شیوهی خروج از این شک بسیار مشهور است. میگوید که شک میکند، اما به این نمیتواند شک کند که شک میکند، شک میکند پس میاندیشد. اینجاست که جملهی مشهور او زاده میشود: «میاندیشم، پس هستم.»
ابتدا وجود اندیشنده ثابت و تثبیت میشود، آنگاه راه برای کشف حقیقت در حوزههای مختلف هستی ادامه مییابد. آن وجود اندیشنده، آن من دکارتی، منی است که خود را از همهی باورهای رایج رهانیده و فقط امور بدیهی و واضح و مستدل را بهعنوانِ حقیقت میپذیرد. او آزاد شده و چون آزاد است میتواند حقیقتجو باشد.
[↑] بدون آزادی استقلال فکر ميسر نيست
فکر انتقادی تفکر آزاد است. تفکر آزاد تفکر مستقل است. بدون آزادی فردی، استقلال فکری میسر نیست. تفکر انتقادی در ایران از آنرو ضعیف است، که در آن آزادی فردی و استقلال فکری افراد بودش نیافته است. محصلان ما هنوز جرأت نمیکنند که بگویند «من»، معمولاً میگویند «ما». دانشآموز اما بایستی بتواند «من» بگوید، تشویق شود که نظر خود را داشته باشد، با دیگران از جمله با آموزگار خویش بحث کند و نترسد از آنچه حقیقتش میداند، دفاع کند.
«میاندیشم، پس هستم!» بدا بهحال مردمانی که در میان آنان عکس این سخن صادق باشد: هستم، چون نمیاندیشم![۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- نیکفر، محمدرضا، اندیشه انتقادی (برنامۀ ۵): تفکر تحليلی، وبسایت رادیو زمانه، ۶ شهریور ۱۳۸۵
[↑] جُستارهای وابسته
□ فلسفه
□ منطق
□ نقد
[↑] سرچشمهها
□ وبسایت رادیو زمانه