- زندگینامه
- جوایز و القاب
- کارنامه هنری
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[تیاتر افغانستان] [هنرمندان افغانستان]
حبیبه عسکر (زادۀ ۱٣۲٦ خ -)، هنرپیشهی مشهور تیاتر و باریگر سینما و رادیو تلویزیون افغانستان است. او نخستین زن افغان است که در تئاتر افغانستان به ایفای نقش پرداخت و شماری از هواداران تیاتر این کشور، او را «ملکه تیاتر افغانستان» میخوانند.
[↑] زندگینامه
حبیبه عسکر دختر غلامحیدر، در سال ۱٣۲٦ خورشیدی (۱۹۴۷ ميلادی) در کابل زاده شد[۱]. پدرش خطاط و نقاش بود[٢]. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدرسۀ «مسلکی نسوان» کابل به پایان برد[٣]. او خود میگوید: «من از کودکی در لیسۀ مسلکی نسوان تحصیل میکردم»[۴] و «تحصیل من تا صنف دوازده است.»[۵]
بهسال ۱٣٣۹، هنگامی که هنوز حدود ۱۳ سال داشت[٦]، بهرغم مخالفت خانواده و طعنه و کنایه آشنایان روی صحنهی تیاتر ظاهر شد[٧] و آنگونه که خودش میگوید نخستین زن افغان است که در تئاتر افغانستان نقش بازی کرد. او زمانی فعالیت هنری در تئاتر را آغاز کرد که بهگفتهی خودش «نه تنها بازیگر دیگر زن در تئاتر نبود، بلکه در میان تماشاگران نیز زنی دیده نمیشد.»[٨]
اولین نمایش تیاتر وی «عید آرتیست» اثر نينواز به کارگردانی سید مقدس نگاه بود که در اواخر دههی ۱٣٣٠، در زینب ننداری بهروی صحنه آمد[۹] و اینگونه، بازی در تیاتر را زیر نظر سید مقدس نگاه، از بنیانگذاران تیاتر افغانستان، آغاز کرد و در بیشتر نقشها با پیشکوستانی چون عبدالقیوم بیسد، استاد رفیق صادق، حمید جلیا، مشعل هنریار، اکبر روشن، مزیده سرور، جمیله امین، میمونه غزال و زرغونه آرام همبازی بود.[۱٠]
عسکر، بعدا به استخدام وزارت اطلاعات و فرهنگ وقت درآمد و در سال ۱۳۵۷، در نمایشهای تلویزیونی نیز حضور یافت. چنانکه به نوشتۀ نذیر ظفر او در دوران فعالیت هنریاش، بيش از ٦۰۰ نمايشنامه اجرا کرده که شامل آثار داخلی و خارجی است[۱۱]. از جمله در نمایشنامههای چون «حماسه مادر» - به کارگردانی دکتر محمدنعیم فرهان - که در نقش مادر ظاهر شد و «گناهکاران بیگناه» که در تاجیکستان به کارگردانی نظر اوف، به اجرا در آمد[۱٢]. ظفر میافزاید:
- افزون بر کارهای نمايشی در تياتر در راديوی افغانستان، افغان فیلم و تلويزيون مرکزی کابل نيز همکار بود که در درامهها، نمايشات تلويزيونی و فیلمهای افغانی ظاهر میشد.[۱٣]
به این ترتیب، حبیبه عسکر در دو فیلم سینمایی نیز نقش باری کرده است. او فعالیت سینماییاش را در سال ۱۳۴۷، با فیلم «روزگاران» آغاز کرد[۱۴] و دومین بازی او در فیلم سینمایی «گمراه» بود که در سال ٢٠٠۴ میلادی، ساخته شد.[۱۵]
با این حال، به گفتۀ خودش، «در رشتۀ تیاتر تخصیل نداشت، اما استعداد و پشتکار او را از پلههای موفقیت بالا برد، چنانکه همیشه در نمایشنامهها نقش اول را داشت»[۱٦] و تا فرارسیدن مجاهدین افغان به کابل، در سال ۱۳۷٢ از مشهورترین هنرپیشگان افغانی و در دوران اوج فعالیت هنریاش بود.
در سال ۱۳۷٢ خورشیدی (۱۹۹۱ میلادی)، حبیبه عسکر با خانوادۀ خود افغانستان را ترک کرد، ابتدا به مسکو رفت و از آنجا راهی هلند شد و سپس، در سال ۱۹۹۵ در استرالیا در شهر ملبورن اقامت گزید.[۱٧]
به گفتۀ نذیر ظفر، «حبیبه عسکر در سال ۱٣۴٠ با عسکر (ظفر) ازدواج کرد و در آغاز بنا به عدم تفاهم و نبودن درک درست از همدیگر مشکلاتی داشتند، اما بعدا روابط خانوادگی آنان استحکام یافت و به عشق مبدل شد.»[۱٨]
از این پیوند زناشویی، حبیبه عسکر دو دختر و دو پسر دارد: بهنامهای ماری عسکر (سرمست) همسر دکتر احمدناصر سرمست که تحصیلات عالی در رشته تاریخ دارد؛ ناهید عسکر که دانشکدۀ انجنیری را در کابل بهپایان رسانیده؛ جاوید عسکر ماستر رشته حقوق بیندول و وحید عسکر که در رشته مهندسی تحصیل کرده است.[۱۹]
[↑] جوایز و القاب
حبیبه عسکر، در دوران فعالیتهای هنری خود، لقب «شایسته فرهنگ» و جایزۀ «ستارۀ سال» و مدالها و تقدیرنامههای فراوان دریافت کرد. به گفتهی خود او، «وقتی هر فیلمی که کاندید جایزۀ ستاره سال میشد، من جایزۀ اول را میگرفتم.»[٢٠]
[↑] کارنامه هنری
برخی از نمایشهایی تیاتر و رادیو و تلویزیون و فیلمهای سینمایی که حبیبه عسکر در آن نقشآفرینی کرده است، عبارتند از:
- ...
- ...
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- در تازهترین گفتگوی که حبیبه عسکر با سوما واصل، روزنامهنگار آزاد، انجام داده است، اختلافهای اساسی با گفتگوی دارد که قبلاً در سال ٢٠٠٦ میلادی، در برنامه استوديوی شماره هفت، با سیما شادان داشت. بر اساس گزارش جدید سوما واصل، حبیبه عسکر «امسال (۱٣۹٣ خورشیدی یعنی سال ٢٠۱۴ میلادی) ٦۰ ساله شد». بدین ترتیب، او بایست در سال ۱٣٣٣ خورشیدی (۱۹۵۴ میلادی) در کابل زاده شد. در حالی که در گزارش سیما شادان چنین آمده است: «حبيبه عسکر در سال ۱۳۲٦ (۱۹۴۷ ميلادی) در ولايت کابل متولد شد. خانم عسکر در سال ۱۳۳٦ (۱۹۵۷ ميلادی) پا بهعرصه هنر نهاد و اولين نمايشنامهای که در آن نقش اجرا کرد نمايشنامه «عيد آرتيست» اثر نينواز بود.» آنگهی خودم زمانی که حدود ٢٠ سال داشتم، خانم حبیبه عسکر را در خانه خود دیدهام، او در آنزمان زن جاافتاده بیش از ٣٠ سال عمر داشت. (مهدیزاده کابلی)
[٢]- نذير ظفر، عسکر تیاتر، وبسایت فردا (تحت نظر هیئت تحریر کلوپ قلم افغانها در استکهلم)
[٣]- سوما واصل، حبیبه عسکر: حسرت شرکت در انتخابات را دارم، وبسایت فارسی بی بی سی برای افغانستان: جمعه ۱٣ ژوئن ٢٠۱۴ - ٢٣ خرداد ۱٣۹٣
[۴]- گفتوگو با حبیبه عسکر، وبسایت فارسی بی بی سی برای افغانستان: جمعه ۱٣ ژوئن ٢٠۱۴ - ٢٣ خرداد ۱٣۹٣
[۵]- سیما شادان، استوديوی شماره هفت: حبیبه عسکر، وبسایت بی بی سی برای افغانستان: سه شنبه ۱٨ ژوئيه ٢٠٠٦ - ٢٧ تیر ۱٣٨۵
[٦]- سوما واصل مینویسد: «حبیبه عسکر ۴۷ سال پیش وقتی ۱۳ سال داشت بهرغم مخالفت خانواده و طعنه و نیش و کنایه خود و بیگانه، روی صحنه تئاتر رفت». رجوع شود به: سوما واصل، حبیبه عسکر: حسرت شرکت در انتخابات را دارم، پیشین؛ در این صورت، او بایست بهسال ۱٣۴٦، روی صحنهی تیاتر ظاهر شده باشد که البته درست نیست. چون پیش از این در بی بی سی، در برنامه استوديوی شماره هفت، زیر عنوان «حبیبه عسکر»، خود او در گفتگو با سیما شادان میگوید که «نخستینبار در اواخر دهۀ سی که حدود پانزده سال داشت، در نمایشنامۀ «عید آرتیست» به ایفای نقش پرداخت». او خود میگوید: «اولین نمایشنامۀ من، «عید آرتیست» نام داشت که اثر نیواز بود و به کارگردانی سید مقدس نگاه، تقریباً در اواخر دهه سی، در زینب ننداری اجرا شد. وقتی که اولین بار، من در نمایشنامه نقش بازی کردم، نوجوان بودم و سنم بسیار کم بود، در حدود پانزده ساله بودم.» رجوع شود به: گفتوگو با حبیبه عسکر، پیشین
[٧]- در این بارۀ دو روایت کاملاً متناقض از خانم حبیبه عکسر در دست است: او باری در پاسخ به این پرسش خانم سیما شادان که: «ممانعت از طرف فامیل نبود؟»، پاسخ میگوید «نخیر، یگانه مشوق من در راه هنر تمثیل پدرم بود و بعداً البته شوهرم تشویقم نمیکرد اما مانع کارم نبود. و زیادتر مشوق من پدر و برادر و شوهرم بودند.» [رجوع کنید به: «استوديوی شماره هفت: حبیبه عسکر»] و بار دیگر، در تازهترین گفتگوی خود با خانم سوما واصل که میپرسد: «اولین زنی بودید که روی صحنۀ تیاتر رفتید و با دشواریهای روبرو بودید، میشود از مشکلات و رنجهای که در آن زمان متحمل شده بودید، قصه کنید؟»، چنین پاسخ میگوید: «من تقریباً صنف شش مکتب بودم که آرزو داشتم روی صِحن حاضر شوم و خدمتی برای مردم خود و جامعه خود انجام دهم. از طرف مکتب یک اعلانی پخش شد که میخوهند دختران را برای اجرای تیاتر آموزش دهند. من که در آنزمان در لیسۀ مسلکی نسوان - از کودکی در همانجا - تحصیل میکردم، حاضر شدم بعد از یک امتحان که از جانب سید مقدس نگاه گرفته شد، بهعنوان یک ستاره پذیرفته شوم و من از صنف شش مکتب که دختر دوازده ساله یا سیزده ساله بودم همرای او همکار شدم و وقتی فامیلم خبر شد، یعنی وقتی که میخواستم از ایشان اجازه بگیرم و بروم تیاتر ... از طرف پدرم بسیار ممانعت شدید شد و از طرف قوم و خویش و از طرف ... من با بسیار مشکل از طرف فامیلم حاضر شدم که به تیاتر بروم و از طرف مردم بسیار تمسخر و ریشخندها شدم و این سبب شد که فقط گریهها کنم و رنجهای که من کشیدم بیحد زیاد بود. اما من مقابله کردم تا بلاخره موفق شدم که بروی صحن برآیم.» [رجوع کنید به: گفتوگو با حبیبه عسکر] (مهدیزاده کابلی)در گزارش سوما واصل نیز آمده است: «حبیبه عسکر میگوید در سالهای که او در تئاتر حضور داشت، در اوایل نه تنها تشویق نمیشد بلکه تنها حاصلش، طعنه خویشاوندان بود: «میگفتند تو نمیشرمی، تو خجالت نمیکشی این کارها کار مردم ما نیست، کار مسلمانها نیست و من فقط گریه میکردم. جواب سوالهای آنها را نمیدادم و فردا بازهم به تئاتر میرفتم. سالها طول کشید، سالها، تا بالاخره همهشان مرا قبول کردند تشویق کردند. پدرم مرا تشویق کرد و گفت بالاخره به آرزویت رسیدی.»اما او که از ۱۳ سالگی شروع کرده بود، چقدر طول کشید تا مردم از توهین و تحقیرش دست بکشند و تشویقاش کنند؟ خیلی. خودش میگوید، وقتی عروسی کرد و بهخانه شوهر رفت. از طعنه کم شد و کم کم در جامعه پذیرفته شد.» (رجوع کنبد به: سوما واصل، پیشین)[٨]- سوما واصل، پیشین
[۹]- سیما شادان، پیشین
[۱٠]- سوما واصل، پیشین
[۱۱]- نذير ظفر، پیشین
[۱٢]- سیما شادان، پیشین و سوما واصل، پیشین
[۱٣]- نذير ظفر، پیشین
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]- سوما واصل، پیشین
[۱٧]- سیما شادان، پیشین
[۱٨]- نذير ظفر، پیشین
[۱۹]- سیما شادان، پیشین
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]