فهرست مندرجاتمشق سپیده در شب
مروری فشرده شعر سپید افغانستان
در این نوشته نیمنگاهی میاندازم به شعر سپید پساطالبانی در داخل افغانستان.
با توجه به بیثباتی اجتماعی و پراکندگی سیاسی که تاثیر مستقیم روی شعر سپید داشته است، هنوز دشوار است شعر سپید افغانستان را دارای شاخصههای منحصر به فرد دانسته فهرستی از شاعران صاحب سبک در این عرصه ارایه کنیم.
با این حال نادیده نمیتوان انگاشت که ده سال و اندی اخیر در مقایسه با تاریخ شعر سپید در افغانستان را میتوان بهار شعر سپید در افغانستان نامید. بهار البته فصل شکفتن است و سرسبزی اما برای گرفتن ثمر باید منتظر پادشاه فصلها پاییز بود.
از سال دو هزار بدین سو در جای جای جهان تلاش برای دموکراسی و شکلدهی حکومتهای مردمسالار به کمک غرب سامان یافته است و هم از این رو در افغانستان و عراق و کشورهای دیگر سخن از ادبیات نوین و انسان محور است. این مسله کمی پیچیده است، اما به صورت فشرده میتوان گفت که نسل جدیدی از شاعران در شرق فضاهای تازهای را تجربه میکنند.
در باره شعر سپید افغانستان در آغاز امر شاعران سپیدسرای پساطالبانیسم افغانستان را به سه نسل تقسیم میکنم.
نسل یکم، که پیش از این دهه شاعران شناختهشدهای بودهاند، اما در این عصر در داخل افغانستان حضور گستردهتر در عرصه شعر سپید داشتهاند. به عنوان نمونه میتوان از پرتو نادری، خالده فروغ و سمیع حامد نام برد که در این ده سال از پرکارترینها بودهاند.
نسل دوم اما آنهایی هستند که در این دوره به کار سپید سرودن دوام دادند و جایگاهی برای خویش یافتند. محمود جعفری با سرودن شعر سپید و ارایه مقالات و کتاب در باره شعر سپید توانست در این عرصه از نظر تئوری و عملی گامهای خوب بردارد. ضیا قاسمی و محبوبه ابراهیمی در این دوره کارهای خوبی ارایه کردند و به ثبات ادبی بیشتری رسیدند. شمس جعفری با تجربه طولانی و سرودن بسیار پسانترها با مسعود حسنزاده به طرح مسایل تازهای در شعر سپید دست یازیدند.
نسل سوم شعر سپید که گستردهتر و متفاوتتر است، نسلی است که در همین دهه دانشگاه رفتند، در انجمنهای ادبی ظاهر شدند، در مطبوعات و رسانهها کارهای ادبی کردند، با شعر جهان تا حدودی آشنا شدند و در دامن فضای باز و دموکراسی افغانی بزرگ شدند. از این نسل میتوان از وحید بکتاش، مجیب مهرداد، کریمه شبرنگ، هادی هزاره، حسن ابراهیمی، یاسین نگاه و نامهای زیاد دیگر یاد کرد.
به طور فشرده میتوان به بلندیها و پستیهای شعر سپید این گونه اشاره کرد:
[↑] بلندیها
۱- منظومهسرایی
در این دوره برای نخستین بار در قالب شعر سپید منظومههای خوبی سروده شد. سمیع حامد با منظومه «بود نبود یک تروریست» و ضیا قاسمی با منظومه «تکوین» در جمع بهترین منظومهسرایان سپید افغانستان چهره جدیدی پیدا کردند.
۲- کوتاهسرایی
در عرصه شعر کوتاه فارسی، که هنوز به یک قالب تعریف شده و دقیق مثلهایکو نرسیدهایم، تلاشهای زیادی در دوره مورد بحث صورت گرفته است. هرچند پیشتر از این پرتو نادری، حضرت وهریز، صبورالله سیاهسنگ و دیگران در عرصه شعر کوتاه افغانستان تلاشهایی کرده بودند، اما در این عرصه مجموعههای مستقلی در این قالب نشر شد و شعر کوتاه، بلندیهای باشکوهش را نشان داد.
در این عرصه یاسین نگاه، وحید بکتاش، وحید وارسته نقش بارزتری ایفا کردند. ژانر جدید سهگانی که مربوط به کوتاهسرایی است و توسط علیرضا فولادی و صاحب این قلم از نظر تئوریک و عملی مطرح شد، در افغانستان استقبال شد و شاعران زیادی در این عرصه طبعآزمایی کردند. روح الله بهرامیان، یونس قهرمانی و ... در این عرصه خوش درخشیدند.
از نظر درون مایه در شعر سپید افغانستان میتوان ردپایی از تاثیر آزادی بیان و طرح مسایل ممنوعه را مشاهده کرد.
۳- آزادی بیان
در شعر سپید این دهه حضور آزادی بیان را بسیار روشن میتوان حس کرد. شاعران خوب نسل سوم بهخصوص در این عرصه خوش درخشیدند. نبود سانسور در دوره مورد بحث باعث دست و دلبازی شاعران در طرح موضوعات شعر شده است و شاعران زمینههای مختلفی شعر گفتهاند. نقدهای تند بر سیاستمداران و سران قدرت - هرچند که اندک بوده است - عاشقانهسرایی بدون واهمه، تلخنویسیهای فردی و پرترهنویسی در شعر سپید تا حدودی قابل مشاهده است.
۴- تنانگی
در شعر این دوره شرح تنانگی و طرح رمانتیک لحظات عاشقانه بسیار دیده میشود. مجیب مهرداد، کریمه شبرنگ، مهتاب ساحل و... در این زمینهها به راحتی آب روان شعر گفتهاند. سکسسرایی در قالبهای کلاسیک هم نفوذ کرده است و در این عرصه شاعران دختر و پسر با جرات و نترسی مسایل جنسیشان را مطرح کردهاند. کریه بودن طرح این موضوعات از شعر افغانستان بر داشته شده است. گام بلندی است؟ نمیدانم ولی خوب است به هر حال.
[↑] پستیها
۱- زبان
شعر این دوره - بیشتر شاعران بالیده و بیرون آمده در این عصر منظور مناند - هنوز به زبان شاخص نرسیده است. گویا این ده سال و اندی سالهای گرد و خاک آوردگاه بوده است. بگذار باد بهاری بوزد تا دیده شود.
۲- تاثیرپذیری
شعر این دوره بیشتر تاثیرپذیر بوده است. تاثیرپذیری از شاخصههای جوانی شعر است. ردپای احمد شاملو، فروغ فرخزاد و حتی علی عبداللهی را به سادگی میتوان در شعرهای زیادی از بانوان و کدبانوهای شعر سپید این دوره پیدا کرد. البته که رسیدن ادبیات مدرن بدون ایجاد رابطه با شعر همسایه و شعر جهان ممکن نیست.
اکثر شاعران و نویسندگان بزرگ جهان به نوعی تاثیر پذیر بودهاند، اما آنان از طریق تاثیرپذیری راه اصلی خود را پیدا کرده اند. به عنوان نمونه ادبیات مدرن سویدن بدون تاثیرپذیری از فرانسه و آلمان و روسیه ممکن نبود و شاعر بزرگی مثل سودیرگران سویدنی متاثر از سمبولیستهای آلمانی و فتوریستها و شخص نیچه است.
گونار ایکی لوف نیمای ادبیات سویدن از طریق مطالعه و تاثیرپذیری ابنعربی به شخصیت یگانه شعر خود رسید. توماس ترانسترومر برنده نوبل ادبیات از تی اس ایلیوت متاثر است، گوته از حافظ، شاملو و نیما از شعر فرانسه و این رشته که سر دراز دارد.
اما آنچه در شعر سپید جوان ما دیده میشود تاثیرپذیری عمیق برای یافتن راه خویش نیست بلکه تاثیرپذیری برای رفتن از راههای دیگران است.
۳- نبود امکان کاری
یکی از مشکلات اصلی شعر ما نبود منابع حمایتکننده از ادبیات است. این مشکل دغدغه و مشغولیت شاعران در حد زندگی روزمره تقلیل میدهد. هیچ نهادی برای تحقیقات ادبی و نوشتن شعر و رمان بورس و کمک مالی نمیدهد. از اینها گذشته، دولت افغانستان هم به فکر کار مناسب دادن به اهل فرهنگ و ادب نیست.
خلاصه این که شعر سپید افغانستان از نظر درونمایه و آزادی احساسات و رهایی زبان از شعر کشور همسایه ما پیشروتر است، اما برای رسیدن به استقلال فرمی و زبانی نیاز به تکاپوهای بیشتری دارد. بیتردید از دل این جماعت فعال شعر سپید چهرههای درخشانی بیرون خواهد آمد.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- شریف سعیدی، مشق سپیده در شب؛ مروری فشرده شعر سپید افغانستان، وبسایت فارسی بی بی سی برای افغانستان: پنجشنبه ۱٨ سپتامبر ٢٠۱۴ - ٢٧ شهریور ۱٣۹٣
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ وبسایت فارسی بی بی سی (بخش فرهنگ و هنر)