|
ماموریت سقوط
روایت سیا از سقوط طالبان
فهرست مندرجات
◉ دربارهی مترجم
◉ روایت مسقیم و دست اول
◉ رهبران ائتلاف شمال در چنگ مأموران سیآیای
◉ تصویری از درون نظام آمریکایی
◉ نفوذ پاکستان
◉ بطریهای آب گری شرون
◉ يادداشتها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
.
دربارهی مترجم
اسدالله شفایی مترجم کتاب ماموریت سقوط، فارغالتحصیل علوم سیاسی با گرایش «ناسیونالیسم و مناقشات قومی» در مقطع فوقلسیانس از دانشگاه بیرکبک لندن است.
کتابهای «پشت پرده افغانستان» اثر دیهگو کوردوز نماینده پیشین سازمان ملل در امور افغانستان، «طالبان» نوشته احمد رشید، «هزارههای افغانستان» بهقلم دکتر سید عسکر موسوی و «افغانستان، جنگ، جامعه و سیاست» اثری دکترای انتونیو جیوستوزی بهوسیله شفاهی ترجمه شده است.
از اسدالله شفاهی دهها مقاله بهصورت تالیف و ترجمه در باره رویدادیهای سیاسی افغانستان و منطقه در نشریات مختلف چاپ شده است.
لحن داستانی گری سی. شرون (Gary C. Schroen) نویسندهی کتاب و ترجمهی روان اسدالله شفایی، کتاب «ماموریت سقوط»[۱] (First in An Insider`s Account of How the CIA Spearheaded the War on Terror in Afghanistan) را به اثری خواندنی تبدیل کرده است. کتابی که بهدلایل مختلفی میتوان آنرا یک اثر استثنایی در مورد تاریخ معاصر افغانستان، خواند.
▲ | روایت مسقیم و دست اول |
اولین مشخصه این کتاب، نویسنده آن است، که داستان درگیرشدن آمریکا به مساله افغانستان پس از یازدهم سپتامبر را، لحظه به لحظه روایت میکند.
گری شرون، نویسنده این کتاب از ماموران ارشد سیآیای است. قرار است تا دوماه دیگر بازنشسته شود. اما صبح یکی از روزهای ماه سپتامبر ۲۰۰۱ یکی از مقامات ارشد سیآیای او را به دفترش احضار میکند و به او ماموریت میدهد تا یک تیم هفت نفره سیآیای را به درهی پنجشیر در قلب افغانستان ببرد و زمینهساز عملیات این سازمان علیه القاعده و طالبان شود.
از این لحظه به بعد، گری شرون، بهعنوان روایتگر مستقیم و بیواسطه در مرکز داستان است و اتفاقهای پیرامونش را با جزئیات روایت میکند و سعی میکند چیز مهمی را از نظر نیاندازد.
او در این کتاب و در ماجرایی که شرحش را نوشته است، یکی از تصمیمگیرندهها است، با سیاستگذاران و اتاق جنگ واشنگتن مستقیماً تماس دارد و ماجرای تصمیمگیری، تدارکات حمله و در نهایت سقوط طالبان را لحظه به لحظه گزارش میکند. و اینگونه است که خواننده را از پیچیدهگیهایی داستانی خبر میکند که مهمترین رخداد تاریخ معاصر افغانستان و منطقه است.
▲ | رهبران ائتلاف شمال در چنگ ماموران سیآیای |
گری شورن بدون آنکه قضاوت کند، جزئیاتی را در اختیار خواننده میگزارد که به شناخت بسیاری از آدمهایی که در حال حاضر از بازیگران اصلی سیاست در افغانستان هستند منجر میشود.
مثلاً او نشان میدهد که چطور رهبران اتئلاف شمال و از جمله شخص ژنرال قسیم فهیم (فعلاً معاون اول ریاست جمهوری افغانستان) که بهتازگی بعد از مرگ مسعود فرماندهی نیروهای ائتلاف شمال را بهعهده گرفته است، از تماس مستقییم سیآیای با فرماندهان مطرح چون اسماعیل خان، ژنرال عبدالرشید دوستم و حتی عطامحمد نور (فعلاً والی بلخ) میترسد.
در حالی که رهبران ائتلاف شمال، ده در صد خاک افغانستان را در دست دارند و کمک آمریکا به آنها بسیار حیاتی است اما رهبران ائتلاف هیچگاه حتی در بدترین شرایط، از رقابتها و درگیریهای درونی خود، فارغ نمیشوند.
مثلاً عطامحمد نور، سخت ناراحت است که چرا تیم دوم سیآیای، به نیروهای ژنرال دوستم پیوستهاند او همچنین تهدید میکند که اگر آمریکاییها از هوا برای ژنرال دوستم تجهیزات نظامی پرتاب کند، نیروهای عطا طالبان را نادیده گرفته و به نیروهای دوستم حمله خواهد کرد.
سرانجام ژنرال دوستم میپذیرد که همه امکاناتی را که آمریکا در اختیارش قرار میدهد، با عطامحمد نصف کند و از تیم سیآیای نیز میخواهد به دو گروه تقسیم شده و یک گروه از آنها به نیروهای عطا بپیوندند.
گری شرون که با ابتکار ژنرال دوستم از جنجال بزرگی رها شده، او را صادقترین ژنرال افغانی خطاب میکند و در صفحات بعدی کتاب از شجاعت و مهارت او در جنگ سخن میگوید و نشان میدهد که او چگونه در صف مقدم نبرد علیه طالبان میجنگد و پیشاپیش نیروهایش حرکت میکند.
یا در یک مورد، ژنرال فهیم با فرود هلیکوپترهای نیروهای ویژه آمریکایی در تخار بهدلایل امنیتی مخالفت میکند، اما دو روز پس از آن مشخص میشود که این مخالفت دلیل امنیتی نداشته بلکه فهیم میخواسته حضور نیروهای آمریکایی و ارتباط خود با آمریکاییها را از چشم برهانالدین ربانی رهبر جمعیت اسلامی بهدور نگهدارد و چون در آنروز ربانی در تخار بوده، فهیم با ورود تیم ویژه نیروهای آمریکایی مخالفت کرده و آنرا به روز بعدش موکول کرده است.
چنین اقداماتی از سوی رهبران ائتلاف شمال اما، فقط گاهی سبب بروز بینظمیهایی در اجرای برنامهها میشود و تأثیر بیشتر از آن ندارد. در کل داستان بهگونهای پیش میرود که سیآیای میخواهد. فرماندهان نظامی آمریکا بهرغم مخالفتهای ژنرال فهیم و اصرار پیهم او، حتی حاضر نمیشوند کوچکترین خواهش او را مبنی بر تغییر یونیفورم سربازان آمریکایی که برای نخستینبار وارد پنجشیر میشوند، بپذیرند.
فهیم بارها اصرار میکند که سربازان آمریکایی که وارد پنجشیر میشوند، باید لباس محلی به تن کنند، اما فرمانده آمریکایی مستقر در تاشکند آنرا «احمقانه» میخواند و به آن بیتوجهی میکند.
این بخشهای کتاب خیلی خواندنی و جذاب اند بهویژه که نویسنده، از بیان جزئیترین نکته هم نگذشته است.
بیتوجهی رهبران نظامی آمریکا به نظرات و خواهشهای ائتلاف شمال، بارها سبب میشود که ماموران سیآیای بهدرد سرهای جدی بیافتند. اما آنها همیشه یک برگ برنده دارند.
گری شرون گاهی در دفتر کارش روی بستههای بزرگی مینشیند که کسی دیگر محتوای آنها را نمیداند. اما گری میداند که آنچه او روی آن نشسته، ده میلیون دلار نقد است. چیزی که در حساسترین موقع بهداد گری شرون و تیم سیآیای میرسد. همین «برگهای برنده» هستند. چیزیکه در کنار فشار فوقالعاده طالبان، سبب شده است رهبران ائتلاف را در موقعیت سختی قرار دهند. در چنگ سیآیای، جاییکه فکر نکنم برای مجاهدان مغرور افغانی، جای راحتی باشد.
▲ | تصویری از درون نظام آمریکایی |
گری شرون در مواردی خواسته یا ناخواسته، تصویر نهچندان با جزئیات، از درون نظام آمریکایی ارائه میدهد و اینکه این نظام در زمانهای بحران چطوری کار میکند.
اگرچه نویسنده بهروی خودش نمیآورد اما خواننده در چند جا متوجه میشود که این مامور سیآیای خودش را بیش از حد جدی گرفته و تماس او با رهبران ائتلاف شمال و نزدیکیاش به میدان نبرد، او را جو زده کرده است. و این چیزی است که ظاهراً از چشم رهبران و تصمیمگیرندههای ارشد در واشنگتن، بهدور نمانده است.
مثلاً گری شرون همیشه پیشنهاد میکند که بمباران آمریکاییها باید از خطوط مقدم طالبان در شمال کابل و همچنان خطوط مقدم آنها در جبهه تخار شروع شود. ولی این مناطق، آخرین مکانهایی بودند که توسط جنگندههای ب ۵۲ سه روز متوالی بمباران شدند و راه برای ورود نیروهای ائتلاف شمال به کابل باز شد.
طراحان جنگ در کاخ سفید، تنها زمانی حاضر به شکستن خطوط مقدم طالبان در شمال کابل شدند که نیروهایی را هرچند پراکنده، در جنوب افغانستان علیه طالبان بسیج کردند که یک گروه از آنها توسط حامد کرزی رهبری میشد. گروهی دیگر که قرار بود فرمانده عبدالحق آن را رهبری کند، اما این فرمانده قبل از رسیدن به نیروهایش، از سوی طالبان اعدام شد.
بههرحال آمریکا تا زمانیکه نیرویی از پشتونها را که بتواند از آنها در افغانستان پس از طالبان نمایندگی کند، بسیج نکردند، خطوط مقدم جبهه طالبان در شمال کابل و تخار را سرجایش نگهداشتند. اما وقتی مشکل سیاسی حل شد. یعنی واشنگتن نمایندگان پشتونها در افغانستان پس از طالبان را یافتند. نظامیان کار را در سه روز تمام کردند. خطوط مقدم طالبان سه روز بمباران شد و بسمالله محمدی وزیر کنونی دفاع، با نیروهایش وارد کابل شدند.
تیم گری در هتل آریانا در نزدیکی سفارت آمریکا و ریاست جمهوری مستقر شدند، جاییکه تا هنوز پر رفت و آمد، بهشدت محافظت شده و مرموز است. و در شعاع یک کیلومتریاش تلفنهای همراه بهصورت اتوماتیک از کار میافتد. احتمالاً همکاران گری شرون هنوز آنجا هستند.
▲ | نفوذ پاکستان |
گری شرون در این کتاب نشان میدهد که پاکستان چگونه در سطوح مختلفی از نهادهای نظامی و سیاسی آمریکا نفوذ دارد. به اعتقاد این مامور ارشد سیآیای، همین نفوذ پاکستان بر واشنگتن سبب شد، تا آمریکا بیش از حد از نیروهای ائتلاف شمال بترسد و مانع ورود آنها به کابل شود در حالی که پشتونها هیچ نیرویی پس از طالبان نداشتند که از آنها در افغانستان پس از طالبان نمایندگی کند.
تیم سیآیای در پنجشیر که احساس میکنند شناخت دقیقتری از ائتلاف شمال دارند و نگرانی کاخ سفید از تسخیر کابل توسط نیروهای شمال را، غیرواقعی میدانند، تلاش میکند زمینهای را برای سفر دکتر عبدالله عبدالله (وزیر خارجه قبلی - فعلاً رهبر ائتلاف تغییر و امید) به واشنگتن فراهم کنند تا مقامهای کاخ سفید شناخت دقیقتری از ائتلاف شمال بیابد و راه آنها را بهسوی کابل باز کند.
اما وزارت خارجه آمریکا با واکنش شدیدالحن و جدی، سفر عبدالله به واشنگتن را رد میکند. آنها در توضیح کوتاهی که مینوسند، تأثیر چنین سفری را برای افغانستان پس از طالبان مخرب میدانند و یادآوری میکنند که این یک مساله سیاسی است و ربطی به سیآیای و مامورانش ندارد.
این بخشهای از کتاب که نویسنده خواسته یا ناخواسته خواننده را به درون نظام آمریکایی میبرد نیز خیلی دلچسپ و خواندنی است. هرچند چنین فرصتهایی خیلی اندک و کوتاه هستند.
▲ | بطریهای آب گری شرون |
نویسنده کتاب که ماموریت مهمی را در افغانستان رهبری میکند، در نخستین روزهای ورودش به پنجشیر، مریض میشود. پزشک تیم هم کار چندانی از دستش بر نمیآید. او هفتهها شکم درد است و در بسیاری موارد حتی قادر نیست خود را به مستراح، برساند. از اینرو بطریهایی را که آبش را خورده است، طوری طراحی میکند که برای نجات از شکم دردیهای شبانه، به دردش بخورد. این داستانها که گری آنرا مانند جوکهای خندهدار تعریف کرده. در یک کلام. نشانه دقیقی از مشکلات آمریکاییها در محیطی بهنام افغانستان است. چنین نشانههایی را در ابعاد مختلف میتوان دید. که بسیاری از آنها خندهآور و غیرقابل باور هستند، اما هستند. درست مثل گری شرون و بطریهایش.[٢]
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- شناسنامه کتاب: گری سی، شرون، ماموریت سقوط، ترجمهی اسدالله شفایی، با ویراستاری زکیه میرزایی، کابل: مرکز مطالعات صلح و توسعه - انتشارات تاک.
[٢]- داوود ناجی، روایت سیا از سقوط طالبان، وبسایت فارسی بیبیسی برای افغانستان: یکشنبه ٠۴ نوامبر ٢٠۱٢ - ۱۴ آبان ۱٣۹۱
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت فارسی بیبیسی برای افغانستان