|
دین یهود و شریعت موسوی
از گفتار نخست تا گفتار دهم
[قبل] [بعد]
در فرهنگ دشمنشناسی قرآن، «یهود» بهعنوان دشمنترین دشمنان برای مسلمانان توصیف شده است. در سورۀ مائده، آیهی ۸۲ آمده است: «بهطور مسلم يهود و مشركان را دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان خواهی يافت». با تاسف، امروزه بیشتر یهودستیزی مسلمانان ریشه در همچو آیات دارد و به گفتهی حاخام یدیدیا اذراحیان، «تعصبگرایان برخی ادیان و عامه یهودستیزان، اکثراً دین یهود را نیز مورد افترا قرار میدهند». در رشته گفتارهای «دین یهود و شریعت موسوی»، توسط حاخام یدیدیا اذراحیان به اصول این دین پرداخته میشود:
▲ | گفتار نخست: ویژگیهای دینی و اخلاقی یهود را بشناسید |
با آنکه ادیان یکتاپرست دیگر که پس از یهودیت ظهور کردند و ریشه در این آیین موسوی دارند، در طول تاریخ علیه یهودیت به تبلیغات ناروا و زهرآگین پرداخته و حتی به کشتار یهودیان دست زدهاند. شوربختانه این روند حتی امروز، در آغاز قرن بیست و یکم، توسط افراد و حکومتهایی که ادعای حاکمیت جهانی دارند، در ابعادی ناجوانمردانه دنبال میشود و مطالبی کذب و افتراآمیز علیه یهود و یهودیت انتشار مییابد.
هدف ما از انتشار رشته گفتارهایی که نخستین آن اکنون در برابر شما قرار دارد، به هیچوجه تبلیغات دینی نیست. دین یهود یک دین تبلیغی نیست و بر این باور است که هر کس میتواند خدای یگانه را آنگونه که میخواهد پرستش کند. هدف ما پاسخگویی به برخی پرسشهای کلی دربارهی ماهیت و اصول دین یهود است و از روحانی دانشمند هاراو (حاخام) یدیدیا اذراحیان سپاس بسیار داریم که نگارش آن را به عهده گرفتند.
زیستن در اجتماعی که در آن مردمانش در حد کمال انسانیت زندگی کنند و نظم و داد و برابری بر آن فرمانروا باشد، از بزرگترین آرمانهای بشری است.
انگیزهها و امیالی چون غریزه جنسی، برتریجویی، مالاندوزی، قدرتطلبی و تجاوزگری، هر یک به تنهایی جامعه را از نظم عادلانه اجتماعی دور میسازد. در صورت تکرار، چنین غرایزی تبدیل به آرمان و آرزوی بزرگ آدمی میشوند.
از زمانهای قدیم تاکنون کتابها و رسالههای بیشماری درباره جوامع خیالی بهشتآسا نوشته شده است. بعضی از این کتب و نوشتهها، آدمی را به یاد بهشت موعود میاندازد.
نویسندگان این نوع آثار، عموماً خوانندگان خود را به سرزمین خیالی میکشانند که در آنها اوضاع اجتماعی و شرایط زندگی، با آنچه که عملاً و روزمره برقرار است تفاوت چشمگیری دارد.
اینگونه نوشتهها در هر زمان و مکانی باشد، زاده خواب و خیال و فقط آرزوی آدمی بوده و هرگز دسترسی به این خواب و خیال پیدا نمیکنند. اینگونه جامعههای ایدهآلی به قول «توماس مور» اندیشمند انگلیسی، اوهام و سرزمین ناکجا آباد خوانده میشود.
غرض از ذکر این مقدمه بدانخاطر است که بتوانیم آسانتر و روشنتر، بین ایدهها و آرمانهای دست نیافتنی بشریت و آنچه که آیین یهود بهوسیله حضرت موسی کوشیده تا برای آدمیان به ارمغان آورد، مقایسه کنیم و به ویژگیهای دین یهود که برگرفته از شریعت حضرت موسی است آشنا شویم.
موسی کوشیده است تا نه به وهم و خیال و تصور باطل توسل جوید و نه به روز رستاخیز و دنیای ناشناخته و آینده نامعلوم چشم دوخته است.
انسان در جامعه ایدهآل حضرت موسی ارزشی والا پیدا میکند. انسان سالمند محترم است و هنگامی که به بیماری درمان ناپذیر دچار شد، محکوم به خودکشی و مرگ اجباری نمیگردد.
برای پذیرش این آیین زور در کار نیست. زندگی مقدس و زیباست و بهعنوان نعمت الهی باید آنرا با لذت و شادمانی گذراند. در جامعه ایدهآل یهود و در آیین شریعت حضرت موسی، برخلاف برخی باورهای دیگر، که اگر انسان محکوم و زندانی و حتی برده روزی بخواهد برای بهدست آوردن آزادی خود بهپا خیزد، باید چون جانوری کشته شود، اثری نیست.
درد کجاست؟ درد بزرگ جامعهای که حضرت موسی بدان شکل میدهد و از آن قوم یهود تشکیل مییابد، آن است که این قوم هیچگاه در برابر نیروهای اهریمنی امکان آنرا پیدا نمیکند تا پایهای استوار بگیرد و بتواند سرپای خود بایستد.
تا آن هنگام که هنوز یگانهپرستی گسترش نیافته بود، آشوریان، بابلیان، یونانیان و رومیان، جامعه یهود را که به وحدانیت حق ایمان آورده و در این باور تنها بود و یار و یاوری نداشت، مورد حمله و آزار قرار داده و میکوشیدند این قوم را نابود کنند.
هنگامی هم که زمان یکتاپرستی فرا میرسد و آدمیان به پیروی از آیین یهود، وجود خدای یگانه را میپذیرند و مسیحیت و اسلام بر پایه باور یهود ظهور میکنند، اینبار مسیحیان و مسلمانان هستند که با یهود به مخالفت برخاسته و میکوشند یهودیان را به دین خود درآورند و یا آنها را نابود کنند.
در سراسر دوران طولانی پراکندگی یهودیان در سرزمینهای بیگانه نیز، پیروان حضرت موسی امکان تشکیل جامعه ایدهآل خویش را بهدست نمیآورند و از امنیت و آرامش برخوردار نبودند.
بهخاطر مظالمی که بر قوم یهود در طول تاریخ از جانب پیروان ادیان دیگر و یا حاکمان زورگو و ستمگر وارد میآید و موجب پراکندگی هرچه بیشتر این قوم کوچک و ناتوان میگردد، بسیاری از پیشوایان مذهبی ناچار میشوند در تفسیر و تعبیر احکام موسوی به جنبه انفرادی فرد یهودی توجه بیشتری نشان داده و کمتر جنبههای اجتماعی و رسالت جهانی یهودیت را در نظر بگیرند – و این در حالی که کتاب موسی برای قوم خود بیشتر از هر چیز در پی ایجاد رابطه فرد با فرد و در نتیجه تشکیل یک جامعه ایدهآل و پایدار بوده تا برای دیگر اقوام و ملل نمونه باشد.
جامعه ایدهآل حضرت موسی (قوم یهود) نخستین اجتماعی است که در دنیا دارای «قانون اساسی» میشود. در این قانون اساسی که تفسیرنگاران و در راس آنها دانشمند معروف «میمونید» آن را در مجموعهای شامل ٦١٣ فرمان عرضه میکنند، مهمترین اصول بنیانی جامعه، یعنی آزادی، یگانگی و برابری تعریف میشود؛ بردگان آزاد شده دارای حقوق برابر میگردند و باید زیر آسمان یکتاپرستی برادروار زندگی ایدهآل خود را آغاز کنند. دستور آسایش و رفاه یکروز در هفته (روز شنبه مقدس) چنان اهمیت پیدا میکند که بهعنوان نشانهی بزرگ رهایی از چنگ اربابانی است که بردگان را شبانه روز به کار وا میداشتند و آنان را استثمار میکردند. آسایش روز شنبه ستون پایدار آزادی مردمان از این بهرهکشی است و نخستین سنگبنای آزادی انسانهاست.
احترام به آزادی انسانها، نخستین و شاید مهمترین پایه جامعه ایدهآل موسوی محسوب میگردد. اما برای آزادی افراد حریمی تعیین میشود و هیچکس اجازه نمییابد به حریم همنوع خود تجاوز کند. یهودیت میگوید: همنوع خویش را مانند خودت دوست بدار و آنچه را که بر خود نمیپسندی بر دیگران روا مدار. بنابر این، در آیین یهود دوست داشتن همنوع و کینه نداشتن نسبت به او از والاترین دستورات بهحساب میآید.
حضرت موسی در فرامین خود بارها و بارها تکرار میکند که قانون باید برای یهودی و بیگانه، برای بنیاسرائیل و غیریهودیان، و آنهایی که تا دیروز بتپرست و برده بوده و اینک به یکتاپرستی روی آوردهاند، بهطور یکسان اجرا شود. حمایت موسی از افراد غریب و آنهم در آن دورانی که هر کس به فکر خویش بود، و آنهم با چنان حرارت و دل نگرانی، موجب شگفتی و حیرت میشود.
حضرت موسی فرامین مربوط به اصل برابری بین افراد جامعه را تا بدان حدی میرساند که به فرد یهودی میگوید: «غریب را دوست بدار و به او مهرورز و به یادآور که تو خود در سرزمین مصر غریب بودهای».
حضرت موسی در امر برابر بودن انسانها چنان پای میفشارد که در قانون اساسی جامع خود، «داوران» (قضات یهود) را برحذر میدارد از این که اگر دعوا بین یهودی و بیگانه باشد، به سود همکیش خود رای دهند.
جامعه ایدهآل حضرت موسی مکانی دارای شهرهای سرسبز و خرم و خوش آب و هوا زمین بسیار حاصلخیز نیست. دریای ارض موعود (سرزمینی که پروردگار توسط حضرت موسی آن را به یهودیان وعده داده) دریای نمک (بحر المیت) است که صحرائی بی آب و علف در کنار آن قرار دارد. زمینش دارای معادن گرانبها نیست و مساحت خاکش ناچیز و اندک است با این همه «سرزمین شیره و عسل و شهد و شراب» خوانده میشود. اما این قانون موسی است که در این سرزمین، حکم شیرینترین شهد، پاکترین شیره، مستیبخشترین شراب و گواراترین عسل را پیدا میکند.
توراة (که در زبان عبری «تورا» Tora تلفظ میشود) در اصل به مفهوم «آموزش» است و معنی بسیط آن «پیام زندگی» است.
واژه توراة بهطور مجازی بهمعنی «قانون» نیز بهکار برده میشود و بهمعنای دستور و فرمان است.
در بین دستورات و قوانین تورات، قانونی که بلافاصله پس از قانون اساسی درجه اهمیت فراوانی مییابد، «قانون خانواده» است.
در جامعه ایدهآل حضرت موسی، خانواده یک نهاد مقدس است. عشق و اعتماد زن و شوهر به یکدیگر اهمیت بسیار دارد. زناکار به اشد مجازات محکوم میگردد. صفا و صمیمیت و احترام بین افراد خانواده پایه استحکام جامعه میشود. امر ازدواج بهصورت کتبی و بر اساس عقدنامه انجام میگیرد. اگر در موارد محدود و استثنائی ضرورت طلاق پیش آید، باید مانند ازدواج بهصورت کتبی و بر اساس طلاقنامه باشد.
[▲] يادداشتها
[▲] پینوشتها
گفتار نخست: ویژگیهای دینی و اخلاقی یهود را بشناسید، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
▲ | گفتار دوم: مقام خانواده در آیین یهود |
در ده فرمان حضرت موسی که در کوه سینا بر او نازل شد، ازدواج اساس خانواده شناخته شده و در فرمان پنجم، خانواده پایه اجتماعی توصیف گردیده است.
در نظام اجتماعی قوم یهود، پس از عامل ایمان به خدای یگانه، خانواده مهمترین و بنیانیترین عامل جامعه شناخته میشود. یهودی بهعنوان فرد و واحد اصلی جامعه، همین که از آزادی و برابری آگاهی یافت، باید متوجه مرحله مهم و حساس بعدی یعنی خانواده باشد. بنابراین، پس از ایمان به خدا، اعتقاد به خانواده یکی از ارکان باورهای دینی و پایبندیهای اجتماعی دین یهود را تشکیل میدهد.
از همینروست که در قوانین کیفری دین یهود، دو گروه به شدیدترین مجازات محکوم میشوند: نخست آنانی که به خدا پشت کرده و راه بت پرستی را میگزینند و دوم گروهی که اصل اساسی خانواده را نادیده میگیرند و در زمینه زاد و ولد یا اطفاء آتش شهوت جنسی خود به همان سیستم حیوانی بت پرستان که از پیش شناختهاند ادامه میدهند.
قوم یهود به هنگام اسارت در مصر، آیینهای مذموم و مکروه مصریان را از قبیل همبستری بین خواهر و برادر، نزدیکی با جانوران در معابد، روسپی گری و زناکاری دیده و با آن آشنا شده بود و حضرت موسی ضروری میدانست که از این جامعه آلوده، اجتماعی پاک و منزه بسازد و برای اجراء قانون مقدس خانواده همان شدت عملی را به خرج دهد که درباره بتپرستان از جانب پروردگار معمول شده بود - لذا قوانین متعددی به فرمان الهی در نظم بخشیدن به این امر مقرر میدارد.
۱- زناشویی: ازدواج و طلاق |
فرمان هفتم از ده فرمان حضرت موسی که در کوه سینا بر او نازل آمد، ازدواج را اساس خانواده میشناسد و فرمان پنجم خانواده را پایه اجتماع میداند.
در آیین یهود از ازدواج و برپایی خانواده به گرمی جانبداری میشود – و این دهها قرن پیش از آنکه پیشرفت تمدن مادی نوین با سرآغاز انقلاب سنتی آن، پایه خانواده را در جوامع غربی بلرزاند. در قوانین تورات برای قوم یهود رشته دستورهایی برای تامین ثبات خانواده وضع شده که تا به امروز بهقوت خود باقی مانده است و شماری از آنها از این قرار است:
«زنا مکن» (فرمان هفتم مندرج در کتاب دوم تورات به نام «خروج» باب بیستم: آیه ۱۴و کتاب پنجم تورات به نام "تثنیه" باب پنجم: آیه ۱٨) این فرمان تقدس ازدواج را آشکار میکند.
ازدواج نامشروع، همبستر شدن با این و آن، چه آن زن روسپی که مزد میگیرد (سفر تثنیه باب ٢٣: آیه ۱٨) و چه کسی که با زن همسردار به بستر میرود (تثنیه ٢٢: ٢٢) بهشدت تحریم میگردد و هر یک از این عملیات همردیف جنایت علیه جامعه تلقی میگردد و کیفر سختی در بردارد.
پایهگذاری خانواده، که با ازدواج قانونی و متکی به قوانین معیین صورت میگیرد، یکی از بزرگترین خدمات موسی به بشریت است. در پی تعالیم موسی است که صداقت و پاکدلی افراد خانواده درخشندگی بسیار پیدا کند. در تورات حضرت موسی میخوانیم:
- به پدر و مادر خویش احترام گذار تا در سرزمینی که خداوند به تو میبخشد عمرت دراز شود. (سفر خروج باب ٢٠: آیه ۱٢ و سفر تثنیه باب ۵: آیه ۱٦)
فرمان پنجم در فرمانهای دهگانه حضرت موسی، بلافاصله پس از فرمان تقدس روز شنبه میآید. زیرا این روز در هفته که پروردگار دستور داده که در آن روز دینمداران از کار روزانه خودداری ورزند و به نیایش و استراحت بپردازند، روز خانواده محسوب میشود. مهمتر از آن، فرمان در لوحهای قرار دارد که در آن مقدس بودن خداوند و یکتاپرستی به مردم آموخته میشود. به سخنی دیگر، پدر و مادر برای فرزندانشان پس از خداوند مطرح میشوند. در مهربانی نسبت به پدر و مادر هیچکدام بر دیگری برتری ندارد.
- دخترت را بدون عقد به کسی مده، تا او بیحرمت نشود؛ به فاحشگی روی نبرد؛ مردم دچار زناکاری نگردند و زمین دچار زشتی نشود. (کتاب سوم تورات – سفر لاویان باب ۱۹: آیه ٢۹)
پدر از اینکه دخترش را بدون ازدواج قانونی به همسری مردی درآورد منع میشود تا احترام مقام زن را محفوظ بدارد و به موجودی برای ارضا جنسی مرد مبدل نشود. موسی مردم را شدیداً از ازدواج با محارم منع میکند. شکستن قوانین مربوط به حفظ خانواده را با کیفر طرد شدن از جامعه و یا محکومیت به مرگ پاسخ میدهد.
تورات نزدیکی با محارم را منع میکند. این دستورات مانند بسیاری دیگر از قوانین الهی که در تورات مندرج است، در دنیا گسترش پیدا کرده و نمونهای از خدمات درخشان یهودیت به تمدن و اخلاق بشر محسوب میگردد.
موسی در امر ازدواج پیام تازهای به نوع بشر عرضه میدارد: «نهاد ازدواج نهاد الهی است و سنگ زیربنای جامعه انسانی میباشد».
کتاب تورات پارهای از آیینها و آدابی را که معمول زمان بوده است قاطعانه منع میکند. واژه «همبستری» و «همخوابی» در این قوانین به مفهوم ازدواج بهکار رفته است: «با مادرت همبستر مشو» (لاویان باب هیجدهم آیه ٧) «با زن پدرت همخوابی مکن» (لاویان ۱٨: ٨) «با خواهرت، دختر پدرت یا دختر مادرت، چه مشروع باشد چه غیر مشروع، همخوابی مکن». «با خواهر مادرت همخوابی مکن»، «با زن عموی خود همبستر مشو»، «با عروس خود همخوابی مکن»، «با زن برادرت همبستر مشو»، «با دختر همسرت که نادختری توست همخوابی مکن»، «با دختر پسرت یا دختر دخترت هم بستر مشو» (لاویان باب هیجدهم آیات ۱٢ تا ۱٧)
«با زنی که همسر ممنوع تو است همبستر مشو» (لاویان ۱٨: آیه٢٠) آخرین فرمانی که در بالا ذکر شد، یعنی نهی همخوابی با زنی که شوهر دارد، برای حفظ اصول خانواده آنقدر مهم است که در چکیده آن در فرمان هفتم از ده فرمان آمده است. موسی برای حفظ این قوانین انقلابی، که جامعه انسانی را زیر و زبر میکند، شدت عمل به خرج میدهد و بهعنوان مثال میگوید «هرگاه مردی یافت گردد که با زن شوهرداری همبستر شده باشد، آن مرد و زن هر دو نابود گردند (لاویان ٢٠: ۱٠ و تثییه٢٢: ٢٢)
٢- قوانین و فرامین طلاق: |
در کتاب شریعت موسوی این قانون در امر طلاق وضع شده است:
«هرگاه مردی ازدواج کند و زن او به خاطر عمل ناشایستهای که انجام داده از نظرش بیفتد، (مرد) با طلاقنامه کتبی از او جدا شود. اگر آن زن همسر مرد دیگری شود و شوهر دوم نیز از او متنفر گردد و او را کتبا طلاق دهد و همسر و یا شوهر اخیر فوت کند، شوهر اول حق بازگشت به آن زن را ندارد و نمیتواند دوباره با او همسری کند.» (کتاب پنجم تورات – سفر تثنیه باب ٢۴ آیات ۴ – ۱)
٣- قوانین و فرامین در امور جنسی: |
در قانون یهود هر نوع عمل غیرطبیعی جنسی منع میشود و تخلف از دستورات مجازاتهای سنگینی دارد و هر کس با چارپایان نزدیکی کند محکوم به نابودی است. (سفر خروج باب ٢٢ آیه ۱۹) «لعنت بر آن کسی که با هرگونه چارپایی نزدیکی کند و تمام قوم بگویند آمین» (سفر تثنیه ٢٧: ٢۱) «اگر مرد یا زنی با چارپایی نزدیک شوند تا با او اجماع کند نابود گردد»، «با مذکر مانند زن هم بستر مشو کاریست ناپسند»، «اگر در میان شما مردی باشد که بهخاطر احتلام شبانه ناپاک گردد وارد اردوگاه نشود»، «هر گاه مردی دوشیزهای را که نامزد مرد دیگری است به خلوتگاه ببرد، به زور با او نزدیکی کند کیفرش مرگ است».
در آیین یهود فرامین و دستورات بیشماری درباره مقام والای زن و تساوی حقوق زنان با مردان و نحوه برخورد با آنها آمده است که در گفتارهای بعدی به آنها خواهیم پرداخت.
[▲] يادداشتها
[▲] پینوشتها
گفتار دوم: مقام خانواده در آیین یهود، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
▲ | گفتار سوم: مقام زن در دین یهود و نقش او در خانواده و تساوی حقوق با مردان در جامعه |
---|
مقام زن در یهودیت و نقش او در خانواده و تساوی حقوق او با مردان بر پایه قوانینی قرار دارد که حضرت موسی در تورات مقدس عرضه میدارد.
زن در خانه یهودی از مقام و موقعیت والایی برخوردار است. اما این وضع پس از انهدام بیتالمقدس اول یهود (حدود ٢۵٠٠ سال پیش) به راه دیگری میرود و بعد از خرابی بیتالمقدس دوم (حدود دو هزار سال پیش) و پراکندگی امت موسی در سراسر دنیا، اغلب نخست تاثیر فرهنگهای گوناگون محلی قرار میگیرد. بعضی با برداشتهای نادرست، درباره مقام زن در دوران حضرت موسی گفتهاند که در این دوره نیز چیرگی شوهر بر زن، همانند تسلط ارباب بر رعیت بوده و زن وضع حقیرانهای داشته است.
ولی مرور بر فرامین و قوانین تورات در مورد زنان، و نیز موقعیت بانوان یهود تا آغاز پراکندگی در دنیا (حدود دو هزار سال پیش) پوچی چنین تعبیرهای غلط را آشکار میکند - که برداشتهای نادرست، به مرور زمان در دوران پراکندگی، حتی بر افکار عدهای از خود یهودیان نیز تاثیرگذار شد.
میتوان از متن کتاب مقدس دهها شاهد و نمونه آورد که نشان میدهد در آیین یهود، مرد را نمیتواند بر زن برتری باشد: «خداوند انسان را شبیه معنوی خود آفرید و دنیا را در اختیار مرد و زن هر دو قرار داد» (کتاب اول تورات، سفر پیدایش، باب اول، آیه ٢٧).
جالب توجه است بدانیم که اساس اسباط (قبایل) دوازدگانه بنیاسراییل جز در یک مورد، برحسب نسب مادر آنان تعیین میشود و آن مورد تنها بنیامین است که توسط پدر بر او نهاده شد. زنان رهبران قوم، همپایه شوهران خویش در جامعه فعال بودند.
در تورات آمده است: روزی که قوم یهود برای خروج از سرزمین بندگی و بردگی مصر از دریای نیل گذشته به خشکی پای گذاشت، مریم خواهر موسی همآواز با پیامبر سرود پیروزی سر داد و رهبر زنان شد. دبورا بانویی بود که ردای حکمیت و داوری بر تن کرده و به قضاوت میپرداخت. دبورا همانند حضرت داود پادشاه یهود شعر میسرود و مانند او با دلیری و بیباکی فرماندهی جنگ استقلال باستانی یهود را بهعهده گرفت. در حبرون زنی بهنام حولدا به مقام نبوت رسید. در دوران بیتالمقدس دوم (حدود دو هزار سال پیش) سالومه در ارض موعود به تخت پادشاهی تکیه زد (باب سی و یکم در کتاب امثال سلیمان). اینها همه برگردان روشنی از وضع زنان در جامعه یهودی آن زمانست که نشان میدهد در آن دوران، زنان مانند مردان در اداره امور خانه و خانواده سهیم بودند. زن پشم و کتان میریسید، انگور از تاکستان میچید و پا بهپای همسر خود در پیشبرد جامعه کوشا بود.
زن در محیط خانه یهودی، بهخاطر تقدس خانواده، برتری بیچون و چرایی پیدا میکند. نفوذ معنوی زن در حفظ یهودیت با وجود سختیهای کشنده گالوت (پراکندگی یهودیان در کشورهای غربت) انکارناپذیر است. کتاب تلمود به مرد یهودی میگوید: «همسرت را چون خودت دوست بدار و برای او احترامی بیشتر از آنچه برای خود انتظارداری قایل شو. هوشیار باش که موجب گریستن زن نشوی، زیرا که خداوند اشکهای او را میشمارد. قوم بنیاسراییل بهخاطر تقوی زنانش از سرزمین مصر رهایی یافت. مردی که با زن خوب و پارسا ازدواج کند، همانند آن است که تمامی دستورات تورات را بهکار بسته است».
احترام و افتخاری که در یهودیت نصیب زن میشود جزء ذات زندگی اوست. در عصر بهظاهر متمدن کنونی در بسیاری از ممالک، کتکزدن زنان توسط شوهران و تحقیر و خواری آنها امری بسیار متداول است. اما کسانی که پیرو آیین یهود میباشند از قرون پیش از چنین عادات زشت به دور بودهاند.
تورات پدر و مادر را در یک تراز قرار میدهد: «هر یک از شما از مادر و از پدر خود حرف شنوی داشته باشید و به آنان احترام بگذارید». (سفر لاویان، باب نوزدهم، آیه ٣). به سخن دیگر همانگونه خداترس هستید مادر و پدر ترس نیز باشید. اگر در تورات فرمانی برای زنان صادر میشود بلافاصله همان فرمان درباره مرد تکرار میگردد. «زن لباس مرد بر تن نکند و مرد جامه زنان نپوشد» (کتاب پنجم تورات، سفر تثنیه، باب بیست و دوم، آیه ۵). «میان دختران اسراییل بدکاره و میان پسران اسراییل خود فروش نباشد». «کیست درمیان شما که دختری را نامزده کرده و هنوز با او ازدواج نکرده؟ به خانهاش برگردد مبادا در جنگ کشته شود و مرد دیگر نامزد او را بگیرد». «مردی که همسر جدید میگیرد به سربازی نرود و هیچ وظیفهای در سپاه به عهده نگیرد، یکسال به خاطر زنش آزاد باشد تا همسری را که گرفته است شادمان کند» (کتاب پنجم تورات، سفر تثنیه، باب بیست و چهارم، آیه ۵) آیا بشریت در آن دوران توانسته بود چنین فرامین انقلابی را همانند قوانین موسی داشته باشد؟ حتی در دوران مبارزه و نبرد برای اینکه دختر نامزد شدهای تنها نماند و یا نوعروسی زانوی غم در بغل نگیرد، نامزد آن دختر و شوهر آن نو عروس از خدمت در سپاه به هنگام جنگ معاف شود؟ حال آن را با فرهنگ «شهادتطلبی» مقایسه نمایید.
انساندوستی در آیین یهود و احترام به مقام زن چنان بیحد و مرز است که حمایت از زن دشمن را هم در بر میگیرد. نمونه آن این آیه است: «آنگاه که علیه دشمنت به جنگ دست یازی و خداوند دشمنت را تسلیم تو کند، و دشمنت را به اسارت میگیری، هرگاه در میان اسیران زنی نیک منظر را دیدی و دل به او باختی و خواستی او را به همسری برگزینی، باید او را به خانه خود بیاوری، تا او موی سر خود بتراشد و ناخنهایش را بچیند، جامه اسارت را از تن بیرون کند. در خانه تو بماند و یک ماه تمام برای پدرش و مادرش عزاداری کند. پس از آن بتوانی با او پیوند زناشویی ببندی و شوهرش شوی. اگر بعداً خواستی از او جدا شوی، آزادش بگذار تا به هر جا که خواهد برود. حق نداری او را بهعنوان کنیزی بفروشی و یا با او چون برده رفتار کنی. زیرا او همسر توست» (کتاب پنجم تورات، سفر تثنیه، باب بیست و یکم، آیهها ۱٠ تا ۱۴)
پروردگارا ! با توجه به سنگدلی و درنده خوییهایی که در میان برخی از سران اقوام و جوامعی که ادعای دینمداری و عدالت و انصاف دارند، فرامین پیامبر یهود و قوانین تورات چقدر انساندوستی و احترام به زن و اهمیت پیوند زناشویی و تا چه حد محکومیت خودپرستی و خودخواهی را بیان میکند!
آزادی زنان در آیین یهود در انتخاب شوهر را از حکایت زندگی دختران صلوفحات میتوان دریافت: «بگذارید دختران صلوفحات با مردان دلخواه خویش ازدواج کنند، تنها به شرط آنکه این مردان از قبیله خودشان باشند» (کتاب چهارم تورات، سفر اعداد، باب سی و ششم، آیه ٦)
در قوانین یهود عمل مقاربت جنسی در دوران عادت ماهیانه منع شده است: «در ایام عادت ماهیانه، با زن به سبب کسالتش نزدیکی مکن» (کتاب سوم تورات، سفر لاویان، باب هیجدهم، آیه ۱۹). درباره علت این امر میتوان گفت از آنجا که زن در این ایام از نظر جسمی و روحی در شرایط نامساعدی بهسر میبرد و جز درد جسمی بهخاطر بههمریختگی هورمانهایش دچار غمزدگی و عصبانیت و از خود بیزاری است و آماده روابط جنسی نمیباشد، نزدیکی با او منع شده است. زن در جامعهای که بر پایه فرامین موسی قرار گرفته است نباید وسیله دفع شهوت مرد باشد و هر زمان که مرد اختیار کند و میلش بکشد بتواند با او همبستر شود.
فشرده آن که، زن در امت موسی و قوم یهود رتبهای والا و مقامی محترم دارد. از زمان معبد مقدس (بیتالمقدس یهود) تا زمان پراکندگی (از دو هزار سال پیش) زن و مرد یهودی پا بهپای هم پیش رفتهاند و هر یک با توجه بهتوان جسمی خود وظیفه ویژهای را بهعهده داشته است.
[▲] پینوشتها
گفتارسوم: مقام زن در دین یهود و نقش او در خانواده و تساوی حقوق با مردان در جامعه، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
▲ | گفتار چهارم: ماهیت کشروت، قوانین بهداشتی و خوراکی |
آیین یهود، در سازکاری جامعه ایدهآل خود برای خلق قانون بهعنوان پایه و نظمی پایدار، همه ابعاد جامعه در نظر دارد.
این آیین میداند که تنها سلامت فکر و روح انسانی مطرح نیست، که سلامت و بهداشت پیکر فرد نیز به فرامین و قوانین قاطع نیاز دارد.
تنها گریز از خرافات و موهومات و برقراری عدالت مطلق نمیتواند جامعه مورد نظر یهود را پایهریزی کند، بلکه افراد جامعه باید از هر نوع ناخوشی جسمانی و بیماری نیز به دور بمانند؛ از اصول بهداشتی پیروی کنند و دارای بدنی سالم باشند. چه خوش گفت شاعر اندیشمند ایرانی که فرمود: عقل سالم در بدن سالم است.
به هرگونه، برای برخورداری از بدن سالم نیز باید تابع دستوراتی معین بود.
حضرت موسی پایهگذار شریعت یهود، لزوم ارائه این دستورات را از قلم نمیاندازد و آنها را با ذکر جزییات دقیق عرضه میدارد.
پیداست که دراین گروه از قوانین نیز، با توجه به سادگی جامعه ابتدایی آن روز، حکمت و فلسفه هر یک از این فرامین را نیز باید در نظر داشت و نه آنکه صرفا بهعنوان دستورالعملهای محدود قدیمی به آنها نگریست.
بهعنوان مثال، اگر گفته میشود که یک محیط ناپاک و آلوده باید با گیاهانی خوشبو بخور داده شود، منظور این دستور، اصل مهم ضد عفونی کردن هوا و رعایت بهداشت محیط زیست میباشد.
شگفتآور است که قوانین یهود در زمینه زیست انسانی، به میدان علم پزشکی نیز پای میگذارد و با صراحت تمام از مسایلی چون جداسازی، دور نگهداشتن فرد مبتلا به بیماری واگیر از دیگران و ضد عفونی کردن جامهها و یا محیط آلودهای سخن به میان میآورد، برای رفع آنها به طریق بُخور گیاهی و یا سوزاندن پوشاک و وسایل مورد استفاده اشاره میکند. اینگونه دستورات خاص پزشکی در آیین یهود، در همان دورانی صادر شد که بشریت گامهای نخستین را در راه پایهگذاری تمدن و فرهنگ و علم بشری بر میداشت، و دانش انسانی مراحل ابتدایی خود را میگذراند.
این قوانین علمی که حتی امروز نیز موجب شگفتی پژوهشگران میشود گاه شیفتگان آیین یهود را بر آن میدارد که پای از مرز واقعیت فراتر نهند و به آنها موشکافانهتر بنگرند و مفاهیمی فراسوی یک رشته فرامین بهداشتی و تندرستی بنگرند. در اینکه آیین یهود طب پیشگیری را در دنیا بنیان میگذارد تردیدی نیست. این امر در قوانین بهداشت و نوع غذا و رعایت اصول کشروت که در تورات ذکر شده است مسلم و آشکار بوده، نیازی به تفسیر و تعبیرهای گوناگون و بحثهای بسیار ندارد. کشروت (Kashrut) که در کشورهای غربی به آن (Kosher) نیز میگویند، به مجموعه قوانین بهداشتی مربوط به مصرف گوشت و خوراکیها و آذوقه انسانها اطلاق میشود.
برای شناخت فرامین بهداشتی و پزشکی در آیین یهود، بهعنوان نمونه به چند مورد در اینجا اشاره میکنیم:
۱- بهداشت جنسی و پیشگیری از بیماریهای زهروی: امور جنسی در شریعت موسوی، چه در امور همخوابی و چه در مساله امراض مقاربتی و آمیزشهای غیر طبیعی، با فرامین و قوامین بسیار صریح بیان میگردد. در کتاب لاویان (صحیفه سوم تورات) میخوانیم: «هرگاه زن پسر زایید، هفت روز مانند روزهای عادت ماهیانهاش ناپاک خواهد بود. (لاویان، فصل ۱٢، آیههای ٢ و ٣). «اگر مردی با زنی که دچار خونریزی است نزدیکی کند، ناپاکی زن به وی انتقال مییابد و آن مرد تا هفت روز ناپاک خواهد بود. هر بستری که بر آن بخوابد ناپاک خواهد شد». لاویان، فصل ۱۵، آیه ٢۴)
این امر به سبب آن است که گرچه خون مایه زندگی است، خاستگاه پرورش میکرب نیز هست و برای حفظ نظافت باید از آلودگی به خون دوری جست.
با آنکه در دوران باستان و در زمان حضرت موسی میکرب هنوز شناخته نشده بود، اما خون بهعنوان وسیله ناپاکی و انتقال آلودگی از وجود یک انسان به انسان دیگر امری نامعلوم نبود حفظ بهداشت آلت تناسلی و پرهیز از تماس آن با خونآلوده، گامی توصیه شده برای پیشگیری از بیماریهای مقاربتی است.
در شریعت موسوی همخوابگی جنسی در روزهای عادت ماهیانه زن منع میشده است. در کتاب لاویان میخوانیم: «به هنگام عادت ماهانه زن، تا هنگامی که (آلت تناسلی او) ناپاک است، با او همخوابگی مکن». (لاویان، فصل بیستم، آیه ۱٨). ناپاک بودن در مسایل جنسی خاص زن نیست. مرد نیز ممکن است بسیار ایام ناپاک شود: «هرگاه مردی از وی منی انزال شود، تمام بدنش را باید شستشو دهد تا شامگاه ناپاک است. هر جامه و هر پوششی که منی بر آن باشد، باید شسته شود (لاویان، فصل پانزدهم، آیههای ۱٦ و ۱٧).
اگر کسی اصول بهداشت جنسی را نادیده گرفت و زهروی شد، برای اینکه بیماری واگیردار او موجب آلودهشدن محیط پیرامون وی نگردد، چه باید کرد؟
در کتاب لاویان (صحیفه سوم تورات) میخوانیم: «هر مردی که از آلتش مایعی جاری شود ناپاک است و هر بستری که این مرد در آن بخوابد و یا آنچه که او بر آن بنشیند ناپاک است. هر که بستر او را لمس کند، لباسهایش را بشوید و حمام بگیرد. هر که بدن این مرد را لمس کند، باید لباسهایش را شسته و حمام بگیرد. هرگاه که آن مرد روی آن بنشیند، آن زمین ناپاک میشود. هرگاه کسی این زمین را لمس کند، تا شامگاه ناپاک است. چنانکه کسی چیزی را که آن مرد بر آن نشسته حمل کند باید لباسهایش را بشود و حمام بگیرد. اگر مرد مبتلا بدون آن که دستهایش را بشوید کسی را لمس کند، آن کس باید لباسهایش را بشود و حمام بگیرد. اگر آن مرد ظرف سفالین را لمس کند آن ظرف شکسته شود و چنانکه چوبی باشد با آب شسته شود (لاویان، فصل پانزدهم، آیههای ٢ تا ۱٣).
این همه پرهیز از مردی که از آلت او مایعی جاری میشود، و احتمالاً نشان سوزاک و یا بیماریهای مقاربتی دیگری است، برای چیست؟
مگر جز آن است که باید از شروع بیماری واگیردار که اگر همهگیر شود، نسلی را ممکن است نابود کند جلوگیری کرد و طب پیشگیری را از برای جامعه همچنان به کار بست؟ مردی که به بیماری واگیردار مبتلاست، ممکن است همسر و دیگر افراد خانواده خویش را نیز مبتلا کند، که شریعت موسوی درباره آن هشدار میدهد.
٢ – پیشگیری از شیوع بیماریهای پوستی و قارچی: دستورات دقیق بهداشتی یکی از پایههای جامعه تندرست حضرت موسی محسوب میشود که از جمله آن فرامین، شیوه برخورد با بیماریهای پوستی و بهویژه جذام است.
برای پیشگیری از شیوع اینگونه بیماریها در بین افراد جامعه، احکام جدی لازم بود و موسی این احکام را به آدمیان ارایه کرد. «کسی که جذام دارد ناپاک است. پیشوای مذهبی (کاهن) مبتلا شدن او به بیماری را (برای آگاهی همگان) اعلام دارد. شخص جذامی که دچار آن آفت شده است، لباسهاش را پاره و موهای سرش را ژولیده کند. و دهانش را از لب بالا به پایین بپوشاند و فریاد بزند: ناپاک ناپاک. در روزهایی که آفت جذام در اوست همچنان ناپاک خواهد ماند. ناپاک بماند. تنها بماند. خارج از اردوگاه زندگی کند». (لاویان، فصل سیزدهم، آیات ۴٦-۴۴)
با تمام دلسوزیها و مهربانیها که حضرت موسی نسبت به افراد جامعهاش مبذول میدارد، به موقع لزوم و هنگام خشم، او در گفتن سخنان توبیخآمیز و تنبهدهنده مانند ندارد.
با اینهمه، موسی هرگز بیماران جذامی و مبتلایان به امراض پوستی را مقصر به گناه ندانسته و آنها را اسیر دیو و شیطان قلمداد نمیکند و آنها را به دخیل بستن و جادو کردن تشویق نمینماید.
حضرت موسی در تلاش پیگیر است تا جامعه خود را واقعنگر و به دور از باورهای خرافی نگاه دارد و آنها را تشویق میکند که پیش از هر چیز، اصول بهداشتی را مراعات کنند و شیوههای پیشگیری امراض را به آنها تعلیم میدهد.
علاوه بر امر پیشگیری و دستور رعایت اصول بهداشتی، حضرت موسی قوانینی نیز برای حفظ سلامت انسانها و بهویژه قوم ایدهآل خود وضع میکند و اجرای آنها را با شدت خواستار است.
[▲] پینوشتها
گفتار چهارم: ماهیت کشروت، قوانین بهداشتی و خوراکی، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
▲ | گفتار پنجم: پرهیز از عفونت و مسمومیت غذایی، خوراکهای حلال و حرام چیست و چه باید خورد؟ |
---|
در شریعت موسوی، خون از نجسترینها و خوردن آن اکیداً حرام است. ولی یهودستیزان به این افترأ متوسل شدند که یهودیان کودک مسیحی را میکشند و خون او را در نان فطیر میریزند.
در قوانین بهداشتی شریعت موسوی که حفظ نظافت و سلامت محض افراد جامعه هدف اصلی آن است، دوری جستن از مواد و اجسامی که ممکن است ایجاد بیماری کنند، یا منبع پراکندن بوی بد باشند، مورد توجه قرار گرفته و در ردیف نخستین دستورات بهداشتی واقع شده است. پیکر یک انسان مرده و یا لاشه هر جاندار دیگر از جمله این منابع میباشند. در کتاب اعداد (صحیفه چهارم کتاب مقدس) آمده است: «آنکه نعش مردهای را لمس کند، مرده هر انسانی که باشد، تا هفت روز ناپاک است». (فصل نوزدهم کتاب اعداد، آیه ۱۱).
سخن از مرگ و مردن ناخوش آیند است. اما چه زیباست هنگامی که سخن از یکسان شمردن آدمیان، حتی اجساد آنان به میان میآید. در صحیفه اعداد تاکید شده: «مرده هر انسانی که باشد» - چه مرده فرد یهودی و چه مرده یک انسان غیریهودی. چه جسد پیر وارسته که از شیوخ قوم یهود بوده و چه طفل یک روزه غیریهودی.
اما این تنها پیکر بیجان یک آدمی نیست که ناپاک است، جسد دیگر جانداران نیز چنین است. در صحیفه چهارم تورات میخوانیم: «هرگاه یکی از چارپایان حلال گوشت بمیرد، آن کس که لاشه آن را لمس کند، تا شامگاه ناپاک است». (کتاب لاویان، فصل یازدهم، آیه ٣۹). ناپاکی فرد بر اثر لمس کردن پیکر بیجان، ریشه کامل در بهداشت دارد. در همین زمینه تورات توضیح میدهد: «وقتی انسانی درون خیمه میمیرد، هرکس داخل خیمه شود و هر آنچه وجود دارد تا هفت روز ناپاک است. هر که در میدان جنگ جسد کسی را که با شمشیر کشته شود یا خود مرده است یا استخوان یک انسان، یا قبری را لمس کند تا هفت روز ناپاک خواهد بود». (کتاب اعداد، فصل نوزدهم، آیههای ۱۴ و ۱٦).
دوری از عفونت، پرهیز از مسمومیت را به دنبال دارد. آشکار است که در احکام بهداشتی حضرت موسی، مستقیماً سخن از میکروب به میان نمیآید، بلکه وجود آن از راه استنباط و استدراک حس میشود. به همین ترتیب هنگامی که خوردن بعضی از انواع گوشت، با آنکه در اصل حلال بوده منع میشود، میتوان به مساله خطر فساد مواد غذایی و امکان مسمومیتها به طور غیرمستقیم کاملاً پی برد. «گوشت حیوان ذبخ شده در آن روز و فردای آن روز خورده شود. اگر در روز سوم چیزی از آن باقی بماند، باید آن را در آتش سوزاند». (کتاب لاویان، فصل نوزدهم، آیه ٦) سوزاندن مابقی گوشت برای جلوگیری از مسموم شدن خورنده آن است و ادامه میدهد «هیچگاه گوشتی را که درندگان در صحرا شکار کردهاند نخورید. آنرا جلو سگان بیندازید» ( کتاب خروج، باب بیست و دوم، آیه ٣۱). چنین گوشتی، تنها به این علت و پیش از ذکر هر علت دیگری خوردنی نیست. ترس این حیوان در هنگام گرفتار شدن در چنگال درنده، موجب مسمومیت گوشت آن میشود. سمومی که به علت ترس ترشیح شده، در تمامی سلولهای بدن حیوان شکار شده به جریان میافتد و گوشت او را مسموم میکند.
حیوانات حلال گوشت و حرام گوشت |
در قوانین شرع حضرت موسی و آیین یهود، علاوه بر ملاحظات بهداشتی، برای سلامت جسم هدف دیگری نیز دنبال میشود و آن کنترل نفس آدمی است. برای کنترل نفس، فقط خوردن گوشت پارهای از جانداران مجاز شمرده میشود.
میدانیم که انسان در میان تمامی آفریدههای پروردگار تنها موجودی است که دستگاه گوارش او نه تنها گوشت، بلکه گیاه را هم هضم میکند. به سخن دیگر انسان هم گوشتخوار است و هم علفخوار است. از میان گوشتها همانگونه که در میان اقوام و ملل گوناگون دنیا شاهد هستیم، از گوشت اسب گرفته تا سگ و از گوشت مار و خرچنگ تا ماهیان همه را میخورند. در قانون موسوی گیاهان از میوههای درختی گرفته تا خربزه و سبزیجات آرمیده روی خاک و هویچ و سیبزمینی در زیر خاک همه را میخورند – یعنی، در شریعت یهود، تصمیم در مورد گیاهخواری بر عهده خود انسان گذاشته شده، اما برای گوشتخواری علاوه بر تعیین جانوران حلال گوشت و حرام گوشت، محدودیتهای دیگری نیز ایجاد کرده است.
یکی از قوانین این است: «هر بار که هوس شدید داشتید، گوشت بخورید» (کتاب تثنیه، صحیفه پنجم تورات، فصل دوازدهم، آیههای ٢۱-٢٠). طبعاً بهخاطر تمایلات درونی، اگر انسان از خوردن گوشت بهکلی ممنوع گردد، نسبت به آن حرص و آز بیشتری خواهد داشت. از اینرو یهودی پیرو دین موسی میتواند گوشت بخورد، اما تنها هنگامی که هوس شدید دارد و اگر خود نتواند این هوس شدید را تحت کنترل درآورد و به حکم امیال نفسانی بخواهد در گوشتخواری افراط کند به یاری حربه سحرانگیز قانون میل او را مهار میکند.
اگر در قانون حضرت موسی، خوردن حیوانی حلال و خوردن حیوان دیگری حرام اعلام میشود، جدا از تمامی عللی که میتوان بر اثر تجربیات و آزمایشهای علم زیستشناسی مدرن بیان داشت، سبب اصلی بهکار گرفتن شیوهای برای کنترل امیال آدمی است. در هر صورت در کتاب لاویان (فصل یازدهم) و در کتاب تثنیه (فصل چهاردهم) حیوانانی که از نظر قوانین خوراکی حضرت موسی خوردن گوشت آنها حلال و یا حرام اعلام گردیده ذکر شده است.
«از حیوانات روی زمین، در بین چارپایان هر سم داری که بین سم با شکاف دارند و نشخوارکننده هستند میتوانید بخورید. اما از نشخوارکنندگان و سمداران حیوانات زیر را نخورید: شتر که نشخوار میکند اما سم ندارد، خوک که سم دارد و سم او هم شکاف دارد اما نشخوار نمیکند. در بین جاندارانی که در آب هستند آنهایی میتوانید بخورید: ماهیانی که دارای فلس، بالهاند و در آبهای دریا و رودها زیست میکنند. و در بین پرندگان اینها را ناپاک و نفرتانگیز و بازها و انواع بومیان و جغدان انواع مرغهای ماهیخوار خفاشان (کتاب لاویان، فصل یازدهم، آیههای ٢٠ و٢۱).
فشرده آنکه هیچ چیز مکروه را نخورید تا سالم بمانید و از نظر طبیعت، خوی و خصلت درندگان در شما اثر نگذارد.
خوردن خون حرام است |
خوردن خون در شریعت موسوی شدیداً منع شده است. پیامبری که نماد صلح و دوستی و برابری و برادری است، با چنین فرمان استواری، پیروان خویش را ازتمایل بهسوی «خونخواری» و وحشیگری و ستمگری و گریز از حیطه انسانیت باز میدارد.
در این مرحله نیز کسانی که پیروی از موسی و قوانین او را پذیرفتهاند، یهودی و غیریهودی، یکسان قلمداد میشوند و نباید در آن تردید داشت. این پروردگار یکتاست که از زبان حضرت موسی خطاب به یهودیان و دیگر انسانها سخن میگوید:
«هیچیک از شما فرزندان اسراییل خون نخورید و هیچ بیگانه خداپرستی که با شما بهسر میبرد خون نخورد (کتاب لاویان، فصل هفدهم، آیه ۱٢).
درباره مفهوم این قانون بسیار مهم، که هرگز پیروان موسی آنرا نادیده نمیگیرند، تفسیر دانشمندان یهودی یکسان نیست. گروهی علت را این دانستهاند که خون از جنبههای خاص، مظهر و مبنای زندگی است و انسان باید بدان دست یابد. «هر انسانی از خاندان اسراییل و یا بیگانگان که میان آنها بهسر میبرند، به هر شکل و صورت خون نخورند، خشم خداوند متوجه خورنده خون شده و از قومش جدا خواهد گردید، زیرا که خون مایه زندگی است (کتاب لاویان، فصل هفدهم، آیههای ۱۱ – ۱٠)
«هرگاه کسی از فرزندان اسراییل و بیگانگانی که با آنها زندگی میکنند، حیوان یا پرنده حلال گوشتی را شکار کند، خونش را بر زمین ریخته و با خاک بپوشاند. زیرا خون در وجود هر جاندار به منزله جان او است» (همانجا، آیههای ۱۴ – ۱٢). به هر تقدیر چه خون را نمودار جان جانداران بدانیم، چه بستری برای پرورش میکربهای گوناگون، خوردن آن قویا در احکام اسراییل ممنوع شده است.
چه دردناک است که یهودستیزان نا انسان، از هنگام شیوع مسیحیت در اروپا (و حتی تا به امروز) در تلاش مذبوحانه خود برای توجیه یهودآزاری، ادعا میکنند که یهودیان خون کودک مسیحی را در نان فطیر خود میریزند. آیا افترایی را از این بیاساستر میتوان یافت؟
منع خوردن پیه |
پیه حیوانات از جمله خوراکیهای حرام است: «هیچ نوع پیه گاو، و چه گوسفند و یا بز را نخورید و نیز پیه حیوانات مرده یا ذبح حرام و پیه حیواناتی که درندهای آنرا شکار کرده است نخورید. اما میتوانید در صنایع مصرف کنید».
امروز دانش پزشکی مدرن پیه را منبع کلسترول بد میداند و بهشدت خوردن آن منع میکند. این نکته را دگربار یادآور شویم که خوردن خون و پیه از هر چیز دیگر در قانون موسوی حرامتر است، زیرا هر دو عامل بیماری میگردد.
دانش امروز بشری، قانونی را که حضرت موسی چند هزار سال پیش به بشریت عرضه کرد، مورد تایید قرار میدهد.
[▲] پینوشتها
گفتار پنجم: پرهیز از عفونت و مسمومیت غذایی، خوراکهای حلال و حرام چیست و چه باید خورد؟، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
▲ | گفتار ششم: دستورات و فرامینی که هر فرد یهودی و غیر یهودی باید به رعایت آن الزام داشته باشند |
---|
یهودیان نخستین قوم جهان بودند که پیامبر آنان حضرت موسی قوانین آزادی و برابری و برادری را به آنان و جهانیان اهدا کرد.
فرامین و دستوراتی که پروردگار جهان آفرین توسط موسی در کتاب مقدس آورده است، چنان استوار و پابرجاست که بعد از ٣۵٠٠ سال هنوز تازگی خود را حفظ کرده است. این فرامین که قانون اساسی دین یهود را تشکیل میدهند، پایه و اساس تمدن بشری میباشند. خطوط اصلی قوانین مدنی که امروزه در جهان متمدن رواج دارد، از این رهنمودها الهام گرفته است.
شمار فرامین مندرج در تورات مقدس طبق گفته حکیم و فیلسوف مشهور و دانشمند ربانی موسی ابن میمون، برابر ٦۱٣ دستور میباشند که او آنها را به دو گروه مهم، ردهبندی کرده است:
۱- فرامین امر یا دستورات مثبت که انجام آنها صواب دارد.
٢- فرامین نهی یا دستورات منفی که باید از آنها دوری ورزید.
هر یک از این دو گروه از فرامین، خود به دو رده تقسیم میشوند:
۱- آنهایی که جهان شمول هستند و برای کلیه ابنای بشر در روی زمین مفید بوده و عموم انسانها برای نظم اجتماع و بهزیستی باید این فرامین را رعایت کنند.
٢ – قوانین و دستوراتی که جنبه خاص دارند و تنها به ابنای قوم یهود مربوط میشود، به این هدف که تمامی افراد این قوم در هر جای دنیا که هستند بههم همبسته بوده و یکپارچگی خود را حفظ کنند. از این تعداد ٦۱٣ دستور و فرمان مذهبی، ٢۴٨ آنها دستورات مثبت بوده و اجرای آنها لازم است و ٣٦۵ دستور از فرامین نهی است که باید از دستزدن به آنها دوری جست.
بهخواست خداوند تلاش خواهیم کرد در مورد هر یک از این ردهها و گروهها، نمونههایی برای آگاهی بیشتر کاربران بهصورت فشرده بیاوریم.
شماری از قوانین مثبت که اجرای آنها الزامی است و جنبه جهان شمول دارند، و هر انسان روی زمین باید آنها را رعایت نمایند، این امور را در بر میگیرند: آزادی انسانی، یگانگی و برادری ابنای بشر، برابری انسانها در برابر قوانین، فرامین مربوط به خانواده، قانون اجتماعی، عدالت اجتماعی، اصول اخلاقی، یاری رسانی به نیازمندان و فروافتادگان، حمایت از حیوانات، داد و ستد، قوانین ارث، موازین امور کشاورزی، قوانین دادرسی، عدالت، قوانین سپاهیگری، سازماندهی و مدیریت، آموزش و پرورش و غیره...
نمونههایی از قوانین مثبت و اوامری که خاص ملت اسراییل است و تعهدی برای پیروان ادیان دیگر ایجاد نمیکند: فرامین مربوط به حفظ و حراست از قدوسیت روز شنبه و اعیاد سه گانه. عید آزادی یا عید فطیر، عید نزول تورات یا عید گل ریزان، عید سایبانها یا جشن برداشت محصول، روزه گرفتن در دهم تیشری، روز مقدس کیپور، ایام توبه پوشیدن لباس مخصوص در هنگام نماز (احرام). گذاشتن مهر مخصوص نماز بردست و پیشانی بههنگام نماز صبحگاهی. لزوم ختنه نوزاد پسر در روز هشتم. خوردن خوراکیهای کاشر، دلبستگی و تقدس سرزمین اسراییل در تمام دوران زندگی از تولد تا مرگ و غیره.
اکنون به اختصار نمونههایی چند از هر یک از آنها که در تورات مقدس درج شده است:
آزادی: «... و از این رو آزادی از برای شما به یادبود خواهد ماند. آنرا بهخاطر پروردگارت جشن بگیر، این ایام را نسل اندر نسل به آیین جاودانی جشن بگیرید». (صحیفه خروج، کتاب دوم تورات، باب دوازدهم، آیه ۱۴)
«من خداوند، خدای تو هستم، که تو را از سرزمین مصر، جایگاه بردگی به آزادی رساندم». آغاز ده فرمان (صحیفه خروج باب بیستم آیه ٢ و صحیفه تثنیه - کتاب پنجم تورات باب پنجم آیه ٦) «بردهای که از نزد اربابش گریخته و به تو پناه آورده، با او غیرمنصفانه رفتار مکن». صحیفه تثنیه، باب بیست و سوم، آیههای ۱٧-۱٦)
یگانگی و برادری: «همنوعت را چون خودت دوست بدار». (صحیفه لاویان، کتاب سوم تورات، باب نوزدهم، آیه ۱٨)
«بشنوای اسراییل خداوند، خدای ما است او خدای یکتاست». (صحیفه تثنیه، باب ششم، آیه ۴)
«از قوم ادومی متنفر مباش زیرا که او برادر توست، بدینخاطر که در مصر بیگانه بودهای از مصریان متنفر مباش». (تثنیه باب بیست و سوم آیه ٨) «بیگانهای که در میان شماست هم مانند خود شماست. او را چون خودتان دوست بدارید و بدانید که خود روزی در سرزمین مصر بیگانه بوده اید». (صحیفه لاویان، باب نوزدهم، آیه ٢٣).
برابری: «قانون و فرمان برای بومی و بیگانهای که در میان شما به سر میبرد یکسان باشد» (صحیفه خروج، باب دوازدهم، آیه ۴۹)
«قانون خواه برای بیگانه و خواه برای بومی برای همه کسانی که با شما هستند. در تمامی نسلها تا به ابد یکسان خواهد ماند. آن بیگانه و خود شما در برابر خداوند همسان خواهید بود». (صحیفه اعداد، کتاب چهارم تورات، باب پانزدهم، آیه ۱۵)
«قانون، در مورد خطاکاری که در میان فرزندان اسراییل زاده شده، و تخلف کار بیگانهای که به شما پیوسته، برای هر دو به صورت واحد به اجرا درآید». (صحیفه اعداد، باب پانزدهم، آیه ٢۹)
«دعاوی برادرانتان را به دقت گوش دهید. بین هر فرد یهودی یا بیگانه با عدالت داوری کنید». (صحیفه تثنیه)
«امروز همه شما سران و رؤسای قبیلههایتان، محترمینتان، ماموران اجرای قانون، یعنی تمامی فرزندان اسراییل در پیشگاه خداوند ایستادهاید، کودکان شما، زنان شما، بیگانگانی که در میان اردوگاههای شمایند. از هیزمشکن تا سقأ، همگی در اینجا هستند تا در سوگند خداوند و پیمان با او که امروز با شما بسته میشود شرکت جویند». (تثنیه، باب بیست و نهم، آیات ۱۱-۹)
«بیگانگان را مغبون مکنید و زیر فشار مگذارید، زیرا که خود در سرزمین مصر بیگانه بودید». (صحیفه خروج، باب بیست و دوم، آیه ٢٠)
عدالت اجتماعی: «هیچ قومی، هر قدر هم بزرگ باشد، فرامین و قوانینی تا بدین حد عادلانه، به مانند توراتی که من امروز آن را در مقابل شما میگذارم ندارد». (تثنیه، باب چهارم، آیه ٨)
«قتل مکن، دزدی مکن»، «هنگامی که خانهای جدید میسازی، برای بام آن نرده درست کن، مبادا کسی از بام خانهات بیفتد و جان دهد». (تثنیه، باب بیست و دوم، آیه ٨)
«اگر جان همنوعت را در خطر دیدی بیکار نایست». (صحیفه لاویان، باب نوزدهم، آیه ۱٦)
«نفرین بر آن باد که رشوه بگیرد تا شخص بیگناهی را گناهکار کند و تمام قوم بگویند آمین». (تثنیه، باب بیست و هفتم، آیه ٢۵)
«به همنوعت ستم مکن، مال او را نربا، مزد کارگرت تمام شب تا صبح روز بعد نزد تو نماند». (صحیفه لاویان، باب نوزدهم، آیه ۱٣)
[▲] پینوشتها
گفتار ششم: دستورات و فرامینی که هر فرد یهودی و غیر یهودی باید به رعایت آن الزام داشته باشند، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
▲ | گفتار هفتم: اعیاد و مراسم آنها در آیین یهود کتاب مقدس از عزا و درد و ماتم گریزان است |
---|
با آنکه یهودیان در طول تاریخ همیشه مورد ستم و آزار بودند، بهجای افسردگی، جشنهای بسیار دارند و شادمانی بخشی از باور دینی آنان است.
یهودیان، با آنکه در طول تاریخ چند هزار ساله خود، زمانهای طولانی مورد ستم و آزار قرار داشتهاند و انتظار میرفت به افسردگی ملی دچار گردند، همیشه شادمانی و حفظ روحیه قوی را هدف قرار دادهاند و کتاب مقدس تورات از شادی و سرور، شعر و سرود سرشار است و شادمانی را ارج مینهد.
اما شادی قوم موسی پایه سست و بیبنیاد ندارد و روی پوچی و بیهودگی زندگی بنا نشده است، و نشانی از رنگ لذت سبک سرانه و کاذب، و سرمستی میگساران را در آن نمیبینیم؛ بلکه این، شادی و شور و نشاطی است که اساس پایه مستحکم آن بر استواری زندگیست. این شادی پایهاش سراسر در نعمت زندگی الهی است و هر لحظهاش ارمغان خدادادی. جشن شادی آفرین آن بیشتر از برای سپاس و ستایش از نعمتها و ارمغانهای پروردگار برگزار میگردد. هر کجا که موسی فرمان برگزاری عیدی را میدهد، باید در جستجوی یکی از یاریهای گرانبار پروردگار نسبت به قوم او بود که این جشنها را بهوجود آوردهاند.
به شرح شماری از جشنها و شادمانیهای آیین یهود میپردازیم:
تقدس روز شنبه: یا آسایش هفتگی که در فصل قانون اساسی تورات زیر عنوان «جشن آزادی» ذکر شده و از مهمترین آیینهای شادمانی است که در سال ۵٢ بار تکرار میشود. هر بار در پناه آسایش روزانه، با شور و آواز و دانش اندوزی مذهبی همراه است. موعد فرخنده شنبه، که با آسایش کامل و نیایش اختصاص دارد و هر نوع کار بدنی و پرزحمت در آن روی اکیداً نکوهش شده، یکی از نشانهای این واقعیت است که یهودیت را باید دین زندگی نامید. به یادآوریم که چند هزار سال پیش، هنگامی که حضرت موسی دین یهود را به بشریت اعطا کرد، مردمان همانند بردگان هفت روز هفته و از بام تا شام کار میکردند و زحمت میکشیدند – و این در حالی که بدن انسان به یک روز استراحت هفتگی نیاز دارد؛ و این نیاز نه تنها جسمی است و از شرایط حفظ تندرستی میباشد، بلکه جنبه روانی و معنوی نیز دارد و موجب آسایش فکری نیز میشود. همه ادیان دیگری نیز که پس از یهودیت به جهانیان عرض شدند، یک روز استراحت هفتگی را تجویز میکنند.
عید آزادی و بهار (پسح): در چهاردهم ماه نیسان هنگامی که شبانگاهان قرص ماه آسمان خدا را زیباتر از همیشه میکند، جشن هفت روزه پسح یا عید آزادی به یاد رهایی از بردگی در مصر باستان آغاز میگردد. این عید نیز پیام بزرگ آزادی را در بر دارد، زیرا به آدمیان میآموزد که نباید به بندگی تن در دهند و بردگی را بپذیرند، بلکه باید به پاخیزند و رهایی خود را طلب کنند و آزاد مرد و آزاد زن باشند. در میان جشنها، جشن آزادی یا عید پسح که آغاز نوین خود بنیاسراییل است در فصل بهاران با چنان مراسم پر احساس و عمیقی برگزار میشود که با جشن سال نو که در آغاز فصل خزان است برابری میکند. فرمان موسی به برپا داشتن اعیاد، تنها به هدف شادمان نگاه داشتن قوم نیست، بلکه انگیزهای برای حفظ پیشینه و تاریخ قوم است. ملت یهود نباید از یاد برد که درگذشته بر او چه گذشته است. چه مراحل جانکاهی را گذرانده تا از بردگی به آزادی رسیده است. اینک آیاتی چند درباره اعیاد که در تورات ذکر شده است:
«عید فطیر را در ماه نیسان به یاد زمانی که از مصر بیرون آمدی... برگزار کن» (صحیفه خروج، کتاب دوم تورات، فصل سیزدهم، آیه ۱۵ و فصل سی و چهارم، آیه ۱٨)
عید فطیر به یاد بردگان گریزانی که مجال نداشتند نان را با خمیر مایه بپزند، ناگزیر آنرا شتابان بهصورت فطیر میپختند، برگزار میگردد. این عید یکی از شورانگیزترین اعیاد پیروان حضرت موسی است.
عید شاووعوت (عید گلریزان): مصادف با روزی است که ده فرمان به موسی عطا میشود و یهودیان این موهبت الهی را جشن میگیرند. در آغاز سال نو یهودی، جشن پرشور برگشت بهسوی خدا و ایام توبه برپا میشود و نوای شوفار به صدا در میآید. عید شاووعوت، به مناسبت اعطای ده فرمان بر روی کوه سینا از سوی پروردگار، بدون واسطه و بهطور مستقیم به گوش بنیاسراییل رسید برگزار میشود. «جشن هفتهها (شاووعوت) را برپا کن. در حضور خداوند خدایت تو – پسرت، دخترت، غلامت، کنیزت، لوی که در شهر توست، بیگانه و یتیم که با تو به سر میبراد همه شادی کنید». (صحیفه تثنیه، فصل شانزدهم، آیات ٧ تا ۱٠)
عید سوکوت (عید سایبانها): یکی از زیباترین جشنها و اعیاد یهودی است. هر ساله به یادبود چادرها و خیمههای دوران کوچ چهل ساله به ارض موعود برگزار میگردد.
جشن خیمهها، عید سایبانها یا (سوکوت) مانند عید آزادی هنگامی که قرص ماه بهصورت کامل در آسمان نمایان است، در ماه هفتم از تقویم عبری برگزار میشود و این زمانیست که کشاورزان محصول زمین خود را گرد آوردهاند و مجال بیشتری برای جشن و شادی دارند. عید سایبانها که به یادبود دورانی که قوم در راه سفر به ارض موعود در خیمهها زیسته است برگزار میگردد و هفت شبانه روز را در بر میگیرد. از پانزدهم ماه هفتم بهمدت هفت روز پس از گردآوری محصول زمین عید سوکوت را جشن میگیرند.
در تورات آیاتی چند برای برگزاری این عید آمده است، و از جمله:
«از پانزدهم ماه هفتم به مدت هفت روز پس از گردآوری محصول زمین، سوکوت را جشن بگیرید، در حضور خداوند خدایتان هفت روز شادی کنید. این قانون برای نسل اندر نسل شما ابدیست. هفت روز، در سایبانها زندگی کنید، نسلهای آیندهتان باید بدانند آنگاه که فرزندان اسراییل به یاری خداوند از مصر بیرون آورده شدند، در خیمهها سکونت میجستند». (صحیفه لاویان، فصل بیست و سوم، ایههای ٣٣ و ٣۴)
«جشن سایبانها را پس از گردآوری محصولات از خرمنگاه و چرخشت، به مدت هفت روز برگزار کن. در این جشن خودت، همراه با پسرت، دخترت، غلامت، کنیزت، لوی، بیگانه، یتیم و بیوهای که با تو زندگی میکنند، شادمان باشید». (صحیفه تثنیه، کتاب پنجم تورات، فصل شانزدهم، آیههای ۱۵ - ۱٣)
یوم کیپور (روزه بزرگ یهودیان): در فاصله بین دو عید «روش هشانا» (نوروز یهودیان) و «سوکوت»، قرار دارد که مقدسترین روز آیین یهود است. شاید بتوان گفت در اثر ایجاد روحیه شادی و دوستی در قوم یهود است که این قوم با وجود مرارتهای خردکننده که کمی از آن هم ممکن بود اقوام دیگر را از پای بیندازد، نه تنها با خوشبینی و بردباری ایستادگی کرده، بلکه علاوه بر جشنهای زیبای خود، یهودیان در هر کشور و سرزمین و یا بین هر ملت دیگری که زیستهاند، شادیها و جشنهای آنان را نیز بر شور و شادمانی خود افزودهاند.
عید روش هشانا (سال نو یهودیان): در آغاز پاییز و با فرا رسیدن اول ماه یهودی بهنام ماه تیشری، واقع میشود و زمانی است که کشاورزان محصول خود را درو میکنند. در شروع ماه تیشری، از آنجا که کشتکاران کار کشاورزی را به پایان بردهاند و فرصت کافی برای شور و شادی دارند و این جشن را برگزار میکنند تا به مناسبت آغاز سال نو یهودیان، همراه با پایان فصل کشاورزی به شادمانی بپردازند.
«نخستین روز ماه هفتم، از برای شما روز آسایش است. یادبود آنرا در اجتماع مقدس با دمیدن شوفار (کرنا) اعلام دارید»: (صحیفه لاویان، کتاب سوم تورات، فصل بیست و سوم، آیه ٢۴). همین فرمان در صحیفه اعداد، فصل بیست و نهم، آیه نخست تکرار میشود.
عبارت «شادی کنید» در فرمان برگزاری اعیاد یهودی انگیزهای قوی در بهوجود آوردن روحیهای قدرتمند در میان قوم موسی است. در همه جشنها، گرسنگان سیر میشوند و بیپناهان جامعه دست حمایتآمیز را بر پشت خود احساس میکنند. ترغیب و تشویق پیروان موسی به دلشادی و سرور، تنها ایام عید را در بر نمیگیرد. این انگیزه در جاهای بسیار دیگری به ویژه در صحیفه تثنیه ذکر شده است و تساوی حقوق مرد و زن، کارگر و کارفرما، شهروند و غریبه، دارا و نادار، رعایت شده است.
شادی از اساسیترین فرامین تورات است. به این آیات توجه کنید: «و در آن جایگاه مقدس، خود و خانوادهتان از برای حاصل دسترنجهای خود شادی کنید». (تثنیه، باب دوازدهم، آیه ٧) «و شما در برابر خداوند، خدای خود شادمان باشید». (تثنیه، همانجا، آیه ۱٢) «تو و خانوادهات دلشاد باشید». (تثنیه، باب چهاردهم، آیه ٢٦) «و بهخاطر همان برکتهایی که خداوند به تو ارزانی داشته، به همراه خانوادهات و کسی که در قلمرو تو سهمی از ملک زارعی ندارد و بیگانهای که با تو زندگی میکند مسرور باشید» (تثنیه، باب بیست و ششم، آیه ۱۱)
[▲] پینوشتها
گفتار هفتم: اعیاد و مراسم آنها در آیین یهود کتاب مقدس از عزا و درد و ماتم گریزان است، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
▲ | گفتار هشتم: اصول اخلاقی یهود، قوانین رفاهی و کارگری، موازین حمایت جامعه از نگونبختان |
---|
تورات تنها یک کتاب دینی نیست، بلکه مجموعهای از قوانین پیشرفته رفاهی، حقوق کارگران و رفتار با نگونبختان است.
اصول اخلاقی: فرمانهای رفتاری حضرت موسی مندرج در تورات مقدس، پند و اندرزهای ساده نیست که آنها را باید فقط خواند و شنید و تحسین کرد. با به کار بستن این فرامین است که میتوان پایههای یک جامعه سالم را محکم و استوار نگه داشت. انحراف از هر یک از این اصول، انحراف از راه و روش جامعه عادل، و نیز بیاعتنایی به آموزشهای انسانی موسی است. در این فرامین مانند دیگر امور، هرگاه مورد نادری پیش آید که تطابق آن فرمان با نیازها و امکانات عصر حاضر ظاهراً در تضاد جلوه کند، باید به روح مطلب و عمق مفهوم آن دستور پی برد.
مایه و پایه اینگونه فرامین، حفظ حقوق فردی دیگران است. حضرت موسی انسان ضعیف، دروغپرداز، شایعهساز یا توطئهگر را در جامعه ایدهآل خود نمیخواهد: «هیچگاه شایعه را بازگو مکن و با شخص گناهکار همدست مشو تا شاهد دروغین او شوی» (صحیفه خروج، کتاب سوم تورات، باب بیست و سوم، آیه ۱) «از سخن بیاساس دوری کن» (همانجا، آیه ٧) «در میان مردم برای سخنچینی رفت و آمد مکن» (صحیفه لاویان، باب نوزدهم، آیه ۱٦)
خبر بیپایه و مطلب بیاساس و شایعه نادرستی که پشت سر این و آن گفته و باز گفته شود، و ای بسا که هر بار به دروغی بزرگتر و زهرآگینتر آلوده میگردد، چه زندگیهای را که به تباهی و بدبختی نمیکشاند. قانون موسی هرگونه اتهام، بهتان و افترا را ممنوع میکند. از شخص میخواهد از اینکه خبرنادرستی را بازگو کند دوری جوید. بهجای رویآوردن به خبرچینی و بازگویی شایعات و دروغپردازی، باید دوستدار انسانها بود. قلب را از کینهتوزی و انتقامجویی پاک نگهداشت.
در تورات میخوانیم: «برادرت را در دل دشنام مده، انتقام مجو و کینهورز مباش» (صحیفه لاویان، باب نوزدهم، آیههای ۱٨-۱٧) «سنگدلی و سرسختی مکن» (لاویان، باب دهم، آیه ۱٦)
شکوه و شکایت علیه همنوع، نباید بذر انتقام در دل آدمی بکارد. بسیاری از نفرتها ریشه در خودخواهی دارد و به سادگی قابل گذشت است. نه تنها باید بهخاطر یک رنجش و دلتنگی، به برادر و همنوع خود ناسزا نگفت و موجب آزردگی و زیان او نشد، بلکه حتی «در دل» نیز نباید کینه نسبت به او را راه داد و زندگی را بر خود عذابآور کرد.
در پرتو همین دستور بزرگ است که کینهورزی و انتقامجویی ممنوع میشود و گناه محسوب میگردد. چرا که حلقههای زنجیر انتقام را پایانی نیست. در هر عمل کینهتوزانه، بازتاب و واکنش جدیدی میتوان جست. گذشت و نرم دلی و عاطفه و مهربانی، بین افراد جامعه سخنی است نیکو. اما وقتی پای دشمنان حق و حقیقت به میان میآید و کل جامعه با خطر نابودی روبرو میگردد، آنگاه خطاب به قوم گفته میشود: «قوی و دلیر باش. مترس و در برابر آن وحشت مکن» (صحیفه تثنیه، باب سی و یکم، آیه ٢٣)
جامعه ایدهآل حضرت موسی باید از درون از ناپاکی و آلودگی زدوده شود و در برابر خطرات برونی همچون کوه ایستادگی کند. از جمله فرامین اخلاقی پیامآور پروردگار جهان، احترام به خادمان جامعه و سالمندان و عالمان دینی است. به گفته دیگر، همانگونه که فرزند باید حرمت پدر و مادر خود را نگاه دارد، افراد جامعه نیز باید بزرگان خادم خود را محترم شمارند.
«بزرگ قوم خود را ناسزا مگو» (خروج ٢٢:٢٧) «از پیش پای ریش سفیدان برخیز و به پیران احترام بگذار» (صحیفه لاویان، باب نوزدهم، آیه ٣٢)
دستورات اخلاقی تورات را میتوان درمان بسیاری از دردهای امروزین جوامع انسانی، چه ملل عقب افتاده و چه ملتهای پیشرفته دانست: «در داوری از راه راست منحرف مشو، ابهت بانفوذان گمراهت نکند. رشوه مگیر زیرا که رشوه دیدگان خردمند را کور میکند و رای راستین او را به انحراف میکشاند». (صحیفه تثنیه، باب شانزدهم، آیه ۱۹) «رشوه مگیر، زیرا که رشوهگیری چشم بینا را کور میکند و سخنان حق را به گمراهی میکشاند». (صحیفه خروج، باب بیست و سوم، آیه ٨) «حقیقت را انکار مکن و به دیگری دروغ مگو» (صحیفه لاویان، باب نوزدهم، آیه ۱۱)
در لابهلای همه این فرامین، گوهر درستی و صداقت و پاکی، درخشندگی خیرهکنندهای دارد. قانون موسوی حقیقتگویی و حقیقتجویی را یکی از پایههای اساسی انسانیت میشناسد و اجازه نمیدهد به آن لطمهای وارد گردد.
رعایت حال معلولین و ناتوانان ذهنی و جسمی: شاید موجب شگفتی شود که تورات یهودیان، با آنکه در دورانی به بشریت داده شد که دوران جهالت و عقبماندگی بود، باز هم به کوچکترین امور انسانی و رفاهی فرزندان بشر نیز این چنین توجه کرده است. قوانین حضرت موسی آنقدر جامع است که ماورای زمان و مکان میباشد و تصور آن که تنها به دوران گذشته تعلق دارد و پاسخگوی نیازهای امروزی مردمان نمیتواند بود درست نیست. این قوانین همه دورانها و همه جوامع و نظامها را دربر میگیرد و برای همه آدمیان داده شده است.
در حالی که برخی از اقوام، نه تنها در زمان حضرت موسی، که قرنها پس از آن نیز، نوزادان ناقصالعضو را هلاک میکردند و برای آنانی که کاست جسمانی داشتند، هیچ حقوقی قایل نبودند، حضرت موسی در آن دوران کهن، فرمان میدهد: «به کر ناسزا مگو و پیش پای کور سنگ لغزش میانداز» (صحیفه لاویان، باب نوزدهم، آیه ۱۴) «نفرین بر آن باد که کوری را در راه گمراه کند و تمام قوم بگویند آمین» (صحیفه تثنیه، باب بیست و هفتم، آیه ۱٨)
طبق دستور تورات، جامعه باید نگهدار و نگهبان کمتوانان باشد. نباید ناشنوا هدف دشنامگویی قرار گیرد و در دفاع از خود بازماند. این وظیفه فرد فرد جامعه است که پا روی حقوق او نگذارد. این امر افرادی را نیز که عقبماندگی دارند در بر میگردد. چنین امری علاوه بر مفهوم ظاهری، معانی عمیقتری نیز در بردارد.
کسی که انسان بیتجربهای را به راهی دشوار میخواند، همانند آن کسی است که سنگ را از سر راه نابینا بر نمیدارد.
هواداری از نیازمندان و فرو افتادگان: موسی در فرامین خود از افراد فروافتاده و نیازمند جامعه نیز یاد میکند. «حق غریب یا یتیم را پایمال مکن. لباس بیوه را به گرو مگیر» (صحیفه خروج، باب بیست و سوم، آیه ٦) «هیچگاه زن بیوه و کودک یتیم را از خود مرنجان». (همانجا، آیه ٢۱).
حضرت موسی مدافع افراد بیدفاع جامعه ایدهآل خود میباشد. توجه و محبت او به ضعیفان اجتماع، حس انساندوستی او را به اوج اعلا میرساند: «هنگام درو محصول کشتزارت، گوشههای مزرعه را تماماً درو مکن، خوشههای ریخته شده در اطراف زمین را برندار. خوشههای کم دانه تاکستانت را نچین و خوشههای افتاده بر زمین را دست مزن. آنها را برای بینوا و غریب بگذار (صحیفه لاویان، کتاب سوم تورات باب نوزدهم، آیات ۹ و ۱٠ و باب بیست و سوم، آیه ٢٢)
«هرگاه خرمن خود را که در مزرعه است درو میکنی و بافهای از گندم را فراموش کردی، برای برداشت آن باز نگرد. آن خوشهها سهم غریب و یتیم و بیوه زن است» (صحیفه تثنیه، باب بیست و چهارم، آیه ۱۹) «هرگاه تاکستان خود را خوشهچینی میکنی، خوشههای کمدانه را مچین، آنها را برای غریب و یتیم و بیون نگه دارد». (همانجا، باب بیست و چهارم، آیه ٣۱)
همچنین درباره کارگران و رعایت حقوق آنان، حضرت موسی دستور میدهد: «به کارگر روز مزد بینوا و نیازمند که بهخدمت تو درآمده، چه همکیش تو باشد و یا غربیی که درون دروازههای شهر تو زندگی میکند، به او ستم روا مدار، مزد او را همان روز پیش از غروب آفتاب پرداخت کن، زیرا که او تنگدست است و زندگیش بدان بستگی دارد» (صحیفه تثنیه، باب بیست و چهارم، آیههای ۱۵–۱۴) «مزد کارگر روز مزد، تا بامداد روز بعد پیش تو نماند» (صحیفه لاویان، باب نوزدهم، آیه ۱٣)
این قوانین اخلاقی که در کتاب مقدس تورات آمده، در تمامی جوامع قدیم سابقه نداشته و حتی در زندگی امروزی نیز قوانینی پیشرفته و انساندوستانه تلقی میشود. موسی همه آحاد و افشار ملت را مد نظر دارد و برای رفاه آنان این قوانین انسانی را وضع کرده است.
[▲] پینوشتها
گفتار هشتم: اصول اخلاقی یهود، قوانین رفاهی و کارگری، موازین حمایت جامعه از نگونبختان، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
▲ | گفتار نهم: در شریعت یهود، حمایت از حیوانات و رفاه آنها، در ردیف تامین رفاه آدمیان قرار دارد |
---|
در دنیای بربریتی که مردمان یکدیگر را میدریدند، تورات یهودیان و شریعت حضرت موسی به آدمیان توصیه میکنند حتی رفاه حیوانات را نیز تامین کنند و به آنها آزار نرسانند.
در جوامع زیر آسمان خدا، تنها آدمیان نیستند که نفس میکشند و جان دارند. از دیدگاه تورات یهودیان، چارپایان، ماکیان، پرندگان و سایر جانداران اهلی و وحشی نیز مخلوقات خدایند که کره زمین را فرا گرفتهاند.
این جانداران نیز باید از جانب جامعه انسانی حمایت شوند. آنها هم از هر رنج و درد و سخت کاری باید به دور باشند.
در قانون موسوی، در کنار دستورات اخلاقی درباره رفاه و آزادی و نیک بختی انسانها، توجه به آسایش و حمایت از حیوانات بدانجا میرسد که در فرمان چهارم از فرامین دهگانه حضرت موسی، در همان بخش که سخن ازتقدس روز شنبه میرود، به این نکته نیز اشاره میشود: «در روز هفتم هیچگونه کاری انجام مده. نه خودت، نه پسرت، نه دخترت و نه بهایم و رمهات» (صحیفه خروج، باب بیستم، آیه ۱٠) «در روز هفتم، خودت پسرت، دخترت، گاوت و الاغت و گلهات مانند خودت استراحت کنند». (صحیفه تثنیه، باب پنجم، آیه ۱۴).
هنگامی که گفته میشود که «گاو شخمزن با الاغ باربر» نیز مانند «خود انسان» یک روز در هفته باید به استراحت بپردازند، حمایت از جانداران در تورات مقدس به اوج میرسد. این قوانین در دورانی به بشریت داده میشود که حتی انسانها نیز در شرایط بردگی و بندگی مطلق بهسر میبردند و مورد استثمار قرار میگرفتند. تورات میگوید: نه تنها انسانها نباید استثمار شوند، بلکه حیوانات نیز از این حق برخوردار هستند که یک روز در هفته استراحت کنند و به کار گرفته نشوند.
آیا هنوز بشر، حتی در اجتماعات بسیار پیشرفته و در اوج فعالیت نهادهای حمایت از حیوانات، به این درجه از پشتیبانی از حیوانات رسیده است؟
قانون موسوی رنج دادن به جانداران را منع میکند و به باورمندان دستور میدهد که هرگز موجب رنج حیوانات و جانداران نباشند. در تورات میخوانیم: «هرگاه گاو و یا الاغ دشمن خود را سرگردان یافتی، حیوان را به او باز گردان. اگر دیدی که الاغ او زیر باری سنگین بر زمین افتاده، مبادا از کمک به دشمن خویش روی گردانی. برای رهایی حیوان او را یاری کن». (صحیفه خروج، باب بیست و سوم، آیههای ۵-۴)
پیدا است که چنین فرمانی نه تنها حمایت از جانداران و جلوگیری از رنج آنان را دربردارد، بلکه منادی دوستی با دشمن نیز هست. علاوه بر این، حمایت از یک چارپای خاص را در نظر ندارد - بلکه همه جانداران مورد نظرند، و فقط سخن از چارپای دشمن نیست، بلکه در مورد گاو و گوسفند دوست و برادر و دیگر انسانها نیز همین فرمان تکرار میشود: «مبادا گاو و گوسفند برادر خود را ببینی و خود را از آنها پنهان کنی و از آنها چشم بپوشی. آنها را باید به برادر خود بازگردانی» (صحیفه تثنیه، باب بیست و دوم، آیه ۱).
«اگر الاغ یا گاو برادرت را در راه افتاده بر زمین دیدی، از آن روی مگردان، با او کمک کن تا حیوان افتاده را از زمین بلند کند». (همانجا، آیه ۴).
این فرمان با همه سادگیش، ابعادی بسیار فراتر از حمایت از حیوانات دارد؛ از جمله درستکاری در یافتن و بازگرداندن اموال دیگران و اهمیت مددکاری بین همنوعان. آن کس که ادعا کند چنین فرمان کهنه و منسوخ است، زیرا در دنیای صنعتی امروز، دیگر خر باربر و گاو شخمزن در اجتماع شهری دیده نمیشود، باید سادهاندیش باشد. زیرا همانگونه که بارها در این گفتارهای تاکید گردیده، در قوانین موسوی، واژهها را نباید به صورت انتزاعی و خشک و جامد و ابتدایی مورد نظر قرار داد، بلکه در پس هرقانون و فرمانی دنیایی از معنی و مفهوم کلی و فراگیر نهفته است که نه تنها با عصر حاضر میتواند انطباق و کارآیی داشته باشد، بلکه اصولی است که برای همیشه و تا هنگامی که انسانها همچنان در کره زمین زیست میکنند میتواند رهنمون اخلاقی بشریت باشد.
فرمان مهربان بودن با جانداران، درستکار بودن، به دشمندوستی را آموختن و به او دست دوستی دادن و همدستی کردن با دیگران، اینها اصولی نیست که کهنه شدنی باشد. این فرامین مانند دیگر اوامر حضرت موسی جاودانی است و تا ابد ماندگار.
دستورات تورات برای بهزیستی حیوانات، در آن دوران توحش و بربریت که بر کره زمین حاکم بود، باور ناکردنی و شگفتانگیز مینماید. شریعت موسوی تا آنجا در حمایت از حیوانات پیش میرود که برای جلوگیری از رنج و محنت چارپایان میگوید: «گاو و خر را با هم برای شخم کردن بهکار نگیر» (صحیفه تثنیه، باب بیست و دوم، آیه ۱٠). علت بسیار ساده این فرمان آن است که این دو چارپا از نظر جثه و نیروی کار با هم برابر نیستند و طبعاً حیوان ضعیفتر زیریوغ شخمزنی رنج خواهد کشید و انسان باید از چنین وضعی جلوگیری کند - و در فرمان دیگری میگوید: «دهان گاو را به هنگام خرمن کوبی مبند» (صحیفه تثنیه، باب بیست و پنجم، آیه ۴)
این دستور تنها شامل حال گاو، آنهم هنگام خرمنکوبی نمیشود. بلکه هیچگاه بههیچ عنوان و بههیچ حیوانی که بهکار سخت گرفته میشود، نباید دهانبند بست. نمیتوان حیوانی را بهکار شاق وا داشت و او را در عین حال از خوردن محروم کرد.
در تاریخ بردهداری قرون وسطی، به اربابان شرابساز ثروتمندی بر میخوریم که بر دهان بردگان و بندگان خود به هنگام کار دهانبند آهنی میبستند تا مبادا آن سیهروزان به هنگام کار، مشتی از توده بزرگ خوشههای انگور را برای رفع تشنگی یا گرسنگی به دهان خویش بگذراند.
هنگامی که اینگونه شرایط غیرانسانی و ظالمانه را در برابر فرامین موسوی و دستورات تورات قرار دهیم، بهتر میتوانیم به عظمت فکری و دید گسترده و جهانی نخستین پیامبر جهان بشریت، حضرت موسی پی بریم.
حیوان اهلی را که در اجتماع انسانی به سر میبرد و به او خدمت میکند، نباید در برابر مواد خوراکی گرسنه نگاه داشت. فقط در قرون اخیر است که در بعضی موارد خاص خشونت با حیوانات، آن هم در پارهای از اجتماعات منع شده و گروههایی برای حمایت از حیوانات به وجود آمدهاند و گرنه تا نیمه قرن نوزدهم آزردن حیوانات، جز در قانون یهود، در هیچ قانون دیگری به صراحت نهی نشده بود.
در شریعت یهود، نهی از خشونت نسبت به جانداران، امر به مهربانی با آنها، آنقدر پیش میرود که حالت بسیار عاطفی و انسانی بهخود میگیرد. در تورات میخوانیم:
«ماده گاو و یا ماده گوسفند و کره نوزاد آنها را با هم در یک روز ذبح نکنید». (صحیفه لاویان، باب بیست و دوم، آیه ٢٨)، و «هرگاه برسر راهت، روی درختی یا روی زمین آشیانهای یافتی که پرنده ماده بهروی جوجه تخمها خوابیده باشد، مادر را با جوجهگان برندار، حتماً پرنده مادر را آزاد کن». (صحیفه تثنیه، باب بیست و دوم، آیههای ٧- ٦).
حفاظت از نسل چارپایان و پرندگان، به همان شکل که در طبیعت وجود دارند، اصلی است که باید آنرا مراعات کرد. در دنیای امروز، یعنی هزاران سال پس از ظهور حضرت موسی و پس از آنکه تورات مقدس یهود به جهانیان اهدا گردید، تنها در سالهای اخیر است که نهادها و دولتها بپا خاسته و میکوشند با اجرای قوانین مختلف محیط زیست، از انقراض کامل نسل حیوانات و دیگر جانداران جلوگیری کنند. در تورات میخوانیم:
«چارپایت را با غیر جنس آن جفت مکن» (صحیفه لاویان، باب نوزدهم، آیه ۱۹) چرا که این عمل انحراف از نظام طبیعت است و هم آنکه انجام آن انحراف جنسی میان آدمیان را رواج خواهد داد.
بهطوری که میبینیم، نه تنها در مورد انسانها، بلکه در مورد حیوانات نیز رعایت امور جنسی مهم شناخته شده است.
در پایان این نوشتار، توجه کاربران گرامی را به این اصل معطوف میدارم که با توجه به آیات مقدس تورات، در شریعت یهود، حمایت از حیوانات و توجه به رفاه آنان بهحدی میرسد که در فرمان چهارم از فرامین دهگانه حضرت موسی، حیوان خانگی همردیف و همگونه خود انسان محسوب میگردد و میخوانیم: «گاوت و الاغت مانند خودت به استراحت بپردازند».
[▲] پینوشتها
گفتار نهم: در شریعت یهود، حمایت از حیوانات و رفاه آنها، در ردیف تامین رفاه آدمیان قرار دارد، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
▲ | گفتار دهم: زناشویی در آیین یهود مقدس است و خانواده، واحداساسی جامعه را تشکیل میدهد |
---|
در شریعت موسوی، خانواده پایه و اساس اجتماع را تشکیل میدهد و پاک ماندن واحد خانواده، یکی از مهمترین اصول اخلاقی و دینی است.
ازدواج در آیین یهود برپایه آیهای از کتاب مقدس از گفته هوشع نبی قرار گرفته که در فصل دوم «صحیفه یوشع» آمده و میگوید: «برای ابد با تو پیمان میبندم. این پیمان با عدل و داد همراه است، و با احسان و رحت پیمانم را با تو خواهم بست، و این پیمان بر شیوه خداترسی خواهد بود».
با استناد به این آیه، ازدواج در آیین یهود، باید برپایه ابدی و دایمی قرار داشته باشد. در عالم ازدواج، پیوند زناشویی باید همواره و در طول زندگی برپایه عدل و داد استوار باشد، و تساوی حقوق هر دو جانب رعایت گردد. اما هرگاه در طول زمان یکی از دو زوج احساس کند که عدالت در حق او رعایت نشده، و احتمالاً حقی از او پایمال گردیده، باید با دیده اغماض و از راه احسان و رحمت با زوج خود رفتار کند و برای جلوگیری از فروپاشی این عقد ازدواج و آسیب رسیدن به خانواده، تا حدودی از حق خود گذشت کند و بهجای عدالت، به احسان روی آورد، و همیشه در روابط زناشویی ترس از خدا مورد نظر باشد و چنین کسی که ازدواج خود را بر پایه ترس از پروردگار بنا نهاده، هرگز دچار خطا نمیشود و حقی را پایمال نمیکند و همواره عدالت را در نظر میگیرد.
ازدواج در آیین یهود باید کتبی و با تعیین شرایط باشد و دو نفر شاهد عادل و بیطرف زیر عقدنامه (כתובה Ketuba) را امضا کنند. برای اجرا صیغه ازدواج، عاقد باید با حضور دو نفر شاهد واجد شرایط و حداقل شش نفر مرد بالغ که با داماد و عاقد و شهود جمعاً ۱٠ نفر شوند، صیغه عقد را جاری کند.
در ابتد دعای خیری درباره عروس و داماد خوانده میشود و سه نیایش ویژه که متون آنها در زمینه ازدواج است قرایت میگردد و سپس داماد حلقهای را بهعنوان پیوند زنجیر زناشویی با گفتن جملهای به زبان عبری، حلقه را در برابر چشم شاهدان، در انگشت اشاره دست راست عروس قرار میدهد. جملهای که داماد هنگام وارد کردن حلقه به انگشت عروس ادا میکند از این قرار است: «הרי את מקודשת לי בטבעת זו, כדת משה וישראל» که میگوید: «با این حلقه تو بر حسب قوانین موسوی و اسراییلیان برای من تقدیس میشوی».
با گفتن این جمله و وارد کردن حلقه در انگشت عروس، عاقد متن عقدنامه (کتوبا) را با تمام شرایط و تعهداتی که داماد با امضای آن بهعهده گرفته، به عروس و داماد تفهیم میشود و سپس هفت براخا (برکت) توسط عاقد و یا افراد ناظر بر عقد خوانده میشود که از این قرار است:
۱- متبارک باد نام اعظم خداوند، آفریننده جهان، که میوه انگور را آفرید.
٢- متبارک باد نام خداوند پروردگار کاینات، که انسان را خلق کرد.
٣- متبارک باد نام اعظم خداوند پرورگار جهان، که ما را به خاطر جلال خود بهوجود آورد.
۴- متبارک باد نام اعظم خداوند پروردگار جهان، که انسان را به شمایل خود آفرید و بهوسیله آدم پایه جهان را استوار کرد. متبارک باد نام خالق جهان.
۵- زن نازا (اورشلیم) با جمع شدن فرزندانش در میان خود شادمان باد. متبارک باد نام خداوند که صیون را به فرزندانش شادمان میکند.
٦- ای دوستان و خویشان، شادی کنید چون شادی که در ابتدای آفرینش آدم را در بهشت شاد کرد. متبارک باد نام اعظم خداوند که عروس و داماد را در روز پیوند زناشویی شادمان میگرداند.
٧- متبارک باد نام توای خداوند خالق ما پادشاه عالم، که شادی را آفریدی، و شادی را برای عروس و داماد آوردی. تو آفریننده شادی، ترنم، خوشحالی، سرور، عشق، یگانگی، صلح و برادری میباشی. التماس ما آن استای پروردگار خالق ما، که همواره در شهرهای یهودا و کوچههای اورشلیم صدای شادمانی و هلهله، صدای عروس و داماد و نوای دلبخش سرودهای عروس و داماد به هنگام رفتن به حجله و نوجوانانی که از میهمانی عروس برمی گردند شنیده شود. متبارک باد نام توای پروردگار، که عروس و داماد را شاد میگردانی.
در پایان این هفت برکت، عاقد از شراب تقدیس شده به عروس و داماد میچشاند و در آخر امر به یادبود خرابی بیتالمقدس یهود و تذکر اندوه پراکنده و آوارهشدن یهودیان در جهان، یک لیوان شیشهای زیر پای داماد میگذارند تا با یک ضربه آن را بشکند. داماد با ادای این جمله «ای اورشلیم اگر ترا فراموش کنم، دست راستم فراموش باد، و اگر نام اورشلیم را در هنگام شادمانی بر زبان نرانم، زبانم به کامم بچسبد». (صحیفه مزامیر داود، باب ۱٣٦) لیوان را میشکند و مراسم عقد پایان میپذیرد.
در شریعت موسوی، خانواده واحد پایۀ اجتماع محسوب میشود. بنابراین، حضرت موسی برای تحکیم پایههای خانواده و پاک و منزه بودن آن دستورات اکیدی صادر میکند.
قانون خانواده از دیدگاه شریعت موسوی، گرچه در جامعه روستایی خود با قوم و قبیله سروکار دارد، اما مساله خانواده برای او بهعنوان واحد اساسی اجتماع سالم بسیار ارزشمند و مهم است.
سخن گفتن از «پدر و مادر» در ده فرمان نشانگر توجه حضرت موسی به کانون خانواده و اهمیت آن است. برای حفظ همین کانون است که قوانین متعددی وضع میشود.
در اجتماعی که واحد خانواده از هم پاشیده شود، افراد نیز با یکدیگر بیگانه خواهند ماند. ای بسا که انسانها حتی از هم گریزان شوند.
بیگمان تلاش برای حفظ اصول و موجودیت خانواده نمیتواند به معنی درجای زدن و جلوگیری از تحول دایمی آن بهحساب آید.
اما اگر مهار خانواده در عصر تکنولوژی از دست برود، عنصر خانواده به همان دوران تمدن به ظاهر پر شکوه مادی مصر باستان باز میگردد که در آن طهارت و یکپارچگی خانواده وجود نداشت و فساد اخلاق همهجا را فرا گرفته بود.
در کتاب تلمود، در مبحث «زناشویی»، مطالب زیادی در راه استحکام خانواده آمده است؛ از جمله آنها این توصیههای بسیار پیشرفته است: «به همسر خویش احترام گذارید تا سعادتمند شوید»؛
«مرد باید همسرش را مانند خود دوست بدارد و بیشتر از احترامی که برای خویش انتظار دارد، به همسرش احترام بگذارد».
به مردان توصیه میکند: «هرگز اشک همسر خود را درنیاورید، زیرا خداوند دانههای اشک زن مظلوم را میشمارد». (کتاب تلمود، مبحث: قدوشیم – تقدیس شدگان)
حضرت سلیمان نبی در کتاب پند و امثال خود (صحیفه امثال سلیمان) قصیدهای در بخش پایانی این کتاب، درباره زن صالحه در ٢٢ بیت سروده است، که بیت اول آنای این قرار است:
«زن صالحه را چه کسی میتوان بهدست آورد؟ زیرا بهای او از تمام جواهرات عالم فزونتر است». و در بیت آخر آن میگوید: «زیبایی ظاهر زود گذر است و طنازی و دلبربایی هیچ و پوچ است. زنی که خداترس باشد، قابل فخر است. خداوند از ثمره اعمالش به او اجر و پاداش میدهد».
کتاب مقدس در صحیفه پیدایش میگوید: «بههمین دلیل، مرد پدر و مادر خود را ترک نموده و به همسرش ملحق شده و هر دوی آنها یک تن واحد میگردند».
کاملاً واضح است که از نظر جسمانی، هرگز دو نفر یک تن واحد نخواهند شد و همیشه دو تن باقی خواهند ماند. اما فرموده تورات کاملاً درست و صحیح است و منظور آن است که زن و مرد باید آنقدر از نظر اخلاق و سنت و خواسته و سلیقه و عقیده به هم نزدیک شوند و یکی گردند، تا آن که دو جان و یک پیکر شوند.
ازدواج در آیین یهود امری مقدس است، که با تقدس آغاز میشود و تا پایان عمر باید مقدس باقی بماند.
خوشا به حال ملتی که چنین قوانینی دارد و خوشا به حال ملتی که قوانین پروردگار، مندرج در تورات مقدس، قانون زندگی خانوادگی او باشد.
[▲] پینوشتها
گفتار دهم: زناشویی در آیین یهود مقدس است و خانواده، واحداساسی جامعه را تشکیل میدهد، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
[▲] سرچشمهها
□
□
□ وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل