دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۳ آذر ۱۲, چهارشنبه

سکسیسم در قرآن

از: مهدیزاده کابلی

نقد قرآن

سکسیسم در قرآن


فهرست مندرجات





سکسیسم در قرآن

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا (سوره‌ی النساء: آیه‌ی ۳۴)

ترجمه: «مردان سرپرست زنانند به‌دليل آن‌كه خدا برخى از آنان را بر برخى برترى داده و [نيز] به‌دليل آن‌كه از اموال‌شان خرج می‌كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ می‌كنند و زنانی را كه از نافرمانی آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏‌ها از آنان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را بزنيد؛ پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آن‌ها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ است.»

در فلسفه‌ی خلقت قرآن، مانند کتاب مقدس، زن‌ مثل هزاران ابزار دیگر برای استفاده‌ی مرد خلق شده است. در سفر پیدایش عهد عتیق آمده است: «آن‌گاه‌ (پس از آفرینش جهان)، يهوه‌، خدا، از خاكِ زمين‌، آدم‌ را سرشت‌. سپس‌ در بينی آدم‌ روح‌ حيات‌ دميده‌، به‌ او جان‌ بخشيد و آدم‌، نَفْس‌ زنده‌ (موجود زنده‌‌ای) شد. در ادامه می‌افزاید: «خداوند، آدم‌ را در باغ‌ عدن‌ گذاشت‌ تا در آن‌ كار كند و از آن‌ نگهداری نمايد، و به‌ او گفت‌: «از همه‌ ميوه‌های درختان‌ باغ‌ بخور، به‌جز ميوه‌‌ی درخت‌ شناخت‌ نيك‌ و بد، زيرا اگر از ميوه‌‌ی آن‌ بخوری، مطمئن‌ باش‌ خواهی مرد.» خداوند فرمود: «شايسته‌ نيست‌ آدم‌ تنها بماند. بايد برای او يار مناسبی به‌‌وجود آورم‌» ... آن‌گاه‌ خداوند آدم‌ را به‌‌خواب‌ عميقی فرو برد و يكی از دنده‌هايش‌ را برداشت‌ و جای آن‌ را با گوشت‌ پُر كرد، و از آن‌ دنده‌، زنی سرشت‌ و او را پيش‌ آدم‌ آورد. آدم‌ گفت‌: «اين‌ است‌ استخوانی از استخوان‌هايم‌ و گوشتی از گوشتم‌. نام‌ او «نسا» باشد.» هر چند در قرآن به خلقت زن از دنده‌ی مرد، به صراحت اشاره نشده است؛ اما تلویحاً، در آیه‌ی نخست سوره‌ی نسا می‌گوید: «اى مردم، از پروردگارتان پروا كنيد، همان‌كه شما را از يك تن يگانه (نَفْس‌ واحد) بيافريد و همسر او را هم از او پديد آورد، و از آن دو، مردان و زنان بسيارى پراكند.» بدین ترتیب، زن حتا در خلقت خود هم وابسته به مرد، بود.

از نظر تورات، شخصى كه نخست فريب شیطان را خورد حوّا بود؛ حتا او بود كه آدم را فريب داد:

    مار از همه‌ حيواناتی كه‌ خداوند به‌‌وجود آورد، زيرك‌تر بود. روزی مار نزد زن‌ آمده‌، به‌ او گفت‌: «آيا حقيقت‌ دارد كه‌ خدا شما را از خوردن‌ ميوه‌ تمام‌ درختان‌ باغ‌ منع‌ كرده‌ است‌؟» زن‌ در جواب‌ گفت‌: «ما اجازه‌ داريم‌ از ميوه‌ همه‌ درختان‌ بخوريم‌، به‌جز ميوه‌ درختی كه‌ در وسط‌ باغ‌ است‌. خدا امر فرموده‌ است‌ كه‌ از ميوه‌ آن‌ درخت‌ نخوريم‌ و حتی آن‌ را لمس‌ نكنيم‌ و گرنه‌ می‌ميريم‌.» مار گفت‌: «مطمئن‌ باش‌ نخواهيد مُرد! بلكه‌ خدا خوب‌ می‌داند زمانی‌كه‌ از ميوه‌ آن‌ درخت‌ بخوريد، چشمان‌ شما باز می‌شود و مانند خدا می‌شويد و می‌توانيد خوب‌ را از بد تشخيص‌ دهيد.» آن‌ درخت‌ در نظر زن‌، زيبا آمد و با خود انديشيد: «ميوه‌ اين‌ درختِ دلپذير، می‌تواند، خوش‌ طعم‌ باشد و به‌ من‌ دانايی ببخشد.» پس‌ از ميوه‌ درخت‌ چيد و خورد و به‌ شوهرش‌ هم‌ داد و او نيز خورد. آن‌گاه‌ چشمانِ هر دو باز شد و از برهنگی خود آگاه‌ شدند؛ پس‌ با برگ‌های درختِ انجير پوششی برای خود درست‌ كردند. عصر همان‌‌روز، آدم‌ و زنش‌، صدای خداوند را كه‌ در باغ‌ راه‌ می‌رفت‌ شنيدند و خود را لابه‌لای درختان‌ پنهان‌ كردند. خداوند آدم‌ را ندا داد: «ای آدم‌، چرا خود را پنهان‌ می‌كنی؟» آدم‌ جواب‌ داد: «صدای تو را در باغ‌ شنيدم‌ و ترسيدم‌، زيرا برهنه‌ بودم‌؛ پس‌ خود را پنهان‌ كردم‌.» خداوند فرمود: «چه‌ كسی به‌ تو گفت‌ كه‌ برهنه‌ای؟ آيا از ميوه‌ آن‌ درختی خوردی كه‌ به‌ تو گفته‌ بودم‌ از آن‌ نخوری؟» آدم‌ جواب‌ داد: «اين‌ زن‌ كه‌ يار من‌ ساختی، از آن‌ ميوه‌ به‌ من‌ داد و من‌ هم‌ خوردم‌.» آن‌گاه‌ خداوند از زن‌ پرسيد: «اين‌ چه‌ كاری بود كه‌ كردی؟» زن‌ گفت‌: «مار مرا فريب‌ داد.» پس‌ خداوند به‌ مار فرمود: «بسبب‌ انجام‌ اين‌ كار، از تمام‌ حيوانات‌ وحشی و اهلی زمين‌ ملعون‌تر خواهی بود. تا زنده‌ای روی شكمت‌ خواهی خزيد و خاك‌ خواهی خورد. بين‌ تو و زن‌، و نيز بين‌ نسل‌ تو و نسل‌ زن‌، خصومت‌ می‌گذارم‌. نسلِ زنْ سر تو را خواهد كوبيد و تو پاشنه‌ وی را خواهی زد.» آن‌گاه‌ خداوند به‌ زن‌ فرمود: «درد زايمان‌ تو را زياد می‌كنم‌ و تو با درد فرزندان‌ خواهی زاييد. مشتاق‌ شوهرت‌ خواهی بود و او بر تو تسلط‌ خواهد داشت‌.»

با این حال، تسلط مرد بر زن، یک امر خدایی پنداشته شده است؛ و همین امر در عهد جدید و قرآن نیز تکرار شده است.

در باب پنجم رساله‌ی به‌ افسسيان‌ که يكی از چهار رساله‌ای است‌ كه‌ پولس‌ آن‌ها را در زندان‌ روم‌ نوشت‌ (٦۱-٦٣ ميلادی)، در مورد روابط زنان و شوهران آمده است: «ای زنان ، همچنان‌كه از مسیح اطاعت می‌كنید، از شوهرتان نیز اطاعت نمایید. زیرا شوهر سرپرست زن است، همان‌طور كه مسیح سرپرست كلیساست. به همین علت بود كه او جانش را فدا كرد و نجات‌دهنده‌ی كلیسا گردید. پس شما ای زنان، باید در هر امری با كمال میل از شوهر خود اطاعت كنید، درست همان‌گونه كه كلیسا مطیع مسیح است.»

چنان‌که مشاهده می‌شود، آیه‌ی ۳۴ سوره‌ی النساء که در آن تأکید شده است: «مردان سرپرست زنانند»، دقیقاً اقتباسی آشکار از آیه‌ی ٢٣ رساله‌ی افسسيان‌ است که می‌گوید: «شوهر سرپرست زن است». به‌هر حال، هر دو آیه نماد کامل سکسیسم (گونه‌ای از تبعیض، بر اساس جنسیت که بیشتر به‌طور مشخص برای تبعیض علیه زنان به‌کار می‌‌روند)، در کتاب‌های مقدس آیین‌های مسیحیت و اسلام است.

جالب‌تر این است که در ادامه‌ی این آیه‌ی سوره‌ی نساء می‌افزاید: «زنانی که از سرکشی و نافرمانی آنان بیم دارید، [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‌ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را کتک بزنيد! پس اگر از شما اطاعت کردند برای آزاردادن آنان هیچ راهی مجویید.»

[] يادداشت‌ها




[] پی‌نوشت‌ها

پیدایش، باب دوم، آیۀ ٧
همان‌جا، آیات ۱۵-٢٣
در مورد خلقت جسم آدم، به پیروی آیات قرآن و روایات اسلامی از عهد عتیق، از گل، خاك، گل بدبو، و ... بوده است؛ با این حال، در مورد خلقت حوّا در قرآن تصريح نگرديده است، اما سه دسته روايت در اين زمينه وجود دارد:
دسته اول: رواياتى كه به تبعيت از تورات خلقت آدم را از دنده چپ مى‌دانند. (رجوع شود به: ابن اثير، الكامل، ج ۱، ص ٢٠.)
دسته دوم: رواياتى كه به‌صراحت خلقت حوّا از دنده چپ آدم را انكار و بر آن ایراد وارد مى‌كند. در «من لايحضرالفقيه» كه از كتاب‌هاى روايی معتبر شيعى است از قول يكى از بهترين ياران امام صادق، روايتی نقل شده است: «زراره نقل مى‌كند كه در حضور امام صادق، درباره خلقت حوّا سؤال شد و اين‌كه نزد ما مردمى هستند كه مى‌گويند: خداوند حوّا را از آخرين دنده چپ آدم آفريد. امام صادق فرمود: «خداوند از چنين نسبتی منزّه و برتر است؛ آيا كسى كه چنين مى‌گويد مى‌پندارد خداوند توان آن‌را نداشت كه همسر آدم را از غيردنده او خلق كند؟ تا بهانه به دست ملامت‌گران دهد كه بگويند بعض اجزای آدم با بعض ديگر ازدواج كرد... سپس فرمود: خداوند آدم را از گل آفريد و امر كرد به ملائكه كه بر او سجده كنند تا اين‌كه خواب را بر او مستولى ساخت و سپس حوا را به‌طور نوظهور پديد آورد و...» (رجوع شود به: من لايحضره الفقيه، ج ۵، صص ۴ و ۵
دسته سوم: رواياتى كه خلقت حوّا را از زيادى گل آدم مى‌داند. در روايت ديگرى ضمن ردّ نظريه اول (خلقت حوّا از دنده چپ) بر آفرينش حوّا از باقی‌مانده‌ی گل آدم تأكيد مى‌نمايد:
«عمر بن ابی‌مقدام از پدرش نقل مى‌كند كه از امام باقر پرسيدم: خداوند متعال حوّا را از چه چيزى آفريد؟ فرمود: مردم در اين مورد چه مى‌گويند؟ عرض كردم مى‌گويند خدا حوّا را از دنده‌اى از دنده‌هاى آدم آفريد فرمود: دروغ مى‌گويند آيا خداوند ناتوان بود كه او را از راه ديگرى به جز دنده آدم بيافريند؟ عرض كردم فدايت شوم! از چه چيزى او را آفريده است؟ فرمود: پدرم از پدرانش به من خبر داده است كه پيامبر فرمود: خداوند مشتی از گل برداشت و آن را مخلوط كرد و آدم را آفريد و آن‌گاه از باقی‌مانده گل آدم حوّا را آفريد» (رجوع شود به: بحارالانوار، ص ۱۱٦، ح ۴٦.)
پیدایش، باب سوم، آیات ۱-۱٦.
افسسیان، باب ۵: آیات ٢٢-٢۴


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها



1 2 3