|
زبان
فهرست مندرجات
◉ واژهشناسی
◉ کالبدشناسی زبان
◉ عملکرد زبان
◉ بهداشت زبان
◉ آسیبشناسی
◉ درمان
◉ يادداشتها
◉ پيوستها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
◉ پيوند به بيرون
کالبدشناسی انسان اندام
زبان (به انگلیسی: Tongue، با تلفظ آمریکایی: Tongue؛ به پشتو: ژبه)، دستهای از ماهیچههای مخطط است که در درون دهان قرار دارد و به جویدن (Chewing یا Mastication)، بلع (Swallowing) و هضم غذا و همچنین با توانایی حرکت بهصورتهای مختلف با تشکیل صداهای گوناگون به صحبت کردن کمک میکند. برخی، زبان را بهعنوان قویترین ماهیچه بدن انسان میشناسند، که بهوسیله بزاق دهان همیشه مرطوب نگهداشته میشود و تعداد زیادی عصب و رگ به زبان کمک میکنند تا حرکتهای مختلف را انجام دهد. زبان، در واقع، یک عضو مهم دستگاه گُوارش (Digestive system) است و بهوسیلهی پرزهایی که بر روی خود دارد تنها عضو برای چشیدن یا در دستگاه چشایی (Gustatory system) در بدن است.
▲ | واژهشناسی |
زبان، که بهصورتهای زفان، زوان، زوون و زبون نیز تلفظ میشود، برگرفته از واژهی پارسی میانه «uzwān» است که خود از واژهی «hiźwā» زبان نیاایرانی (Proto-Iranian) سرچشمه گرفته است؛ این واژه مقایسه شود با واژهی «hīzuuā» در زبان اوستایی یا «žəba» در زبان پشتو. همچنین ریشهی این واژه را میتوان در زبان نیاهندوایرانی (Proto-Indo-Iranian) - مقایسه شود با: سانسکریت जिह्वा (jihvā) و هندی जीभ (jībh) - و زبان نیا-هندواروپایی (Proto-Indo-European) - مقایسه شود با: واژه «insuwis» در زبان پارسی باستان، «jazýk» در زبان روسی، «langue» در زبان فرانسه و «tongue» در زبان انگلیسی - دید.
در زبان دری، زبان به دو مفهوم بهکار میرود: از لحاظ کالبدشناسی، زبان (Tongue)، قطعهی عضلانی نیرومندی است که در حفرهی دهان قرار داشته و بیشتر فضای داخل دهان را پر میکند. این عضو بدن، برای چشیدن، خرد کردن و بلعیدن غذا و نیز صحبتکردن و ایجاد صدا استفاده میشود. از نظر زبانشناسی، زبان (Language)، که در زبان دری، برای آن واژهی عربی «لسان» نیز کاربرد دارد، یک سیستم قراردادی منظم از آواها یا نشانههای کلامی یا نوشتاری بوده که توسط انسانهای متعلق به یک گروه اجتماعی یا فرهنگی خاص برای نمایش و فهم ارتباطات و اندیشهها به کار برده میشود.
▲ | کالبدشناسی زبان |
زبان از دو بخش تشکیل شده است: بخش جلویی (Oral part) و عقبی (Pharyngeal part). بیشتر بخش جلوی زبان قابل مشاهده و در معرض دید قرار دارد و حدود دو سوم از کل طول زبان را تشکیل میدهد. بخش عقبی زبان در مجاورت انتهای حلق قرار دارد و یک سوم زبان را تشکیل میدهد. طول متوسط زبان ۱۰ سانتیمتر است.
زبان دستهای از ماهیچههای مخطط است که موجب حرکت غذا به سمت مری میشود و در بلع غذا کمک میکند. این ماهیچه از بافت مرطوب و صورتی رنگی به نام غشای موکوسی پوشیده شده است. روی سطح زبان، پرزها وجود دارند. بین این پرزها، جوانههای چشایی جای دارند. طعم غذاها با استفاده از این جوانهها حس میشود. جوانههای چشایی، مجموعهای از اعصاب میباشند که با مغز در ارتباط هستند.
انسانها تقریباً سه هزار جوانهی چشایی روی زبان خود دارند. مزهی مواد وقتی در دهان خوب احساس میشود که بهصورت محلول باشد؛ هنگامی که انسان غذایی را میخورد، آب دهان مواد شیمیایی غذا را در خود حل میکند؛ ذرات ریزی از این مواد شیمیایی، با جوانههای چشایی تماس پیدا کرده و مزه را ایجاد میکند. همچنین وقتیکه حرکت ذرات شیمیایی بیشتر باشد، احساس چشایی قویتر است، برای همین وقتی غذا گرم است، طعم و مزه قویتری دارد.
سلولهای چشایی درون ساختمانهای خاصی بهنام جوانه چشایی یا پاپیلای زبان (Lingual papillae) قرار دارند. این ساختمان عمدتاً روی زبان و کام نرم هستند. جوانههای چشایی روی زبان داخل پاپیلا قرار گرفتهاند (ساختمانهای کوچکی که به زبان، منظره موّاجی میدهند).
اکثر پاپیلاهای روی زبان، از نوع نخیشکل (Filiform) هستند؛ که فاقد جوانههای چشایی هستند و در درک حس فیزیکی ناشی از تماس با غذا مؤثرند. پاپیلاهای قارچیشکل که در جلوی زبان قرار دارند دارای جوانههای چشایی هستند. پاپیلاهای قارچیشکل بهصورت نقاط صورتی در لبههای زبان پخش هستند؛ و بعد از خوردن شیر یا غذا بهتر مشاهده میشوند. در عقب زبان ۱۲ پاپیلای جامی حاوی جوانه چشایی قرار دارد. در کنارههای انتهای زبان نیز پاپیلای برگهای وجود دارند.
زمانیکه انسان بهتدریج رشد میکند، جوانههای چشایی در طرفین و سقف دهان از بین میروند و فقط روی سطح زبان باقی میمانند. افزون بر بالا رفتن سن، عوامل دیگری هم میتوانند روی حس چشایی اثر بگذارند. بهطور مثال برخی داروها یا بعضی بیماریها (مانند دیابت)، سیگار کشیدن، کمبود ویتامینها، تومورهای مغز و سر و گردن و مواد شیمیایی میتوانند موجب اختلال در حس چشایی افراد شوند.
زبان انسان، سلولهای حسگری برای تشخیص پنج مزه شناخته شده دارد. روی این سلولها نیز گیرندههای عصبی است که با تماس مواد (غذایی) با آنها، علائمی را از طریق مسیرهای عصبی به مغز منتقل میکنند؛ در این حالت انسان مزههای تلخی (Bitterness)، شیرینی (Sweetness)، شوری (Saltiness)، ترشی (Sourness) و اومامی (Umami یا Savory) را درک میکند. روی زبان برآمدگیهایی هست که پرزهای سلولهای چشایی را در بر دارند. هر برآمدگی یا پرز دارای چند جوانه چشایی است.
عصبهایی که در پایهی سلولهای چشایی قرار دارند جریان عصبی را به مغز منتقل میکنند. بنابراین نوک زبان طعم شیرین را درک میکند، در حالیکه عقب زبان قدرت بیشتری برای درک مزهی تلخ دارد؛ ترشی هم ترکیبی از سه مزهی شور، شیرین و تلخ است، ترشی نیز در اطراف زبان احساس میشود. مزهی شور غذاها هم بهوسیلهی اطراف زبان قابل تشخیص است. سرانجام این که پرزهای سطح زبان (جز وسط آن) نسبت به شوری حساسیت دارند و قسمت میانی زبان متمایل بهجلو نسبت بههیچ محرک مزهای حساسیت ندارد.
▲ | عملکرد زبان |
▲ | بهداشت زبان |
برای رعایت بهداشت دهان، علاوه بر مسواکزدن دندانها لازم است زبان نیز تمیز شود، زیرا در صورت رعایت نکردن بهداشت زبان، به مرور لایههای ضخیم روی آن ایجاد میشود. لایهی سفید روی زبان همراه با التهاب، از علایم شایع برفک زبان است. این حالت علتهای زیادی دارد، از جمله رسوب قارچی، مصرف برخی داروها، استعمال دخانیات، کمبود آب بدن و مصرف مشروبات الکلی. ممکن است این لایهی سفید بر اثر خوردن غذاهای چسبناک، نوشیدنیها و مواد شیرینکنندهی مصنوعی مانند آدامس و آب نبات بهوجود آید. این لایهی سفید باعث بوی نامطبوع دهان و فعالیت باکتری مضر میشود. برای رفع این حالت میتوان از درمانهای خانگی استفاده کرد. در اولین گام بهتر است مصرف آب را افزایش داد و از موادغذایی سالم و سرشار از فیبر استفاده کرد.
▲ | آسیبشناسی |
...
▲ | درمان |
...
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها │ ...