|
نیمهی پنهان
روایت نخستین حضور اجتماعی زنان افغان
فهرست مندرجات
.
روایت نخستین حضور اجتماعی زنان افغان
هشتم مارچ (مارس) روز جهانی زن است و از حدود صد سال پیش، همهساله این روز در سراسر جهان تجلیل میشود. در افغانستان نیز هرچند همهساله از هشتم مارچ (روز بینالمللی زنان) تجلیل بهعمل میآید، اما ماهیت این برنامهها اساساً با ماهیت اصلی تجلیل از این روز در دنیای بیرونی متفاوت است.
روز بینالمللی زنان در اثر مبارزات طولانی زنان در کشورهای صنعتی تثبیت شد، در حالیکه در افغانستان این روز بهمثابهی یک ارزش وارداتی و ثانویه مورد تجلیل قرار میگیرد. در افغانستان هیچ جنبشی همانند جنبشهای زنان کارگر و زنان مبارز اساساً قابل شناسایی نیست و نمیتوان یک حرکت هدفمند تاریخی را از سوی زنان برای ایجاد برابری میان زنان و مردان و مقابله با فشارهای اجتماعی بر زنان، مشاهده کرد. زنان غالباً در افغانستان تحت فشار سنتها و فرهنگ متصلب جامعه بوده و اغلب نظامهای سیاسی نیز تلاش کردهاند سلطهی اجتماعی را بر زنان تداوم بخشند. هرچند شماری از حرکتها در برخی از مقاطع تاریخی توسط بخشی از زنان پیشگام در جامعه به راه انداخته شدهاند، اما این حرکتها بهدلیل عدم فراگیری اثرگذاری چندانی نداشتهاند و به فراموشی سپرده شدهاند. این حرکتها نیز بهلحاظ ماهوی، کاملاً با حرکتهای زنان در جوامع صنعتی متفاوت است و هیچکدام آن بنمایههای لازم فکری و سازمانی را برای تبدیل شدن به یک جنبش فراگیر اجتماعی نداشتهاند. از این جهت، یک درک کاملاً متفاوت از مطالبات زنان و حتا حقوق آنان در افغانستان در مقایسه با کشورهای دیگر بهخصوص کشورهای متمدن جهان وجود دارد.
در حالیکه در کشورهای دیگر، مبارزات جهت برآورده شدن حقوق برابر زنان و مردان از پایین صورت گرفته است و زنان کارگر و تودههای جامعه برای رسیدن به این حقوق بسیج شدهاند، در افغانستان این فشار از بالا وارد میشود و نهادهای رسمی با محور قرار دادن زنان تلاش دارند برابری را در جامعه بهوجود آورند. این رویکرد متاسفانه نهتنها نتایج مثبتی در پی نداشته است، بلکه میتواند به نتایج ناخواستهی دیگر مواجه شود. بسیاری از تشکلهای پسین که در راستای حقوق زنان و نهادینه شدن برابری میان زنان و مردان فعالیت دارند، با کارهای مقطعی و غیراستراتژیک و بدون در نظرداشت حساسیتهای اجتماعی و سیاسی، این کار را انجام میدهند. طبیعی است در شرایطی که آگاهی لازم در جامعه وجود ندارد، کارهای مقطعی از ایندست ممکن است نتایج بدتری را بهبار آورد و زمینه را برای زندگی زنان دشوارتر سازد.
با این حال، جنبش زنان افغان، به جنبش اجتماعی زنان افغانستان در دورههای مختلف، برای بهدستآوردن حقوق زنان و تلاش آنان برای از بینبردن موقعیت فرودست زنان گفته میشود. نمونه این پدیده در سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۷۱ دیده میشود.
سرنوشت زنان افغانستان نیز در صد سال اخیر، فراز و فرودهای فراوانی داشته که حرکتهای اصلاحطلبانهی امانالله خان برای حضور زنان در اجتماع سرآغاز این تحولات است.
امانالله خان در سال ۱۲۹۸ خورشیدی در افغانستان به پادشاهی رسید. با روی کار آمدن وی، حضور زنان در صحنههای سیاسی و اجتماعی آغاز شد.
وی در اولین قانون اساسی افغانستان که در سال ۱۳۰۳ خورشیدی در جرگهی بزرگ (لویهجرگه) پغمان تصویب شد، مواردی را به آزادیهای اجتماعی زنان اختصاص داد.
در اصلاحات امانالله خان، قوانینی برای ممنوعکردن ازدواج دختران نابالغ، ممنوعکردن چند همسری، ترویج آموزش زبانهای خارجی به تصویب رسید.
▲ | اولین مکتب زنان |
در ماده ۶۸ اولین قانون اساسی افغانستان، تحصیلات ابتدایی برای زنان اجباری شد و برای اولین بار، در سال ۱۳۰۰ خورشیدی مکتب (مدرسه) «عصمت» که بعد به «ملالی» تغییر نام داد در شهر کابل برای دختران افتتاح شد.
دخترانی که قبلاً در مکتبخانههای قدیمی (اکابر) درس خوانده بودند، به صنف(کلاس)های بالاتر و کسانی که تازه میخواستند درس بخوانند در صنف اول مشغول به تحصیل شدند.
نخستین گروه از دانشآموزان نیز در سال ۱۳۰۶ خورشیدی برای تحصیلات بیشتر به کشور ترکیه اعزام شدند.
بسیاری از زنان برجستهی افغانستان که بعدها عضو کابینهی دولت، عضو شورای ملی و سنای افغانستان شدند از دانشآموختگان لیسه (دبیرستان) ملالی بودند.
کبری نورزایی وزیر صحتعامه (بهداشت) در دوران ظاهر شاه، جزو اولین کسانی بود که از این لیسه فارغالتحصیل شد و بعدها بهعنوان معلم و مدیر لیسه ملالی سالها در این مکتب خدمت کرد.
▲ | اولین نشریهی زنان |
«ارشاد النسوان» نخستین نشریهی مخصوص زنان بود که در دوران اصلاحات امانی در اول حمل سال ۱۳۰۰ خورشیدی به مدیریت اسما رسمیه، همسر محمود طرزی در کابل منتشر شد.
سردبیر این نشریه، روحافزا، دختر محمدزمان خان خازنالکتب و خواهر حبیبالله خان طرزی بود. این نشریه روی کاغذ نازک پستهایرنگ در «سرای ده افغانان» کابل بهچاپ سنگی میرسید.
بیشتر مطالب ارشاد النسوان که زیر نظر مسقیم ملکه ثریا همسر امانالله خان منتشر میشد، مطالب آموزشی برای زنان و دختران بود. اخبار زنان، آداب معاشرت زنان، آشپزی، خیاطی، تربیت کودک و خانهداری، مهمترین مطالب این نشریه را تشکیل میداد.
▲ | نزاع سنت و تجدد |
تحصیل اجباری دختران در مکتبهای مدرن و دیگر قوانین اصلاحی امانالله خان، از جمله ممنوعیت چندهمسری، برای روحانیون و جامعه سنتی افغانستان تحملناپذیر شد.
در اثر این فشارها، امانالله خان مجبور به تعدیل اصلاحات در بارهی زنان شد و در جرگهی پغمان، حرکت مترقیخواهانهی امانالله خان متوقف شد.
پیشنهاد تعدیل اصلاحات در ۱۹ ماده بدون مقاومت جدی از طرف امانالله خان پذیرفته شد. این موارد، از جمله قوانینی بود که در جرگه پغمان، به تصویب رسید: «نکاح صغیر جایز است. زن باید در خانه تحصیل کند. ملا و قاضی در محاکم شامل اعضای محکمه باشند. در مکاتب، قبل از تحصیل السنه (زبانهای) خارجی، شرح عقاید و دینیات خوانده شود. محتسب به احتساب بپردازد. امور ملا و موذن و مساجد تنظیم شود. آزادی فردی عبارت از آزادی در امور شخصی است نه در سیاست و مذهب و دیانت. ازدواج یکمرد با چهار زن درست است».
▲ | شتاب اصلاحات |
هر چند که امانالله خان این قوانین را پذیرفت ولی مدتی بعد از بازگشت از اروپا دوبارهی برنامههای اصلاحی خود را با شتاب بسیار بیشتری آغاز کرد.
او ازدواج دختران نابالغ را دوباره ممنوع کرد و سن ازدواج را برای دختران ۱۸ و برای پسران ۲۲ سال اعلام کرد.
امانالله خان همچنین اقدام به رفع حجاب زنان کرد و از همسر خود ملکه ثریا خواست تا بدون حجاب در اجتماع ظاهر شود.
در خیابانهای مهم کابل، بر روی تابلوها نوشتند: «هیچ زنی با برقع از اینجا عبور نمیتواند بکند».
تمام مردان کابل نیز مجبور به پوشیدن دریشی (کت و شلوار) و کلاه شاپو شدند و سلام دادن با دست ممنوع شد و هر کسی باید در وقت سلام کلاه از سر بر میداشت. هر کس که از این فرمانها سرپیچی میکرد، توسط پلیس جریمه نقدی میشد.
امانالله خان میخواست برنامههای خود را برگرفتهشده از دین اسلام به مردم معرفی کند و حتی در یکی از سخنرانیهای خود گفت: «از درگاه خداوند توانا نیاز دارم تا توانم بخشد تا مصدر خدمتی به مردم خود و اسلام گردم، حاضرم در راه اسلام حیاتم را قربان نماییم، آرزوی من این است تا تعصبات مذهبی را که سبب عقبمانی جهان اسلام گردیده از بین ببرم».
ولی از آنجاییکه اصلاحات او و همسرش، نسبتاً شتابزده بود، نتوانست میان نوآوریهای خود و جامعهی سنتی افغانستان آشتی ایجاد کند.
بدین ترتیب، بار دیگر مخالفت با اصلاحات امانی آغاز شد و شاه متهم به کفر و بیدینی شد و برنامههای او مخالف عزت افغانی و ارزشهای اسلامی شناخته شد. سرانجام بر اثر اعتراض و شورشهایی که از طرف روحانیون دینی رهبری میشد، از قدرت کنار رفت.
غلاممحمد غبار، تاریخنویس افغانستان که از شاهدان عینی دورهی اصلاحات بوده است، حرکتهای امانالله خان را شتابزده و کاریکاتوری دانسته و معتقد بوده که این حرکتها، افغانستان را مستعد یک انقلاب منفی کرد.[۱]
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- بصیراحمد حسینزاده، نیمه پنهان: روایت نخستین حضور اجتماعی زنان افغان، بیبیسی: شنبه ۸ مارس ۲۰۰۸ - ۱۸ اسفند ۱۳۸۶.
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت بیبیسی