دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۷ بهمن ۱۹, جمعه

مناسبات روسیه و افغانستان در تاریخ معاصر

از: روسلان سیکویف

مناسبات روسیه و افغانستان

در تاریخ معاصر‬‎


فهرست مندرجات

.



روسلان رومانویچ سیکویف‬‎

دمیتری مدودف (Dmitry Medvedev)، رئیس‌جمهور روسیه و حامد کرزی، رئیس‌جمهور افغانستان، در ۲ سپتامبر ۲۰۱۱، در حاشیه‌ی اجلاس منطقه‌ای در شهر دوشنبه‌ی تاجیکستان دیدار و گفت‌وگو کردند.

روسلان رومانویچ سیکویف (به روسی: Руслан Романович Сикоев) (زاده‌ی ۱۹۳۶ م)، دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی فلسفه و آموزش و پرورش در سطح دکترا و پژوهشگر و کارشناس ارشد موسسه‌ی مطالعات شرقی (شرق‌شناسی) آکادمی علوم روسیه که مقالات زیادی در مورد افغانستان و روابط این کشور با شوروی و فدراسیون روسیه نگاشته است، بارها به افغانستان سفر نموده است و شخصاً با ظاهرشاه و خانواده‌ای او، سردار محمدداوودخان و دکتر نجیب‌الله آشنایی داشت.

ریشه‌های اولین تماس‌های امپراتوری روسیه با امپراتوری دورانی افغان عمق تاریخی دارد و بیش از دونیم قرن را در بر می‌گیرد. در طول سالیان متمادی حکام روسی و افغان بارها فرستادگان دیپلماتیک تبادله می‌کردند، تا، بالاخره، در سال ۱۹۱۹ بین دو کشور مناسبات دایمی دیپلماتیک برقرار شدند.

نمی‌توان این حقیقت تاریخی را نفی کرد که مناسبات دیپلماتیک بین روسیه شوروی و افغانستان و عقد قرارداد دوستی سال ۱۹۲۱ برای هر دو طرف اهمیت مهم نظامی – سیاسی و اقتصادی داشتند و به ان‌ها در شرایط نهایت دشوار داخلی و خارجی در امر ایستادگی و تحکیم کمک نموده‌اند.

مثمرترین دوران مناسبات روسیه – افغانستان به‌سال‌های دهه‌ی ۵۰ قرن گذشته بر می‌گردد. در همین سال‌ها (۱۹۵۰–۱۹۷۹ م) به مساعدت تخنیکی – اقتصادی اتحاد شوروی تهداب شبکه‌ی اقتصادی افغانستان بنیان‌گذاری گردید؛ بیش از ۱۴۰ پروژه که در جمله‌ی آن‌ها شاهراه‌های شامل بودند که مناطق دوردست به‌مشکل قابل دسترسی را با پایتخت وصل نمود، در دشت سوزان جلال‌آباد مجتمع آبیاری اعمار گردید که در فارم‌های آن مالته (پرتغال) و زیتون پرورش می‌نمودند؛ دستگاه‌های ساختمانی برای اعمار منازل مسکونی برای مردم ایجاد گردید، انستیتوت پولی‌تخنیک کابل و بسیاری موسسات دیگر اعمار شدند.

قرار ارزیابی کارشناسان افغان، در سال‌های دهه‌های ۵۰–۶۰ قرن ۲۰ اتحاد شوروی به افغانستان به مبلغ بیش از یک میلیارد دلار کمک مالی نموده است.

از سال ۱۹۷۹ در مناسبات دو کشور، همجوار آن‌وقت، فاجعه‌بارترین دوران فرا می‌رسد. در تاریخ ۲۷ دسمبر سال ۱۹۷۹ قطعات نظامی اتحاد شوروی در افغانستان مداخله می‌کنند، جایی‌که مدت زمان ۱۰ سال در جنگ داخلی گیر می‌ماند. بحث‌ها در مورد این‌که این چه بود: «کمک انتیرناسیونالیستی به رژیم کمونیستی»، یا «اشتباه سیاسی» تا به‌حال ادامه دارند. ما قصد گذاشتن نقطه‌ی پایان به این بحث‌ها را نداریم. و به یادآوری نظر یکی از ناظران افغان که به‌نظر ما به حد کافی منطقی است، اکتفأ می‌کنیم. ظاهر طنین ژورنالیست مشهور افغان مولف کتاب «افغانستان در قرن بیستم» می‌نویسد: «دلیل مداخله اتحاد شوروی در افغانستان، قبل از همه، هراس از این امر بود که در افغانستان رژیم بنیادگرایی مذهبی ضدکمونیستی برقرار خواهد شد که مواضع اتحاد شوروی را در آسیای میانه تهدید خواهد کرد».

واقعاً هم بعد از خروج نیروهای اتحاد شوروی از افغانستان در سال ۱۹۸۹، فروپاشی اتحاد شوروی، بر سر قدرت آمدن بنیادگرایان (مجاهدین) و بعداً اسلام‌گرایان افراطی (طالبان)، ظاهراً، به‌نظر می‌رسید که مناسبات دو کشور، زمان دوست و همجوار به گذشته تعلق گرفته و نفوذ اسلام‌گرایان افراطی در جمهوری‌های آسیای میانه شدیداً تقویت گردید.

روسیه‌ی نوین از اتحاد شوروی میراث سنگین به ارث برد و وظیفه‌ی رهبری نو کشور احیای مناسبات نُرمال بود. به‌خاطری‌که بعد از خروج اردوی شوروی از افغانستان، برخی کارشناسان می‌گفتند که روسیه این‌کشور را برای همیشه از دست داده است. ولی، تجربه خیالات این‌گونه پیشگویان را رد نمود.

روسیه به‌صورت دقیق جهت سیاست خارجی خود را نسبت به افغانستان تعین نمود. بر مناسبات حسنه چند قرنه بین دو کشور نمی‌توان توسط حوادث فاجعه‌بار جنگ داخلی که اتحاد شوروی به آن برخلاف اراده‌ی خود کشانده شد، خط بطلان کشیده شود.

به‌همین ارتباط می‌خواهیم بیانات یکی از زمامداران افغانستان – امیر عبدالرحمن‌خان (۱۸۸۰–۱۹۰۱ م) را یادآوری نماییم: «... روسیه دولت بزرگ است و می‌تواند به افغانستان در روز بد کمک نماید».

در چنین زمان پیچیده، حامد کرزی رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی افغانستان در جنوری سال ۲۰۱۱ رهسپار مسکو گردید، جایی‌که با رئیس‌جمهور فدراسیون روسیه دمیتری میدویدیف مذاکرات انجام داد. در جریان بازدید طیف وسیع مسایل مناسبات بین‌الدولتی مورد بحث قرار گرفت. کرزی به توافق مسکو در مورد شرکت در بازسازی یک‌عده تاسیسات مهم حیاتی که در دهه‌های ۵۰–۶۰ قرن گذشته به کمک اتحاد شوروی ساخته شده بودند و دست یافت. هم‌چنان طرفین در مورد تامین صادرات محصولات نفتی که افغانستان به آن‌ها نیاز دارد به توافق رسیدند. مسکو که از قبل به نیروهای ائتلافی کمک می‌کند و به آن‌ها دهلیز هوایی و زمینی برای انتقال محموله‌ها به افغانستان فراهم ساخته، هم‌چنان به ادامه تربیت متخصصین عرصه امنیتی افغان، ارسال سلاح خودکار و هلیکوپترهای Ми-17 به اردو و پولیس افغان موافقت نموده است.

متخصصین روسی یکجا با همکاران آمریکایی‌شان در عملیات مشترک ضد مواد مخدره شرکت ورزیده‌اند. روسیه هم‌چنان تحقق پروژه‌های بشری را در افغانستان ادامه می‌دهد: در این روزها دیپلمات‌های روسیه در باره‌ی ارسال محموله‌ی نوبتی آرد گندم به جمهوری اسلامی افغانستان خبر دادند.

فهرست امکانات احیای همکاری متقابلاً مفید تخنیکی – اقتصادی را می‌توان ادامه داد: در این جمله بازسازی فابریکه کود کیمیاوی، سیلوی کابل، توسعه کامبینات خانه‌سازی و اعمار فابریکه سمنت و همکاری در عرصه انرژی شامل می‌باشد. این‌بار در همکاری اقتصادی نه‌تنها موسسات دولتی، بلکه خصوصی می‌توانند شرکت ورزند که عرصه همکاری را تا اندازه‌ی زیادی توسعه می‌بخشد.

می‌خواهیم خاطرنشان سازیم که روسیه با تعین سیاست خارجی خود نسبت به افغانستان بر این امر استناد می‌کند که برقراری صلح در افغانستان، انکشاف اقتصادی کشور، حفظ تمامیت ارضی و استقلال ان با منافع روسیه مطابقت دارد.

روسیه در ماه جنوری سال ۲۰۱۱ در جریان بازدید حامد کرزی رئیس‌جمهور افغانستان از مسکو و مذاکرات او با همتای روسی او دمیتری میدویدیف یک‌بار دیگر وفاداری خود را به چنین سیاست ثابت ساخت. اعلامیه‌ی مشترک امضأ گردید که در آن موضع‌گیری عمده‌ی روسیه نسبت به افغنستان تسجیل گردید: «از جانب روسیه وفاداری به تشکل افغانستان به‌مثابه‌ی دولت باثبات و شگوفان، فارغ از مشکلات تروریزم و جنایات مواد مخدره تائید گردید».

در ماه دسامبر سال ۲۰۱۱ در شهر بن المان کنفرانس بین‌المللی برگزار خواهد شد که در آن نتیجه‌گیری دوران ده‌ساله (۲۰۰۱–۲۰۱۱ م) صورت خواهد گرفت و دورنمای حل صلح‌آمیز منازعه در افغانستان تعیین خواهد گردید.

مساله‌ی محوری که باعث نگرانی بسیاری‌ها می‌گردد، این است که در افغانستان در سال ۲۰۱۴ بعد از خروج نیروهای عمده‌ی ائتلاف بین‌المللی چه رخ خواهد داد؟ چون منافع ژیواستراتژیکی روسیه به این امر مربوط می‌گردند، پس در این‌جا باید این مساله مدنظر گرفته شود که روسیه به‌مثابه‌ی عضو منطقه، نمی‌تواند به بی‌تفاوتی نسبت به‌رسیدن بنیادگرایان افراطی در افغانستان به‌قدرت که ایدئولوژی جنگ‌طلبانه خود را به جمهوری‌های شوروی سابق آسیای میانه گسترش خواهند داد و فعال ساختن گروه های تندرو مذهبی موجود در برخی جمهوری های آسیای میانه نگاه کند. روسیه از تمام امکانات ممکن دیپلوماتیک، مادی – تخنیکی و غیره استفاده خواهد کرد، تا به حکومت و مردم افغانستان در تاب‌آوردن در این‌زمان دشوار کمک نماید.[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی به رشته‌ی تحریر درآمده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- مناسبات روسیه و افغانستان در تاریخ نوین، وب‌سایت افغانستان.رو: ۴ نوامبر ۲۰۱۱.


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت افغانستان.رو