دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۷ بهمن ۱۸, پنجشنبه

زبیگنیو برژینسکی و افغانستان

از: پایگاه علم و دانش‌پژوهی هادی

زبیگنیو برژینسکی و افغانستان


فهرست مندرجات

.



افغانستان میدان رقابت ابرقدرت‌ها

زبیگنیو برژینسکی، در یک قرارگاه نظامی پاکستان در مرز افغانستان که به‌سوی افغانستان نشانه گرفته است.

کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷، توسط نظامیان وابسته به حزب دموکراتیک خلق افغانستان به پیروزی رسید و در آغاز قدرت بین دو شاخه‌ی خلق و پرچم این حزب تقسیم شد. به‌زودی اختلافات میان دو جناح حزب تشدید پیدا کرد و اعضای حزب جناح پرچم تبعید یا به زندان انداخته شدند و حتی تعداد از اعضای آن تیر باران گردیدند.

گرچه این حزب به‌رهبری نورمحمد تره‌کی دست به اصلاحات انقلابی زد که به‌سود مردم بود. اما از آن‌جا که این اصلاحات با خشونت و کشتار همراه بود، نتیجه‌ی مطلوب نداد. دخالت کشورهای خارجی، چون آمریکا، عربستان سعودی، پاکستان، چین و ایران و حمایت آنان از گروه‌های مجاهدین کار را دشوارتر کرد. دولت در برابر ناآرامی‌هایی که در سطح کشور بروز کرده بود، با خشونت پاسخ می‌گفت. با این حال، قسمت‌های وسیعی از کشور را شورش فرا گرفت.

وقتی دولت تره‌کی از مهار شورش‌ها ناتوان شد، به‌طور مکرر از اتحاد جماهیر شوروی درخواست کمک نظامی کرد. البته دولت شوروی عجله چندانی در اجابت خواسته افغان‌ها نشان نمی‌داد. چه بسا که در آن‌زمان چندین سیاستمدار برجسته‌ی حزب کمونیست شوروی از جمله الکسی کاسیگین و آندره گرومیکو مخالف مداخله‌ی نظامی در افغانستان بودند.

در ۱۴ فوریه ۱۹۷۹، آدولف دابز، سفیر آمریکا در کابل توسط چهار ستیزه‌جویی «گروه ستم ملی» ربوده شد و آن‌ها در برابر رهایی سفیر، خواستار آزادی بحرالدین باحث و مولانا فیضانی از زندان پلچرخی شدند. اما به‌دستور حفیظ‌الله امین، در طی حمله‌ای که برای آزادسازی دابز توسط نیروهای امنیتی افغانستان انجام گرفت، سفیر آمریکا به قتل رسید. قتل سفیر آمریکا تأثیر مهمی در تیرگی روابط افغانستان و ایالات متحده داشت.

پس از آن، زبیگنیو برژینسکی، که از سال ۱۹۷۷ تا سال ۱۹۸۱ مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، رئیس‌جمهور آمریکا بود، توانست کارتر را متقاعد کند که مسلح‌کردن شبه‌نظامیان مجاهدین علیه دولت افغانستان موجب می‌شود تا ارتش سرخ شوروی برای مداخله در افغانستان تحریک شود و در فرجام در باتلاق جنگ در آن‌کشور فرو رود.

برژینسکی که به طراحی سیاست‌هایی سرسختانه علیه‌ی اتحادیه جماهیر شوروی شناخته می‌شد، در سال ۱۹۷۹ تلاش‌های جدی را در جهت حمایت از گروه‌ی مجاهدین در پاکستان و افغانستان آغاز کرد؛ این تلاش‌ها توسط سرویس‌های امنیتی پاکستان و حمایت‌های مالی آژانس مرکزی اطلاعات (سی‌آی‌اِی) آمریکا و ام‌آی‌سیکس (MI6) انگلستان جامه عمل به خود گرفت. بخشی از برنامه‌های سی‌آی‌اِی توسط کارشناسان بخش فعالیت‌های ویژه (Special Activities Division) صورت می‌گرفت که شامل تجهیز، آموزش و راهنمایی مجاهدین افغان می‌شد. هدف از این سیاست اساساً توانمندسازی اسلام رادیکال و نیروهای ضد کمونیست بود تا از این طریق حزب دموکراتیک خلق افغانستان که سکولار کمونیست و حاکم بر افغانستان بود، سرنگون گردد. از این‌رو کودتا علیه حفیظ‌الله امین و جنگ قدرت میان اعضای انشعاب پرچم از حزب دموکراتیک خلق افغانستان که مورد حمایت شوروی بود، در نهایت منجر به دخالت نظامی شوروی شد. سال‌ها بعد، در مصاحبه‌ای که آرشیو امنیت ملی سی‌ان‌ان در سال ۱۹۹۷ با برژینسکی ترتیب داد، وی آن استراتژی را که در دولت کارتر علیه شوروی در سال ۱۹۷۹ طراحی‌شده بود، چنین تشریح کرد: پس از این‌که شوروی وارد خاک افغانستان شد، بلافاصله یک روند دوگانه را آغاز کردیم. اولین روند واکنش‌ها و تحریم‌هایی را در بر می‌گرفت که اتحاد جماهیر شوروی را هدف قرار می‌داد و هم وزارت خارجه و هم شورای امنیت ملی فهرست بلند بالایی از تحریم‌هایی که می‌بایست اتخاذ می‌شد تهیه و اقداماتی را که می‌توانست هزینه‌های شوروی را افزایش دهد طراحی کردند. روند دوم اقدامات منجر به سفر من به پاکستان یک‌ماه پس از حمله شوروی به افغانستان شد؛ هدف از این سفر انجام هماهنگی لازم برای اقدامی مشترک با پاکستانی‌ها بود؛ در این اقدام تلاش می‌شد زمان درگیری و تلفات شوروی تا آن‌جا که ممکن است بالا برود. از این‌رو هماهنگی‌هایی نیز با سعودی‌ها، مصری‌ها، انگلستان و چین صورت گرفت و از منابع مختلف تسلیحات لازم را در اختیار مجاهدین قرار دادیم - برای مثال مقداری تسلیحات ساخت شوروی از مصر و چین تهیه شد. حتی مقداری سلاح از حکومت کمونیستی چک‌اسلواکی تهیه کردیم؛ آمادگی پذیرش انگیزه‌های مادی، این حکومت کمونیستی را در برابر خواسته ما تسلیم کرد. هم‌چنین با توجه به فساد گسترده در میان ارتش شوروی، در برخی موارد از خود ارتش شوروی در افغانستان برای مجاهدین سلاح خریداری شد.

میلت بِردن (Milt Bearden) در کتاب «دشمن اصلی» (The Main Enemy) می‌نویسد که برژینسکی در سال ۱۹۸۰، با عقد قراردادی با ملک خالد، پادشاه عربستان سعودی، از او تعهد گرفت تا کمک‌های آمریکا را به‌دست افغان‌ها برساند و اطمینان حاصل کرد که بیل کیسی (Bill Casey) در دولت ریگان همچنان انجام این قرارداد را پیگیری می‌کند.

بنابر برخی اظهارات سیاست، آمریکا در این باره‌ی که حتی برای خود مجاهدین افغان نیز ناشناخته بود، بخشی از یک استراتژی کلان بود که قرار بود «شوروی‌ها را به انجام یک حمله نظامی تشویق کند.» در این میان مصاحبه‌ای با مشاور امنیت ملی یعنی برژینسکی به‌چشم می‌خورد که در آن از قول او گفته شده است که کمک‌های آمریکا به مجاهدین پیش از حمله شوروی، اقدامی بود به منظور تشویق شوروی‌ها به انجام این حمله. برژینسکی شخصاً صحت این مصاحبه را تکذیب کرد. بنا بر گفته‌های برژینسکی، یک کارگروه کارشناسان مسائل افغانستان در شورای امنیت ملی با تهیه گزارش‌های متعددی از اوضاع نابه سامان افغانستان در سال ۱۹۷۹ خبر داد، اما رئیس‌جمهور کارتر توجهی به این مطالب نکرد تا این‌که حمله شوروی به خاک افغانستان تصورات او را از اوضاع و احوال منطقه، بر هم زد. برژینسکی مدعی شده است که آمریکا پیش از آغاز حمله «رسمی»، کمک‌های مالی اندک و ادوات ارتباطاتی مختصری برای مجاهدین فراهم آورد که این اقدام تنها واکنشی بود به استقرار نیروهای شوروی در مرز افغانستان و کودتای ۱۹۷۸ و هدف آن بود که از تجاوزگری و تعدی هرچه بیش‌تر شوروی در این منطقه جلوگیری به عمل آید. بنا بر مطالب دو سندی که از حالت محرمانه خارج شده‌اند، اندکی پیش از حمله شوروی، کارتر با امضای اسناد مذکور «فراهم آوردن کمک لازم برای مجاهدین افغان را به‌صورت یک جانبه یا از طریق کشور ثالث چه در قالب کمک‌های مالی و چه به‌صورت کمک‌های غیر مالی» تأیید کرد و دستور داد «تبلیغات مخفی» در «سراسر دنیا» به منظور «تضعیف» حکومت چپ در افغانستان صورت گیرد و «آن را مستبد و آلت دست اتحادیه جماهیر شوروی» و «تلاش مجاهدین افغان را در جهت باز پس‌گیری استقلال کشورشان» جلوه دهند.

به‌هرحال شکی وجود ندارد که برژینسکی از فراهم آوردن کمک نظامی برای مجاهدین حمایت می‌کرد، در حالی‌که وزارت خارجه تحت زمامت ونس به‌دنبال یک راه حل مسالمت‌آمیز بود.

در ۲۴ ژوئن ۱۹۷۹ گفتگوی جدید محدودسازی جنگ‌افزار راهبردی، سالت ۲ میان ایالات متحده آمریکا و اتحاد شوروی به امضأ رسید. این قرارداد را لئونید برژنف رهبر اتحاد شوروی و جیمی کارتر رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا در وین امضا کردند. اما هیچگاه اجرا نشد. چرا که به‌دلیل مخالفت‌های داخلی در آمریکا و در پی حمله شوروی به افغانستان کنگره‌ی ایالات متحده آمریکا از تصویب آن سرباز زد. در این تصویر زبیگنیو برژینسکی در پشت جیمی کارتر ایستاده است.

برژینسکی خواهان تجهیز مجاهدین بود چرا که مدعی بود که «می‌بایست هرچه زودتر این منازعه با پایان برسد.» اما «در مورد آغاز این حمله به‌هیچ‌وجه خود را مقصر نمی‌داند» و تصریح می‌کند «حتی اگر ما به مجاهدین کمک نمی‌کردیم آن‌ها بدون این کمک به مبارزات خود ادامه می‌دادند چرا که پول بسیاری را از دولت‌های عربی حاشیه خلیج‌فارس جذب کرده بودند. آن‌ها به این دلیل که ما از ایشان خواستیم، دست به اسلحه نبردند. آن‌ها مبارزند و خواهان استقلال. بنابراین نمی‌توانند حضور نظامیان مسلح را در خاک کشور خود تحمل کنند. تأمین سلاح و تجهیز ایشان گامی مهم در جهت شکست دادن شوروی بود و تا آن‌جا که به من مربوط می‌شود، این اقدام، اقدام صحیحی بود.» وی در پاسخ به این سؤال که «بنابراین آمریکا پس از این‌که روس‌ها حمله خود را آغاز کردند به کمک مجاهدین شتافت نه پیش از آن؟» گفت: «کمک‌های نظامی؟ مسلماً بعد از حمله. هیچ شکی در این باره نیست. اگر باور ندارید سندی را بر خلاف این گفته ارائه کنید.»

یکی از پرهزینه‌ترین و طولانی‌ترین عملیات‌های مخفی سیا، کمک‌های نظامی این سازمان به مجاهدین افغانستان بود. سیا کمک‌های خود را از طریق سرویس مخفی پاکستان، یعنی سرویس اطلاعات داخلی (Inter-Services Intelligence) (ISI) به‌دست مجاهدین بنیاد گرای افغانستان می‌رساند. این عملیات، عملیات سیکلون (Operation Cyclone) نام گرفت. رقمی بین ۳ تا ۲۰ میلیارد دلار آمریکا برای تجهیز و آموزش این نیروها هزینه شد. گفته می‌شود اسامه بن‌لادن نیز در میان کسانی بود که از کمک‌های آمریکا بهره‌مند شد که البته آمریکا این گفته را رد می‌کند و مدعی است که به‌هیچ‌وجه از «عرب‌­های افغان» حمایت نکرده است.

مطالعه‌ای که در سال ۲۰۰۲ در این باره‌ی انجام شد نشان داد که در هنگامه انقلاب اسلامی در ایران، آمریکا به‌دنبال برقراری روابط حسنه‌ی با افغانستان بود؛ از این‌رو حمله شوروی‌ها به این کشور زمینه را برای بسط نفوذ آمریکا در افغانستان فراهم آورد؛ شکل‌گیری القاعده را می‌توان تا حدودی به‌دلیل تجهیزات و کمک‌های مالی میلیاردی آمریکا در حمایت از مجاهدین افغانستان برای بیرون راندن نیروهای شوروی از این کشور نسبت داد.[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- آشنایی با زبیگنیو برژینسکی از اصلی‌ترین استراتژیست‌های دنیای غرب، پایگاه علم و دانش‌پژوهی هادی.


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

پایگاه علم و دانش‌پژوهی هادی.