دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۸ فروردین ۲۶, دوشنبه

پدرسالاری

از: دانشنامه‌ی آریانا

پدرسالاری


فهرست مندرجات
جامعه‌شناسینظام اجتماعی

پدرسالاری (به انگلیسی: Patriarchy، با تلفظ آمریکایی: Patriarchy؛ به آلمانی: Patriarchat)، نوعی نظام اجتماعی است، که در آن پدر یا مسن‌ترین فرد ذکور طایفه، سرپرستی طایفه را بر عهده دارد و به‌طور کلی، مردان قدرت را در دست دارند و در نقش رهبری سیاسی، اقتدار اخلاقی، امتیاز اجتماعی و کنترل دارایی جنس غالب هستند. حتی در بعضی از جوامع پدرسالار که مردان دارای حاکمیت هستند، پدرسالاری به این معناست که اموال و عناوین به‌واسطه جنس مردانه به ارث می‌رسد.

پدرسالاری، مجموعه‌ای از نظریاتی است که به‌صورت یک ایدئولوژی درآمده است، و این ایدئولوژی برای توجیه سلطه و اقتدار مردانه، به تفاوت‌های طبیعی و ذاتی بین مردان و زنان می‌پردازد. اما جامعه‌شناسان، تمایل دارند که پدرسالاری را به‌عنوان یک پدیده‌ای اجتماعی مورد مطالعه قرار دهند نه به‌عنوان نتیجه‌ی تفاوت‌های ذاتی بین دو جنس مرد و زن. از این‌رو، آن‌ها توجه خود را به‌نحوه‌ی نقش جنسیتی در جامعه بر اختلاف قدرت‌ و توزیع قدرت بین زن و مرد متمرکز نمایند.

از لحاظ تاریخی، پدرسالاری خود را با تفاوت در فرهنگ‌های مختلف: در سازمان‌های اجتماعی، حقوقی، سیاسی، مذهبی و اقتصادی ظاهر ساخته است. امروزه نیز حتی اگر به‌صراحت در قوانین اساسی و مدنی کشورها تفکر پدرسالاری مشاهده نشود، ولی در عمل در بیش‌تر جوامع بشری وجود دارد.


واژه‌شناسی

در زبان فارسی دری، گاه به‌غلط، به‌جای واژه‌ی «پدرسالاری» از واژه‌ی «مردسالاری» استفاده می‌شود که کار درستی نیست، زیرا مردسالاری تنها برخی از جنبه‌های نظام پدرسالارانه را شامل می‌شود و به گروه خاصی از مردان اشاره می‌کند. پدرسالاری، نامی است برای نظام و ساختاری که از راه نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ِ خود زنان را زیر سلطه دارد. در زبان انگلیسی برای پدرسالاری از واژ‌ه‌ی «Patriarchy» استفاده می‌شود و برای مردسالاری واژه‌ی «Masculism» به‌کار می‌رود.

پدرسالاری (Patriarchy)، از لحاظ لغوی به‌معنای «حکومت پدرانه» (the rule of the father) است، که واژه‌ی انگلیسی آن از واژه‌ی یونانی πατριάρχης  (patriarkhēs) به‌معنای «پدر یا رئیس یک تبار» (father or chief of a race) اقتباس شده است. این واژه، در واقع ترکیبی است از دو واژه‌ی «πατριά»  (patria) به‌معنای «دودمان، تبار» از جانب پدر (lineage, descent) و «ἄρχω»  (arkhō) به‌معنای «فرمانفرمایی و حکومت» (rule, govern).


پیشینه‌ی تاریخی

...


از نظر جامعه‌شناسی



تئوری اجتماعی

...


تئوری زیست‌شناسی



نظریه‌های روانکاوی

...


نظریه‌ی فمینیستی



[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

...


[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها │ ...