جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

شفیق، محمدموسی

از: دانشنامه‌ی آریانا

محمدموسی شفیق


فهرست مندرجات
چهره‌های سیاسیصدراعظم‌های افغانستان

محمدموسى شفيق (زاده‌ی ۱۳۰۸ خ - درگذشته‌ی ۱۳۵۷ خ)، شاعر، ژورنالیست و نویسنده‌ی افغان و آخرين نخست وزير دهه‌ی دمکراسی افغانستان در دوره‌ی سلطنت اعليحضرت محمدظاهر شاه بود[۱].


زندگی‌نامه
محمدموسى شفيق

محمدموسى شفيق فرزند مولوى محمدابراهيم كاموى در پنجم جوزا ۱۳۰۸ خورشيدی[٢] و طبق سالنامه‌ی ۱۳۵۱، در سال ۱۳۱۰ خورشیدی، در شهر کابل زاده شد[٣]. اما محل سکونت پدری او شهرستان کامه در استان ننگرهار بود[۴]. پدرش، به نوشته‌ی میر محمدصدیق فرهنگ، مرد صالح و پرهیزگار و از عالمان دینی ننگرهار بود که با سادگی و قناعت زندگی می‌کرد و در دوره‌ی پیش از قانون اساسی شغل قضأ داشت و در این شغل به‌مقام ریاست محکمه‌ی ولایات رسید[۵].

شفیق تحصیلات ثانوی را در مدرسه‌ی علوم دینی به انجام رساند[٦] و تحصیلات عالی را در رشته‌ی حقوق اسلامی در دانشگاه الاهزر مصر به پایان برد و مدرک کارشناسی دریافت کرد. سپس از همان دانشگاه در رشته‌ی علوم قضایی فوق‌لیسانس گرفت و نیز، در رشته‌ی حقوق بین‌الدول، از دانشگاه کولمبیای شهر نیویورک به درجه‌ی فوق‌لیسانس نایل آمد. وی همچنان، در مسایل بین‌المللی از دانشگاه هاروارد آمریکا گواهی به‌دست آورد[٧].

پس از پایان تحصیلات به افغانستان باز گشت و در دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل به‌تدریس حقوق بین‌الدول خصوصی پرداخت. بعدها به‌عنوان مدیر عمومی قوانین وزارت عدلیه مشغول به‌کار شد و مدتی هم رئیس تقنین آن وزارت بود. سپس، به‌عنوان معاون (معین) وزیر گماشته شد[٨].

وی، همچنان عضو و منشی (دبیر) کمیته‌ی مطالعه‌ی قانون اساسی و عضو و منشی (دبیر) کمیسیون مشورتی قانون اساسی و سپس به‌عنوان منشی عمومی (دبیر کل) و عضو لویه‌جرگه‌ی سال ‌‌۱۳۴۳، نیز بود[۹].

پس از آن، شفیق به‌عنوان مشاور در وزارت امور خارجه مشغول به‌کار شد و سپس به‌عنوان سفیر دولت پادشاهی افغانستان در قاهره، بیروت، خرطوم و اکرا خدمت کرد. وی همچنین، در کنفرانس‌های مختلف بین‌المللی از دولت افغانستان نمایندگی نمود[۱٠]. در این باره، سالنامه‌ی ۱۳۵۱ می‌نویسد:

    آقای شفیق در کنفرانس جهانی حقوق‌دانان در شهر آتن و در کنفرانس مستشرقین در لاهور بحیث عضو اشتراک نموده و از هیأت افغانی در کنفرانس کشورهای فاقد سلاح ذروی منعقده‌ی ژنیو، ریاست نمود.

    آقای محمدموسی شفیق ریاست هیأت افغانی در کنفرانس وزرای خارجه کشورهای غیر منسلک در چارجتون، در کنفرانس وزرای خارجه‌ی اسلامی منعقده‌ی جده و در بیست‌وهفتمین دوره‌های اجلاسیه‌ی مجمع عمومی ملل متحد را به‌عهده داشت[۱۱].

شفیق در کابینه‌ی دکتر عبدالظاهر، وزیر امور خارجه بود و در ٢۱ قوس سال ۱۳۵۱، نخست‌وزیر افغانستان شد[۱٢].

از مهم‌ترین اقدامات شفیق، در ایام نخست‌وزیری او، تغییرات اساسی در سیاست خارجی افغانستان و از جمله بستن پیمان‌نامه‌ی تقسیم حق‌آبه‌ی رود هیرمند با امیر عباس هویدا نخست‌وزیر وقت ایران بود[۱٣].

حقیقت این بود که در سال‌های پایانی سلطنت، هم شاه و هم مردم به‌خوبی پی برده بودند که روس‌ها در دوستی خود با افغانستان صادق نیستند و نفوذ آنان اقتصاد کشور را ورشکست کرده است. از این روی، منافع ملی افغانستان ایجاب می‌کرد که حکومت در روابط خارجی خود با همسایگان تجدید نظر کند[۱۴]. همین امر، یکی از عوامل عمده‌ی سقوط سلطنت شد.

گفته می‌شود موسی شفیق از دوستان نزدیک محمدظاهر شاه بود. میر محمدصدیق فرهنگ درباره‌ی کارنامه‌ی وی می‌نویسد:

    معلوم نیست که در کدام وقت با محمدظاهر شاه مناسبات نزدیک و شخصی برقرار کرد، اما بعدها معلوم شد که در دوره‌ی صدارت محمدداوود خان با شاه ارتباط و تبادل‌نظر داشت؛ چون علاوه بر مناسبات رسمی در حلقه‌ی دوستان شخصی شاه هم راه داشت. احتمال دارد که وی در تشویق شاه به سوی دموکراسی در این هنگام مؤثر بوده باشد. وی شخصی هوشیار و بیدار بود و ذکاوت را با جرأت توأم داشت. برای رسیدن به مقاصدش نقشه‌ی دقیق طرح می‌کرد و آن را با جسارت در محل اجرأ می‌گذاشت. اما نقطه‌ی ضعف او تجمل‌پسندی بود و پس از رسیدن به قدرت در این زمینه راه افراط پیمود تا به‌حدی که دشمنانش از آن به‌عنوان سلاح علیه او استفاده کردند. هیچ‌شکی نیست که وی نقشه‌ای برای پایان‌بخشیدن به هرج و مرج در داخل و باز گردانیدن سیاست افغانستان به خط میانه در خارج روی دست داشت؛ اما چون به تطبیق آن توفیق نیافت، نمی‌توان درباره‌ی چگونگی آن داوری کرد. بزرگ‌ترین قصور او در وظیفه، بی‌اعتنایی به افواهات مربوط به کودتا بود که کشور را با مصایب عظیم مبتلا ساخت و برای شخص او به قیمت جانش تمام شد[۱۵].

کودتا در نیمه شب ٢٦ سرطان ۱٣۵٢، به نخست‌وزیری محمدموسی شفیق پایان داد و او را روانه‌ی زندان کرد. وی دو سال‌ونیم در زندان ماند و در سال ۱٣۵۴ از زندان آزاد شد. بار دوم، پس از کودتای هفتم ثور در سال ۱٣۵٧، شفیق در شمار نخستین کسانی بود که راهی زندان شد و دیری نگذشت، که توسط عُمال رژیم خلقی، پس از آزار و شکنجه بسیار در ۱۱ ثور به‌قتل رسید[۱٦].


آثار

محمدموسى شفيق، به‌زبان‌های پشتو، فارسی دری، عربی، انگلیسی و فرانسوی مسلط بود و به زبان‌های پشتو و دری شعر می‌سرود و مطلب می‌نوشت. او حدود یکصدوبیست مقاله برای جراید و مجلات افغانستان و مطبوعات خارجی در موضوعات سیاسی، حقوقی و ادبی نوشته است؛ از جمله در مجلۀ حقوق بین‌الدول، دو مقاله او پیرامون تابعیت و تاریخچه‌ی حقوق بین‌الدول خصوصی منتشر شده است. از وی دو اثر به‌شکل کتاب، به‌نام‌های «عبقريان و قصه‌های دیگر» و «شاعران ننگرهار» نیز به چاپ رسیده است[۱٧].


[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- محمدموسی شفیق، در سال ۱۹٧۱ وزیرخارجه بود و از ۱۲ دسامبر سال ۱۹٧٢ تا ۱۷ ژوئيه (جولای) ۱۹٧٣ نخست‌وزیر افغانستان بود.
[٢]- محمدموسى شفيق، از ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد (به پشتو)
[٣]- سالنامه‌ی افغانستان - ۱۳۵۱، ص ٧٦
[۴]-
[۵]- فرهنگ، میر محمدصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، جلد اول، قسمت اول، ص ٧٧٢
[٦]- همان‌جا
[٧]- سالنامه‌ی افغانستان - ۱۳۵۱، ص ٧٦
[٨]- همان‌جا
[۹]- همان‌جا
[۱٠]- همان‌جا
[۱۱]- همان‌جا
[۱٢]- همان‌جا
[۱٣]- محمدموسی شفیق، از ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد
[۱۴]- ش. ن. حق‌شناس، دسایس و جنایات روس در افغانستان (از امیر دوست‌محمد خان تا ببرک کارمل)، ص ٢٢٢
[۱۵]- افغانستان در پنج قرن اخیر، پیشین، صص ٧٧٢-٧٧٣
[۱٦]- پیشین، از ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد (به پشتو)
[۱٧]- سالنامه‌ی افغانستان - ۱۳۵۱، ص ٧٦


[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها │ افغانستان‌شناسی │ زندگی‌نامه