- منشأ تاریخی
- ایران شرقی و ایران غربی
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[ایران] [افغانستان]
ایران بزرگ (Greater Iran) که گهگاه ایرانیان کنونی از آن با عنوان ایرانزمین یا ایرانشهر نیز یاد میکنند[۱]، جانشین واژۀ پارس بزرگ (Greater Persia) شده است که درگذشته اروپاییان حوزه تمدنی و فرهنگی شاخۀ ایرانی قوم آریایی را به این نام مینامیدند[٢]. ایران بزرگ محدودهٔ جغرافیایی مشخص ندارد و در هر حال، شامل فلات ایران (ایران کنونی و افغانستان)، بخش اعظم قفقاز و آسیای مرکزی است[٣].
[↑] منشأ تاریخی
از دير باز مفهوم واژهٔ «ايران»[۴] [نزد خاورشناسان اروپايی] عبارت از مجموع نواحی فلات ايران يعنی پارس (ايران کنونی) و افغانستان و بلوچستان و ترکستان غربی بوده است.[۵] ريچارد فرای، استاد ايرانشناسی در دانشگاه هاروارد آمريکا، مینويسد:
- «ايران بزرگ که شامل همهٔ سرزمينهای است که در آنجا در دوران تاريخی به زبانهای ايرانی سخن گفته میشد و فرهنگ ايرانی در آنجا پيروزمند و مسلط بود ... اما فلات ايران که مشتمل است بر افغانستان و ايران جزو ايران بزرگ به شمار میرود».[٦]
بنابر اين، «ايران بزرگ، هرگز يک قلمرو سياسی نبوده، بلکه حوزهٔ فرهنگ، تمدن و زبان قوم آريايی است، چه آنانی که در ايران کنونی میزيستند و چه کسانی که در افغانستان يا فرارود (ماوراءالنهر) و يا شمال غرب هندوستان. زيرا، ايران بزرگ، بيشتر از آن که نتيجهٔ کارنامهٔ شاهان شمشيرکش باشد، ميراث ادباء، شعراء، دانشمندان و در يک کلمه فرهنگيان بوده است.»[٧]
و. بارتولد، خاورشناس نامور روسی، مینويسد: «در مورد ايران بايد اين حقيقت را در نظر داشت که ايران از لحاظ مفهوم جغرافيايی نه منطبق با سرزمينی است که ايرانيان مثل يک واحد نژادی سکونت داشتند و نه با خطهی که نفوذ تمدن ايران بسط داشته و نه با صفحهی که زبان فارسی يعنی زبان ادبی ايران رواج يافته بود. در زمان قديم هم در هند و هم در ايران يک قوم سکونت اختيار کرده بود که خود را آريا «آرين» (arya در هندوستان و ariya يا airya در لهجههای قديم ايران) میناميد.»[٨]
او در صفحۀ بعد میافزايد: «کلمۀ «ايران» که در اول اران (به کسر همزه) بود، بعدها پيدا شده و مضافاليه صيغه جمع کلمه «آريا» (airya) «آريانام» (airyanam) است که بهمعنای (مملکت) آرياها میباشد. ما اين کلمه را برای اولين دفعه در کتاب اراتسفن (قرن سوم قبل از ميلاد) بهشکل يونانی آن يعنی «ariane» میيابيم و سترابون اين اطلاعات را از وی اقتباس کرده است. سرحد اين «آريانا» و يا ايران به قرار ذيل بوده:
در شرق هند در شمال هندوکش و سلسلههای جبالی که در غرب آن واقع است در جنوب اقيانوس هند. سرحد غربی از دروازۀ خزر يعنی از معبر کوهستانی واقعه در تهران شروع شده و در خطی که پارت را از مدی و کارامانيا (کرمان) را از پرسيد (فارس) جدا میکرده امتداد داشته است. ظاهراً مقصود از کلمۀ «مملکت آرياها» مسکن يک قوم نبوده بلکه مراد از آن فقط معنای سياسی کلمه بوده است. چه مملکتی به اين نام موسم بوده که در تحت سلطه اشکانيان بعد از شورش اينان بر عليه فاتحين يونانی تشکيل و متحد شده بود. صفحاتی که در تحت استيلای يونانيان باقی بود چه در غرب (مملکت سلوکیها) و چه در شمال شرق (سلطنت يونانی - باختر) در جزو ايران محسوب نمیشدند.»[۹]
[↑] ایران شرقی و ایران غربی
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين نوشتار برای دانشنامهی آريانا برای دانشنامهی آريانا زیر نظر مهدیزاده کابلی بههمت محمد محمدی و سياوش آريا زیر نظر مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است. لازم به يادآوری است که بخشی از اين مقاله که سياوش آريا نگاشته، قبلاً در ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد نيز منتشر شده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]- ر. ک. گفتوگوی سياوش آريا با مهديزاده کابلی با فرنام :"ايران بزرگ؛ واقعيت يا افسانه؟!". وبگاه نگاهی تازه به مسايل تاريخی ايران و افغانستان.
[۵]- تمدن ايرانی، ص ۴۳
[٦]- ميراث باستانی ايران، صص ۴-۵
[٧]- ايران سرزمين فراموش شده!، وبگاه کابلنامه
[٨]- و. بارتولد، تذکرۀ جغرافيای تاريخی ايران، ترجمۀ حمزه سردادور (طالب زاده)، تهران: چاپ اول - ۱۳٠۸ خ، ص ۲
[۹]- همانجا، صص ۳ و ۴؛ به نقل از مارکوارت
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ ژ. دومزيل، تمدن ايرانی، ترجمهٔ دکتر عيسی بهنام، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۶ خ.
□ فرای، ريچارد، ميراث باستانی ايران، ترجمهٔ دکتر مسعود رجبنيا، تهران: چاپ ۱۳۴۴ خ.
□ مهديزاده کابلی، ايران سرزمين فراموش شده!، وبگاه کابلنامه.
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]