دانشنامۀ آريانا

۱۳۸۷ دی ۱, یکشنبه

روش نامۀ مـــا

سطرهای رهنما:

روش نامۀ مـــا

نـوشــته: نصیر مهرین
پژوهشگر مسايل اجتماعی و تاريخ

از میان سرچشمه‌هایی که مى‌توان به تراوش‌های اندیشه وفکر شادروان عبدالرحمان محمودی رسید، یکی هم عنوان مطلبی است با نام "روش نامۀ ما".

تشریح و تصریح خواسته‌های دموکراتیک در "روش نامۀ ما"، چنان صاف و پوست کنده و رسا اند که حتا اگر مرامنامۀ جمعیت وطن را نیز نداشتیم، "روش نامۀ ما"، مى‌توانست به تنهایی عهده‌دار مرامنامه و حامل بار آرزوهای جمعیت ایشان باشد.

در بدو امر چنان تصور دست مى‌دهد که "روش نامۀ ما"، معطوف به پاسخ‌ها، برای آن علاقمندانی است که از فشارهای پیشینۀ استبداد نالیده‌اند. "روش نامۀ ما" پرداختن به آنها را یکسره رد نمى‌کند. اهمیت، کیفیت و اوصاف آنها را مى‌آورد. از آنها بعنوان درامه‌های ننگین تذکر مى‌دهد. از مجریان درامه‌های ننگین یا عمال مردم آزاری دستگاه آغشته به ظلم و ستم محمد نادرخانی و هاشم‌خانی زیر نام ممثلین ماضی یاد مى‌کند. عدم پرداخت به مظالم وسیاه روزى‌های پیشینه را به گونه‌یی که نویسندگان و نامه‌نویسان آرزو برده‌اند، با پیش کشیدن تنگی وقت و کوچکی یا کمی صفحات " ندای خلق " معذور مى‌دارد. یعنی منکر موجودیت سیاه‌روزى‌ها، رشوت ستانى‌ها. مظالم مختلفی که مردم افغانستان دیده بودند، نیست. حتا حکم پیرامون آن مظالم را در کنار سپاریدن و احاله به عدالت الهی و تاریخ به حکومت خلق محول مى‌کند. و این در حالى‌ست که به وظیفۀ عاجل‌تر و ابرام آن اندیشیده و عمل مى‌کند. به وظیفۀ آگاه ساختن مردم به سرنوشت‌شان. به حکومت مردم و ملزومات آن. و درینجاست که محمودی مبارزات روشنگرانه و از هم گسستۀ پیشین را باز مى‌آبد و با قلم و قدم‌های نشریاتی و عملی پیوند مى‌دهد.

در پیشینه‌ها، شخصیتی که آگاهانه آن تعهد را صمیمانه پیش مى‌برد و حتا سرش در برابر چوکى‌های دولتی نخمید، شادروان محى‌الدین پسان‌ها معروف به انیس است. تمامی کوشش او در برگهای کتاب "ندای طلبۀ معارف . . ." در آنست که اذهان را برای دسترسی به تحول و تحرک، اصلاحات و جامعۀ قانونمند آموزش و پرورش بدهد.

مگر آیا نه اینست که با گذشت هرچند دهه از حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشورما ؛باردیگر به تداوم عمر نهادها و شخصیت‌های ناآشنا به قانون و رفتارهای قانونیت‌آمیز و به انبوه‌شدن مظالم پیشینه مواجه مى‌شویم؟

مگر نه اینست که سخن ناشنیده ماندۀ انیس و محمودی و غبار و ده‌های دیگر در گوش جامعه، بار دیگر ضرورت توجه به آنها و سحنان‌شان را مطرح مى‌کند؟

گسست‌های قلمی و قدمی را که دست استبداد با فشردن گلوی آن‌ها ایجاد کرد، تنها توفیق استبداد و فرهنگ آن را در قبال نداشت. بلکه، کج فهمى‌های زیانمند از روشنگری و دورماندن از کاروان اصلاح‌جویی و ترقى‌خواهی را برای آنانی نیز در پی داشت که به تحول در جامعه مى‌اندیشیدند.

برگشت به برگهای مطالباتی روشنگران پیشینه و توجه به حال زار جامعه و نهادهای محتاج تغییر ، منطق پیوست و دوری و نقد گسست‌های شعارآلود را بسیار در محراق توجه قرار مى‌دهد. برای این منظور نیز مى‌شود "روش نامۀ ما" را دگرباره به تعمق نشست. زیرا در آن سطرهای رهنمایى‌کننده را یافته‌ایم.

***


روش نامۀ مـــا


شمارۀ سوم ندای خلق. دوشنبه حمل ۱۳۳۰

واقعاً جای بسیار شکر است (که) اکنون خلق به سیر حوادث مملکت خود علاقه گرفته و در چند روز، مقالات متعددی به ما رسیده است. با کمال ممنونیت به نویسندگان محترم عرض شکران نموده، ولی با احترام روش خود را درآتی، برای معلومات ایشان بعرض مى‌رسانیم:

نوبسندگان عزیز!

ما با ماضی سیاه (که) چه بود و نبود؛ چه‌ها کردند و نکردند، درامه‌های ننگین ممثلین آن سرو کاری نداشته و نداریم. حال و آینده در نظرما قیمتدار، روزنامه ما کوچک و وقت تنگ است. نویسندگان ما از مظالم و سیاه‌روزى‌ها، رشوت‌ستانى‌ها و خودسرى‌ها داستانها سروده(اند). ولی ما، مأمور تصفیه‌حساب ماضی نیستیم. ما نمى‌توانیم قانون متین حضرت خلیفۀ دوم یعنی قانون مصادرۀ على‌العمال و ضبط اموال مامورین دولت را با حساب و سنجش عملی سازیم. ما محاکمه و دادگاه تشکیل ندادیم که خوب و بد دیروز را سره کرده و مجسمۀ هر کس را در نظرش مجسم سازیم.

غایه اصلی ما آگاه‌ساختن مردم به طرز تشکیل حکومت خلق یعنی حکومتی است که توسط رأی آزاد مردم انتخاب شده و توسط خلق یعنی بواسطۀ نمایندگان‌شان کابینۀ مسؤول تشکیل گردیده؛ و برای خلق، یعنی مطابق میل رضای مردم و برای راحت و معاونت‌شان کار کند. و همین است تعریف حقیقی دیموکراسی.

ما آرزو داریم خلق مفهوم قانون، و حقوق و راحتی را که قانون اساسی و قوانین عمومی برای خلق تهیه مى‌کند -حقوق حاکم و محکوم- طرز انتخاب وکلا -حقوق وکلای شورای ملی- آزادی بیان نشرات و اجتماعات سیاسی و تشکیل احزاب و یا جمعیت‌های سیاسی را بمردم بیاموزیم.

ما آرزو داریم بمردم نشان دهیم که چگونه با صبر و ثبات واستقامت بدون زور و تشدد فقط از راه دیموکراسی بسرمنزل نجات مى‌رسد.

ما سعی مى‌کنیم حق مسؤولیت و احترام قانون را در خلق بیدار نموده و بمردم طرز محاکمۀ آزاد و علنی و روش اثبات جرم و رویه با خلق را در وقت الهام بجرم، نشان داده و برای حصول این حق، خلق مبارزه نماییم.

اینک با تشریح مرام خود از نویسندگان محترم نیز تمنا داریم که برای رهنمای خلق از قوانین اساسی سایر ملل، طرز انتخابات‌شان، آزادی و حقوق‌شان؛ آزادی مطبوعات و روش آنها و خلاصه از اساسات اولیه دیموکراسی حرف زده، ترجمه کرده؛ امثله آورده و حساب دیروز را بعدالت الهی و تاریخ و حکومت خلق بسپارند.

__________________________________________

<برگشت به بالا><باز گشت به مقاله>