دانشنامۀ آريانا

۱۳۸۷ دی ۲۷, جمعه

کتاب‌های پهلوی

از: دکتر بدیع‌الله دبیری‌نژاد

کتاب‌های پهلوی

کتاب‌های پهلوی در سه سده‌ی نخست هجری

فهرست مندرجات

[تاریخ ادبیات آریایی][ادبیات پهلوی]


در روزگار ساسانی، مذهب‌های زردشتی، مانوی، مزدكی، مسیحی و یهودی همچنان رواج داشت و پی‌روان این مذهب‌ها در گوشه و كنار شاهنشاهی ساسانی به‌انجام مراسم و آیین دینی و مذهبی خود می‌پرداختند. با شكست دولت ساسانی به‌تاریخ ٦۳۲ میلادی و تضعیف قدرت‌های حکم رانان و عاملان ایالت‌ها و ولایت‌های ایرانی در نگاهبانی از سرزمین كهن سال نیاگان خود، شهرهای ایران یكی پس از دیگری به‌تصرف و تسلط سپاه اسلام درآمد و دوره‌ی جدیدی در تاریخ این سرزمین آغاز شد. اگر چه فتح عرب‌ها در جنگ نهاوند (فتح الفتوح) در سال ۲۱ هجری به‌سرداری نعمان و فیروزان، آخرین جنگ ایرانیان با عرب‌ها به‌شمار نمی رود، با وجود این، ایرانیان میهن پرست و فرهنگ دوست در طول این همه جنگ‌های خانمان سوز دلیرانه و شجاعانه برای حفظ و نگاه داری آثار نیاگان و نگاهبانی از سرزمین باستانی خویش كوشیدند و به‌ویژه مردم تبرستان و دیلمان، گیلان و دماوند و بخشی از نواحی ماوراءالنهر تا دوره‌ی خلافت بنی عباس استقلال سیاسی و ملی خود را همچنان حراست كردند و فتح عرب‌ها را به‌كلی در سطح مملكت تا اواسط خلافت بنی امیه به‌تأخیر انداختند و حتا بورش‌های عرب‌ها به‌این سرزمین نتوانست به‌یكباره دین اسلام را جانشین دین‌های سابق کند، بلكه گذشته از شمار کمی كه به‌زور شمشیر و با زور و فشار و انواع تضییق‌ها و تحقیرها دین اسلام را پذیرفتند، بقیه‌ی ایرانیان همچنان در سیر تاریخ پر فراز و نشیب میهن‌شان تا سده‌ی سوم و چهارم هجری در حفظ دین و آیین پدران خود كوشیدند و حتا با پرداخت جزیه و تحمل خراج و انواع سختی‌ها و فشارها همچنان دین نیاگان خود را حفظ کردند و شماری هم به‌منظور حفظ موقعیت و مصلحت خود ناآگاه اسلام را پذیرا شدند و می‌توان شماری از حکم رانان ایالت‌ها و ولایت‌ها را به‌طور پراكنده نام برد که برای معافیت از پرداخت جزیه و خطرات احتمالی به‌اسلام گرویدند و حتا در دوره‌ی بنی عباس با این كه ایرانیان مصدر و مسند کارهای مهم اداری و دیوانی و امور كشور اسلامی را به‌عهده داشتند، این عده برای حفظ و حراست موقعیت اجتماعی و سیاسی خود از روی مصلحت به‌اسلام روی آوردند.

با این حال باید گفت که با وجود فعالیت‌های زیادی كه از سوی سرداران نامی عرب و خلیفه‌های بنی عباس و بنی امیه –که تعصب‌های خشك و بی اندازه ای نسبت به‌دین و آیین داشتند – به‌عمل می‌آمد و نسبت به‌پی روان دین‌های دیگر با نظری حقارت آمیز و بی ارج می‌نگریستند، ولی ایرانیان میهن پرست و فرهنگ دوست این سرزمین به‌ویژه زرتشتیان کوشیدند از سنت‌های دیرین خود در نگاهبانی از این سرزمین ادب پرور و فرهنگ گستر از هیچ تلاشی فرو گذار نكنند. نكته‌ی گفتنی اینست كه نفوذ عرب‌ها بیش‌تر در میان طبقه‌ی سوم یعنی طبقه‌ی ناراضی و صاحبان حرفه و پیشه بوده است و طبقات عالیه‌ی ایرانی و روحانیان و نجبا و دهقانان كه بیش از پیش در حفظ صیانت آیین ایرانی خود تعصب نشان می‌دادند، به‌پیشرفت عرب‌ها با دیده‌ی نفرت می‌نگریستند و همین دسته‌ی اخیر هستند كه یك سده‌ی بعد با تبلیغات و كوشش‌های پی گیر خود اسباب استقلال ملت ایران و شكست معنوی نیروی مهاجم را ممکن ساخت.

همان‌گونه كه گفته شد پس از جنگ نهاوند مردم شهرها و ولایت‌های ایران جسته‌وگریخته ایستادگی‌هایی در برابر یورش عرب‌ها نشان دادند و فتح ایران به‌یكباره به‌وسیله عرب‌ها و به‌دست عرب‌ها صورت نگرفت. به‌گونه ای كه فتح همه‌ی این سرزمین تا ماورای جیحون تا اواسط دوره‌ی خلافت بین امیه به‌درازا انجامید. با این همه، كوشش‌ها و فعالیت‌های مردمان سرزمین ما – با سقوط دولت ساسانی – نتوانست به‌جایی برسد. شهرهای ایران یكی پس از دیگری به‌دست عرب‌ها فتح شدند. تا آن جا كه با گریز یزدگرد شهریار از شهری به‌شهر دیگر و از ولایتی به‌ولایت دیگر و پنهان شدن در شهرهای اصفهان، كرمان و بلخ و در خواست پناهندگی از فغفور و خاقان چین و نپذیرفتن این درخواست از سوی آنان، در سال ۳۱ هجری برابر با ٦۵۲ میلادی در دوره‌ی خلافت عثمان در مرو كشته شد و بنیاد شاهنشاهی ساسانی متزلزل شد و اگر این شهریار برای مدتی زنده می‌ماند، شاید بنیاد شاهنشاهی دوره‌ی ساسانی را برای مدت درازی حفظ می‌كرد.

در گیرودار جنگ‌های عرب‌ها و ایران چه بسیار كتاب‌هایی كه حاصل تلاش‌های علمی و فرهنگی دانشمندان ایرانی بود، از میان رفت. در این میان و برای مبارزه با تسلط كامل عرب، بسیاری روایت‌ها و حدیث‌های كهن و کتاب‌های دینی و تاریخی به‌زبان و خط اوستایی و پهلوی توسط شماری از ایرانیان پی رو دین‌های دیگر، به‌ویژه موبدان زرتشتی محفوظ ماند و آنان در حفظ و نگاهبانی تمدن ایران قدیم و نگاه داری افتخارات نیاگان خود كوشیدند. بسیاری از عالمان مذهبی زردشتی در این زمان و حتا در طی سده‌های دوم وسوم هجری به‌تألیف و تصنیف و تدوین و تفسیر کتاب‌های دینی و شرح اوستا مشغول بودند. آثار فراوانی كه از این دوره باقی مانده است به‌حق از طریق مجاهدت‌ها و كوشش‌های ممتد این گروه میهن پرست بوده است كه به‌دست ما رسیده است و با این كه سپس خط عربی جانشین خط پهلوی شد خوشبختانه می‌بینیم تا سده‌ی چهارم و پنجم بسیاری از ایرانیان به‌خط و به‌زبان پهلوی آشنایی داشتند و حتا بسیاری از مترجمان برخی از آثار پهلوی به‌فارسی ‹‹همین دوره›› رساله‌ها و کتاب‌هایی از پهلوی مانند ایاتكار زریران ، كارنامه‌ی اردشیر بابكان و داستان بهرام گور، پند نامه‌ی بزرگمهر، سنگان و گزارش شترنگ و مانند این‌ها را به‌پارسی ترجمه كردند.

با وجود یورش عرب‌ها به‌این سرزمین و دگرگون شدن خط پهلوی، تا سده‌ی پنجم هجری آثاری دیده می‌شود كه خط پهلوی در آن‌ها به‌جای مانده است و این خود دلیل روشنی است بر حفظ و نگاهبانی این خط تا سده‌ها بعد که از آن جمله می‌توان از برج معروف لاجیم زیراب مازندران نام برد كه مربوط به‌سده‌ی پنجم هجریست، یك خط این برج تاریخی به‌پهلوی و خط دیگر آن به‌عربی (كوفی) است. این برج آرامگاه كیا ابوالفوارس شهریار بن عباس بن شهریار است و تاریخ بنای آن ۴۱۳ هجری است. گذشته از برج معروف لاجیم برج‌های دیگری مانند برج معروف رسگت ورادكان نیز به‌همین دو خط نوشته شده است و با وجود دگرگونی خط پهلوی شاعران ایرانی به‌علت آشنایی با خط و زبان پهلوی برخی از آثار دوره‌ی پارتی و ساسانی ر ا به‌فارسی برگرداندند، مانند كتاب مثنوی ویس و رامین فخر الدین اسعد گرگانی كه این شاعر كتابی عاشقانه از عصر اشكانی را از متن پهلوی به‌شعر فارسی دری ترجمه كرده است. سراینده و ناظم این اثر پر ارزش ادبی تسلط خود را به‌زبان پهلوی با بررسی واژه‌های پهلوی در این اثر به‌خوبی نشان می‌دهد و حتا در سده‌ی هفتم می‌بینیم که یكی از شاعران به‌نام یعنی زرتشت بهرام پژدو، كتاب ارداویراف نامه را از پهلوی به‌فارسی به‌نظم در آورده است.

با توجه به‌اسناد معتبر موجود، این حقیقت به‌ثبوت می‌رسد كه با از میان رفتن شاهنشاهی ساسانی، علاقه و آشنایی ایرانیان به‌حفظ و حراست آثار گذشته‌ی خود به‌زبان و خط پهلوی از میان نرفت، بلكه برای مدت‌های درازی پس از یورش عرب و برچیده شدن دولت ساسانی به‌وسیله‌ی شاعران و نویسندگان و مترجمان حفظ نیز شده است.

در سه سده‌ی نخست هجری آثار و کتاب‌های فراوان و معروفی از زبان و خط پهلوی كه مسایل گوناگون علمی، ادبی، فرهنگی و تاریخی را دربرداشته است، مانند خداینامك‌ها، سیرالملوك‌ها، داستان بلوهر و بوذاسف، كتاب الصور، گاه نامه‌ها، داستان بهرام چوبین، داستان رستم و اسفندیار، داستان پیران ویسه، كتاب مزدك، كتاب سیرت اردشیر، كتاب بهرام دخت، لهراسپ نامه، گزارش شترنگ، نامه تنسر و داستان‌های دیگر در مسایل ریاضی، منطق و حكمت از یونانی در دوره‌ی ساسانی به‌پهلوی و سپس از پهلوی توسط دانشمندان و بزرگان و مترجمان ارزشمندی مانند جبله بن سالم، عبدالله بن مقفع، خاندان نوبت منجم (موسی بن خالد، یوسف خالد) ابوالحسن علی بن زیاد تمیمی، حسن بن سهل، علی بن عبیده الحریحانی، بهرام هروی مجوسی، محمد بن مطیار اصفهانی – عمر بن فرخان طبیر به‌سریانی و عربی ترجمه شد. حتا آثار فراوانی از متن و کتاب‌های مانویه و سریانی و هندی در این دوره مورد توجه مترجمان و ناقلان چنین آثاری قرار گرفت. نمونه‌های تأثیر گذاری این آثار را می‌توان در کتاب‌های و آثار باقی‌مانده‌ی دانشمندانی چون محمد بن زكریای رازی و ابوریحان بیرونی یافت. این بزرگان دانش ، آثار ادبی و حكمی مانویه را در تملك خود داشته اند. در همان زمانی كه مترجمان آثار و کتاب‌های پهلوی به‌عربی به‌كار ترجمه و تألیف خود ادامه می‌دادند، گروهی از ایرانیان اصیل و علاقمند به‌فرهنگ و یادگارهای گدشته‌ی ایران باستان یعنی زرتشتیان، به‌تألیف آثار و کتاب‌هایی به‌زبان و خط پهلوی پرداختند كه بیش‌تر این آثار مربوط به‌تفسیرهای اوستا و نسك‌های این كتاب و یا مربوط به‌مسایل اخلاقی و دینی و انجام مراسم و آیین‌های سنتی و موارد تاریخی و جغرافیایی و حتا ادبی است. نظر به‌اهمیتی كه این آثار در نگاهداری گوشه‌هایی از فرهنگ غنی و باستانی سرزمین ما داشته و دارد، لازم می‌دانیم به‌شرح و یادآوری برخی از آن‌ها و ترجمه‌های آن‌ها به‌زبان دیگر، بپردازیم تا بار دیگر عظمت دیرین چنین آثاری و قدر و منزلت نگاهبانان و حافظان میراث فرهنگ ایران باستان روشن شود.

مهم‌ترین کتاب‌های زبان پهلوی در سه سده‌ی نخست هجری كه بیش‌تر تفسیرهای اوستا و توضیحات مطالب دینی است و مربوط به‌آیین زرتشت بوده و هستند عبارتند از: [بندهش، دینكرت، كارنامه‌ی اردشیر بابكان، ایاتكار زریران، مادیگان چترنگ، خسرو كوه اتان ورتك، شـكند گمانیك ویژار، ارداویراف‌نامه، زات‌سـپرم، شهرسـتان‌های ایران، اندرژ آتورپات مارسـپندان، زرتشـت‌نامك، داتسـتان دینیك، شـایسـت، و ...][۱]


[۱]- بندهش

بندهش به‌معنی اصل و مبدأ آفرینش است. بخشی از این كتاب دینی در اصل آفرینش و شرح آیه‌های اوستاست كه درباره‌ی خلقت بیان شده است و بخش دیگری از این كتاب داستان‌ها و افسانه‌هایی است كه از آغاز خلقت و پیدایش پیشدادیان و جمشید و كیان تا دوران گشتاسب و ظهور زرتشت است و در این كتاب می‌توان با مسایل تاریخی و جغرافیایی آشنا شد و بخش تاریخی – از فصل ۳۳ – این كتاب را یكی از خاورشناسان به‌نام دارمستتر در جلد دوم از كتاب زند اوستای خود ترجمه كرده و شرح و توضیحاتی بر آن افزوده است.

در این كتاب مسایل تاریخی و جغرافیایی مربوط به‌ایران قدیم را می‌توان به‌دست آورد. این كتاب با عظمت در مغرب زمین به‌ویژه در كشورهای اروپایی مورد توجه دانشمندان و مترجمان قرار گرفت و نخستین بار در سال ۱۷۷۱ به‌وسیله انكتیل دوپرون ترجمه شد. ترجمه‌های دیگری نیز به‌وسیله سایر خاورشناسان و پژوهشگرانی چون وسترگارد، هوگ، وندیشمن و وست صورت پذیرفت و نسخه‌ی كامل این اثر به‌سال ۱۹۰۸میلادی توسط ادوارد تهمورث دینشاجی انكلساریا در شهر بمبئی هندوستان به‌چاپ رسید.


[۲]- دینكرت

این اثر همان گونه كه از نامش برمی آید به‌معنی كرده‌ها و اعمال دینی است و مهم‌ترین كتاب پهلوی است كه خوشبختانه موجود است. این اثر در آغاز ۹ جلد بوده كه هفت جلد آن به‌دست ما رسیده و دو جلد دیگر آن موجود نیست نام اصلی اش زند اكاسیه است و بعدها در دوره‌ی ادبیات پهلوی به‌دین كرت اشتهار یافت. این كتاب مشتمل است بر كلیه‌ی آثار و رسوم و آداب دینی زرتشتیان. دینكرت از بابت حفظ روایت‌های تاریخی، دینی و ادبی و مسایل ملی عصر ساسانی از آثار بسیار ارزشمند به‌شمار می‌آید و از لحاظ حفظ گوشه ای از فرهنگ ایران باستان سند پر ارزشی است.

دینكرت در زمان مأمون خلیفه‌ی عباسی به‌وسیله آتورفون بغ فرزند فرخزاتان تألیف و تدوین شده است. این كتاب پهلوی مانند دیگر آثار موجود مورد توجه خاورشناسان و پژوهشگران اروپایی قرار گرفت از جمله وست در مورد مجموع كلمه‌ها و واژه‌های آن به‌پژوهش پرداخته است و ارزش این كار در اینست كه ۲۱ بخش (نسك) اوستایی دوره‌ی ساسانی در جلد هشتم آن خلاصه و حفظ شده است.

گذشته از اطلاعات دینی و عقاید و روایت‌های مذهبی، مقداری از این كتاب نیز مربوط می‌شود به‌پادشاهی كیومرث تا كی گشتاسپ و ظهور زرتشت. كتاب دینكرت به‌جهت اهمیت مسایل دینی و تاریخ ادبیات مزدیسنا به‌وسیله‌ی پژوهشگر بزرگ دستور پشوتن سنجانا در ده جلد و سپس به‌وسیله‌ی فرزندش داراب سنجانا در ۹ جلد دیگر به‌گونه ای بسیار كامل و با توضیح‌ها و حاشیه‌های قابل استفاده با متن پهلوی آن و ترجمه اش به‌زبان‌های انگلیسی و گجراتی درهندوستان به‌چاپ رسیده است.


[۳]- كارنامه‌ی اردشیر بابكان

این كتاب مشتمل است بر داستان‌های تاریخی بسیار فصیح و روان به‌زبان پهلوی. موضوع این كتاب بیش‌تر مربوط است به‌بزرگ شدن اردشیر بابكان و فرار او با دختران اردوان و پیروزی او بر اردوان و تولد فرزندش به‌نام شاپور. استاد بزرگ توس یعنی حکیم فردوسی د رنظم این بخش از شاهنامه به‌این اثر توجه كافی داشته است.


[۴]- ایاتكار زریران

موضوع عمده‌ی این كتاب شرح جنگ‌های مذهبی گشتاسب با ارجاسب است. زریر برادر و سردار لشكر گشتاسب برای حفظ و حمایت از آیین مذهبی زرتشت مأمور جنگ با ارجاسب شاه پادشاه ناحیه‌ی توران شد.

در این جنگ زریر شجاعت و دلیری ویژه‌ای از خود نشان داد ولی سرانجام کشته شد. از آن جایی كه در آیین بهدینان همیشه به‌نقل از گفتار آسمانی زرتشت غلبه بر سیاهی‌ها و خوی اهریمنی با یزدان است در پایان دیده می‌شود كه سپاه زریر با وجود تحمل رنج و با به‌كار گرفتن صبر و متانت پیروز می‌شود.

دقیقی توسی شاعر معروف در سرودن هزار بیت باقی مانده از او كه نعل به‌نعل در شاهنامه فردوسی نقل شده است، از یادگار زریران بهره برده و مفهوم‌های آن را به‌شیوه‌ی نظم ارایه داده است.


[۵]- مادیگان چترنگ

یا چترنگ نامگ. همان گونه كه از عنوانش پیداست، موضوع این رساله قانون و قرار داد بازی شترنج و در باب پیدا شدن و اختراع این بازی است.

در این رساله در مورد ابداع بازی نرد به‌وسیله بزرگمهر حكیم نیز سخن رفته است. این اثر ارزشمند با حفظ اصل پهلوی آن و صورت گجراتی این رساله با ترجمه انگلیسی آن به‌دست توانای پشوتن و دستور بهرام جی سنجانا به‌سال ۱۸۸۵ میلادی به‌چاپ رسیده است، فردوسی شاعر بلند آوازه‌ی ایران زمین درباره‌ی این بازی و داستان شترنج نامه سخن گفته است.


[٦]- خسرو كوه اتان ورتك

موضوع این كتاب بحث و مناظره میان خسرو انوشیروان و جوانی از نجبا و اشراف ناحیه‌ی خراسان است، خسرو انوشیروان درباره‌ی گیاهان، ظهور شكار، تیراندازی، ورزش و مسایل دیگر پرسش‌هایی از این جوان می‌كند و جوان با توجه به‌شعور ذاتی تا حد امكان پاسخ می‌دهد، در واقع باید این كتاب را نمونه ای از كیفیت آموزش و پرورش در ایران باستان به‌شمار آورد.


[٧]- شكند گمانیك ویژار

این اثر مهم در مورد حقانیت و رسالت اشوزرتشت نوشته شده است. این اثر به‌وسیله‌ی یكی از دانشمندان به‌نام «مردان فرخ اورمزد داتان» كه در نیمه‌ی نخست سده‌ی سوم هجری می‌زیسته، نوشته شده است. در این كتاب مسایل فلسفی فراوانی تدوین شده است. به‌جهت اهمیت این اثر پهلوی، ترجمه‌هایی از آن به‌زبان‌های گوناگون صورت گرفته است. از جمله به‌وسیله‌ی دانشمند بزرگ زبان شناس فرانسوی پیرژان دومناس و استاد دانشگاه پاریس (سوربن) به‌سال ۱۹۴۵ م با خط لاتین و متن پهلوی و تعلیقات و توضیحات واژه‌های دشوار آن به‌چاپ رسیده است. در سال ۱۸۸۷ م این اثر به‌کوشش هوشنگ دستور جاماسپ – جی جاماسپ اسانا و وست با متن پازند و ترجمه‌ی سانسكریت بار دیگر به‌چاپ رسیده است.


[٨]- ارداویراف‌نامه

این كتاب مربوط است به‌معراج ارداویراف، یكی از بزرگان و زاهدان دین زرتشت و آگاهی دادن او در مورد بهشت، دوزخ و انواع خوبی‌ها و نیكی‌ها. همان گونه كه پیش از این اشاره شد، این كتاب به‌وسیله‌ی شاعر توانای سده‌ی هفتم هجری، بهرام پژدو به‌فارسی برگردانده شده است. این اثر به‌وسیله‌ی پوپ به‌سال ۱۸۱٦ م در اروپا ترجمه شد و بار دیگر در سال ۱۸۸۷ میلادی بارتلمی آن را به‌زبان فرانسه ترجمه كرد.

كتاب‌های دیگری كه در سه سده‌ی نخست هجری برابر با نهم میلادی به‌پهلوی تدوین و تألیف شده است، بسیار است كه البته شرح همه‌ی آن‌ها در این‌جا شدنی نیست و لازم است به‌دنباله‌ی بحث بالا به‌گونه‌ی بسیار مختصر و فهرست وار از برخی دیگر آن‌ها در این‌جا یاد آوری شود. بدون آن كه به‌شرح‌های مفصل و تفصیل‌های كامل آن‌ها اشاره شود. این آثار عبارتند از:

زات‌سپرم، شهرستان‌های ایران، اندرژ آتورپات مارسپندان، زرتشت‌نامك، داتستان دینیك، شایست و غیره كه امیدواریم در آینده در دنباله‌ی بحث بالا بقیه‌ی این آثار را که چه به‌زبان و خط پهلوی و چه به‌زبان پارسی باقی مانده است به‌تفصیل معرفی کنیم. [٢]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی بازنویسی و ویرایش شده است.

يادداشت ٢: کاربرد کلمۀ ايران به‌طور اعم، ايجاد سوءظن می‌کند. زيرا اين نام امروز به‌کشور خاص اختصاص يافته است و در نزد افغان‌ها چنين تلقی می‌شود که ايرانيان می‌خواهند همه چيز آنان را به‌خود منسوب نمایند و آن را به‌ديگران نيز بقبولانند. بنابراين، در کنار تاریخ مشترک فرهنگی، کشورهای آریایی‌تبار بايد به تمایزات سیاسی و فرهنگی این کشورها نیز توجه داشت و از این روی، ضرورت است که تاريخ آن‌ها را به‌تفکيک نیز نوشت.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- یادآوری نام‌های‌های پهلوی، به‌طور کلی در بین [ ] افزوده‌ی ویراستار است.
[٢]- دبیری‌نژاد، بدیع‌الله، «کتاب‌های پهلوی»، مجله‌ی هنر و مردم، دوره‌ی شانزدهم، شماره‌ی ۱۸۳، صص ٧٧-۸٢



[] جُستارهای وابسته

تاریخ ادبیات آریایی
ادبیات پهلوی
کتاب‌های پهلوی



[] سرچشمه‌ها

برگرفته از: مجله‌ی هنر و مردم، دوره‌ی شانزدهم، شماره‌ی ۱۸۳، دی ماه ۱۳۵٦