دانشنامۀ آريانا

۱۳۸۸ فروردین ۱۱, سه‌شنبه

گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله "خليل‌الله خليلی"

از: دانشنامه آریانا


فهرست مندرجات

[خليل‌الله خليلی]


درود. کاربران عزيز، به صفحه گفت و گو در بارهٔ مقالهٔ "خليل‌الله خليلی" خوش آمديد! لطفاً نظرات خود را با قيد عنوان مقاله به آدرس ايميل من ارسال فرماييد. نظرات شما در اين صفحه درج خواهد شد. سپاس - مهدیزاده کابلی.

[] سند

سند ارتباط خلیل‌الله خليلی با رژيم شاهنشاهی ايران

نظر به سندی که از سوی جمعیت انقلابی زنان افغانستان (راوا) در پیام زن منتشر شده است: استاد خليل‌الله خليلی رابطه نزدیک با دربار شاه ايران داشت. اين رابطه تا آنجا بود که از روی تملق‌گويی به سفير ايران در عراق چندبار می‌گويد: "مردم ما شاهنشاه ایران را شاهنشاه خود می‌دانند".[۱]


[] دیدگاه‌ها

مهديزاده کابلی: این سند از کجا آمده است؟ جمعیت انقلابی زنان افغانستان، هیچگونه مرجع معتبر برای این سند ذکر نکرده است. بنابراین، تا زمانی که چنین مرجعی معرفی نشود، این سند می‌تواند جعلی تلقی شود که شاید به منظور تبلیغات سیاسی جعل شده باشد.

الحاج عبدالواحد سیدی: پیام زن [نشریۀ جمعیت انقلابی زنان افغانستان (راوا)] به استناد از کاغذ مچاله‌شده‌ای که ساخت‌وساز و ویرایش آن به‌عنوان یک سند، در عصر تکنولوژی رایانه‌یی به وسیله‌ای نرم افزارهای چون فوتو پرنت‌ها و فوتو شاپ‌ها، کار بسیار ساده و پیش‌پا افتادۀ است، استاد خلیل‌الله خلیلی را که سفیر افغانستان در بغداد بوده است، متهم به اطاعت از پادشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی کرده که خود [شاه ایران در آن زمان] با هزاران دردسر با ملت ایران مواجه بود و حتی چنین وانمود کرده که گویی "مردم افغانستان او را شاهنشاه خود می‌خواند" و استاد خلیلی "کراراً پادشاه ایران را پادشاه و مخدوم خود خوانده" است.

اولاً به این نکته می‌پردازیم که راوا چه بخواهد و چه نخواهد خلیلی شخصیت بزرگ و بلندآوازه ادبیات دری افغانستان در طی پنجاه سال در سده بیستم می‌باشد که در سرزمین‌های که به‌ زبان فارسی صحبت می‌کنند از مقام والایی برخوردار است. ثانیاً: اگر راوا که حتی به درخشش آفتاب تموز هم شک دارد و در مورد موجودیت خود و دار و دسته خود به‌صفت انسان نیز شک می‌ورزد، بخواهد یا نخواهد در هر صورت آفتاب وجود دارد و نور افشانی می‌کند و "راواییان" و پیروان اندیشه ناقص و تاریخ‌زده‌شان چه بخواهند و چه نخواهند استاد خلیلی یک انسان والا و یک هموطن ما در افغانستان بوده است، او چه فرزند به‌اصطلاح (راواها) فرزند رضا شاه پهلوی باشد و یا فرزند و زاده مستوفی‌الممالک و یا فرزند "بچه سقاو" هرچه باشد یک انسان فرهیخته و فاضل بود و فضل او از دانشی است که شخصیت او را به وارستگی و فرهیختگی در میان ملت‌ها و کشورهای فرامنطقه‌ای پیوست داده است و این موضوع ولو که (راوا) او را بچه سقاو و یا بچه هر کس بداند فرقی نمی‌کند، زیرا صرفاً تاریخ این قضاوت را به‌عهده خود دارد و می‌نمایاند که او فرزند افغانستان است.

راوا و کسانی که از حقارت این سازمان بدنام و بخودپیچیده مربوط می‌شود، خود شخصیت کاذب داشته و در جهان سیاست، اجتماعات فرهنگی و ادبی دینی، و حتی در میان احزاب به‌عنوان یک گروه سیاسی - چه در داخل و چه در خارج کشور - محلی ندارد. زیرا فهمیده نمی‌شود این آقایون یا ظاهراً خانم‌ها از کدام تیره، قوم و وطن هستند و در کجا زندگی می‌کنند؟ پدران‌شان به‌نام چه یاد می‌شده است؟ زیرا دشمنی خود را با تمام تیره‌های که در کشور زندگی می‌کنند نشان داده است. آن‌ها تاجک، پشتون، و تمام اقوام ساکن در کشور را بنابر خصلت‌های حقیراندیشی‌ای که به آن مصاب هستند به‌دیدۀ حقارت می‌بینند. همچنان‌که از اسلام خوش‌شان نمی‌آید و خودشان را سمبول بی‌ایمانی می‌دانند و حزب جمعیت اسلامی و حزب اسلامی و سایر احزاب حرکت‌های جهادی و غیر را به‌شمول حرکت‌های اسلامی و رهبران آن‌ها را به‌دیده تحقیر می‌نگرند و بر عکس کمونیزم را نیز قبول ندارند. همواره مردم را به‌خاطر نسبت‌شان به "بچه سقاو" و یا بر عکس آن با داشتن ارتباطات شخصی با سردارها متهم و مورد سرزنش قرار می‌دهند. حال باید پرسیده شود که: پس این (راوای) مذکر مونث که است و چه کاره است و به گرده که سوار است لابد به گرده "شیطان". آن‌ها حتی علامه استاد صلاح‌الدین سلجوقی نویسنده و متفکر و فیلسوف افغانستان را که ده‌ها اثر ماندگار از خود به‌یادگار گذاشته است را با رژیم "سردارهای جهادی؟" و با خیانت‌کاری‌هایش وی را به رژیم هاشم‌خان صدراعظم (کاکای محمدظاهر شاه) منسوب می‌داند. این سخنان کذب محض است. اگر واقعاً هم، میانه او با میر غلام‌محمد غبار خراب بوده باشد که(راوا) مدعی آن است، این معنی را نمی‌دهد که ما شخصیت علمی او را به‌خاطر نزاکت‌های شخصی به‌دو انگشت پنهان کنیم. این شبکه (راوا) خود آنقدر منفور و رانده شده از جامعه افغانستان است که حتی ملالی جویا عضو این سازمان هم از عضویتش در این سازمان (راوا) در طی یک کنفرانس مطبوعاتی‌اش که با خانم ثمر در خارج از افغانستان همسفر بود، انکار کرده است.

چیزی که واقعیت دارد این است که انسان باید یا زن باشد یا مرد، یا کافر باشد یا مسلمان، یا از امپریالیزم پیروی کند یا کمونیزم، یا پیرو توده‌ها باشد، یا مرتجع و [هوادار] قوم برتر! و یا تمام اقوام و مردمان ساکن در کره زمین را به‌چشم انسان قدر نماید. این (راوا) هیچ چیز نیست و نباید هم در مورد شخصیت‌های حقیقی این ملت قضاوت کند او همه را به جنایت پیشگی می‌شناسد، اما از خودش تا هنوز برابر سر مویی صداقت و آموزه‌های اخلاقی را یا نداشته یا نخواسته داشته باشد که نشان بدهد. امیدوارم مردم شریف ما حق را از باطل تفکیک کنند و در هیچ میدانی این لافوک‌های متعفن که مردم و تمام افتخارات و شخصیت‌های ماندگار ما را پست حساب می‌کند هرگز جلو ندهند.[٢]


[] پی‌نوشت‌ها


[۱]- رابطه خلیل‌الله خلیلی با رژیم ساواکی محمدرضا شاه، پیام زن، شماره مسلسل ۶۶ و ۶۷، عقرب ۱۳۸۶ - نوامبر ۲۰۰۷
[۲]- برگرفته از فیس بوک مهدیزاده کابلی با اندک ویرایش.



[] سرچشمه‌ها







[برگشت به بالا] [باز گشت به مقاله]