نـوشـــته: مهـديــزاده کابـلـــی
(استاد پيشين دانشگاه کابل)
برقـله کهســـار درختی بـــــــــر پاســـت
بـــرشــــاخ درخـــت آشيانــی پـــيداست
غم کوه و درخت زندگانـــی مـــن اســـت
بـرشاخ درخـت مـرغکی نغـمه سـراست
(استاد خليلالله خليلی)
خليلالله خليلی، در سال ۱۲۸۶ خورشيدی/۱۹۱۰ ميلادی در باغ جهانآرای کابل ديده به جهان گشود.[۱] پدرش محمدحسينخان مستوفیالممالک از عشيره صافی[۲]، از بزرگان منطقه کوهستان در شمال کابل و از رجال عهد امير حبيباللهخان بود که بعدا به فرمان شاه امانالله به دار آويخته شد.[۳]
خليلی در دوران کودکی، پدر و مادرش را از دست داد و در نيمه راه، تعليم را رها کرد.[۴] کودکی و نوجوانی او در محنت از دست دادن پدر و مادر و آوارگی و تبعيد گذشت. ولی او به زودی توانست به مدد قريحه و استعداد خويش، مدارج کمال را بپيمايد.[۵]
خليلی به مناصبی زيادی در ادارات دولتی افغانستان، چه در داخل و چه در خارج از کشور رسيد. در اوايل دههٔ بيست خورشيدی به حيث معاون دانشگاه کابل به کار گماشته شد.[۶] در سال ۱۳۳۰ رياست مستقل مطبوعات را بهعهده گرفت و در سال ۱۳۳۲ بهعنوان مشاور مطبوعاتی در دربار محمدظاهر شاه خدمت کرد و نيز چندی نماينده مجلس بود و در سالهای نخستين دههٔ ۵۰ بهعنوان سفير کبير مدتی در عربستان سعودی و سپس در عراق مشغول بهکار بود.[٧] اما، مهمتر از اينها، موقعيتی بود که او در عالم ادب کسب کرد و بهزودی نامدارترين شاعر افغانستان شد.[٨]
خليلی پس از کودتای هفت ثور، سفارت را ترک گفت و مدتی در اروپا و آمريکا به سر برد. اما به سبب عشق وطن ديری در آنجا نپاييد و پس از آن به پاکستان كوچ كرد و در کنار هزاران هموطن آوارهاش، مسکن گزيد و در اين دوره آثار زيادی از خود به ارمغان گذاشت.[٩] او در مجموع ۶۲ اثر منظوم و منثور در عرصههای مختلف هنر، ادب، سياست، فلسفه و عرفان دارد که بيشترشان در داخل و خارج از کشور به چاپ رسيدهاست.[۱۰]
بیترديد، خليلالله خليلی، يکی از نامدارترين سخنسرايان بزرگ معاصر افغانستان است.
دکتر عبدالغفور روان فرهادی پژوهشگر و نويسنده افغان و نماينده پيشين افغانستان در سازمان ملل متحد، در صدمين سالگرد زايش استاد خليلی، قدرت بيان او را، کم نظير توصيف کرد.[۱۱]
حامد کرزی رئيس جمهور افغانستان، در پيامی به همايش گراميداشت خليلالله خليلی، از او بهعنوان «بزرگ مرد انديشه» تقدير کرد. در پيام او، آثار استاد خليلی، «بيدارکننده و ماندگار» توصيف شده است.[۱٢]
محمدکاظم کاظمی، شاعر جوان افغانستان، که خليلی را «کهنسرای نوانديش» خوانده است[۱۳]، میگويد: او طبعی بسيار جوشان و بديههسرا داشتهاست.[۱٤]
خليلی، در کشورهای فارسی زبان نيز بلند آوازه بود. چنانکه به گفتة کاظم کاظمی، «نام و آوازهٔ او، بهزودی از محدودهٔ جغرافيايی افغانستان درگذشت و به همة قلمرو پهناور زبان فارسی كشيده شد.»[۱۵]
او در سال ۱۳۳۵ به دعوت وزارت فرهنگ ايران به اين كشور سفر كرد و در سال ۱۳۴۰ نيز به دعوت دانشگاه تهران ديداری ديگر از اين حوزهٔ بزرگ زبان فارسی انجام داد.[۱۶] استاد خليلی، در هر دو بار مورد استقبال فراوان مقامات دانشگاهی و محافل ادبی و فرهنگی آن کشور قرار گرفت[۱٧] و ادباي ايرانی او را سخت ستودند و شعرها برايش سرودند.
باری، استاد سعيد نفيسی در مقدمهاش به مجموعه اشعار استاد که در سال ۱۳۴۱ خورشيدی در تهران به چاپ رسيده، نوشته است:
خليلی از سخنسرايان توانا و چيره دست روزگار است. قصايد وی در اوج بلاغتی است که کمتر کسی را دسترسی به آن هست... در غزلياتش سخنان پرشوری هست که با نوای هزاردستان برابری میکند. در مثنويات وی هزاران نکته عرفان و معرفت نهفتهاست که دانايان را نيز انديشه میافزايد.[۱٨]
تقريظهای را كه عبدالرحمن پژواك، دكتر رضازاده شفق، استاد بديعالزمان فروزانفر، دكتر لطفعلی صورتگر و شمسالدين مجروح بر ديوان اشعار خليلی نگاشتهاند، میتوان مبين همين فضايل علمی و ادبی و جايگاه ويژهٔ او در ميان ادبا و سخنوران افغانستان و ايران دانست.[۱٩] استاد فروزانفر در تقريظ خويش، چنين میگويد:
استاد خليلالله خليلي يكی از سخنسرايان و دانشمندان عصر حاضر است و بیگمان وی را میتوان در عِداد شعرای سخندان و سحركار اين روزگار محسوب داشت. استادی و چيرهزبانی او در نظم دری از مطالعهٔ ديوان وی بهخوبی آشكار است. قصايد و غزليات و رباعيات و مثنوياتش دليلی است روشن بر اينكه استاد در انواع سخن مهارت دارد و میتواند از عهدة هريك از شيوههای شاعری برآيد. با اينكه خليلی اسلوب و روش پيشينيان را در تركيب الفاظ و جمل رعايت میكند، ولی در ابتكار مضامين و ابداع معانی، فكری توانا و معنیآفرين دارد و از اين رو قوّت معنی را با فصاحت و جزالت و حسن تركيب توأم ساختهاست.[٢۰]
و خليلالله خليلی نيز زمانی در سوگ ملکالشعرای بهار سروده بود:
ســــر خــــوانِ دانـــش و اخــــوان نشـــسته
ز بــــاغــــی دو ســــرو روان قــــد کشــــيده
به شاخی دو مرغ خوش الحان نشسته[٢۱]
خليلی شخصيتی چندجانبه داشت. شاعری توانا بود و پژوهشگری ژرفنگر؛ هم در نظم استاد بود و هم در نثر. چنين بود که در کنار مجموعه شعرهای متعدد، آثار پژوهشی و داستانی بسياری نيز از او بر جای مانده است؛ همچون: آثار هرات، فيض قدس، احوال و آثار حکيم سنايی، از بلخ تا قونيه، يمگان، نینامه، سلطنت غزنويان، عقاب زرين و عياری از خراسان.[٢٢]
خليلالله خليلی، پس از هشتاد سال زندگی پربار و سودمند، در بهار ۱۳۶۶ خورشيدی در شهر اسلامآباد کشور پاکستان چشم از جهان فرو بست[٢۳] و در همانجا به خاک سپرده شد؛ چنان که باری خود سروده بود:
جــــا دهــــيـــدم در كــــنار تــــربــــت آوارگــــان
گـــور مــن در پهـــلوی آوارگان بهــــتر، كـه مــن
بیكســم، آوارهام، بیميهــنم، بیخــانومــان
همچو من اينجا به گورستان غربت خفتهاست
بــس جـــوان بـیوطــن، بـــس پـيرمــرد ناتــوان
كشــور من ســخت بيـــمار اســت، آزارش مده
زخــمهـا دارد، نمـك بــر زخــم آن كمـتر فشــان
رقــصرقصــان از لحــد خيــزم اگــر آرد كـــسی
مشــت خــاكی از ديــــار مـــن به رسم ارمغان
و بر آرامگاهش اين بيت وی حک گرديده است.
جز خدا و جز وطن چيزی مياور برزبــان[٢٤]
کتابشناسی
● احوال و آثار حکيم سنايی (کابل، ۱۳۱۵ ش.)
● سلطنت غزنويان (کابل)
● ترجمۀ تفسير قرآنکريم اثر شيخالهند محمودالحسين از زبان اردو (کابل)
● فيض قدس در شرح احوال بيدل (کابل)
● رسالۀ يمنگان که دربارۀ آرامگاه ناصر خسرو است (کابل)
● از بلخ تا قونيه (کابل و ترکيه)
● قرائت فارسی برای صنوف ۱۱ و ۱٢، دو جلد (کابل)
● ديوان شعر که به کوشش محمدهاشم اميدوار هراتی منتشر شد (تهران، ۱۳٤۱ ش.)
● منظومۀ ستارگان (کابل)
● کاروان اشک (تهران، ۱۳۵٢ ش.)
● به بارگاه سعدی (کابل)
● برگهای خزانی (رباعيات)
● پيوند دلها که شرح مسافرت خليلی در ايران است (تهران، ۱۳۳۶ ش.)
● رباعيات که با ترجمۀ انگليسی و عربی آن همراه است و گويا در کابل و لندن نيز به چاپ رسيده است (بغداد)
● هرات که دربارۀ آثار، رجال و تاريخهای هرات به عربی است (بغداد)
● الفقهاءالمغانيون به عربی (بغداد)
● ابنبطوطه فی افغانستان به عربی (مراکش و بغداد)
● مجموعۀ اشعار خليلالله خليلی که به کوشش مهدی مداينی منتشر شد (تهران، ۱۳٧٢ ش.)
● سرود خون که گزيدۀ آخرين سرودههای او است (تهران، ۱۳۶٨ ش.)
● نینامه که در شرح احوال مولانا است و به همت انجمن تاريخ و ادب و اکادمی افغانستان به چاپ رسيده است (۱٩٧۳ م)
●عياری از خراسان (تأليف در ۱٩٨۰ م)
● رسالۀ يار آشنا که به کوشش انجمن علمی و مشورتی اسلامی افغانستان چاپ شده است (۱٤۰٢ ق.)
● داستانی از داستانها، قهرمان کوهستان که در ۱٤۰٤ ق نوشته شد و به کوشش تميم نورستانی در پاکستان به چاپ رسيد.
● مادر از خون فرزند میگذرد (تأليف در ۱۳۶۵ ش)؛
● ماتمسرا که در چهارمين شمارۀ سلسله انتشارات انجمن نويسندگان مجاهد افغانستان به چاپ رسيد (۱۳۶۱ ش)؛
● سرود شهيدان (پيشاور، ۱۳۶٤ ش)؛
● مسجد جامع هرات (۱٤۰٤ ق)؛
● سفرنامۀ ايران؛
● آرامگاه بابر (کابل)؛
● نياز و نيايش (۱۳۶۱ ش)؛
● مادر گلگون کفنان (نيوجرسی، ۱٩٨٢ م)؛
● گزيدۀ آثار تاگور گيتانجلی و داستان کابلی والا (نيوجرسی، ۱٩٨٢ م)؛
● زمزم اشک (پيشاور، ۱۳۶۱ ش)؛
● از سجاده تا شمشير (اسلام آباد، ۱۳۶۳ ش)؛
● فرياد (۱٩٨۵ م)؛
● اشکها و خونها که به اهتمام رايزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ايران چاپ شده است (اسلام آباد، ۱٩٨۵ م)؛
● شبهای آوارهگی که به همت شورای فرهنگی جهاد افغانستان به چاپ رسيده است (اسلام آباد، ۱٩٨٤ م)؛
● غوثالاعظم (اسلام آباد، ۱۳۶۱ ش)؛
● شيخالاسلام صاحب مبارک تگاب؛
● اياز از نگاه صاحبدلان (تأليف در ۱٩٨۳ م)؛
● نورهان که رسالهای دربارۀ شعر نو و شاعران نوپرداز است (کابل)؛
● بهار به خون تشنگان (کابل، ۱۳۶٧ ش)؛
● در سايههای خيبر که به کوشش مسعود خليلی منتشر شد (۱۳۶٧ ش)؛
● زرين گوربت که تنها اثر وی به زبان پشتو است (تأليف در ۱٩٧٤ م)، ترجمۀ فارسی آن به نام عقاب زرين به کوشش وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری افغانستان در کابل منتشر شده است.
● دوشنبه نامه؛
● مراسلات زندگی در روستا؛
● رؤيتها و روايتها در سه جلد؛
● بلخ در ادب عربی؛
● ابويزيد بلخی؛
● سفرای افغانستان (از محمود تا محمود).[٢۵]
پینوشتها
[۲]- محمد ادريس بقايی، "زندگینامه استاد خليلالله خليلی، قافله سالار شعر معاصر دری"، وبگاه استاد سخن حضرت خليلالله خليلی، ٢٧ دی ۱۳۸٥.
[۳]- "گراميداشت صدمين سال تولد خليل الله خليلی در کابل". بخش فارس راديو بیبیسی، ۱۰ آبان ۱۳٨۶.
[۴]- شاعران فارسیزبان در افغانستان، "اسـتاد خليلالله خليلی". انجمن ادبی شفيقی، ٢ دسامبر ٢۰۰۶؛ برگرفته از سايت هنری، ادبی، فرهنگی و آموزشی هرات باستان.
[۵]- کاظم کاظمی، "سکوت در سالگرد خاموشی خليلی"، بخش فارس راديو بیبیسی، ٢۶ ارديبهشت ۱۳٨۵.
[۶]- همانجا.
[٧]- "اسـتاد خليلالله خليلی"، کانون توسعه و تعاون افغانستان، ٢٤ نوامبر ٢۰۰۵.
[۸]- کاظم کاظمی، "سکوت در سالگرد خاموشی خليلی".
[۹]- "اسـتاد خليلالله خليلی"، انجمن ادبی شفيقی.
[۱۰]- همانجا.
[۱۱]- "گراميداشت صدمين سال تولد خليلالله خليلی در کابل"، بخش فارس راديو بیبیسی.
[۱٢]- همانجا.
[۱۳]- کاظم کاظمی، "خليلالله خليلی، کهنسرای نوانديش"، وبگاه کاظم کاظمی.
[۱٤]- کاظم کاظمی، "مقدمه ديوان خليلی (بخش ۴)"، وبگاه کاظم کاظمی.
[۱۵]- کاظم کاظمی، "خليلالله خليلی، کهنسرای نوانديش".
[۱۶]- همانجا.
[۱٧]- "اسـتاد خليلالله خليلی". انجمن ادبی شفيقی.
[۱٨]- محمدابراهيم شريعتی، "ديوان خليلالله خليلی"، سايت کتاب عرفان، ٢٤ مهر ۱۳٨٢.
[۱٩]- همانجا.
[٢۰]- کاظم کاظمی، "خليلالله خليلی، کهنسرای نوانديش".
[٢۱]- ف. م. سخن. "بهعنوان يک ايرانی شرمندهام"، سايت خبرنامه گويا.
[٢٢]- کاظم کاظمی، "سکوت در سالگرد خاموشی خليلی"
[٢۳]- "اسـتاد خليلالله خليلی"، کانون توسعه و تعاون افغانستان
[٢٤]- محمد ادريس بقايی، «زندگینامه استاد خليلالله خليلی، قافلهسالار شعر معاصر دری».
[٢۵]- دانشنامه ادب فارسی در افغانستان، ص ۳٧۳.
جُستارهای وابسته
منابع
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]