دانشنامۀ آريانا

۱۳۸۸ فروردین ۱۳, پنجشنبه

روزولت، النور

النور روزولت : زندگینامۀ مختصر

النور روزولت با پشت سر گذاشتن موقعیت ممتاز و مرفه خود، حمایت خستگی ناپذیراز مردم محروم ایالات متحده را در پیش گرفت. او بعد از مرگ همسرش پرزیدنت، فرانکلین دی روزولت، ریاست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل را بعهده گرفت.

النور روزولت در طول زندگی خود نقش‌ها و وظایف زیادی را به عهده داشت اما به قضاوت خودش، کار در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل را ، از همه مهمتر می‌داند.

روزولت در سال ١٨٨٤ در نیویورک و در خانواده ای برجسته که خدمات اجتماعی را قدر می‌نهاد، متولد شد. او والدین خود را قبل از رسیدن به ١٠ سالگی از دست داد و توسط اقوامش پرورش یافت.

او که زندگی جامعه را خفقان آور می‌دانست، در یک مرکز خدماتی واقع در منهتن شهر نیویورک، به تدریس نرمش سوئدی و رقص‌های فانتزی پرداخت. این مرکز خدماتی شکل نوینی از اصلاحات اجتماعی بود، به این صورت که افرادی که خدمتگزار طبقات محروم شهری بودند، در میان آنان زندگی کرده و مستقیما ً با آنان کار می‌کردند. او با یکی از اقوام دور خود به نام فرانکلین دلانو روزولت، که در جهان سیاست ستاره ای در حال طلوع بود، در سال ١٩٠٥ ازدواج کرد. ثمرۀ این ازدواج شش فرزند بود.

النور روزولت با از سرگرفتن خدمات داوطلبانه بعد از جنگ جهانی اول، به دیدن از سربازان مجروح پرداخت و در غذاخوری صلیب سرخ مشغول به کار شد. او بعدا ً اظهار داشت، احساس این که مثمر ثمر واقع می‌شدم، برایم بزرگترین شادمانی بود.

در سال ١٩٢٠، فرانکلین مبتلا به فلج اطفال و محکوم به سپری کردن زندگی خود در صندلی چرخدار شد، و برای مدتی به نظر می‌رسید که این واقعه پایان فعالیت‌های سیاسی او باشد. النور میان علاقۀ وافرش به کار داوطلبانه و کمک به شوهرش در حفظ کارایی سیاسی خود گیر افتاده بود. او برای اتحادیۀ کارگران زن و جامعۀ ملی مصرف کنندگان کار و سخنرانی می‌کرد. او که در ادارۀ امور قانونگذاری انجمن رأی دهندگان زن مشغول به کار بود، مرتبا ً گزارش امور کنگره را مطالعه می‌کرد. اما پرستاری شوهرش تا بازیافتن سلامتی را هم به عهده داشت. فرانکلین روزولت با کسب مقام فرمانداری ایالت نیویورک که در آن زمان با اهمیت ترین و پرجمعیت ترین ایالت کشور بود، کار سیاسی را از سر گرفت. و سپس در سال ١٩٣٢، در گراماگرم رکود اقتصادی بزرگ، فرانکلین روزولت به ریاست جمهوری ایالات متحده انتخاب شد.

در قانون اساسی ایالات متحده، نقشی برای همسر رییس جمهور و بانوی اول کشور پیش بینی نشده است. برخی از همسران رؤسای جمهور به ایفای نقشی تشریفاتی اکتفا می‌کردند. اما النور روزولت نقشی به عنوان مشاور سیاسی طرف اعتماد برای خود تراشید. او حامی‌حقوق زنان، نیازمندان، و گروه‌های اقلیت بود. او با سفر در کشور و گزارش یافته‌های خود، مخصوصا ً در رابطه با تبعیض نژادی که در جنوب کشور جریان داشت، تبدیل به چشم و گوش فرانکلین شده بود. او غالبا ً بر اساس مشاهدات خود، به شدت در اتخاذ خط مشی رییس جمهور اعمال نفوذ می‌کرد. دوریس کرنز گودوین[١]، کارشناس تاریخ مربوط به رؤسای جمهور دربارۀ النور روزولت می‌نویسد، او با آوردن آمار و ارقام در اثبات گفته‌های خود، مانع استراحت همسرش می‌شد، سر میز شام او را سئوال پیچ می‌کرد، و شب دیروقت او را مجبور به خواندن یادداشت‌هایش می‌کرد. و روش او مؤثر واقع می‌شد. فرانکلین روزولت با امضای یک رشته احکام اجرایی، از اِعمال تبعیض نژادی در اداره پروژه‌های مربوط به کمک‌های اقتصادی ممانعت به عمل آورد.

در طی جنگ جهانی دوم النور روزولت برای تقویت روحیۀ نظامیان آمریکایی و حفظ رابطۀ نزدیک با متفقین، از انگلستان و پاسیفیک جنوبی دیدن کرد. او بعد از مرگ همسرش در آوریل ١٩٤٥، کاخ سفید را ترک کرد اما به فعالیت‌های خود ادامه داد. بعدا ً، رییس جمهور تازه، هری س. ترومن[٢]، او را "بانوی اول جهان" خواند و به عنوان نمایندۀ آمریکا در سازمان ملل منصوب نمود.

روزولت ریاست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل را به عهده داشت و از جمله وظایف این کمیسیون، ارائۀ پیشنهادات، سفارشات و گزارش‌هایی مربوط به اعلام آزادی‌های مدنی، وضعیت زنان، آزادی اطلاعات، جلوگیری از تبعیض نژادی و حمایت از اقلیت‌ها بود. اولین و مهمترین دستور کار این کمیسیون تدوین اعلامیۀ بین المللی حقوق بشر بود.

تهیۀ این اعلامیه کار آسانی نبود. آمیختن بحث‌های فلسفی به فرایند‌های سیاسی، در یک صحنۀ بین المللی کار خطرناکی بود – همه مایل بودند بی طرفی این سند بین المللی حفظ شود و در عین حال دیدگاه آن‌ها نیز در ارتباط با حقوق بشر لحاظ گردد. اما روزولت شخصیتی بی باک داشت. او می‌گفت، تاریخ را ما می‌سازیم. عاقلانه تر است که امید داشته باشیم تا این که نداشته باشیم، تلاش کنیم، تا این که تلاش نکنیم. شخصی که اعتقاد به امکان تحقق کاری را ندارد، کاری نیز از پیش نمی‌برد.

سیل نامه‌های مردم سراسر جهان به کمیسیون و مخصوصا ً روزولت، پیرامون موارد مختلف نقض حقوق بشر و در خواست کمک، جاری شد. این موضوع موجب تعجیل در کار کمیسیون گردید. روزولت ساعات کار فشرده ای برای اعضا در نظر گرفته بود، و گاهی تا دیر وقت شب نیز به کار ادامه می‌دادند. نمایندگان می‌دانستند که او سخت کوشش می‌کند و همان انتظار را از بقیه هم دارد.

در دسامبر سال ١٩٤٧، کمیسیون حقوق بشر نکات تکمیلی پیش نویس اعلامیۀ حقوق بشر را نیز تهیه کرد. اما گذراندن این پیش نویس از ملاحظۀ کمیتۀ سوم سازمان ملل (که مربوط به امور اجتماعی، انسانی و فرهنگی بود) کار آسانی نبود. روزولت در کتاب خاطرات خود نوشته است، ما دو ماه و اغلب تا دیر وقت شب کار می‌کردیم، و دربارۀ هر یک کلمۀ این اعلامیه مباحثات زیادی صورت می‌گرفت تا کمیتۀ سوم آن را تصویب و تسلیم مجمع عمومی‌نماید.

در دسامبر سال ١٩٤٨، فقط یک هفته قبل از پایان فصل کاری جلسۀ مجمع عمومی‌، نمایندگان هنوز با شور و حرارت مشغول بحث دربارۀ پیش نویس و اصلاح آن بودند. بالاخره در ٩ دسامبر، النور روزولت در سخنرانی خود در مجمع عمومی‌چنین گفت، ما امروز در آستانۀ وقوع یک رویداد بزرگ هستیم، رویدادی که در تاریخ سازمان ملل و حیات انسان‌ها تأثیر زیادی خواهد داشت. و تنها چهار دقیقه قبل از نیمه شب ١٠ دسامبر، هرب اوات[٣]، رییس استرالیایی مجمع عمومی‌این اعلامیه را به رأی گذاشت. چهل و هشت کشور رأی مثبت دادند، هیچ رأی منفی دریافت نشد، و هشت کشور نیز رأی ممتنع دادند (دو کشور حضور نداشتند و به همین جهت نه رأی دادند و نه از رأی دادن امتناع کردند). اعلامیۀ جهانی حقوق بشر تصویب شد. حضار در مجمع عمومی‌به افتخار النور روزولت برخاستند و کف زدند.

النورروزولت در سال ١٩٥١ سازمان ملل را ترک گفت، اما تا هنگام مرگش در سال ١٩٦٢، به نوشتن، سخنرانی، و فعالیت خود در مواضع سیاسی حزب دموکرات ادامه داد.[*]

مگان لوفتوس[٤]