فهرست مندرجات
ابوحنیفه، نعمان بن ثابت (زادۀ ۸۰ ه.ق / ۶۹۹ م - درگذشتۀ ۱۵۰ ه.ق / ۷۶۷ م)، فقیه و متکلم نامدار کوفه و پایهگذار مذهب حنفی از مذاهب چهارگانۀ اهل سنت است. اهل سنت او را "امام اعظم" و "سراج الائمه" لقب دادهاند. پیروان ابوحنیفه را حنفی مینامند.[۱]
[↑] زندگینامه
نعمان پسر ثابت فرزند مرزبان که کنيۀ وی ابوحنيفه است، در خانوادهای سرشناس موالی، در سال ۸۰ هجری قمری، در زمان خلافت عبدالملک بن مروان، در کوفه به دنيا آمد. جدش مرزبان در عصر خلافت حضرت عمر اسلام آورد، سپس به کوفه رفت و در آنجا اقامت گزيد.[٢] بیشتر منابع، اصل او را کابل - پايتخت افغانستان امروز - میدانند. در برخی منابع هم ترمذ یا نسا بهعنوان محل سرزمین اجدادش نام برده شدهاست.[٣]
اسماعيل بن حماد ابی حنيفه میگويد: "من اسماعيل بن حماد بن نعمان بن ثلبت مرزبان از فرزندان فارس هستم". موطن اجداد وی، قسمت جنوب غربی (چاريكار) در دامن كوهی واقع است كه باميان منطقه تاريخی افغانستان منتهی میگردد.[۴] احمد صیام روؤفی مینويسد:
- "ابوحنیفه نعمان بن ثابت نخستین امام اهل سنت که مشهور به امام اعظم است، در کوفه از شهرهای عراق به دنیا آمد؛ اجدادش اصلاً از خراسان (افغانستان) و از قریهی در پروان در شمال کابل میباشند. که فعلاً هم بهنام آنها مسما است."[۵]
محققان افغانی موطن اصلی امام را ولايت پروان و قريه خواجه سيار گفتهاند كه در نزديكی چاريكار مركز پروان واقع گرديده است.
علت نقل مكان خاندان امام از افغانستان به كوفه را مورخان اسارت مرزبان جد امام گفتهاند كه هنگام فتح كابل به اسارت درآمد و سپس در سرزمين عراق آزاد گرديد و همانجا ماندگار شده است.[٦]
ابوحنيفه در خانوادهای مسلمان، باتقوی، ثروتمند و سخاوتمند پرورش يافت و چنين به نظر میرسد که تنها فرزند پدر و مادرش بوده است. پدرش در کوفه به پارچهفروشی اشتغال داشت. وی ابتدا به علم اصول دين روی آورد و با کسانی که از راه و عقيدۀ سلف صالح خارج و گمراه شده بودند به مناقشه پرداخت. به همين خاطر ٢٧ مرتبه وارد بصره شده تا اتهامات و شبهاتی که به شريعت اسلام چسبانيده بودند، از اسلام دور کند و اسلام حقيقی را برای مردمان بيان کند. با جهم بن صفوان بزرگِ گمراهان و با ملحدين و معتزله و خوارج و رافضیهای تندرو به مناقشه پرداخت و آنها را محکوم کرد.[٧]
زُفَر که يکی از شاگردان امام ابوحنيفه میباشد، سبب روی آوردن امام ابوحنيفه را به فقه از زبان خود او چنين بيان میکند: در علم کلام به درجهای رسيده بودم که زبانزد عام و خاص شده بودم. حلقۀ درس ما، در نزديکی حلقۀ درس حمّاد بن ابیسليمان بود. روزی زنی از من سؤال کرده که مردی میخواهد زنش را براساس سنّت طلاق دهد، او را چند طلاق میدهد؟ از او خواستم که از حمّاد سؤال کرده و مرا در جواب مسأله قرار دهد. حماد به او گفته بود: بايد زن از قاعدۀ ماهيانه پاک باشد و شوهرش با او همخوابی نکند پس او را يک طلاق بدهد. بعد از دو حيض ديگر (که در مجموع سه بار قاعده ماهيانه را پشت سر گذاشته است) غسل کرده و میتواند شوهر کند. امام ابوحنيفه میگويند: بعد از آن علم کلام را رها کرده و به حلقه درس حماد رفته و به خاطر خوب فهميدن درسهايش و جواب درست دادن مورد احترام حمّاد قرار گرفتم.
امام ابوحنيفه به افکار و آراء فقهی حمّاد روی آورده و از شاگردان ممتاز وی شد بدين خاطر حماد او را صدر حلقۀ درس خود مینشاند. رفتار او با استادش حماد هم جای تعجب و تأمل میباشد، مثلاً پشت در خانۀ استادش مینشست تا اينکه استادش از خانه خارج شود و از او سؤال کرده و يا احتياجات او را برآورده کند، و مدت ۱٨ سال بدينصورت در مصاحبت استادش بود تا اينکه حماد وفات يافت و شاگردانش، امام ابوحنيفه را به جانشينی حماد انتخاب کردند. امام ابوحنيفه میگويند: از زمانی که حماد وفات يافته هر نمازی که میگزارم از خداوند طلب مغفرت برای پدرم و حمّاد میکنم و من برای کسی که چيزی از او ياد گرفته و يا چيزی به او ياد دادهام طلب مغفرت میکنم.[٨]
[↑] مکتب کلامی ابوحنیفه
ابوحنیفه را یکی از فقهای اصلاحگر میدانند. وی در راه استخراج احکام فقهی روشی غیر از دیگر فقها در پیش گرفت. نقل است که میگفت: "اگر رسولالله در زمان ما میزیست همینها را میگفت که من میگویم". پیروان ابوحنیفه، مذهب و روش او را اهل رای مینامند زیرا ابوحنیفه قايل به رای است، چنانکه بعد از صدور هر فتوایی و حکمی عنوان میکرد "این سخن ما رأی است و بهترین سخنی است که بر آن دست یافتهایم، پس هر که بهتر از سخن ما آورد، او از ما به صواب نزدیکتر است"[۹] او با اهل حدیث مخالف بود و تنها در شرایطی اقدام به قبول احادیث متواتر میکرد که از اصحاب نقل شده باشد و حدیث و خبر مفرد را قبول نداشت. به نقل از ابن خلدون میگویند که از مجموع احادیث منتسب به پیامبر او فقط به درستی ۱۷ حدیث باور داشتهاست. این شیوه او میتواند بخاطر متکلم بودن او و تأثیرش در روش فقهی وی باشد. همچنین او قیاس و استحسان را هم بهعنوان اصول در اجتهاد پذیرفت. درکنار آن دسته از شاگردان ابوحنیفه که عمده همت خود را در ترویج فقه ابوحنیفه مصروف داشتهاند، گروه دیگری نیز بودند که او را بهعنوان یک متفکر دینی مطرح میساختند. قراینی در دست است که نشان میدهد، حماد فرزند ابوحنیفه، بدون این که در تاریخ، شخصیت پرجنجالی از خود برجای نهاده باشد، عامل انتقال افکار ابوحنیفه بوده و شاید خود نیز تفسیرها و افزودههایی بر آن افکار داشــته اســت، چنانکه میتوان به قرارگرفتن نام حماد در ســند روایات الفقه الاکبر[۱٠] و مهم تر از آن به ردۀ یمان بن رئاب متلکم خارجی بر حماد بن ابیحنیفه اشاره کرد[۱۱]. ابو معاویه ضریر، قدید بن جعفر و ابراهیم بن طهمان از دیگر شاگردان ابوحنیفه در مذهب، "مرجی" دانسته شدهاند و از آن میان قدید آثاری در کلام داشتهاست[۱٢]. به هر روی عقاید حنفی مخالف اصحاب حدیث هرگز در عراق و در مغرب آن دیار شکوفا نگردید و رونق آن در مشرق زمین، به ویژه در بلخ و ترکستان باید جستجو کرد. مردم خراسان که در زمان حیات ابوحنیفه از مهمترین دوستداران و مراجعان او بودند[۱٣]، پس از درگذشت وی همچنان هواداری خود را حفظ نمودند. به گفته صفیالدین بلخی[۱۴] رابطه سهگانه بین ابوحنیفه، مذهب ارجاء و مردمان بلخ به حدی نزدیک بود که بلخ را از آن رو که کانون دوستداران ابوحنیفه و پیروان او بود، مرجی آباد میخواندند. ابوبکر خوارزمی نیز[۱۵] از عشق مفرط بلخیان به ابوحنیفه شکوه نمودهاست. گفتهاند که بسیاری از طالبان بلخی در عراق ملازمت مجلس ابوحنیفه را داشتند[۱٦] و در زمره آنان باید ابومطیع بلخی، قاضی بلخ، سلم بن سالم بلخی، از بزرگان صاحب نفوذ در خراسان و ابواسحاق زَیات بلخی را برشمرد که همگی از سوی اصحاب حدیث "مرجی" لقب یافتهاند[۱٧] ابوحنیفه در این میان ابومطیع بلخی نظریه پرداز شاخص این مکتب بوده و اطلاعاتی که در منابع گوناگون دربارۀ عقاید وی بهدست داده شدهاست، میتواند چهرۀ کلی این مکتب را در دورۀ آغازین خود ترسیم نماید. از آن جمله باید به نزدیکی ابومطیع با معتزله در مسألۀ قدر[۱٨] و عقیدۀ او به فناپذیری بهشت و دوزخ[۱۹] اشاره کرد. همچنین در کنار ابومطیع باید از ابومقاتل حفص بن سلم سمرقندی، یکی از شاگردان خراسانی ابوحنیفه نام برد که راوی نخستینِ کتاب العالم و المتعلم است. کتابی که ابومطیع بلخی آن را از ابومقاتل روایت کرده و مندرجات آن با تعالیم مکتب حنفی عدلگرا سازگار است[٢٠].
[↑] مکتب فقهی ابوحنیفه
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[↑ ] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط … برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱: پروفسور رسول رهین، امام اعظم ابوحنیفه (رح)
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- ابوحنیفه نعمان بن ثابت، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۲]- عباسی، جلالالدین، فضل ائمة اربعة اهل سنت رضیالله عنهم، ص ۴
[۳]- "ابوحنیفه"، دانشنامهٔ ایرانیکا
[۴]- خسروی، حافظ سراجالدين، آشنايی با امام اعظم ابوحنيفه رحمةالله عليه
[۵]- روؤفی، احمد صیام، نگاهی به شخصیت امام ابوحنیفه رحمهالله
[۶]- خسروی، حافظ سراجالدين، آشنايی با امام اعظم ابوحنيفه رحمةالله عليه
[٧]- عباسی، جلالالدین، فضل ائمة اربعة اهل سنت رضیالله عنهم، ص ۴
[۸]- همانجا، صص ۴-۵
[۹]- خطیب، ۱۳/۳۵۲
[۱٠]- نک: GAS,I/۴۱۲
[۱۱]- نک: ابن ندیم، ص ۲۳۳
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>