حمورابی (به اکدی، برگرفته از اموری: Ammurāpi) پادشاه بابل و فرمانروای اموریها از ۱۷۹۵ تا ۱۷۵۰ پیش از میلاد بود.[۱]
حمورابی ششمین پادشاه از شمار سلاطین نخستین سلسله مملکت قدیم بابل بود که قوانین او بر روی ستونی از جنس بازالت به بلندای ۲٫۲۵ متر و پهنای ٦۵ سانتی متر حک گردیده که متن آن در ۳۴ ردیف به خط میخی نوشته شده و شامل ۲۸۲ ماده در باب حقوق جزا و حقوق مدنی و حقوق تجارت است.[٢] بازتابهايی از مجموعه قوانين حمورابی را میتوان در شريعت موسی نيز يافت.[٣]
[↑] زندگینامه
حمورابی (١٧٩٢-١٧۵٠ ق.م) يكی از بزرگترين فرمانروايان بينالنهرين و سردار جنگاور، سياستمدار ورزيده و قانونگذاری دقيق بوده است.
هنگامی كه حمورابی به سلطنت رسيد، بابل سرزمينی كوچك بود كه دور تا دور آن را دولتهای بزرگ و زورمند فرا گرفته بودند. او سالهای آغازين سلطنت خود را صرف استحكام بخشيدن به پايههای حكومت خود نمود، سپس در سال ششم "ايسين" را تصرف كرد و در امتداد فرات به سوی جنوب تا اوروك پيش رفت. در سال دهم "اَموت بَل" و "مَلگوم" و در سال يازدهم "رَپيكتوم" را فتح كرد. حمورابی در یکی از نوشتههای خود میگوید:
- وقتی که ربالنوع "انو" و ربّالنوع "بعل" سلطنت سرزمین سومر و اکاد را بهمن اعطا کردند، قنات حمورابی را حفر کرده و با آب دجله زمینهای سومر و اکاد را که در اطراف این رودخانه واقع و قابل کشت و زرع است آبیاری کرده حاصل گندم برداشتم، سرزمینی را که ساکنان آن تقسیم کرده بودند بهشکل متحد درآوردم و با مردمان بهخوشی و خوبی رفتار کرده امنیت را در تمام آن ناحیت برقرار کردم.[*]
پس از آن، وی حدود بيست سال اوقات خود را صرف پيراستن معابد و تقويت استحكامات شهرها كرد. بهاحتمال بسيار قانوننامه نيز در همين ايام و به فرمان حمورابی مكتوب و بر لوح نوشته شده است.
در یکی از ستونهایی که "دُ مرگان" در خرابههای شوش کشف کرده، نوشته شده است که حمورابی آفتاب پرست بود و تمام قوانین و شرایع خود را از عطاهای آفتاب میدانست. در این ستون کلمات ذیل منقوش است:
- "این ولایات که منتهی میشود به آسمان و مردمان هنرمند دارد بهحکم آفتاب خداوند و حاکم آسمانها و زمین بهمن عطا گردیده است. آنچه بهیاد هیکل "ایساغیل" محبوب خود بنا کردم برای این است که اسم مرا تا ابد در زبانها جاری سازند. هر مظلومی که ادعای قانونی دارد اگر مقابل صورت من بایستد و این نوشته را بخواند و کلمات گرانبهای مرا بفهمد، بهحقیقت که این نوشته دعوای او را ثابت و حق را نصیب او خواهد کرد و بالاخره خواهد گفت: حمورابی پادشاهی بود رعیتدوست و مظلومنواز، کرامت و مجد خود را از "میروداخ" دریافت کرده و بهمساعدت او بر شمال و جنوب تسلط یافته و موجبات خوشنودی خدای خود را فراهم ساخته است و میروداخ قوانین و شریعت او را تا ابد باقی و پایدار خواهد گذاشت."
لقب "پادشاه نیکوکار" برای حمورابی بهترین القاب است، زیرا شخصی بود بهغایت مهربان و با افراد رعیت به نیکی رفتار میکرد بهطوری که او خود میگوید:
- "حامورابی پادشاه احسان، آن کسی که آفتاب به وی قانون و حقیقت را بخشید، من هستم ؛ کلمات من درخور توجه است، اعمال من بینظیر است، اشرار و بدکرداران را از بین میبرم، اشخاص متکبر را فروتن میسازم، اگر کسی پس از مرگ من در محو این کلمات بکوشد بهیقین اقدام وی شریعت مرا از میان نخواهد برد. آنچه بهیادگار از خود میگذارم فناناپذیر است و آفتاب سلطان زمین و آسمان آن را نگاهداری خواهد کرد، چنانکه مملکت مرا حفظ کرد. پادشاه احسان شخصی است که بهرعایای خود نیکی و احسان کند".
همو در ادامه میافزاید:
- "کلمات تاریخی من که به روی تختهسنگها نوشته شده در میان اعقاب من محترم خواهد بود. این کلمات قوانین مملکت من است. اگر شخص توانا و حکیمی بر این سرزمین تسلط یابد بهمقتضای شریعت من رفتار خواهد کرد."
آنچه این پادشاه نامور برای سلاطین و اعقاب خود از قبیل کتاب "وداع" و "شنون" نوشته ثابت میکند که رفتار و کردار او طوری بوده که اعقابش همواره او را احترام و تقدیس میکردند، قوانین وی تا پنج قرن پس از مرگ او معمول و مجری و سرزمین بابل جایگاه راحت و امنیت بود تا آنکه آتش جنگ از جبال ایلام و عاثو به بابل و سوریه سرایت کرد و شهرت وی از میان برفت.[*]
حمورابی جز تدوین این قانون کارهای دیگر نیز انجام داده است. اوریم سین، پادشاه عیلام را از شهر لارسا بیرون کرد (۲۰۹۳ ق.م) و از اینجا معلوم است که بابل درصدد جمع کردن شهرها و بزرگ کردن کشور خود بوده است.[ایران باستان، ج ۱، ص ۱۲۰].[*]
[↑] قانوننامهی حمورابی
قانوننامهی حمورابی در كاوشهای ژاک دو مورگان (Jacques de Morgan) فرانسوی در تپه ارگ شوش در سال ١٩٠٢ ميلادی كشف و به موزه لوور فرانسه فرستاده شد. خط اين نوشته از نوع ميخی بابلی كهن است.
اين اثر را بههمراه آثار ارزنده ديگری "شوتروک ناخونتا" (شوتروك ناهونته)، پادشاه عيلامی، حدود سال ١١٦٠ پيش از ميلاد، طی جنگ سختی بهغنيمت گرفته و به شوش آورده است. در سال ٦۴٠ پيش از ميلاد "آشور بانيپال"، پادشاه آشور، ضمن حمله به سرزمين عيلام و شكست سختی كه به اين كشور وارد آورده به اين اثر و ساير آثار عيلامی در شوش آسيب فراوان آورد.
در سالنامه حمورابی، سال دوم سلطنت او تحت عنوان "سالی كه او قانون را بر زمين حاكم ساخت" ياد شده است (قانوننامه حمورابی حدود سال ۱٧٧۱ قبل از ميلاد، احتمالاً در سال بيستويكم سلطنت پادشاه بابل (حمورابی) نوشته شده است.[مجله نظام مهندسی، شماره ٢۱، اسفند ۱٣٨٠]). اين قانوننامه سوای ارزش حقوقی، دارای ارزش ادبی نيز میباشد كه خود بينالنهرينیها بدان واقف بودهاند، زيرا نسخههايی از اين قانوننامه بر روی الواح كتابخانه آشور بانیپال در نينوا يافت شده و مربوط به يازده قرن پس از تدوين نسخه اصلی سنگنبشته است. متن از سه قسمت مقدمه، موخره و مجموعه قوانين در ۴٩ ستون عمودی بهشيوه قديمیترين متون ميخی تشكيل شده است. مترجمين و محققين ۲۸۲ ماده را در آن دريافتهاند.
هنگامی که "دُ مرگان" بهکاوش در خرابههای شوش به کشف آثار ایلامی پرداخت، ستون سنگی بسیار محکمی بهطول دو متر و نیم بهدست آورد که چهارهزار سطر از قوانین حمورابی بر آن منقوش است و تمام آن را "پرشیل" متخصص در لغات سامیه بهزبان فرانسه ترجمه و منتشر ساخت. این قوانین از جرایم، سرقت، رشوه شروع و بهجنحه و جنایات و دزدیهای عادی، قصاص بندگان و غیره منتهی میشود. در موضوع خرید و فروش، اجاره ٔ اراضی، دَین و آداب تجارتی مواد مخصوص ذکر کرده. راجع به اطباء، بنایان، مهندسین نظام مخصوصی ترتیب داده و بهطور خلاصه مجازات و جرایم قوانین او را میتوان بر اساس "العین بالعین و السن بالسن و الجروح قصاص" فرض کرد.[*]
[↑] تورات و قوانین حمورابی
زمانی که ترجمه ٔ قوانین حمورابی در اروپا انتشار یافت، تمام متفکرین و دانشمندان غرب را بهخود مشغول کرد و در اطراف آن عقاید مختلف اظهار میشد و بالاخره در نتیجهٔ بحث و استقصای بسیار معلوم شد که بین قوانین حمورابی و احکام تورات از جهتی اختلاف و از جانبی شباهت بسیار موجود است. اختلاف از حیث وقایع تاریخی و تشابه از نقطهٔ نظر شرایع و قوانین کاملاً مشهود میگردد. در قسمت اول دانشمندان آلمان میگویند: حمورابی همان ملک "آمورافل" است که در اصحاح چهاردهگانه از آن ذکر شده، اما دانشمندان فرانسه برخلاف آن معتقدند. بهقول دانشمندان آلمان حمورابی همان کسی است که توانست قشون سیلآسای "اریوک" و "لعوم" و "تل عال" را شکست داده بر آنان ظفر یابد، ولی بهقول شرقشناسان فرانسه حمورابی کسی بوده که خود را سلطان قادر تمام خطهٔ آسیا میدانست و هیچوقت به زیردستان خود توجهی نداشت. یکی از القاب حمورابی بهطوری که قبلاً شد، پادشاه نیکوکار و صلحجوست که خود را بدان ملقب کرده و در غالب آثار خود آورده است.
اغلب مورخان قوانین تورات را مبتنی بر شرایع بابلی دانسته و در اطراف آن مباحثات بسیار کردهاند. "ماسپرو" مدیر سابق آثار مصری در این خصوص گوید: "من به اینکه حمورابی واضع قوانینی بوده معتقدم، ولی در عین حال میگویم "سارگون" و "نمارانیس" هزاروپانصد سال پیش از او قوانینی راجع به تکالیف زنان، وظایف خانوادگی و تعیین مسئولیت اطباء، بنایان و غیره وضع، و این اقتباس سلسلهوار بهدورههای نامعلوم و عصرهای تاریکی که بر ما مجهول است منتهی میگردد و شاید اعقاب ما روزی به این اسرار تاریک و رازهای نهانی پی برده حقیقت را کشف کنند"(نقل به اختصار از مقاله ٔ سیدمصطفی طباطبایی).[*]
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[↑ ] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط … برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[۲]-
[۳]-
[۴]-
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]