دانشنامۀ آريانا

۱۳۸۸ دی ۲۳, چهارشنبه

سیر اندیشه‌ در دنیای الهیات مسیحی‌ [١٠]

از: تام هاکسلی


فهرست مندرجات



[] اصلاحات‌ كالوَن

ژان‌ كالْوَن‌ (۱۵۰۹-۱۵۶۴ م)، اهل‌ فرانسه‌، چهره‌ای‌ برجسته‌ در نهضت‌ اصلاحات‌ كلیسا می‌باشد. در حدود سال‌ ۱۵۳۲ از كلیسای‌ كاتولیك‌ جدا شد و به‌ نهضت‌ اصلاحات‌ پیوست‌ و خود را وقف‌ تحقیق‌ در الهیات‌ نمود. ماحصل‌ تلاشهای‌ او چشمگیر بود. وقتی‌ كه‌ فقط‌ ۲۷ سال‌ داشت‌، در سال‌ ۱۵۳۶ اثر عظیم‌ خود را تحت‌ عنوان‌ "نهادهای‌ مسیحیت‌" منتشر ساخت‌. او خودش‌ آن‌ را "كتاب‌ كوچك‌ من‌" می‌نامید. این‌ اثر كه‌ او آن‌ را پنج‌ بار مورد تجدید نظر قرار داد، به‌عنوان‌ تحقیقی‌ جامع‌ در زمینۀ‌ الهیات‌ نهضت‌ اصلاحات‌، هنوز هم‌ كتاب‌ درسی‌ استاندارد برای‌ علمای‌ الهی‌ پروتستان‌ به‌شمار می‌رود.

كالون‌ همچنین‌ برای‌ تقریباً تمام‌ كتاب‌های‌ كتاب‌مقدس‌ تفسیری‌ نوشت‌ كه‌ هنوز هم‌ مورد استفاده‌ قرار دارند. کالون هر روز موعظه‌، بحث و سخنرانی‌ می‌كرد، كلیساهای‌ مشایخی‌ (Presbyterianism) را بنیان‌ گذاشت‌، شهر ژنو را به‌صورت‌ شهری‌ مسیحی‌ درآورد، و با همۀ‌ رهبران‌ مهم‌ نهضت‌ اصلاحات‌ در اروپا مكاتبه‌ می‌كرد.

كالوَن‌ همواره‌ شاگرد لوتر باقی‌ ماند، اما به‌سهم‌ خود نقش‌ مهمی‌ در شكل‌گیری‌ تفكر مسیحی‌ ایفا كرد. او در سه‌ حوزۀ‌ مهم‌، اثر خاصی‌ از خود به‌جای‌ گذاشته‌ است‌: درك‌ كتاب‌مقدس‌؛ موضوع‌ پیش‌گُزیدگی‌؛ مسأله‌ كفاره‌؛ و موضوع‌ اداره‌ كلیسا.


[] درك‌ كتاب‌مقدس‌: عقیدۀ انطباق

كالون‌ همچون‌ لوتر معتقد بود كه‌ شعار "فقط‌ كتاب‌مقدس‌" محور اساسی‌ مكاشفه‌ الهی‌ است‌. اما برخلاف‌ لوتر، كالون‌ بر نقش‌ روح‌القدس‌ تأكید بسیار می‌گذاشت‌. او بر این‌ اعتقاد بود كه‌ نه‌فقط‌ خودِ كلام‌ خدا، بلكه‌ شهادت‌ درونی‌ روح‌القدس‌ نیز برای‌ دریافت‌ مكاشفۀ‌ راستین‌ ضروری‌ می‌باشد.

كالون‌ از لوتر نیز جلوتر رفت‌ و توضیح‌ داد كه‌ چرا خدا در كتاب‌مقدس‌ سخن‌ گفته‌ است‌. خدا فرابود است‌، یعنی‌ فراسوی‌ قوه‌ درك‌ ما قرار دارد؛ اما او در كتاب‌مقدس‌ به‌گونه‌ای‌ منطبق‌ با قوه‌ درك‌ محدود ما سخن‌ می‌گوید. او می‌گفت‌: "خدا را فقط‌ تا آن‌ حدی‌ می‌توانیم‌ درك‌ كنیم‌ كه‌ او خود را با درك‌ بشری‌ انطباق دهد." آموزه‌ انطباق تحول‌ مهمی‌ در اندیشه‌ مسیحی‌ به‌عنوان‌ روشی‌ برای‌ درك‌ و بررسی‌ كتاب‌مقدس‌ بود.

كالون‌ همچنین‌ باعث‌ شكل‌گیری‌ تفكر مسیحی‌ در خصوص‌ رابطۀ‌ عهدعتیق‌ و عهدجدید گردید. در نظر لوتر، عهدعتیق‌ فقط‌ راجع‌ به‌ شریعت‌ سخن‌ می‌گفت‌ و اثرش‌ برای‌ روزگار ما یكی‌ محكوم‌ كردن‌ ما به‌خاطر گناهانمان‌ و دیگری‌ محدود كردن‌ شریران‌ می‌باشد. به‌این‌ شكل‌، لوتر بسیاری‌ از بخشهای‌ عهدعتیق‌ را نادیده‌ می‌گرفت‌. اما كالون‌ كتاب‌مقدس‌ را به‌عنوان‌ یگانه‌ عهد خدا با انسان‌ در دو دوره‌ می‌دید. بخش‌ اول‌ این‌ عهد، با اسرائیل‌ بود و بخش‌ دوم‌ با كلیسا. مانند لوتر، كالون‌ نیز آن‌ جنبه‌ از عهدعتیق‌ را كه‌ به‌طور خاص‌، مربوط‌ به‌ سنن‌ زندگی‌ یهودیان‌ بود برای‌ مسیحیان‌ لازم‌الاجرا نمی‌دانست‌ (مانند نپختن‌ بزغاله‌ در شیر مادرش‌)؛ اما برخلاف‌ لوتر، معتقد بود كه‌ احكام‌ اخلاقی‌ كه‌ در پس‌ عهدعتیق‌ وجود دارند، هنوز هم‌ برای‌ مسیحیان‌ الزام‌آور می‌باشند.


[] پیش‌گزیدگی‌: مشیت‌ وحشتناك‌ الهی

نام‌ كالون‌ در نظر بسیاری‌، با تعلیم‌ و عقیده‌ای‌ كه‌ به‌ آموزۀ‌ وحشتناك‌ و ناعادلانۀ‌ پیش‌گزیدگی‌ دوگانه‌ معروف‌ شده‌، عجین‌ شده‌ است‌؛ یعنی‌ این‌ تعلیم‌ كه‌ خدا مقدر فرموده‌ كه‌ عده‌ای‌ به‌ آسمان‌ بروند و عده‌ای‌ دیگر به‌ جهنم.

كالون‌ بیان‌ می‌دارد كه‌ خدا حاكمیت‌ مطلق‌ دارد و انسان‌ نیز به‌طور كامل‌ دچار تباهی‌ است‌ و مستوجب‌ آتش‌ جهنم‌. انسان‌ كاری‌ برای‌ نجات‌ خود از دستش‌ بر نمی‌آید، اما خدا در رحمتش‌ عده‌ای‌ را برگزیده‌ است‌. مسیح‌ فقط‌ و فقط‌ برای‌ این‌ عده‌ مرد. برگزیدگان‌ قدرت‌ ندارند كه‌ توبه‌ كنند، لذا لازم‌ است‌ كه‌ روح‌القدس‌ به‌گونه‌ای‌ خارِالعاده‌ به‌ آنان‌ تولد تازه‌ و حیاتی‌ نو بدهد. برگزیدگان‌ وقتی‌ نجات‌ را دریافت‌ كردند، از آنجا كه‌ برگزیدگان‌ خدا هستند و تقدیر خدا نیز زوال‌ناپذیر است‌، محال‌ است‌ كه‌ نجات‌ خود را از دست‌ بدهند.

این‌ عقیدتِ برگزیدگی‌، تحولی‌ در تفكر مسیحی‌ نبود. عقیدت‌ پیش‌گزیدگی‌ را آگوستین‌ در مباحثات‌ الهیاتی‌ كه‌ با پلاجیوس‌ داشت‌، استوار ساخته‌ بود (برای‌ مباحثات‌ آگوستین‌ و پلاجیوس‌، مراجعه‌ شود به‌ شماره‌ ۱۰ كلمه‌). آنچه‌ كه‌ تحول‌ به‌شمار می‌آید، تأكید منطقی‌ كالون‌ بر حاكمیت‌ مطلق‌ خداست‌. یعنی‌ اینكه‌ خدا بر اساس‌ آگاهی‌ قبلی‌اش‌ از ایمان‌ و عمل‌ افراد، آنان‌ را از پیش‌ بر نگزید تا به‌ آسمان‌ بروند. اگر چنین‌ بود، نجات‌ به‌واسطۀ‌ فیض‌ از طریق‌ ایمان‌ احمقانه‌ جلوه‌ می‌كند، زیرا اگر خدا بر اساس‌ ایمان‌ و عمل‌ گناهكاران‌ ایشان‌ را نجات‌ می‌داد، دیگر نجات‌ مبتنی‌ بر فیض‌ نمی‌شد. خدا عده‌ای‌ را از پیش‌ برگزید زیرا چنین‌ اراده‌ كرده‌ بود. همین‌ و بس‌!

گرچه‌ علمای‌ الهی‌ پذیرفته‌ بودند كه‌ خدا به‌نحوی‌ انسان‌ را از پیش‌ برمی‌گزیند، و نویسندگان‌ كاتولیك‌ آگوستینی‌ نیز در اواخر قرون‌ وسطی‌ پیش‌گزیدگی‌ دوگانه‌ را تعلیم‌ می‌دادند، اما سهم‌ كالون‌ این‌ بود كه‌ راز پیش‌گزیدگی‌ دوگانه‌ را در یك‌ چارچوب‌ الهیاتی‌ سیستماتیك‌ قرار داد و از این‌ عقیده‌ استفاده‌ كرد تا توضیح‌ دهد كه‌ چرا عده‌ای‌ به‌ دعوت‌ مسیح‌ پاسخ‌ می‌دهند و دیگران‌ نمی‌دهند.


[] خلاصۀ پنج‌ نكتۀ‌ كالون

    ۱- تباهی‌ كامل‌ انسان‌

    ۲- پیش‌گزیدگی‌ بلاشرط‌ : انسانها بر اساس‌ شایستگی قابل‌ پیش‌بینی‌شان‌ برگزیده‌ نمی‌شوند

    ۳- كفارۀ‌ محدود: مسیح‌ فقط‌ برای‌ برگزیدگان‌ مرد

    ۴- فیض‌ غیرقابل‌ مقاومت‌: برگزیدگان‌ به‌گونه‌ای‌ قصورناپذیر دعوت‌ شده‌ و فدیه‌ شده‌اند

    ۵- محفوظ‌ بودنِ مقدسین‌: آنانی‌ كه‌ به‌راستی‌ توسط‌ خدا از پیش‌ برگزیده‌ شده‌اند، به‌هیچ‌ وجه‌ نمی‌توانند از دعوت‌ خود ساقط‌ شوند و نجات‌ را از دست‌ بدهند.[۱]


[ ] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله با درخواست مجوز از وب سايت کلمه برای دانش‌نامه‌ی آريانا رونويسی شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- تام هاکسلی، سیر اندیشه‌ در دنیای الهیات مسیحی[١٠]، مجلۀ کلمه، شمارۀ ١۵



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت کلمه


<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>