دانشنامۀ آريانا

۱۳۸۹ خرداد ۲۸, جمعه

نگاه مردم‌شناسانه و تاریخی به پشتون‌های دو سوی دیورند

از: ضیا شهریار


فهرست مندرجات


اخیرا دانشگاه مطالعات خاوری و آفریقایی لندن موسوم به "سواس" میزبان کنفرانس دو روزه‌ای تحت نام "بازنگری پشتون‌های سوات" بود.

این کنفرانس که به ابتکار بخش مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی این دانشکده برگزار شده بود، شماری زیادی از مردم‌شناسان و جامعه‌شناسان غربی را گردهم آورده بود.


[] نگاه مردم‌شناسانه و تاریخی به پشتون‌های دو سوی دیورند

مگنوس مرسدن استاد مردم شناسی در "سواس" و از سازمان‌دهندگان این کنفرانس گفت که هدف از برگزاری این نشست، بحث و گفتگوی مردم‌شناسانه و تاریخی در مورد عوامل تشکیل‌دهنده هویت پشتون‌ها در افغانستان، پاکستان و منطقه است.

او در تشریح هدف این نشست گفت که "سیاست‌گزاران و تحلیلگران در سال‌های اخیر به پشتون‌ها به‌عنوان منشأ مشکلات کنونی در افغانستان نگاه می‌کنند و تصور از پشتون‌ها این است که آنان برای مقابله با بیگانگی و بیزاری سیاسی، به تعبیر طالبانی اسلام پناه می‌برند". به‌همین دلیل نیاز شدید احساس می‌شود تا نقش فرهنگ و هویت پشتون‌ها در شکل‌گیری ساختار سیاسی در افغانستان، پاکستان و منطقه موشگافانه‌تر بررسی شود".

آقای مرسدون گفت که نگاه تنگ‌نظرانه به این مسئله که طالبان تجسمی از داعیه‌های پشتون‌ها در منطقه هستند، به‌معنی نادیده گرفتن نقش مهم اجتماعی و اقتصادی آنان است که در کنار دیگر گروه‌های قومی در منطقه ایفا کرده‌اند.

کنفرانس با سخنان فریدریک بارث مردم‌شناس مشهور نروژی و استاد دانشگاه بوستون آمریکا آغاز شد. آقای بارث که خود تحقیقات مفصل مردم‌شناسانه در زمینه روندهای سیاسی در دره سوات پاکستان در پنج دهه گذشته انجام داده است، بر اهمیت استفاده از تئوری‌های مردم‌شناسانه برای حل معضلات سیاسی تاکید کرد. او گفت که سیر تحول تاریخی و سیاسی در میان پشتون‌های سوات می‌تواند به‌عنوان یک نمونه تحقیق که نتیجه‌گیری از آن بر پشتون‌ها در افغانستان و پاکستان قابل تعمیم باشد، مورد استفاده قرار گیرد.

اشرف غنی احمدزی که از طریق ویدیو کنفرانس صحبت می‌کرد، نظریات پروفیسور بارث در مورد پشتون‌های سوات را مورد نقد و بررسی قرار داد و تصریح کرد که نباید تصویر ساختار سیاسی و اجتماعی پشتون‌ها در سوات را بر همه پشتون‌ها تعمیم داد.

آقای احمدزی گفت: "می‌خواهم یکبار دیگر به کار پربار پروفیسور بارث و دیگر مردم‌شناسان به‌ویژه طلال اسد و اکبر احمد عرض احترام کنم که تلاش‌هایشان از یک سو به تئوری‌های مردم‌شناسی غنا بخشیده است و از سوی دیگر دانش ما را از پشتون‌های سوات به‌صورت مشخص و پشتون‌ها به‌صورت عموم افزایش داده است. اما می‌خواهم بیافزایم که تاریخ مردم‌شناسانه پشتون‌ها هنوز نانوشته است و این دانشمندان تنها مقدمه این تاریخ را نوشته‌اند. کار اصلی هنوز باقی مانده است."

ریچارد تپر استاد در دانشگاه "سواس" در مورد تحقیقاتی صحبت کرد که در دهه هفتاد میلادی روی قبیله درانی در شمال افغانستان انجام داده بود. آقای تپر گفت با وجود آنکه درانی‌ها در شمال افغانستان در آن زمان مسلمانان میانه‌رو بودند اما آنان از تفاوت‌های گسترده میان ایده‌آل‌های اسلامی و جنبه‌های عملی زندگی‌شان حتی در آن زمان ابراز نارضایتی می‌کردند".

آقای تپر گفت که درانی‌ها در آن زمان شیوه زندگی خود را، ترکیبی متعادل از ارزش‌های قبیله‌ای و ارزش‌های اسلامی توصیف می‌کردند اما در صورت بروز بحران، ارزش‌های قبیله‌ای در اولویت قرار داده می‌شد. پروفیسور تپر معتقد است که حضور شماری از درانی‌ها در جنگ‌های دهه نود میلادی و به‌خصوص در میان طالبان، نشان می‌دهد که حالا آنان ارزش‌های اسلامی را ارزش‌های قبیله‌ای تقدم بخشیده‌اند.

دیوید ادواردز از کالج ویلیامز در آمریکا، به تحلیل این موضوع پرداخت که چه درس‌هایی را می‌توان از "پشتون‌های سوات" برای تحکیم مشروعیت سیاسی و مهار خشونت در افغانستان آموخت. او از حامد کرزی برای استفاده از "قوانین قدیمی بازی" برای جلب حمایت پشتون‌ها در افغانستان تمجید کرد. "حامد کرزی شاید به‌دلایل مختلف مورد انتقاد قرار داشته باشد، اما واقعیت این است که او در موقعیت بسیار آسیب‌پذیر و دشواری قرار دارد:" من به این باورم که قسمت اعظم کمک‌های بین‌المللی که در هشت سال گذشته صورت گرفته، پیش از آنکه به افغانستان و مردم افغانستان رسیده باشد، به کیسه پیمان کاران سرازیر شده است. از سوی دیگر کرزی مانند بسیاری از دولتمداران پیشین افغانستان به منابع خارجی وابسته بوده است و این وابستگی آب به آسیاب مخالفان مسلح کرزی می‌ریزد که او را دست‌نشانده غربی‌ها می‌دانند."

آقای ادواردز گفت: "حکمرانان سوات، در طول دهه‌ها موفق شدند تا خود را از برچسب دست‌نشانده بودن، محافظت کنند اما رهبران افغانستان از عبدالرحمن خان گرفته تا حامد کرزی هیچ گاهی قادر به این کار نشدند".

داکتر شاه‌محمود حنیفی پژوهشگر افغان و استاد دانشگاه جیمز مدیسون در آمریکا در سخنرانی‌اش به تاریخ چاپ متون پشتو و مقاومت در برابر آن پرداخت. او گفت که با وجودی ادعاهای مطرح شده در "پته خزانه" و نوشته‌های ناموجود "شیخ ملی"، این مشخص است که اثر مکتوب پشتو برای نخستین‌بار در زمان امپراطوری مغلی هند پدید آمده است: "بسیار جالب است که زبان مادری بایزید انصاری معروف به پیر روشان نویسنده نخستین اثر مکتوب پشتو یعنی خیرالبیان، -اورموری- بوده است".

به‌گفته آقای حنیفی، قدمت نخستین آثار مکتوب پشتو به سده‌های پانزده و شانزده میلادی بر می‌گردد نه پیشتر از آن. پروفسور حنیفی با تشریح روند مکتوب شدن زبان پشتو در سده‌های هفده، هژده و نزدهم، نتیجه‌گیری کرد که با تمام این تلاش‌ها زبان پشتو به‌صورت گسترده غیر مکتوب باقی مانده است و این روند به دلیل حضور قدرتمند زبان فارسی همچنان ادامه خواهد یافت.

پروفیسور نیل گرین از دانشگاه کالیفرنیا، در سخنرانی‌اش به اهمیت زبان اردو در شناخت پشتون‌های افغانستان و پاکستان پرداخت و مدعی شد که برای تحقیق تاریخی در مورد افغانستان عصر امان‌الله خان و محمدنادر پادشاهان پیشین افغانستان، منابع موجود در زبان اردو، به مراتب بیشتر و معتبرتر از هر دو زبان فارسی و پشتو است.

درین کنفرانس سخنرانان دیگر نیز به جنبه‌های مختلف ساختارهای قبیله‌ای، اقتصادی و سیاسی پشتون‌ها پرداختند و تلاش کردند تا رابطۀ میان بحران‌های موجود و این ساختارها را بیابند.

اما چند نکته در مورد این کنفرانس قابل تامل بود. با آنکه این کنفرانس به‌عنوان یک تلاش علمی در پرداختن به تاریخ و فرهنگ پشتون‌ها معرفی شد، اما در جریان کنفرانس تمرکز چندانی بر این بحث محوری دیده نمی‌شد.

شماری از کسانی که به‌عنوان مخاطب در این کنفرانس شرکت کرده بودند معتقد بودند که در بسیاری موارد بحث مردم‌شناسانه "پشتون‌ها" با بحث بحران سیاسی افغانستان مخلوط می‌شد. نخست زمانی‌که سخنرانان به بحران افغانستان اشاراتی می‌کردند طوری وانمود می‌شد که گویا افغانستان کشوری است که تنها در آن پشتون‌ها سکونت دارند.

آنان همچنین به‌صورت مرتب کلمه "افغان" و "پشتون" را مترادف هم استفاده می‌کردند. سخنرانان همچنین به‌صورت کلی تلاش داشتند تا قبیله‌گرایی در افغانستان را توجیه کنند و آن را نتیجه یک روند طبیعی سیاسی جلوه دهند. مسئله دیگری که اشرف غنی احمدزی نیز به آن اشاره کرد، اتکای بیش از حد محققان به منابع غربی بود و ظاهراً از منابع که پژوهشگران روسی، ایرانی و افغان نوشته‌اند، کمتر استفاده شده بود.[۱]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين گزارش برای بخش فارسی بی‌بی‌سی توسط ضیا شهریار تهيه شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- ضيا شهرياری، نگاه مردم‌شناسانه و تاریخی به پشتون‌های دو سوی دیورند، وب‌سايت بخش فارسی بی‌بی‌سی: جمعه ۱۸ ژوئن ۲٠۱٠ - ۲۸ خرداد ۱۳۸۹



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

وب‌سايت بخش فارسی بی‌بی‌سی


[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]