دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۰ خرداد ۲۳, دوشنبه

غارها

از: امین کلانتری


فهرست مندرجات



غار حفره‌ای نسبتا بزرگ بر روی زمین یا در زیر آن مخصوصا زمانی که طبیعی باشد و در زمین دهانه یا مدخلی داشته باشد. غارها به ٢ نوع طبیعی و مصنوعی تقسیم می‌شود:


[۱]- غارهای طبیعی:

غارهای طبیعی در اثر عوامل مختلفی چون نفوذ آب در طبقات آهکی، وقوع زمین لرزه یا چین خوردگی زمین، اثر آبشارها و امواج دریا، وجود آتشفشان یا گدازه‌های حاصل از آن و انواع غارهای بادی و یخی به وجود می‌آید.

غارهای طبیعی بیشتر در اثر نفوذ آب در طبقات آهکی به وجود می‌آیند و به فراوانی در دنیا یافت می‌شوند. تعداد اندکی از آن‌ها در سنگ‌های گرانیتی، آتشفشانی و یا سنگ‌های شنی وجود دارند.

بنابراین اکثر غارهای طبیعی از سنگ‌های آهکی تشکیل شده که ارتباطی مستقیم با تشکیلات سنگ‌های رسوبی دارند. منشاء این سنگ‌ها در اصل شیمیایی یا بیوشیمیایی است و تشکیل دهنده عمده آن‌ها کربنات کلسیم Caco3 می‌باشد.

مهمترین خاصیت سنگ‌های اهکی انحلال آن‌ها در آب‌های محتوی دی اکسید کربن CO2 است.

این گاز ترکیبی از دو عنصر کربن و اکسیژن است که به فراوانی و به صورت گسترده در سطح زمین وجود دارد و همواره در فعل و انفعالات بیولوژیکی شرکت می‌کند. (عناصری چون اکسیژن، نیتروژن، هیدروژن و کربن در تمامی موجودات زنده وجود دارد و موجودات برای حفظ انرژی خود با مصرف ترکیب عناصر کربن دار به حیات خود ادامه می‌دهند).

دی اکسید کربن گازی است که در هوا وجود دارد، این گاز در جایی که سنگ‌های آهکی در داخل غار تشکیل شده‌اند، از غلظت بیشتری برخوردار است.

دی اکسید کربن بیش از همه در فضا از بین می‌رود و از بدو پیدایش در روی زمین مقدار این گاز به تدریج رو به افزایش بوده است.

محلول دی اکسید کربن در آب اسیدکربنیک (H2CO3) تولید می‌کند. کلسیم محلول در آب‌ها یا ترکیب این اسید کربنات کلسیم به وجود می‌آورد که در آب قابل حل بوده و طبقات سنگ‌های آهکی را تشکیل می‌دهد.

سنگ‌های آهکی احتمالا از دوره پرکامبرین (٢٠٠٠ تا ٣۵٠٠ میلیون سال قبل) وجود داشته‌اند.

همزمان با تشکیل سنگ‌های جدید آهکی، سنگ‌های قدیمی در اثر فعل و انفعالات هوای روی زمین و اسید کربنیک ناپدید می‌شوند.

CaCO3 + CO2 + H2O --------- Ca (H2 CO3) 2

البته این فعل و انفعالات ساده نیست و قابل تغییر نیز نمی‌باشد و نهایتا موازنه‌های شیمیایی که همیشه در آب وجود دارد، انجام می‌گیرد.

برقراری موازنه در اثر شرایط خاص به صورت فعل و انفعالاتی از چپ به راست یا از راست به چپ انجام می‌گیرد.

زمانی که فعل و انفعال این فومول از چپ به راست انجام گیرد، در حقیقت آب‌های جاری از طریق زمین‌هایی که دارای پوشش گیاهی هستند، از گاز CO2 غنی شده و به لایه‌های تحتانی سنگ‌های آهکی نفوذ می‌کنند و مقدار مساوی از کربنات کلسیم به محلول بی کربنات کلسیم تبدیل می‌شود.

حال اگر این محلول به داخل غاری جاری شود یا در لایه‌های سنگ‌های آهکی نفوذ کند با فضایی که دارای دی اکسید کربن کمتری است، مواجه می‌شود.

قسمتی از محلول دی اکسید کربن به فضایی که تحت تاثیر ته نشینی کربنات کلسیم است باز می‌گردد، در این حالت فعل و انفعال فرمول از راست به چپ انجام می‌گیرد.

در این صورت آب مدت بیشتری نمی‌تواند تمامی کربنات کلسیم را که به شکل رسوب باقی مانده است، حل نماید، لذا رسوب یا ته نشین نازکی از آهک در سقف یا دیواره غار یا به صورت آهک کریستالیذه آویخته از سقف باقی می‌ماند.

وقتی که این تشکیلات آهکی که به طور عمودی از سقف به پائین آویزان باشند، آن‌ها را استالاگتیت (Stalactite) یا چکنده می‌نامند.

ته نشین‌های آهکی به وجود آمده از چکه‌های آب از سقف به سمت پائین در کف غار رو به بالا می‌روند که استالاگمیت (Stalagmite) یا چکیده نامیده می‌شوند.

شکل رشد پیدا کرده آن‌ها یکسان است اما در انتها ضخیم‌تر و همگی در مقابل جریان هوا یا آب مقاوم هستند. تزئینات آهکی در ایران به نام‌های پرده‌ای، سوزنی، جرقه‌ای، گل کلمی، فندقی، اسفنجی و نقل بادامی و عروف است.

این دو تشکیلات در طول هزاران سال گسترش پیدا می‌کنند و رشد آن‌ها گاهی فقط به چند سانتی متر در یک قرن محدود میشود که به نظر عده‌ای از زمین شناسان رشد آن‌ها در هر قرن ۵/٢ سانتی متر مکعب است. گاهی این دو تشکیلات در طول قرون متمادی بهم رسیده و تشکیل ستونی را می‌دهند که از سقف به زمین می‌رسد و این ستون‌ها گاهی به دیواره غار می‌چسبد که به آن‌ها جرز (Piliers) می‌گویند.

آبی که در امتداد طول سقف غار جریان می‌یابد، بتدریج سقف غار را از کربنات کلسیم می‌پوشاند که روانه (Coulee Flow) نامیده می‌شود.

  • چرا تزئینات آهکی در مواقعی به رنگ‌های مختلف دیده می‌شوند؟

    زمانی که آب وارد لایه‌های زمین می‌شود، ممکن است در حین حل کردن آهک به رگه‌هایی از فلزات و مواد معدنی دیگر برخورد کند و مقداری از آن‌ها را حل کرده و با خود به فضای درون غارها ببرد و در زمان شکل گرفتن تشکیلات آهکی، این رنگ در آن تاثیر بگذارد.

    رنگ سفید شیری که در مواقعی به زردی می‌زند، رنگ خالص تشکیلات آهکی است و دیگر رنگها در نتیجه املاح موجود در کربنات کلسیم است. البته مواقعی پیش می‌آید که یک قسمت از تزئینات آهکی به چند رنگ دیده می‌شود که این امر وجود چند نوع ماده مختلف را در درون لایه‌های زمین نشان می‌دهد.

    این مواد و املاح باعث ایجاد رنگ‌های زیر می‌شوند: سیاه رنگ (آهنی)، سبز رنگ (مسی)، قرمز رنگ (هماتیت)، سیاه رنگ (زغال سنگ) و یا نارنجی متمایل به قرمز رنگ (جیوه) می‌باشد.

    عوامل مختلف در حین عمل شکل گیری استالاگتیت باعث به وجود آمدن اشکال غیر عادی آن‌ها می‌شود.

    این عوامل اندازه و شیب دهانه اصلی، نحوه و جهت نفوذ آب، مقدار اسید آب، درجه حرارت و رطوبت غار، تاثیر جریان هوا و غیره است.

    غار لاسکو از جمله غارهای طبیعی بوده و از سنگ‌های آهکی تشکیل شده است.

    این غار به خاطر موقعیت مکانی خاص خود تا به امروز سالم مانده و عوامل ذکر شده در به وجود آوردن قشر کربناته (کربنات کلسیم تبلور یافته ریز بلور) نقش اساسی را داشته است و با توجه به عمق قابل ملاحظه غار و این که غار در دامنه تپه‌ای وسیع قرار دارد که توانسته است از گزند حوادث محفوظ بماند.

    بدونه شکل غار مذکور محلی امن برای اسکان انسان‌های اولیه بوده است زیرا آن‌ها با اطمینان خاطر و داشتن فرصت و وقت مناسب توانسته‌اند آثاری گرانبها را از خود بر جا بگذارند و موجب شگفتی انسان‌های عصر حاضر شوند.

    بعضی از غار‌ها حاوی مقداری گچ و بلورهای گچ هستند، چه به شکل پوسته‌ای و چه به شکل دسته گلهای سفید که اغلب دیواره و سقف و روی استالاگتیت‌ها را آرایش می‌دهند که در نتیجه نفوذ آب به داخل ترکهای صخره‌ها شکل می‌گیرند. در این دنیای زیبا و اسرار آمیز، جستجو گران غار هنوز باید درباره شلاین تشکیلات و تزئینات آهکی آموزش بگیرند و پژوهشگران به تحقیق ادامه دهند. آزمون‌های رادیو کربن روش بسیار خوبی است که امروزه می‌تواند در بسیاری از شاخه‌های پژوهشی مانند ژئولوژی، باستان شناسی، تاریخ گذاری صخره‌ها، درختان ، مواد معدنی تا سفال و ابزار پیش از تاریخ و حتی مومیایی‌های مصری به کار رود.

    مقدار بسیار کمی از کربن بدست آمده در جوی که دی اکسید کربن در آن وجود دارد، رادیو اکتیو است و از نیتروژن به عنوان نتیجه پرتو افکنی پر انرژی کیهانی شکل گرفته و وزن اتمی آن دو واحد بیش از کربن عادی به فرمول C12 است، بنابراین C14 نامیده می‌شود.

    این کربن رادیواکتیو ماده‌ای زوال پذیر است، اگر مقدار کامل مشخصی از C14 در محفظه‌ای محبوس شود، نیمی از مقدار اتم‌های آن پس از ۵۵٦٨ سیال از میان می‌روند که این نیمه عمر نامیده می‌شود. بدین ترتیب مقدار مشخصی از کربن رادیو اکتیو وارد آب ترادش شده می‌شوند و بخشی از آن، صخره آهکی را حل کرده و می‌تواند در توف آهکی و تشکیلات راه یابد و در آن باقی بماند.

    مشکل بعدی اندازه‌گیری و شناخت نحوه آهکی شدن آن است. اگر قطعه‌ای از یک استالاگتیت پیدا شود که دقیقا حاوی نیمی از آنچه در رادیو کربن بوده، باشد، این راهیابی تازه شکل گرفته را ممکن است.

    تاریخ ۵۵٦٨ سال عمر دهند که معادل نیمه عمر رادیو کربن است و اگر مقدار کمتری در این قطعه استالاگتیت پیدا شود، نشان می‌دهد که عمر آن بیشتر است. اما اگر این مقدار کمتر باشد، این تشکیلات باید جدیدتر و جوانتر باشد.

    در هر ٢ حالت C14 موجود که حاوی دی اکسید کربن هوا و خاک است، تغییر نکرده و به میزان نسبتا خوبی تاریخ گذاری آن تائید می‌شود.

    آزمایشات رادیو کربن نشان داده که ماده ارگانیک از آنچه درس زده شده، کهن تر است و در ژئولوژی و دیرین شناسی و باستان شناسی و زمینه‌های وابسته اهمیت قطعی دارد.

    آزمون رادیو کربن صراحتا، عمری بیش از ۵٠٠٠٠ سال را برای تشکیلات آهکی نشان می‌دهد.

    نمونه‌های استالاگتیتی که از غارهای زیر دریایی جزیره کفالینیا در دریای ایونی به‌دست آمده بین ۱٦٠٠٠ تا ٢٠٠٠٠ سال عمر دارند.

    منشاء استالاگتیت‌ها ضاهرا به طور محسوسی کم شده است.

    گاهی آثاری از سایر مواد رادیو کربن نظیر اورانیوم در غارها کشف می‌شود.

    به‌عنوان مثال در غاری در جنوب فرانسه، نشانه‌هایی از تخریب به خاطر فروپاشی اورانیوم وجود داشته است.

    گاهی می‌توان از طریق استالاگتیت‌های شکسته، به‌عنوان زلزله سنج طبیعی برای بازگویی لرزه‌های گذشته زمین و تخریب‌های مشابه استفاده می‌کنند.

    شکل غارها به وسیله شکاف‌ها و ترکیب مجزه‌ای اطراف آن و به وسیله علم آب شناسی (جریان، تهاجم شیمیایی و مواد در حالت تعلیق) و اشکال سطحی و وضعیت سیر تکاملی کلیه توده‌های صخره‌ای، تشخیص داده می‌شود. در میان تعداد بی شماری از اشکال که به‌وسیله انفجارات زیر زمینی هویدا می‌شوند، به نوع اصلی قابل تشخیص است که شامل راهرو، چاه و تالار می‌باشد.

    الف – راهرو: عبارتند از یک مجرای افقی با شکل تقریبا متقاطع در امتداد طول آن تشکیل شده است.

    بخش راهرو توسط رسوبات پر شده است و شامل انواع راهروهای لوله‌ای – راهروهای بالارو، دره‌های عمیق (کانیون) و راهروهای شکل گرفته از مجراهای متعدد می‌باشد.

    ب - چاه: مجرایی است که به‌صورت عمودی گسترش پیدا می‌کند. راس آن ممکن است به خارج سطح راه باز کند و نه به یک راهرو یا تالار. اما چاه همیشه دارای مجراهای خروجی رخنه پذیر نیست.

    چاه معمولا استوانه‌ای یا به شکل مخروط بلندی است که تشکیلات آن بر اثر تراوش به داخل یک گروه درزه ایجاد می‌شود.

    ج – تالار: تالار به معنی بخش عظیم یک راهرو است.

    از نظر ژئومورفولوژیست‌ها، تالار راهروی است با یک تقاطع که به وضوح بزرگتر از بخشهای راهرو یا چاه‌هایی است که تالار به آن‌ها هدایت می‌شود و در نقطه‌ای که چندین تقاطع مجرا جمع می‌شوند، قرار دارد.

    تالار غار رودافشان در فیروزکوه به ابعاد ۵٠×۱٨٠ متر می‌باشد که دارای حفره روبه گسترش، ساختار ویژه و پدیده فرونشستی است که سیر تکاملی را طی می‌کند.

    نواحی گردآوری، با دامنه تپه‌ها و فلات بخش فوقانی منطقه کارست مربوط است. کلیه ترکهای کوچک و بزرگ در حوضچه‌ها، چاهکها و دهانه غارها، آب جاری در سطح را جذب می‌کنند. این ناحیه گردآوری ممکن است به سرعت برخلاف ویژگی کارست از عرض گسترده شود، و یک یا چند رودخانه در میان یک منطقه غیر قابل نفوذ جریان یابد، اما اگر منطقه سنگ آهکی غنی باشد، هیچ کارستی زیرزمینی ناپدید نخواهد شد. در مورد نقش این سرچشمه‌های خارجی نباید مبالغه شود، بزرگترین بخش آب در نظام رودخانه کارست حاوی بارانی است که بر خود سنگ آهک می‌بارد.

    درون توده سنگ آهک، آب موضعی، انباشته‌ها را حفظ می‌کند و ممکن است روی لایه نفوذناپذیر پیشرفت کند. این ذخایر کوچک توسط کانال‌های کوچکی که با کانال‌های گردآوری بزرگتر، یک جریان بزرگتر را بهم می‌پیوندند، زهکشی می‌شوند.

    تجسسات غارشناسی نشان داده است که مجراهای گردآوری به طور اتفاقی به شکل منابع آب زیرزمینی با یکدیگر تلاقی می‌کنند. این بازگشت به سطح، گاهی درون راهروی است که می‌تواند پیمایش (نقطه یابی) بشود انجام می‌گیرد، اما اغلب به شکل یک محل ظهور مجدد چشمه یعنی مجرایی که تقریبا عمودی بالا می‌آید و جریان جویباری رامترها یا حتی ده‌ها متر زیر سطح رودخانه‌ای که به آن می‌پیوندد، به سطح می‌آورد. سیر تکامل نظام زهکشی پیچیده و دشوار است. نظام کارست به عنوان شبکه‌های از درزه‌های شناور در آب منشاء پیدا می‌کند. این شبکه به شکل نوعی از سطح ایستابی (سفره آب) سلولی (حجره دار) با زهکشی کند و نقاط بی شماری از خیزآبها و تغییرات کند در جریان آب در می‌آید.

    به تدریج مسیر زهکشی در کناره سنگ آهکی و همزمان، مجراهای زهکشی اصلی از نظر اندازه افزایش می‌یابد و نقاط خیزآب‌ها از نظر تعداد، کاهش پیدا می‌کند. شبکه درزه‌ها از ادامه، باز می‌ایستد و به‌عنوان کانال‌های زهکشی و نواحی گردآوری سازمان می‌یابد.

    آب‌وهوای غارها: در بالای سطح ایستابی (سفره آب) در راهروهای بخش فوقانی نظام کارست، حرکات هوا پیرو قوانین معمول است. هوای ذخیره شده در حفره‌هایی که توده صخره را می‌پیمایند در دنیا ممکن است ارزش قابل توجهی پیدا کند. این هوا با خارج در بین چند دهانه در بخش فوقانی و تحتانی توده هوا ارتباط دارد. درجه حرارت این توده هوا تقریبا ثابت است، البته جو خارج هنگام ورود این توده هوای زیاد شده، حاوی مقدار معینی بخار آب است و هنگامی که خنک می‌شود، فشار بخار کاهش می‌یابد. در تابستان، درجه حرارت هوای گرم وارد شده به غار پایین می‌آید و مقدار بخار آب به نقطه اشباع نزدیک شده و یا حتی به آن می‌رسد. در زمستان، هوای نمناک سرد، به هنگام ورود به غار گرم می‌شود، و نتیجه‌ای معکوس یعنی کم شدن رطوبت را موجب می‌شود. این مرحله دوباره گرم شدن کند است و به خاطر تبخیر موثر در جلو سطوح بزرگ یعنی حتی در دیواره‌ها، حوضچه‌ها و بسترهای گلی اشباع شده نمناک و عرق کرده غار جای می‌گیرد. به هر حال به طور کلی رطوبت هوا افزایش یافته است. در این حالت، نظام غار به عنوان یک تنظیم کننده با گرایش به حفظ درجه‌ای از رطوبت نسبی، عمل می‌کند.

    هنگام بحث پیرامون آب و هوای غار، باید غارهای یخی نیز مورد توجه قرار گیرد.

    محاسبات آب و هوایی: محاسبات سودمند عبارتند از: درجه حرارتی که ترجیحا به نسبت یک دهم درجه سانتیگراد اندازه گیری شده باشد، درجه حرارت غار و همین طور درجه حرارت رسوبهای آن نیز اندازه‌گیری می‌شود. درجه حرارت رسوبها از قرار دادن یک ترمومتر چند سانتی‌متری در درون بستر گلی، به‌دست می‌آید.

    رطوبت: این محاسبه تا حدی ناممکن است، چون هیچ ابزار قابل حملی قادر به محاسبه رطوبت با درستی کامل نیست.

    جریان‌های هوا: ابزار نسبتا گرانقیمتی برای اندازه‌گیری سرعت جریان هوا وجود دارد. توده هوا، هوای سرد زمستان و هوای گرم تابستان، به خاطر برخورد با دیوارها، که درجه حرارت آن‌ها پایدار مانده است، به‌اندازه درجه حرارت داخل غار می‌شود. مرحله تراکم با همین نتیجه عمل می‌کند. از آنجا که هوای سرد سنگینتر از هوای گرم است، هنگامی که درجه حرارت خارج بالاتر از درجه حرارت غار است، هوای زیرزمین متراکم‌تر از هوای خارج شده و تمامی توده هوا در غار از دهانه‌های تحتانی خارج می‌شود. در دهانه‌های فوقانی غار، جریان هوا ممکن است به‌طرف داخل یا پایین احساس شود در حالی که، در دهانه‌های تحتانی، جریان هوا به بیرون است. در هر صورت، همیشه باید به خاطر داشت که جریان هوا برای تجسس کننده نشانه مهمی به شمار می‌رود. هوا در بن بست ساکن است، وجود جریان هوا، به هر حال وجود یک حفره نسبتا بزرگ را ایجاب می‌کند.

    دیگر عوامل ممکن است تحت تاثیر سرعت جریان هوا، از نظر افزایش و از نظر ابعاد باشد، باد برخلاف دهانه غار می‌وزد، یک آبشار (به‌ویژه نوع تند و شدید آن)، یک شبکه آبخیز باریک یا یک دگرگونی ناگهانی در فشار هوا (جو) را تقویت می‌کند. این تاثیرات، عموما کوچک یا گذرا هستند. باید توجه داشت که جو در غارها بسیار مرطوب، یعنی نزدیک به اشباع یا حقیقتا فوق اشباع است.

    وزش باد در غار: در نقطه‌ای در غارهای پوستونا استالاگتیت‌ها به‌صورت ردیفی از پرچم‌ها به شکلی عجیب و در وضعیتی غیر از وضع عادی، به صورت عمودی از سقف غار آویزان هستند. این مدرکی است برای نشان دادن فعالیت باد در داخل غار که تشکیلات دریپ استون را در هنگام رشد خم کرده است. آب تراوش شده‌ای که به وسیله باد خنک می‌شود و رسوب سنگ آهک را روی لبه باد پناه بر جای می‌گذارد، به طوری که استالاگتیت‌ها در گوشه‌ای به جای رشد مستقیم به پایین، حالت برجسته پیدا می‌کنند.

    همه غارنوردان می‌دانند قدرتی که باد در داخل غارها می‌تواند داشته باشد، چگونه قدرتی است. این باد امواجی را در دریاچه‌های زیرزمینی ایجاد می‌کند و حباب‌های استیلن را به طور آزاردهنده‌ای به وزش در می‌آورد. در بعضی از مناطق کوهستانی ممکن است سرعت باد تا ۴۵ کیلومتر در ساعت قدرت داشته باشد. اغلب در داخل غار، یک تندباد یکنواخت وجود دارد، فرکانس و سرعت باد بستگی به فشار هوا در خارج غار دارد. قدرت باد در داخل غارگاهی باید به دقت با بررسی کلیه حفره‌ها و دست اندازها و توقف طولانی آن در زیرزمین اندازه گیری شود تا بتوان وضع مناسبی را ایجاد کرد. اگر درجه حرارت در خارج غار بالا برود، گردش جریان هوا برعکس می‌شود و هوای سرد سنگین از دهانه غار به خارج جریان می‌یابد. چنانچه غاری در منطقه کوهستانی بلندی قرار داشته باشد توسط حفره‌ای که جریان هوا از آن داخل غار می‌شود، با سطح ارتباط پیدا می‌کند. این جریان هوا سرد است، بنابراین درجه حرارت چنین غارهایی معمولا همان درجه حرارت متوسط خارج غار است که زمستانهایی با یخبندان پیشرفته دارد. پس یک غار بزرگ وسیله‌ای است برای تهویه قوی، حال آنکه غارهای کوچکتر می‌توانند تحت تاثیر حرکت توده‌های هوای سرد و گرم قرار بگیرند، ارگانیسم غار خو گرفتن با چنین تغییر شرایط را آموزش می‌دهد. مثلا خفاش‌ها با قطرات شبنم در حالی که از سقف در حدود ۱٠ متری ورودی آویزان هستند، مشاهده می‌شوند. در شب که درجه حرارت غار پایین می‌آید به همان نسبت درجه حرارت بدن جانوران نیز پایین می‌آید. در صبح، حرارت خورشید به غار وارد می‌شود و هوای گرم در مسیر کف غار جای هوای سرد را می‌گیرد. رطوبت در هوای گرم به‌صورت شبنم روی پر خفاش‌های خفته نشست می‌کند.

    وضع طبیعی غار: غار دارای بادگیر و هواکش‌های مخفی بی‌شماری است که هوای خارج با شدت از آن‌ها داخل غار می‌شود و بدین سبب هوای آن فوق العاده سرد بوده، و همین امر باعث می‌گردد که آب‌های موجود در غار به حال انجماد درآمده و تشکیل توده‌های بزرگ یخ و مخزن‌های وسیع یخی را که قشر بعضی از آن‌ها به ۵/۱ متر می‌رسد، بدهند. یخبندان غار از ماه اول سال آغاز و تقریبا تا اواسط بهار ادامه دارد و سپس در طول تابستان و پاییز به علت خشکی هوا و عدم جریان آب، یخها شروع به ذوب شدن کرده و روبه کاهش می‌رود. بهترین زمان بازدید از این غار جالب در اردیبهشت ماه است که کثرت تشکیلات یخی و زیبایی آن به حداعلی رسیده و مناظر بدیع و جالبی در آن ایجاد می‌گردد (تصویر ٢٦). غار یخ مراد یکی از پر پیچ و خم ترین غارهایی است که نظیر آن به ندرت دیده شده و از این رو بازدید تمام نقاط آن مستلزم وقت کافی، حوصله و دقت فراوان و در دست داشتن کروکی دقیق و کامل است. این غار از حیث تزیینات آهکی قابل ملاحظه نیست و جز در چند بخش کوچک چیزی به چشم نمی‌خورد. ولی روی هم رفته استالاکتیت‌های اسفنجی الوان طبقه زیرزمینی و نیز چند قسمت دیگر آن جالب است. نکته قابل توجه اینکه غار یخ مراد در بخشی چهار طبقه بوده و در یک امتداد عمودی به عمق ٣٠ متر، به‌طور مطبق بر روی هم قرار گرفته است و جزو معدود غارهای مطبق ایران است.

    از دیگر غارهای یخی ایران می‌توان از غار یخ در زیر قله دنا نام برد.


    [٢]- غارهای مصنوعی:

    این نوع غارها به غارهای دست کن معروفند که تعداد آن‌ها در ایران بسیار است و معمولا برای اهداف خاصی حفر شده‌اند که عبارتند از:

      الف - برای اسکان و زندگی حفر شده‌اند مانند مجموعه غارهای دست کن در میمند شهر بابک که شهر کوچکی در نزدیکی شهر بابک قرار دارد. در حال حاضر بیش از ۵ هزار نفر در این شهر باستانی که از دوره ساسانیان بنا شده زندگی می‌کنند. محل‌های سکونتی که در این منطقه در لایه‌های رسوبی فشرده دوره سوم زمین‌شناسی (کرتاسه) حفر شده‌اند شامل اتاق‌ها، انبارها، آغل، آشپزخانه و... است.

      ب – برای دفاع حفر شده‌اند که این غارها در مناطق مختلف کوهستانی یا زیرزمینی جهت دفاع حفر شده‌اند.

      ج – غارهایی که جهت برگزاری آئین‌های مذهبی حفر شده‌اند و این غارها معمولا در دل کوه‌ها قرار دارند.

      د – غارهایی که خود به خود با استخراج یک معدن و برداشت محصولات معدنی به‌وجود می‌آیند.


    []- کارست (Karst):

    بخش‌های فوقانی قاره‌ها اساسا توسط رسوبات دریایی قدیمی شکل گرفته‌اند و به صخره تبدیل شده و بر روی سطح دریا بالا آمده‌اند.

    سپس فرسایش در این صخره‌ها خوردگی ایجاد کرده، رشته کوه‌ها را کنده است در حالی که رودخانه‌ها و یخچال‌ها دره‌ها را ایجاد کرده و مجراهایی را در حفرات به وجود آورده‌اند.

    آب باران به دلیل وجود درزه‌های صخره به مجراهای زیرزمینی نفوذ می‌کنند و هنگامی که این مجراها کاملا پیشرفت می‌کنند، به سرعت به شکل خشکی در سطح زمین نمودار می‌شوند.

    جویبارها و رودخانه‌ها به زیرزمینی جریان می‌یابند و هنگامی که این عمل به حالت پیشرفته خود رسید، این منطقه کارست خوانده می‌شود.

    این واژه آلمانی توصیف چشم اندازه صخره‌ای خشک در شمال غرب یوگسلاوی است.

    برای نخستین بار اصطلاح غارشناسی یا جغرافیای زیرزمینی یا علم غارها به وسیله ادوارد آلفرد مارتل دانشمند فرانسوی برای مطالعه غارها به کار برده شد.

    غارشناسی یکی از رشته‌های زمین شناسی است که امروزه به واسطه موفقیت‌های چشم گیری که در زمینه کشف آب‌های زیرزمینی و کشفیات دیگر به دست آورده، نظر زمین‌شناسان، کانی‌شناسان، آب‌شناسان، باستان‌شناسان و زیست‌شناسان را به نحو شایان توجهی به‌خود جلب کرده است.

    غارنوردان و غارشناسان در نیمه دوم سده اخیر، کشفیات بسیاری انجام داده‌اند.

    در این کشفیات، جهانگردان، کوه نوردان و دانشمندان علوم مختلف به ویژه زمین‌شناسان هر یک سهم به سزایی دارند.

    کشفیات غارشناسی به سازوبرگ ویژه ایمنی نیازمند است که برای افرادی که بدون توجه به این امر، به غارنوردی و غارشناسی بپردازند، ممکن است موجب زیانهای بسیار و حتی تلفات جانی شود.

    غارنوردی و غارشناسی هم جنبه ورزشی و هم جنبه تحقیق و پژوهش دارد.

    به جنبه ورزشی غارنوردی و همچنین رکوردی که غارنوردان از نظر کشف ژرف تریل یا طویل ترین غارها به دست می‌آورند ویسا طول مدت زمانی که در زیرزمین قرار دارند و نیز توجه می‌شود.

    این امر بستگی به ورزیدگی غارنوردان چه از نظر بدنی و چه از نظر آشنایی با دانش غارنوردی و غارشناسی دارد.

    باید توجه داشت که ورود به غار، حرکت و راه پیمایی در زیر زمین با مشکلات و دشواری‌های فراوان توام است که مستلزم داشتن نیروی کافی روحی، بدنی، استقامت و پایداری در مقابل خستگی، سرما و رطوبت در داخل غارهاست.

    غارنوردان اغلب به یکی از علوم: زمین‌شناسی، زیست‌شناسی، آب‌شناسی، فیزیک، شیمی، باستان‌شناسی و... کما بیش آشنایی و توجه دارند که این امر موجب علاقه آن‌ها به مشاهده مناظری از زیبایی‌های طبیعی زیر زمین می‌باشد.


    [] ماهیت غارشناسی و کاربرد آن:

    ۱- کاربرد غارشناسی در آب‌شناسی شایان توجه است و در تعیین آب‌های زیر زمینی در هر کشور سهم به سزایی دارد.

    همچنین از نظر جلوگیری از خرابی شهرها و روستاها بر اثر سیلابها و طغیان رودها به ویژه در زمین‌های آهکی اهمیت زیادی دارد.

    هنگام ساختن مجاری (لوله کشی) آب در زمین‌های آهکی، مطالعه غارها به ویژه آنهایی که از دید پنهان هستند، الزامی است.

    اگر در ساختن سد مطالعه غارشناسی کافی انجام نگرفته باشد و احیانا غارهایی در زیر محل سد وجود داشته باشند، آب‌های پشت سد در غارها نفوذ می‌کنند و در نتیجه سد بدون استفاده می‌شود.

    ٢- غارشناسی در ساختن بناها و ساختمان‌ها نیز اهمیت دارد.

    به‌عنوان مثال: در ساختن بناهای چند طبقه، پل‌ها، تونل‌ها و دالان‌های زیرزمینی برای مترو، ساختن خطوط آهن و خانه‌های ضد زمین لرزه اگر مطالعه کافی در این امر نشود، ممکن است موجب ایجاد خسارت‌ها و زیان‌های مالی فراوان و گاهی تلفات جانی شود.

    ٣- هنگام استخراج معادن، بیش از هر چیز لازم است که به وضع آب‌های زیرزمینی که در نواحی آهکی جریان دارد، رسیدگی شود تا از پراکنده شدن کانسار و تلفات جانی احتمالی جلوگیری به عمل آید.

    بالا آمدن آب، در چاه‌های معادنی که در نواحی آهکی قرار دارند، گاهی بسیار سریع است (۴٠٠٠ تا ۵٠٠٠ متر مکعب در ساعت) که با مطالعه شکاف‌ها و غارهای زیرزمینی در چنین زمین‌هایی می‌توان این پدیده را پیش بینی نمود و از زیان‌هایی که از این طریق ممکن است به معدن برسد، جلوگیری کرد.

    ۴-یکی از کاربردهای غارشناسی در چینه‌شناسی است که در تعیین قرار گرفتن لایه‌های مختلف سنگ‌های رسوبی و تاریخ گذشته زمین به ما کمک می‌کند.

    ۵-از نظر دیرینه‌شناسی ما را در کشف جسد جانورانی که در گذشته در غارها می‌زیستند و همچنین آثار انسان اولیه در دوره دیرین سنگی و نوسنگی و کشف ابزار آلات و سلاح‌های انسان یاری می‌دهد.

    ٦- از نظر زیست‌شناسی و مطالعه گیاهان و جانوران به ویژه مطالعه جانوران غارزی در گذشته و حال مفید است.

    ٧- برخی از غارها به واسطه داشتن چکیده و چکنده‌های فراوان خود زیبایی خاصی دارند که این امر می‌تواند باعث جلب توریست شود


    [] آب‌شناسی (آب‌وهواشناسی) غار:

    این اصطلاح از کلمه وا به معنی هوا و آب تشکیل شده است و عبارتست از مطالعه تغییرات هوا در زیرزمینی. در زمستان هنگامی که خاک یخ زده است، جریان آب متوقف می‌شود و در بهار و تابستان و پائیز از سرگرفته می‌شود.

    با مطالعه آن می‌توانیم محیطی را که در آن گیاهان و جانوران رشد و نمو کرده‌اند، را بشناسیم و به آن چه مربوط به سازند غارها است، پی ببریم مانند گودی ناشی از خوردگی (Corrosion) و یا پرشدگی (Comblement & Filling up) بر اثر به وجود آمدن چکنده‌ها (Stalactite) می‌باشد.

    عوامل گوناگونی در وابشناسی مورد مطالعه قرار می‌گیرد که عبارتست از:

      - دمای هوا که معمولا نسبت به دمای متوسط سالیانه غار (در صورتی که با خارج در ارتباط نباشد) ثابت است.

      - دمای آب

      - دمای سنگ

      - چگالی (وزن مخصوص) هوا که منشاء جریانات هوایی در زیر زمین است.

      - رطوبت سنجی (Hgdrometry) که تغییرات میزان بخار آب را مورد سنجش قرار می‌دهد که از ٣٠ تا ۱٠٠ % تغییر می‌کند.

      ۱) Climmatology

      ٣- مقدار گاز

      - مقدار گاز در خوردگی اهمیت زیادی دارد.

      - اهمیت مقدار گاز (به‌ویژه گاز کربنیک) در فرآیند فرگشت (تحول و تکامل) غار در زیر زمین است.



    [] کارست‌شناسی:

    کارست‌شناسی عبارت است از مطالعه زمین‌های آهکی که برای نخستین بار در زمین‌های آهکی ناحیه‌ای از یوگسلاوی به‌نام کارست (karst) انجام شد.

    زیست غارشناسی عبارتست از مطالعه گیاهان (Flora) و جانوران (Fauna) در زیر زمین.

    مواد زائد مانند پیل‌ها، کربورها و ... که از غارشناسان در غار برجای می‌ماند، موجب از بین رفتن موجودات زنده غار می‌گردد.

    الف – گونه‌های جانوری:

    از هر نوع جانوری که در خارج از غارها زندگی می‌کنند، می‌توان نمونه‌هایی را در غار یافت از جمله: پستانداران، حشرات، خزندگان، ماهیها و...

    جانوران موجود در غارها به سه بخش تقسیم می‌شوند:

    I – غارنشینان (Trogloxene): که عبارتند از غار زیستیان اتفاقی که معمولا در منطقه تاریک و روشن غار در نزدیکی در و ورودی آن زندگی می‌کنند، مانند پشه‌ها و برخی از حشرات.

    در این ناحیه از غار می‌توان برخی از پستانداران مانند روباه، گورکن، استخوان‌های کفتار و خرس‌های غار دوره‌های پالئو را مشاهده نمود.

    II – غار دوستان (Troglophiles): جانورانی که به طور اتفاقی در مناطق دورتر از دهانه غار و در تاریکی مطلق زندگی می‌کنند مانند شب پره یا خفاش و حشراتی که از گوانو تغذیه می‌کنند.

    III – غار زیان (Troglobies): نوعی از دوزیستان به نام پروته (Protee) و آفنوپس (Aphoenops) که این جانوران کاملا در زیر زمین متولد می‌شوند، زندگی می‌کنند، تولید مثل کرده و در همان جا می‌میرند.

    این جانوران فاقد رنگدانه بوده و چشمان آن‌ها ضعیف بوده و یا از بین رفته است. پاهای این جانوران بسیار بزرگ، شاخک‌ها و حس بویایی آن‌ها بسیار قوی است.

    عده‌ای این جانوران را متعلق به دوران سوم دانسته و آن‌ها را سنگواره‌های زنده می‌نامند.

    ب- گونه‌های گیاهی:

    از آن جائی که نور مورد نیاز در غارها برای عمل فتوسنتز وجود ندارد، می‌توان گفت که گیاه سبزینه دار غارزی هم در غارها وجود ندارد. بنابراین گیاهان در نزدیکی دهانه غار، در محلی که نور تا اندازه‌ای وارد می‌شود یا از نور مصنوعی استفاده می‌شود، رشد و نمو می‌کنند.

    گیاهان در غار‌ها شامل انواع ذیل می‌باشند:

    I- قارچ‌ها: در صورتی رشد می‌کنند که درغار مواد آلی و یا کانی وجود داشته باشند تا به سهولت به وسیله دیاستازی که از خود ترشح می‌کنند، جذب انجام دهند.

    II- انگل‌ها: در صورت وجود تکیه گاهی برای رشد و زندگی، انگل‌ها می‌توانند یافت شوند.

    خنک و مرطوب بودن ممکن است برای گونه‌های از میان رفته، به صورت پناهگاهی باشد.

    به عنوان مثال می‌توان از غار بزرگ اطلس در مراکش نام برد در این ناحیه کنکرسیون‌هایی از گونه‌های کاملا از میان رفته‌ای از موجودات زنده که از بقایای گیاهی افریقا هستند، یافت می‌شود.[۱]


    [] يادداشت‌ها


    يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



    [] پی‌نوشت‌ها

    [۱]-



    [] جُستارهای وابسته







    [] سرچشمه‌ها




    [برگشت به بالا]