[...] [...]
بنینضیر نام یکی از قبایل یهودیان ساکن در مدینه و نیز نام یکی از غزوههای پیامبر اسلام در سال چهارم هجری بود. قبیله بنینضیر در قلعههایی که در اطراف شهر ساخته بودند زندگی میکردند و بعد از ورود اسلام به مدینه به مخالفت با پیامبر اسلام پرداختند. در منابع اسلامی جنگ احزاب از موارد دشمنیهای آنان با پیامبر اسلام شناخته میشود.[۱] جنگ محمد با قبیلهی بنینضیر، سیزدهمین غزوه پیامبر اسلام بهشمار میآید[٢].
در مدینه سه قبیله یهودی بهنامهای بنیقینقاع، بنینضیر و بنیقریظه در کنار دو قبیله بزرگ عرب بهنامهای اوس و خزرج اقامت داشتند. این سه قبیله یهودی پس از هجرت پیامبر به مدینه، با پیامبر پیمان صلح بستند ولی هر سه قبیله پیمان خود را شکستند و عهدنامهها را زیر پا نهادند.
پیامبر اسلام به همراه تعداد اندکی از یاران خود جهت طلب یاری برای پرداخت خونبهای مردی از بنیعامر که به خطا بهدست مسلمانی کشته شده بود، به میان قبیله بنینضیر که همپیمان مسلمانان بودند رفت. بنینضیر در ظاهر، خواسته پیامبر را پذیرفتند، اما در همان حال با هم خلوت کردند و تصمیم گرفتند از بام خانهای که پیامبر در آن سرگرم صحبت با آنان بود، سنگی فرو افکنند و او را بکشند.
پیامبر از توطئه بنینضیر آگاهی یافت و بیدرنگ به مدینه بازگشت؛ آنگاه به آنان پیام داد که از آن دیار بیرون روند. اما آنان با وسوسههای عبدالله بن ابی، در مقابل رسول خدا ایستادند. مسلمانان ۱۵ روز قلعه بنینضیر را محاصره کردند تا آنان وادار به تسلیم شدند. رسول خدا نیز آنان را به شام تبعید کرد. در جنگ بنینضیر نیز پرچمداری سپاه اسلام با علی ابن ابوطالب بود[٣].
[↑] ریشهشناسی
"بنینضیر" از دو واژه ترکیب شده است: یکی بنی (بنین): جمع "اِبن" که در لغت بهمعنی "پسر" است[۴] و از ریشه بُنی بهمعنی ساختن عمارت و بناست، نامیدن فرزند به "ابن" از این جهت است که پدرش او را ساخته است[۵] و دیگر، واژهی نضیر است که مشتق از النضر والنضارة بهمعنی طراوات و زیبایی[٦] یا طلا[٧] میباشد.
در اصطلاح، قبیلهای از یهودیان بود که آنها پیش از ظهور اسلام در یثرب (مدینه) ساکن شدند. دربارۀ منشأ بنینضیر، روایات متفاوت است. یعقوبی آنها را طایفهای از قبیلۀ جُذام میداند که یهودی شدند و در کوه نضیر اقامت گزیدند و از آن پس بهنام این کوه خوانده شدند[٨]. روایت دیگر آنان را از نسل هارون بن عمران دانسته که پس از وفات موسی و پیش از مهاجرت قبایل عرب اوس و خزرج بدانجا که بهسبب سیل عَرِم صورت گرفت، در آن ناحیه ساکن شده بودند[۹]. بر پایة گزارشهایی از این دست، بهدنبال جنگ رومیان با یهود (٧٠ میلادی) بنینضیر نیز مانند دیگر قبایل یهود به حجاز گریختند و در بُطْحان از نواحی مدینه ساکن شدند[۱٠]. ابن سعد[۱۱] منزلگاه آنان را ناحیۀ الغَرْس ذکر کرده است. بنینضیر و سایر یهودیان ساکن مدینه ثروت فراوانی گرد آوردند. پس اوس و خزرج برای غلبه بر یهودیان از غسانیان کمک خواستند. غسانیان با سپاهی به حجاز آمدند و بسیاری از یهودیان را کشتند و از آن پس اوس و خزرج بر یهودیان مسلط شدند[۱٢]، بعدها بنینضیر، در نزاعهای اوس و خزرج جانب اوس را میگرفتند[۱٣].
مقارن ظهور اسلام، و پیش از جنگ اُحد قبیلۀ بنی نضیر ظاهراً با ابوسفیان ارتباط داشتند[۱۴]. پس از هجرت پیامبر به مدینه، بنی نضیر در شمار دیگر یهودیان با مسلمانان، پیمان مصالحه بستند و عهد کردند که در صورت حملۀ دشمنان به مدینه در کنار مسلمانان به دفاع بپردازند و از تأمین مالی و جانی کفار قریش و برقراری روابط تجاری با آنان خودداری کنند[۱۵]. اما از آنجا که بنی نضیر پیمان خود را زیر پا گذاشتند، در ربیع الاول چهارم هجری[۱٦] غزوۀ بنینضیر بهوقوع پیوست.
[↑] غزوه بنینضیر
منافقان و یهودیان مدینه از شکست مسلمانان در احد و کشته شدن مبلغین اسلام در حادثه بئرمعونه سخت خوشحال بودند و بهدنبال فرصت میگشتند تا در مدینه شورشی بر پا کنند، پیامبر اسلام برای آگاهی از اهداف یهودیان بنیالنضیر، همراه عدهای از یاران خود عازم قلعه آنها شد. هدف ظاهری پیامبر از این ملاقات کمک گرفتن از این قبیله برای گرفتن خونبهای دو عربی بود که بهدست عمرو بن امیه به اشتباه کشته شده بودند؛ زیرا بنینضیر همپیمان پیامبر بودند و در امنیت حکومت اسلامی زندگی میکردند.
پیامبر اسلام در برابر دژ بنینضیر فرود اّمد و مطلب خود را با سران اّنان در میان گذارد. اّنان قول دادند که در پرداخت دیه کمک کنند اما یهودیان که نقشه قتل پیامبر را کشیده بودند، در اجرای آن ناکام ماندند. آنگاه پیامبر در عکسالعمل برابر قصد توطئه و ترور توسط محمد بن مسلمه پیام زیر را برای یهود بنینضیر فرستاد:
باید ظرف مدت ده روز مدینه را ترک کنید؛ زیرا پیمانشکنی کردهاید و اگر در این ده روز این مرز و بوم را ترک نکنید خون شما هدر است.
منافقین و در راس آنها عبدالله بن ابی و مالک بن ابی نوفل به یهودیان بنینضیر دلگرمی دادند و آنها را از خروج از مدینه منصرف کردند.
پیامبر نیز ابن ام مکتوم را جانشین خود در مدینه قرار داد و بهسوی قلعه بنینضیر رفت. حدود ۱۵ روز قلعه یهودیان را محاصره کرد تا سرانجام آنها مجبور شدند با گذاشتن اموال و اسلحهی خود بهسوی خیبر و شام روانه شوند.
رسول خدا نیز اموال و مزارع آنها را میان مهاجران که زندگی سختی داشتند، تقسیم کرد.[غزوه بنینضیر، دانشنامۀ رشد]
[↑] ...
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- محمد نصیری، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، ص ۱۱۶
[٢]- ابن هشام، سیرت رسولالله، ص ٣۵۴
[٣]- المغازی، ج ۱، ص ٣٦٣؛ سیزه ابن هشام، ج ٣، ص ۴٢۱
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]- یعقوبی، ج ٢، ص ۴۹
[۹]- ابوالفرج اصفهانی، ج ٢٢، صص ٣۴٣-٣۴۴؛ ابن اثیر، ج ۱، ص ۴۱٠
[۱٠]- ابوالفرج اصفهانی، ج ٢٢، ص ٣۴۴؛ یاقوت حموی ، ج ۵، ص ٢۹٠؛ د. جودائیکا ، ذیل "نضیر"
[۱۱]- ابن سعد، ج ٢، ص ۵٧
[۱٢]- ابوالفرج اصفهانی، ج ٢٢، صص ٣۴۴-٣۴۵
[۱٣]- حلبی، ج ٢، ص ٢٦۴
[۱۴]- دانشنامۀ اسلام، چاپ دوم، ذیل "نضیر، بنو"
[۱۵]- ابن هشام، ج ٢، صص ۱۴٨-۱۵٠
[۱٦]- ابن سعد، همانجا؛ قس ذهبی، ص ٢۴٣
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ محمد نصیری، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، تدوین نهاد نمایندگی مقام رهبری در دانشگاهها، انتشارات دفتر نشر معارف، چاپ چهلوهفتم، ۱۳۸۷، شابک: ۵-۴۸-۸۵۲۳-۹۶۴-۹۷۸
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
□