دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۳ مرداد ۲۱, سه‌شنبه

بلاذری، احمد بن یحیی

از: دانشنامه‌ی آریانا

فهرست مندرجات

[...][...]


احمد بن یحیی بَلاذُری که نام کامل وی أبوالحسن احمد بن یحیی بن جابر بن داوود البغدادی البلاذری است، کاتب، ادیب، راوی و از برجسته‌ترین تاریخ‌نگاران و جغرافی‌دانان مسلمان سده دوم و سوم هجری قمری بود که در بغداد زندگی می‌کرد[۱] و مترجم کتاب‌های پارسی به سریانی بود[٢]. یاقوت حموی از وی بسیار تمجید کرده‌ است.[٣]


[] زندگی‌نامه

احمد بلاذری فرزند يحيى فرزند جابر بوده که برخى از نويسندگان نام پدر جابر را نيز ذكر كرده‌اند كه داود بوده است[۴]. اما در مورد كنیۀ وى، اتفاق نظر وجود ندارد. ابوالحسن - ابوبكر -ابوجعفر و ابوالعباس كنيه‌هايی است كه براى وى ذكر كرده‌اند[۵]. نويسندگان كهن نیز متوجه اين اختلاف بوده و بدان اشاره كرده‌اند [٦]. با اين حال، ابوالحسن معروف‌ترين كنیۀ او است.

زادگاه بلاذری، شهر بغداد ذكر شده است و دليلى بر نادرستی اين انتساب به نظر نمى‌رسد[٧]. اما با آن‌که تاریخ تولد وی به‌درستی مشخص نیست، برخی از محققان آن‌را به تقريب معين كرده‌اند[٨]. چنان‌که از منابع تاريخى بر مى‌آيد، بلاذری، دوران كودكى و نوجوانی و بخشى از عهد شباب خود را در زمان خلافت مأمون عباسى گذرانده است[۹]. به گفتۀ ابن عساكر (و نويسندگان ديگر به نقل از او)، وى مأمون را مدح گفته است[۱٠]. افزون بر این، از آن جایی‌که هنگام مرگ مأمون (سال  ٢١٨  هجرى قمرى برابر با  ٨٣٣  ميلادى)، بلاذری لااقل در اواخر دهۀ دوم عمر خود بوده است، مى‌توان تاريخ ولادت او را در آخرين سال‌هاى قرن دوم هجرى برآورد كرد.[۱۱]

ابن نديم در كتاب الفهرست، ياقوت در كتاب معجم الادبأ، ابن عساكر در كتاب التاريخ الكبير و عسقلانى در كتاب لسان الميزان، همگى داستانی را نقل كرده‌اند كه بر حسب آن بلاذرى در اواخر عمر به‌خاطر تقويت حافظۀ خود به نوشيدن شربت بلاذر مبادرت كرده و چون در اين كار جانب افراط پيش گرفته دچار جنون شده و او را به تيمارستان برده‌اند و چون جنون وى شديد بوده او را به قيد و بند كشيده‌اند و همان‌جا بوده تا مرده است و سبب اين‌كه او را بلاذرى ناميده‌اند، همين مطلب بوده است.[۱٢]

اين داستان از سوى برخى محققان زمان حاضر نيز مورد تأييد قرار گرفته است، چنانكه دائرةالمعارف بزرگ اتحاد شوروى ضمن مقاله‌يی كه به بلاذرى اختصاص داده است، مى‌نويسد: «نام او از گياه بلاذر گرفته شده كه شربت آن را به فراوانی نوشيد و ديوانه شد، و سپس مرد.»[۱٣]  دائرةالمعارف اسلام نيز در مقالۀ اساسى خود راجع به بلاذرى هر چند كه در صحت اين داستان ترديد كرده، ولی بلا فاصله مى‌افزايد كه شايد نوشندۀ شربت بلاذر جد احمد بن يحيى بوده نه خود او[۱۴] .

از همين گفته پيداست كه نويسندۀ مقاله، داستان را كاملاً بی‌پايه تلقى نكرده و بلكه در خصوص تطبيق آن به بلاذری يا جد وى ترديد داشته است. اين همان ترديدى است كه ياقوت نيز در معجم الادبأ به آن دچار آمده و سبب آن را نوشتۀ جهشيارى دانسته است. جهشيارى در اثر خود به‌نام كتاب الوزرأ و الكتاب مى‌نويسد:

«جابر بن داود بلاذرى كاتب خصيب در مصر بود.» ياقوت با نقل همين جمله از جهشيارى نتيجه مى‌گيرد كه جابر يعنى جد بلاذرى نيز خود ملقب به بلاذرى بوده و بنا بر اين شايد احمد بن يحيى لقب بلاذرى را به ارث برده است.»[۱۵]

اين نتيجه‌گيرى، منطقى و درست به‌نظر مى‌رسد. اما ياقوت نتيجه ديگرى نيز گرفته است و آن اين‌كه: «پس نوشندۀ شربت بلاذر جد وى بوده است.» ترديدى نيست كه نويسندۀ مقالۀ دائرةالمعارف اسلام نيز متأثر از همين نوشتۀ ياقوت بوده است.[۱٦]


[] آثار




[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]