|
از: هاراو (حاخام) یدیدیا اذراحیان (نیویورک)
|
|
دین یهود و شریعت موسوی
از گفتار چهلویکم تا گفتار چهلوپنجم
در فرهنگ دشمنشناسی قرآن، «یهود» بهعنوان دشمنترین دشمنان برای مسلمانان توصیف شده است. در سورۀ مائده، آیهی ۸۲ آمده است: «بهطور مسلم يهود و مشركان را دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان خواهی يافت». با تاسف، امروزه یهودستیزی مسلمانان بیشتر ریشه در همچو آیات دارد و به گفتهی حاخام یدیدیا اذراحیان، «تعصبگرایان برخی ادیان و عامه یهودستیزان، اکثراً دین یهود را نیز مورد افترا قرار میدهند». در رشته گفتارهای «دین یهود و شریعت موسوی»، توسط حاخام یدیدیا اذراحیان به اصول این دین پرداخته میشود:
▲ | گفتار چهلویکم: یهودیان از نظر عمق باورهای دینی، به سه گروه ارتدوکس، کنسرواتیو و رفرم تقسیم میشوند |
---|
هاراو (حاخام) یدیدیار اذراحیان
|
با آنکه یهودیت یک دین و یک ملت واحد است، یهودیان اروپا (و سپس آمریکا) تحت تأثیر محیط فرهنگی خویش به سه گرایش تقسیم شدند.
ملت اسراییل یک ملت واحد و یگانه میباشد که بر پایه توحید بنا شده است. همه افراد قوم یهود «بنیاسراییل» نامیده میشوند. به این معنی، همگی از فرزندن و اعقاب حضرت یعقوب میباشند، که پروردگار به او لقب «اسراییل» داد. همه افراد یهودی در تمام دنیا پیروان مکتب موسوی هستند و به یک کتاب آسمانی که همانا تورات مقدس است باور دارند.
بههنگامی که خداوند اراده فرمود که نور جلال خود را بر روی کوه سینا نزول اجلال دهد و بنیاسراییل در دامنه کوه سینا گرد آمدند تا بدون واسطه و بهطور مستقیم از سروش غیب متون ده فرمان را با گوش جان بشنوند، همگی مانند یک وجود واحد و یک تن و بدن بودند: « بنیاسراییل از رفیدیم کوچ کرده، به بیابان سینای آمده و در آنجا رحل اقامت افکندند. اسراییل در مقابل کوه اردو زد». (صحیفه خروج، فصل نوزدهم، آیه ٢).
اگر در این آیه دقت شود از اینکه میگوید «بنیاسراییل در بیابان سینا اردو زد»، فعل اردو زدن در مقابل کوه، بهصورت مفرد آورده شده است. مفسرین تورات توضیح میدهند: در آن هنگام همه آحاد بنیاسراییل یک تن، یک عقیده و یک آرمان داشتند. بنابراین مثل اینکه تنها یک نفر بودند، و از اینرو فعل «اردو زدن» بهصورت مفرد آورده شده است، و این نشاندهنده یکپارچگی قوم یهود است.
در نیایش عصرانه روز شنبه، یهودیان خطاب به پروردگار جهان میگویند: «تو یکتا هستی، نام تو یکتاست و قوم تو قوم بنیاسراییل یکی است» (نیایش قوم یهود بخش نماز عصرانه روز شنبه).
کلیه افراد قوم یهود در سراسر جهان دارای اصول دینی یکسان میباشد و از نظر ایمان و باور مذهبی هیچ فرق و تفاوت اصولی با یکدیگر ندارند. اما میبینیم که در کشورهای اروپایی و سپس در ایالات متحده، ملت یهود را بر حسب عمق باورهای دینی آنها به سه گروه متمایز تقسیم کردهاند: ارتودوکس (تعصبگرایان)، کنسرواتیوها (سنتیها)، و رفورمیستها (اصلاحطلبان یا نوآوران). ولی این شیوه تقسیمبندی میزان باور دینی، تنها در میان یهودیان اروپا و آمریکا مرسوم است و در میان یهودیان خاور زمین و شمال آفریقا اصولاً چنین دستهبندیهایی وجود نداشته و ندارند.
پس علت بهوجود آمدن این فرقهها در اروپا چه بوده و از کجا سرچشمه گرفته است؟
در زمان رنسانس (رستاخیر فرهنگی در اروپا) و ایجاد دانشگاهها و رواج علم و دانش در آن قاره، مسیحیت دچار انشعاب شد و دستهای بهخاطر فرار از قیود و سخت گیریهای کلیسا، که در دستگاه رهبری آن زورگویی و ظلم و ستم پاپها به حد اعلای خود رسیده بود، به رهبری کشیش اصلاحطلبی بهنام «مارتین لوتر» گروهی از باورمندان مسیحی از کلیسای تعصبگرای سنتی جدا شدند و فرقه پروتستان را بهوجود آوردند.
به همان شیوه، در سالهای پایانی قرن نوازدهم، گروههایی از یهودیان دانشاندوخته و دانشگاهدیده در اروپا نیز، که به علم و دانش روز مجهز شده بودند، در برابر رهبری سنتی و سختگیرانۀ رهبران روحانی یهود در آن قاره، پرچم طغیان را علیه مکتبهای مذهبی آنان (یشیواها) برافراشتند.
از دیدگاه این اصلاحطلبان، در مدارس دینی یهود تفاسیر و تعالیمی که به طلبه داده میشد، اغلب از حد و مرز اعتدال و فلسفه و روح تورات تجاوز میکرد و فراتر میرفت. در راس این فرهیختگان دینی، یک روحانی دگراندیش بهنام موشه مندلسون قرار داشت که فردی متفکر، دانشمند، روشنفکر و تحصیلکرده بود. مندلسون جنبشی را با نام «رفرمیستها» (اصلاحطلبان یا خواهان شکلگیری دوباره) بهوجود آورد.
مندلسون در قوانین شرع یهود و فلسفههایی که از کتاب تلمود و صحیفه فقهی میشنا ریشه میگرفت، تغییراتی به وجود آورد تا با دانش روز همخوانی داشته باشد.
این روحانی مدرن، ابتدا مردی بسیار مذهبی بود و از روی ایمان کامل، اوامر و دستورات تورات را به دقت انجام میداد. ولی خود بعدها بهتدریج تسهیلاتی در اجرای قوانین بهوجود آورد تا روشنفکران و تحصیلکردهها که در آنزمان «مسکیلیم» (משכילים Maskilim) (خردپیشگان یا دانشاندوختهها) نامیده میشدند، از دین نگریزند و پایههای باور مذهبی آنان سست نشود.
کوتاه مدتی پس از درگذشت موشه مندلسون، جانشینان روحانی او که در آلمان میزیستند و در شمار «مسکیلیم» بودند، با این اندیشه به میدان آمدند که «ما یهودیان باید در هر کشوری که زندگی میکنیم، آیین دینی و رویکرد مذهبی خود را با سنن و آیین اکثریت مردم آن دیار تطبیق دهیم».
بهدنبال این گرایش بود که جانشینان روحانی مندلسون خواستار آن شدند که یهودیان برای آنکه «همرنگ جماعت شوند» بهجای تعطیلی روز شنبه مقدس، روز یکشنبه را که در کشورهای اروپایی روز تعطیلی عمومی است بهعنوان روز تعطیل خود بپذیرند - و این در صورتی که در کتاب مقدس تورات، همهجا اهمیت روز شنبه بهعنوان روز مقدس یهودیان و روز تعطیلی و نیایش آنان مورد تاکید قرار گرفته است.
بدینسان، جنبش «رفرمیسم» بهتدریج از یهودیت سنتی و شرعیات آن فاصله گرفت و تغییراتی در متون نیایش روزانه و روز شنبه بهوجود آورد که متن دعاها را دگرگون کرد.
آنان در این تلاش بازنویسی متون دعاها که از صدها سال پیش رواج داشت، همه جملاتی را که در آنها از تقدس اورشلیم و آرزوی بازگشت یهودیان به سرزمین پدری (خاک اسراییل) سخن رفته حذف کردند. مدتی گذشت و این فاصله بیشتر و بیشتر شد، تا آنجا که گروهی از یهودیان، در عین گرایشهای اصلاح طلبانه و موافقت با برخی دگرگونیها، نمیتوانستند با این همه تغییرات اساسی کنار آیند و با آن به مخالفت برخاستند.
همچنین بعضی از یهودیان میانه رو مذهبی و شریعتی که تعلیمات ارتودوکسی برای آنها گران بود و نمیتوانستند خود را با سخت گیریهای مذهبیون متحجر وفق بدهند و مایل نبودند هرگز در شمار رفرمیستها بهحساب آیند، خود را در چهارچوب میانهروها قرار دادند و از افراط و تفریط در اجرای امور مذهبی و باورهای دینی خود دوری جستند. این افراد جنبش «کنسرواتیو» (محافظهکاران یا سنتیها) را بهوجود آوردند. پیروان این گرایش دینی، قوانین تورات را در حدی که با کتب «میشنا» و «تلمود» و سنتهای اولیه همخوانی دارد، مشعل راه خویش ساختند. آنان همچنین متن نیایش روزانه یهودیان را آنگونه که قرنهای متمادی مرسوم بود حفظ کردند.
بدینسان، کنسرواتیوها در اجرای قوانین و سنتهای یهودی با مذهبیون متشرع (ارتودوکسها) چندان تفاوتی ندارند و بهطور کلی میتوان گفت که تفاوت عمده آنها در نحوه تفسیر قوانین مذهبی است. برخلاف ارتودوکسها، کنسرواتیوها در امور دینی فرقی بین زن و مرد نمیگذارند، و معتقدند زن و مرد همگون و همسان مکلف به اجرای قوانین دینی میباشند – و این در حالیکه به باور ارتودوکسها، زنان بهعلت تفاوت در ساختار جسمی و عاطفی و اجتماعی، از برخی فرایض معافند، و در مقابل مکلف به اجرای واجبات دینی دیگری هستند که از مردها انتظار آن نمیرود.
گفته میشود که رهبران مدارس دینی ارتودوکسها و علمای دینی آنها، برای آنکه کسی از میان پیروانشان در صدد بر نیاید به جنبش کنسرواتیوها و یا رفرمیستها بپیوندد، از آنجا که خود در تمام طول زندگی، اندیشه مذهبی خویش را در چهارچوب شرعیات و فتاوی فقهای میشنا، تلمود محدود کرده بودند، روز به روز دستورات مذهبی را سختتر کردند، تا آنجا که حصاری ضخیم به دور خود کشیدند و خویشتن را «ارتودوکس» (تعصبگرا) نام نهادند.
به باور ارتودوکسها، از آنجا که زنان مسؤولیتهای سنگین بچهداری و خانهداری و تعلیم و تربیت فرزندان را به عهده دارند، از اجرای برخی مراسم و نیایشها و فرامینی که جنبه فردی دارد معاف میباشند؛ و چون تکلیفی بر آنها نیست، پس زنها در عبادتگاهها (کنیسا) نیز باید محلی جدا داشته باشند و نمیتوانند پیش نماز جماعت یا قاریان تورات بهروی صحنه کنیسا باشند. اما کنسرواتیوها این محدودیت را نمیپذیرند و در کنیسا زن و مرد در کنار هم مینشینند و چون معتقدند که زنها نیز مانند مردها مکلف به اجرای همه واجبات مذهبی میباشند، پس میتوانند در سمت پیشوای مذهبی (راو רב) و قاری تورات (خزان חזן) و پیش نماز جماعت (شالیح تیسبور שליח ציבור)، انجام وظیفه کنند.
پیروان دو مکتب ارتودوکس و کنسرواتیو بر این باورند که رفرمیستها در انجام اصلاحات مذهبی، به شدت راه افراط پیمودند و از اینرو بر پیکر ملت یهود زیان سنگینی وارد آوردند که جبرانناپذیر است. از دیدگاه آنان، رفرمیستها بهعلت خارج شدن از چهارچوب قوانین سنتی، به ازدواج با غیریهودیان روی آوردند و بهتدریج فرزندان آنها از جرگه یهودیان مومن دور شدند. بیشترین افراد یهودی که دین را کاملاً کنار گذاشتند و یا مسیحیت یا ادیان دیگر را پذیرفتند، از این گروه میباشند.
آخرین آماری که در مورد یهودیان ایالات متحده و زندگی اجتماعی آنان تهیه گردیده نشان میدهد که شمار ازدواج یهودیان با غیر یهودی در آن کشور به ۵٣ درصد از کل ازدواجهای آنان رسیده است. فرزندان بیشتر آنانی که همسرشان یهودی نیست، یا از باور یهود دور میشوند، و یا به دین همسر غیر یهودی میپیوندند و یا به کلی از امور مذهبی دوری میجویند.
امید است روزی شاهد اجرای پیشگویی زکریای نبی باشیم که آرزو کرده است: «خداوند سلطان همه عالم بوده، و روزی فرا رسد که همه ابنای بشر دارای یک باور و یک خدا و یک آیین باشند».
[
▲]
يادداشتها
[
▲]
پینوشتها
گفتار چهلویکم: یهودیان از نظر عمق باورهای دینی، به سه گروه ارتدوکس، کنسرواتیو و رفرم تقسیم میشوند، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
▲ | گفتار چهلودوم: آیین برمیتسوا و بت میتسوا برای نوجوانان یهودی که به سن تکلیف مذهبی رسیدهاند |
---|
در دین یهود، یک روز پس از آنکه پسر سن سیزده سالگی را پشتسر گذاشت و دختر دوازده سالگی را گذراند، تکلیف مذهبی میشوند
از نظر آیین یهود هر نو جوان پسر در جامعه یهودی که سن ۱٣ سالگی را پشتسر گذاشت و همچنین دختران هنگامی که سن ۱٢ سالگی را تکمیل میکنند، از فردای این تاریخ، دارای بلوغ دینی محسوب میشوند و در مقابل اجرای فرامین الهی صاحب مسؤولیت هستند و موظف میباشند که به تدریج کلیه فرامین جهانشمول تورات مقدس را به مرحله اجرأ بگذارند.
نوجوانان از این سن به بعد مسؤول اعمال و رفتار خویش شناخته میشوند. به میمنت این رویداد مهم دینی، برای پسران و دختران آیین تکلیف مذهبی برگزار میشود که با جشن و سرور و اجرای برخی مراسم مذهبی همراه است. این آیینها برای پسران «بر میتسوا» (בר-מצווה Bar-Mitsva) و برای دختران «بت میتسوا» (בת-מצווה Bat-Mitsva) نامیده میشود، یعنی آنها به سنی رسیدهاند که باید امر به معروف و نهی از منکر را رعایت کنند و آیین و آداب مذهبی را انجام دهند.
نوجوان پسر که سن ۱٣ سالگی و یک روز را پشتسر میگذارد اولین فرمانی را که باید انجام دهد، بستن تفیلین (مهر نماز) بر روی پیشانی محل رستنگاه موی سر و بر روی بازوی چپ خود میباشد و این مراسم را «تفیلین بندان» مینامند.
تفیلین دو جعبه مکعب کوچکی است که از چرم ساخته شده و نام اعظم پروردگار جهان همراه با چند آیه از تورات در درون آنجای داده شده است، و بستن آن بر بازو و گذاشتن آن روی (ملاج) سر از اولین فرامینی است که خداوند در مصر برای قوم بنیاسراییل مقرر فرمود: «این برای تو علامتی بر روی دست و یادبودی بین چشمانت باشد تا اینکه فرامین خداوند ورد زبان تو گردد؛ زیرا با دست قوی تو را از مصر بیرون آوردم».(صحیفه خروج، کتاب دوم تورات، باب سیزدهم، آیه ۹) و در آیه دیگر «علامتی بر روی دستت و تاج افتخار بین چشمانت باشد تا بدانی که پروردگار ما را با دست قوی از مصر بیرون آورد» (همانجا، آیه ۱٦)
این دو فرمان پیش از خروج یهودیان از سرزمین بندگی مصر و هنگامی صادر شده است که یهودیان هنوز در خاک مصر بهسر میبردند و در کتاب پنجم تورات نیز آیات دیگری در این زمینه آورده شده است: «آنها را بهعنوان علامت بهروی دستت ببند، تاج افتخاری بین چشمانت باشد» (صحیفه پنجم تورات بهنام تثنیه، باب ششم، آیه ۱٨) و «این کلمات را بهروی قلب خود و در اعماق جان خویش قرار دهید و آنها را بهعنوان علامت بر دستان خود ببندید و بهعنوان تاج افتخار بین چشمان خود بیاویزید» (همانجا، باب یازدهم، آیه ۱٨).
بنابراین نوجوانی که موظف و موکلف به اجرای فرامین توراه میگردد، باید اولین فرمان دینی را عملا انجام دهد. امروز این مراسم طی تشریفات خاصی انجام میگیرد. اکثر خانوادههای یهودی در اسراییل آیین دینی «برمیتسوا» را در برابر «کتل همعراوی» (כותל המערבי Kotel Hamaaravi) (دیوار ندبه) در اورشلیم برگزار میکنند که یگانه اثر بازمانده از بیتالمقدس یهود است و از تقدس بسیار برخوردار است.
حتی خانوادههای یهودی خارج از اسراییل نیز که توانایی مالی لازم را دارند به اتفاق کلیه افراد خانواده نوجوان برمیتسوا را به اسراییل میآورند تا در پای این دیوار ندبه که یادگار نیایشگاه مرکزی یهودیان از زمان حضرت داود و حضرت سلیمان میباشد، این فرمان را در جایگاه مقدس انجام دهند، و عهد و میثاق خود را با خداوند و ملت یهود و کشور اسراییل تجدید کنند.
تفیلین (به عبری: תפילין) به تسمه نوار چرمی و جعبه کوچک همراه آن که وسیلهای نیایشی در دین یهودیت است گفتهمیشود و هنگام نماز و دعای روزانه به درگاه پروردگار، هر فرد مذکری که به سن تکلیف یعنی ۱۳ سال و یک روز رسیده باشد، باید آن را به دست چپ (در افراد دست چپ بر روی دست راست) و پیشانی خود ببندد. یهودیان هنگام نیایش بامدادی با تسمهای چرمی، دعای قراردادهشده در این جعبه کوچک را که «تفیلین» نامیده میشود، به پیشانی خود نصب میکنند تا پیوستگی و اتصال خود را به پروردگار نشان دهند.
روحانی یهودی تفیلین را روی دست نوجوان تکلیف شده میبندد
علاوه بر انجام آیین مذهبی که معمولاً در کنار دیوار ندبه برگزار میشود، بسیاری از خانوادههای یهودی رسم بر آن دارند که شب پیش از آن میهمانی بزرگی برپا میکنند و به شادمانی میپردازند. در این میهمان، علاوه بر بستگان نزدیک و دور، آشنایان و دوستان و بهویژه همکلاسان و رفقای پسر یا دختری که جشن به افتخار او برپا شده حضور دارند. گاهی شادمانی و شکوه در جشن «برمیتسوا» یا «بت میستوا» بهپای جشن عروسی میرسد.
آنانی که توانایی مالی چندانی ندارند، در روز موعود آیین گذاشتن تفیلین را در کنیسا (نیایشگاه یهودیان) و با برگزاری جشنی کوچک و مناسب انجام میدهند. این آیین مذهبی باید روز دوشنبه یا پنجشنبه هفته باشد تا نوجوان به بلوغ مذهبی رسیده بتواند برای نخستینبار بندی از تورات مقدس را هم قرایت کند.
گذاشتن تفیلین در روز شنبه ممنوع است، زیرا رعایت آیینهای روز شنبه مقدس، خود جنبه عهد و پیمانی را دارد که میثاق بین قوم یهود و خداوند را تا ابد جاودان ساخته است و تفیلین نیز که خود نوعی عهد و میثاق است نباید در برابر آن قرار گیرد.
فلسفه گذاشتن تفیلین بر دست و روی پیشانی چیست؟ |
سه عضو از بدن انسان مراکز مهم بهشمار میآیند: یکی مغز که مرکز تفکر و تعقل و دانش و یادگیری است. دوم دست، که عامل انجام کار روزانه و کمک و تعاون با دیگران، همکاری و همیاری با غیر از خویش است و سوم قلب که نماد عواطف و انسانیت و اخلاق بهشمار میآید. انسانی که هر روز این اعضا از بدن خود را با نام مقدس الهی مجهز کند به این مفهوم است که مغز و دست خود را در اختیار پروردگار جهان آفرین که خالق کل و مددکار انسانهاست و مرکز مهر و عطوفت میباشد میگذارد. از نظر روانشناسی بهتدریج ثابت شده است که آن کس که تحت تاثیر این تلقینات معنوی قرار گیرد، انسانی خواهد شد که دستان خود را عامل سازندگی، یاری، درستکاری و کردار نیک میگرداند، و از نظر مغزی دارای تفکر صحیح و پندار نیک و از نظر قلبی، مهربان و با گذشت و خوش قلب خواهد شد.
ما با این اقدام، نوجوان را به راه راست هدایت میکنیم و از او انسانی خوب که دارای افکار و پندار و رفتار و گفتار نیک باشد میسازیم.
در مورد دختران، که طبق شریعت مذهبی سنتگرایان از اجرای فرمان گذاشتن تفلیین معاف میباشند، به جای نهادن تفیلین، دختران باید از یک روز پس از تکمیل سن دوازده سالگی، در اولین روز جمعه به هنگام غروب آفتاب، دو شمعی را که نشان استقبال از فرا رسیدن شب شنبه مقدس است، با خواندن نیایشهای ویژه آن برافروند. این دختران هنگام برافروختن دو شمع شب شنبه میخوانند: «متبارک باد نام عظیم تو خداوند ما و سلطان عامل که ما را تقدیس نموده و به اوامرت امر فرمودی تا چراغ مخصوص شنبه را برافروزیم». این اولین فرمانی است که در امور مذهبی برای زنان صادر شده و دختری که به مرحله تکلیف شرعی رسیده، باید آن را انجام دهد.
تفیلین مرکب از دو حعبه مربع شکل با دعاهای درون آن است
معمول است که در روز شنبه نوجوانان برمیتسوا و یا بت میتسوا پس از پایان آیین قرائت تورات در کنیسا، پشت تریبون آن نیایشگاه قرار گرفته و سخنانی درباره موضوع آن قسمت از تورات که آنروز خوانده شده است بیان کنند و از والدین و آموزگاران خویش سپاسگزاری نمایند. مسؤولیت اجتماعی و دینی را از این پس بر خود قبول کنند تا در جمع بزرگسالان یهودی درآیند.
این مراسم بسیار زیبا و با شکوه و هیجانآور است که والدین و خود جوانان و مستمعین را غرق شادی میکند. این سنن و مراسم موجب پایداری قوم یهود در سرتاسر دوران سرگردانی آن در دو هزار سال پراکندگی بوده است.
یهودیان هنگامی که از همهجا ناامید میشدند و تحت ستم و جور و ظلم هموطنان خود و حاکمان خودکامه در هر نقطه جهان قرار میگرفتند، با اجرای این سنتها و پیوند دوباره با خداوند نجاتبخش، بار دگر بارقه امید در قلب آنان میدرخشید و سیاهی ناامیدی را از بین میبرد.
در آیینهای برمیتسوا و بت میتسوا، مانند دیگر آیینها و نیایشهای یهود، همیشه از اورشلیم نیز یاد میشود و این جمله بازگو میگردد: «ای اورشلیم اگر تو را فراموش کنم، دست راستم فراموشم باد».
نوجوانان یهودی با ادای این جمله، در هر نقطه جهان که هستند، به امید رسیدن به آزادی و بازگشت به سرزمین اجدادی و خاستگاه تورات مقدس، زندگی را با امید بیشتر از نو آغاز میکنند و به مصداق آیه «فرامین خداوند قلب را شادمان میکند» (مزامیر داود، زبور نوزدهم آیه ۹) با اجرای فرامین تورات توسط نوجوانان قلبهای غمگین شاد میگردد و نور امید در دل ناامیدان دوباره درخشیدن میگیرد.
[
▲]
يادداشتها
[
▲]
پینوشتها
بهخواست خداوند در گفتار بعدی دوباره ماهیت تفیلین، مزوزا، و تلیت که «ابزار مقدس» خوانده میشوند به تفصیل شرح خواهم داد.
گفتار چهلودوم: آیین برمیتسوا و بت میتسوا برای نوجوانان یهودی که به سن تکلیف مذهبی رسیدهاند، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
▲ | گفتار چهلوسوم: ابزار و آلات مقدس که هنگام انجام نیایش یهودی مورد استفاده قرار میگیرد |
---|
یهودیان برای اجرای آیینهای دینی خود ابزاری را بهکار میبرند که هر یک نام ویژهای دارد و با شماری از آنها آشنا میشویم
یهودیان در اجرای آیینهای دینی و هنگام نیایش فردی یا همگانی، ابزاری را مورد استفاده قرار میدهند که به یکی از مشخصههای دینی آنان مبدل شده و یکی از ضروریات انجام اصول دینی محسوب میشود. این ابزار در طول زمان شکل اصلی خود را حفظ کرده، ولی در عین حال صحنه ابتکار و ذوق هنرمندان یهودی بوده و شاهکارهایی آفریده که گردآورندگان آثار قدیمی به آن علاقه زیاد دارند و غرفههای متعددی را در موزههای ابزار مقدس در سراسر جهان به خود اختصاص داده است.
برخی از این ابزارهای دینی را در این گفتار به علاقمندان معرفی میکنیم:
«کیپا» (כיפה Kipa): کلاه کوچکی است که یهودیان باورمند باید همیشه بهسر داشته باشند. در زبان فارسی آن را به «عرقچین» برگرداندهاند، ولی واژه «کیپا» هم ریشه واژه «قبه» در زبان عربی است که به یک برجستگی گرد اطلاق میشود. باور یهودیان آن است که موهای سر در برابر پروردگار که همهجا حضور دارد، نباید عریان باشد.
باورمندان سنتی بههمان «کیپا» که تنها مرکز سر را میپوشاند اکتفا میکنند. ولی باورمندان اورتودوکس، هنگام که در ملأ عام هستند کلاه بزرگی بهرنگ سیاه که از «شاپو» یا «کلاه مخملی» هم بزرگتر است بهسر میگذارند. چنین افرادی که معمولاً رداهای بلند و سیاهرنگی نیز به تن دارند در خیابانهای محلههای مذهبینشین اورشلیم، و «بنه براک» (در نزدیکی تل آویو در مرکز اسراییل) و دیگر شهرهای اسراییل، از فاصله زیاد قابل تشخیص هستند. در حالی که در ایالات متحده و برخی کشورهای دیگر، یهودیان باورمند با کیپا رفت و آمد میکنند و با آن بهسر کار میروند، در فرانسه و برخی کشورهای دیگر اروپایی که حضور اعراب و مسلمان متعصب روزافزون است، برخی یهودیان از گذاشتن «کیپا» صرفنظر میکنند. در برخی اماکن نیز بهسر داشتن «کیپا» بهدستور قانون ممنوع شده است. همین احتیاط و محدودیت، در بسیاری کشورهای اسلامی نیز که اقلیت یهودی در آنها زندگی میکند در ابعاد مختلف وجود دارد.
«تفیلین» (תפילין Tefilin): هر مرد یهودی باورمند هر روز باید با بستن «تفیلین» در خانه خویش به نیایش بپردازد، ولی زنان از بستن این ابزار مقدس معاف هستند. تفیلین شامل دو جعبه مکعبی کوچک با ابعاد چهار در چهار سانتیمتر است که از چرم درست شده است. داخل یکی از این دو جعبه چرمی، به چهار حفره تقسیم شده که در هر یک طوماری تعبیه گردیده که چند آیهی ویژه بر آن نگاشته شده است. جعبه مکعبی دوم که روی بازوی دست قرار میگیرد تنها یک حفره دارد و هر چهار قسمت مزبور بهصورت یک پارچه در طوماری نوشته شده و در آن تعبیه گردیده است.
آیایی که در جعبههای تفیلین قرار دارد فرامینی است که در تورات مقدس آمده، و به ترتیب از این قرار است:
۱- «آنها را بهعنوان علامت بهروی دستت ببند و تاج افتخاری بین چشمانت باشند».(صحیفه تثنیه، باب ششم، آیه ۱٨)
٢- «این کلمات را بهروی قلب خود و در عمق جان خویش قرار ده و آنها را بهعنوان علامت بر دست خود ببند و چون تاج افتخار بین چشمانت قرار ده» (همانجا، باب یازدهم، آیه ۱٨)
٣- «این آیات علامتی بر روی دستت و تاج افتخار بین چشمانت باشد. تا بدانی که پروردگار، با دست قوی ما را از (سرزمین بندگی) مصر رهایی بخشید». (صحیفه خروج، باب سیزدهم، آیه ۱٦)
۴- «این آیات علامتی روی دستت و یادبودی بین چشمانت باشد، بهخاطر آنکه فرامین خداوند ورد دهانت باشد، زیرا با دست قوی تو را از مصر بیرون آوردم». (همانجا، آیه ۹)
این آیات چهارگانه، به انضمام چند آیه ماقبل و مابعد آنها بر روی طوماری از چرم با دست و مرکب مخصوص با حروف مربع نوشته در محفظه دست و همین چهار آیه با ملحقات آنها بهطور فردی بر روی صفحاتی از چرم با دست و مرکب مخصوص با حروف مربع نوشته شده و هر کدام در یک محفظه جداگانه و جمعاً در یک حفره برای گذاشتن روی سر محل رستنگاه مو گذاشته میشود، تا با گذاشتن آنها بر دست و سر فرامین چهارگانه مندرج در تورات را انجام دهیم.
علت این فرمان واضح است که هر یهودی بامدادان و پیش از نیایش، سه عضو اصلی بدن خود را با تماس با نام مقدس پروردگار تقدس بخشیده و آنها را در خدمت خلق قرار دهد. دستانمان بهدرستی عمل کنند و در راه صلاحیت خود و بشریت به حرکت درآیند. مغز خود را که محل اندیشه و تفکر و عقلانیت و ذخیره دانش است، به بهترین وجه با افکار نیک مجهز سازیم و به خوبی در راه صلاح خالق و مخلوق به کار اندازیم و همین علامت که روی بازوی دست چپ بسته شده بر روی قلب قرار میگیرد تا قلب انسان را که مرکز عاطفه و مهرورزی و عشق و علاقه به بشریت است، در این راستا هدایت کند.
تفیلین سر در دو طرف نواری از همین چرم آویزان است که از پشتسر محل بصل النحاح بهطرف سینه آویران است و تفیلین دست دارای نوار چرمی درازی است که هفت بار بر ساعد دست پیچیده میشود و این نشانه هفت طبقه آسمان و سپس برروی انگشت و کف دست پیچیده و محکم میگردد.
«مزوزا» (מזוזה Mezuzah): یهودی باورمند، هنگامی که وارد اطاق یا خانهای میشود، و در لحظهای که از آن اطاق یا خانه بیرون میآید، باید ستایش پروردگار کند. این ستایش از طریق گذاشتن انگشتان دست بهروی یک محفظه چند سانتیمتری و دراز است که در بخش راست قایمه در اطاق یا خانه نصب گردیده است. یهودی باورمند، دستی را که با مزوزا تماس گرفته به لب میبرد و آنرا میبوسد و بدینسان خالق یکتا را سپاس میگوید.
در داخل این محفظه نیمه استوانهای، آیاتی روی چرم نگاشته شده و در آنجا قرار گرفته که از باب ششم و باب یازدهم صحیفه تثنیه (کتاب پنجم تورات) نقل گردیده است که یک خطاط زبردست و متخصص با مرکب مخصوص و حروف مربعی بدون اعراب خطاطی کرده و آنرا در محفظهای از چوب و یا کریستال یا پلاستیک و حتی نی قرار میدهند و آن را بر سمت راست قایمه درب ورودی خانه و هر اطاق نصب میکنند. روی پوست داخل محفظه واژهی «שדי» (شدای Shaddiy) که یکی از اسامی اعظم پروردگار جهان آفرین است نگاشته شده که از بیرون دیده میشود. این امر نیز در صحیفه تثنیه، باب ششم، آیه ٨ و همچنین باب یازدهم، آیه ٢٠ به این شرح مندرج است: «آنها را بر روی قایمه درب خانه و دروازهایت بنویس».
فلسفهی این فرمان، تأمین امنیت هر یهودی بههنگام خروج از خانه است که با اسم اعظم روبهرو شود و انرژی مثبتی را که از آن بر میتابد با خود داشته باشد تا او را بهکار خیر هدایت کند و بههنگام برگشت به خانه، باز با این اسم اعظم روبهرو شده و بهعنوان سپاس که با موفقیت و سلامت به خانه برگشته است این نام اعظم را میبوسد.
اسم اعظم «שדי» (شدای) که از سه حروف عبری ش - د - ی ترکیب یافته است، هر یک سرواژه این سه کلمهی «שומר דלתות ישראל» یعنی نگهبان دربهای اسراییل میباشد.
به باور عارفان، این نام ویژه، مخصوص دلگرمی و نگهبانی است و کسانی که این فرمان را انجام میدهند و این اسم اعظم را هنگام خروج و دخول زیارت میکنند، موجب میشود که قوت قلب بیشتری یافته و بدانند که این اسم اعظم از خانه آنها نگهبانی میکند.
در گفتار بعدی شمار دیگری از ابزار و وسایل مقدس و دینی یهودیان را برای علاقمندان معرفی میکنیم.
[
▲]
پینوشتها
گفتار چهلوسوم: ابزار و آلات مقدس که هنگام انجام نیایش یهودی مورد استفاده قرار میگیرد، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
▲ | گفتار چهلوچهارم – ابزار اجرای آیینهای مذهبی: شال دعا برای نیایش و شمعدان هشت شاخه و شمعدان شبات |
---|
یهودیان برای انجام آیینهای دینی و سنتی خود وسایل و ابزاری را به کار میبرند که با شماری دیگر از آنها آشنا میشوید
«شال دعا» (Talith): یهودیان هنگام اجرای آیین نماز و ستایش پروردگار، شالی را روی دوش میگذارند که «طلیت» (טלית Talith) نامیده میشود و یهودیان ایرانی آن را به اشتباه «صیصیت» میخوانند، و آن پارچهای است با حواشی سفید رنگ و یا آبی و یا سیاه که ابعاد آن مربع مستطیل است و حداقل یک متر طول و ۴٠ سانتیمتر عرض دارد و در هر یک از چهار گوشه قایمه آن هفت نخ که بهصورت ویژهای گره زده شده آویخته است که در زبان عبری «صیصیت» (ציצית Tsitsit) نامیده میشود.
تالیت یا تالِت (به عبری: טַלִּית) شالی است با زمینه سفید و نوارهایی سیاه، آبی یا به رنگهای دیگر که در زمان نیایش توسط یهودیان بر روی لباسهای ویژه نماز یهودی پوشیده میشود. گفته میشود طرح دو نوار آبی رنگ در دو سوی بالا و پایین پرچم اسراییل برگرفته از نوارهای شال تالیت است.
فاصله بین هر گره بهوسیله یکی از نخها که از همه طولانیتر است به تعداد ارزش عددی حروف ی - ه - و - ه (یهوه)، یعنی به ۱٠ و ۵ و ٦ و ۵ بار دور شش نخ دیگر پیچیده شده است که مجموع این چهار عدد ٢٦ میشود که مطابق با ارزش عددی چهار حروفی است که اسم خاص پروردگار جهان (یهوه) را تشکیل میدهد. نمازگزار این پارچه مستطیل شکل را پیش از شروع نماز روی سر خویش میگستراند و به دور اندام خود میپیچد و سپس مراسم نیایش را آغاز میکند.
فلسفه اصلی نهادن شال دعا هنگام نیایش، از این واقعیت نشأت میگیرد که افراد به هنگام نماز در نیایشگاه (کنیسا) لباس همسانی به تن ندارند و از نظر ظاهری دارای یک نوع پوشش نمیباشند. یکی با لباس فاخر به کنیسا آمده و دیگری لباس نهچندان گرانقیمتی به تن دارد. در چنین وضعی ممکن است آنکه لباس مجلل به تن کرده، به دیگران فخر بفروشد و آنکس که لباسش گرانبها نیست خجلتزده و شرمسار گردد. برای اینکه چنین وضعی پیش نیاید، تورات امر میکند که بههنگام نماز، همگی دارای یک نوع پوشش متحدالشکل باشند. عارف دیگری معتقد است: طلیت انسان را به یاد «کفن» پس از مرگ میاندازد و نمازگزار با پوشیدن آن دلشکسته میشود و از کبر و غرور به زیر میآید و با فروتنی با خدای خویش راز و نیاز میکند.
باورمندان موظف هستند که علاوه بر هنگام نیایش، در دیگر ساعات شبانه روز نیز در زیر پیراهن خویش قطعه پارچه بلندی را که به طلیت شباهت دارد، ولی ابعادش کوچکتر است، با همان شرایط در چهار گوشه قایمه آن هفت نخ تعبیه کند و به تن داشته باشد، تا همواره به یاد پروردگار و فرامین او باشد و اصول انسانی را از نظر دور ندارد.
این شال دعا «طلیت قاطان» (Talith Ghatan - شال کوچک) نامیده میشود.
امر پوشیدن طلیت در صحیفه اعداد، (کتاب چهارم تورات) در باب پانزدهم، آیات ٣٧ تا ۴۱ آمده و چنین است: «خداوند موسی را خطاب کرده گفت: با بنیاسراییل سخن گفته به آنان فرمان ده که صیصیت (آویزههای نخی) را در چهار گوشه لباس خود تعبیه کنند – این امر در همه نسلها رعایت شود و یک نخ آبی در میان آنها باشد که برای شما صیصیت محسوب گردد. به آنها نظر دوزید تا همه فرامین خداوند را به یاد آورید و انجام دهید و به دنبال هوسهای دل و دیده که خود موجب خطا میشود نروید، تا به یاد داشته و همه فرامین مرا بهجای آورده و برای خداوند خود مقدس باشید – من خداوند خالق شما هستم که شما را از مصر بیرون آوردم، تا خدای شما باشم. من خداوند خالق شما هستم».
«حنوکیا» (Hanukia): حنوکیا (חנוכיה) نام شمعدان هشت شاخهای است که در جشن حنوکا (חנוכה Hanuka عید روشنایی) شمعها را بهروی آن قرار داده و بر میافروزند. حنوکا به یادبود رویداد معجزه واری است که در زمان استیلای یونانیان بر سرزمین مقدس یهود اتفاق افتاد. پس از آزادی قوم یهود به فرمان کورش کبیر از اسارت بابل و برگشت به سرزمین مقدس به کمک بیدریغ کورش و داریوش هخامنشی، معبد مقدس یهود از نو برپا شد و با وجود کارشکنیهای اقوام عرب و سخن چینیهای بسیار آنان علیه یهودیان نزد داریوش و کورش، ساخت بیتالمقدس ادامه یافت و در زمان اردشیر هخامنشی با کمک مالی از خزاین ملت ایران به انجام رسید.
منوره یا حنوکیا (به عبری: מנורת חנוכה) یکی از نمادهای جشن حنوکای یهودیان است که بهصورت شمعدانی ۹ شاخه است که در هشت روز عید حنوکا روشن میشود. این شمعدان در مقابل شمعدان هفت شاخهای است که در معبد سلیمان روشن میشد. شاخه نهم شمش (کمک یا خدمتکار) نام دارد که شمعی که در آن قرار میگیرد اول برای روشن کردن هشت شمع دیگر به کار میرود. منورا مهمترین سمبل قدیمی یهودیان است. منورای هشت شاخه نماد یهودیت است که معمولاً به همراه ستاره داوود بهکار میرود.
شرح کامل این مطلب در باب اول و باب پنجم صحیفه عزرا (در کتاب مقدس یهود) آمده است. معبد مقدس بازسازی شده، بهنام «معبد دوم» شهرت یافت و مدت چهار صد سال برپا بود و در این دوران، ملت اسراییل کموبیش از نوعی استقلال ملی برخوردار میشد.
اما این استقلال کامل نبود و سرزمین اسراییل مدت یکصد و پنجاه سال بخشی از امپراطوری ایران را تشکیل میداد. پس از آن، اسکندر مقدونی سرزمین ایران را به تصرف خود درآورد و بر سراسر خاورمیانه آن روز و تمامی کشورهای تحت فرمان امپراطوری ایران مسلط شد، که مردمان سرزمین اسراییل در شمار آنها بودند. فرمانروایان یونانی، ابتدا از در مسالمت و دوستی با ملتهای اشغال شده درآمدند و خواهان ترویج فرهنگ یونان زمین (با نام هلنیزم) در همه متصرفات خود و از جمله اسراییل بودند.
اما چون قوم یهود زیر بار این فرهنگ بیگانه و بتپرستانه نرفت، یونانیان ناسازگاری با یهودیان را آغاز کردند.
در زمان فرمانروایی آنتیوخوس یونانی، ابتدا اجرای مراسم مذهبی یهودیان از سوی این حاکم ممنوع گردید. ولی چون یهودیان وقعی به این ممنوعیت نگذاشتند و کماکان به اجرای آیین باستانی و یکتاپرستانه خود ادامه میدادند، یونانیان به خشم درآمده و دست به قتل و کشتار یهودیان زدند.
یهودیان این ستمگری را بر نتابیدند و به مقاومت و مخالفت پرداختند و خیزش آنان علیه حکومت اشغالگر خارجی آغاز گردید.
دلاورمرد سالخورده و هشتاد سالهای از تبار کاهنان بهنام «متتیاهو» در دهکده کوچکی بهنام «مودیعین» علم طغیان برافراشت و به بالای تپه مشرف به آبادی خویش رفت و ندا داده گفت: «هر آنکه هنوز مهر پروردگار در دل دارد، به پا خیزد و بهسوی من آید».
ابتدا فرزندان برومند «متتیاهو» به دور او گرد آمدند و سپس کلیه مردان آبادی و بهتدریج مردم شهرکهای مجاور نیز به این نیروی پیکارگر پیوستند و همه این رزمندگان دلاور سر بر کف نهاده، نبرد چریکی شجاعانه را علیه نیروهای اشغالگر که میخواست باورهای بتپرستانه و فرهنگ یونانی را بر یهودیان تحمیل کند، آغاز کردند.
ابتدا یونانیان این خیزش مردمی را بیاهمیت دانستند و برای سرکوب آن، بر ظلم و ستم خویش افزودند. ولی هر اندازه سرکوبگری بیشتر شد، جور و ستم آنان موجب همبستگی بیشتر مبارزان گردید و همه یهودیان ساکن ارض مقدس را به تنگ آورد؛ که آنان نیز به قیام و نهضت این رزمندگان که بهنام «مکابی» معروف شده بودند پیوستند.
بهتدریج جنگ تمام عیاری بین نیروی نظامی ابرقدرت زمان (امپراطوری یونان) با یهودیانی که با دست خالی پیکار میکردند، آغاز شد. ولی در نهایت امر، ایثار و جانفشانی رزمندگان یهودی موجب شد که بتوانند قوای نظامی عظیم یونان را، با آنکه توسط سربازان فینیقی و سوری نیز تقویت میگردید، شکست دهند.
در این نبرد نابرابر، آنتیوخوس فرمانروای یونانی کشته شد و نظامیان او ناچار به عقبنشینی گردیدند وحتی فرمانده نیروهای یونانی که بگریس نام داشت با کشتی به سوی یونان گریخت. در آن ایام معبد مقدس یهود به دست قوای یونانیان افتاده بود و آنها مجسمه ربالنوع خود «زیوس» را در صحن نیایشگاه ملی و دینی یهودیان نصب کرده و در پای آن خوک قربانی کرده بودند. در نتیجه صحن معبد ناپاک شده بود.
مکابیان پس از پیروزی بر یونانیان، نخست به تطهیر و پاکسازی معبد مقدس و صحن آن پرداختند. پس از آنکه معبد مقدس طهارت خود را باز یافت، لازم بود که کاهن اعظم طبق سنت دینی یهود، شمعدان معروف به «منورا» را در تالار معبد روشن کند و به روغن پاک زیتون نیاز داشت. پس از جستجوی بسیار در سرداب معبد، کوزه کوچکی از روغن زیتون پاک و خالص که با مهر کاهن اعظم مهمور شده بود یافتند که ظاهرا برای یک شبانه روز افروخته ماندن «منورا» کفایت میکرد. اما معجزهای رخ داد و آن مقدار کم روغن، مدت هشت شبانه روز آن شمعدان بزرگ را همچنان روشن نگاه داشت، بیآنکه روغن کاهش یابد.
یهودیان این رویداد را معجزه دانسته و به پاس آن و کمک الهی به قوم یهود که توانستند بر نیروهای مسلح ابرقدرت زمان فایق آیند، مقرر شد در آن زمان و در تمام نسلهای بعدی در چنین روزهایی از ٢۵ ماه عبری «کیسلو» به مدت هشت شبانه روز، شمعدان هشت شاخهای را در منازل خود و در دید عالم روشن کنند. این شمعدان هشت شاخه را «حنوکیا» و این عید را «جشن روشنایی» و یا «حنوکا» مینامند.
شمعدان شبات: یکی از سنتهای بسیار زیبا و شادی آفرین که از دوران باستان در میان قوم یهود رواج دارد، روشن کردن دو عدد شمع در شامگاه روز جمعه، و پیش از غروب آفتاب و فرارسیدن شب شنبه مقدس است. کدبانوی خانه این دو شمع را پیش از آنکه هوا تاریک شود و شب شنبه فرا رسد، بهعنوان استقبال از شنبه بر میافروزد.
شمعدان شبات (شنبه) معمولاً دو شاخه است که یکی نمایانگر فرمان «זכור» (Zekhor به یادآور) و دومی نماد فرمان «שמור» (Shmor نگاهدار) میباشد. اما در بعضی از خانوادههای یهودیان ایرانی که دارای فرزندان پسر یا دختر میباشند شمع دیگری نیز بر آنها میافزایند. بنابراین، شمعدان شب شنبه سه شاخه هم وجود دارد.
شمع شبات که توسط کدبانوی خانه به هنگام غروب آفتاب روشن میشود، مهر و آشتی و عشق و علاقه را در خانواده تقویت میکند. زیرا به هنگام روشن کردن شمعها بانوی خانواده چشمان خود را میبندد و در حالت خلسه با خدای خود خلوت میکند و از صمیم قلب برای سلامتی همسر و فرزندانش زبان به دعا میگشاید و اگر در طول هفته درگیری کوچکی نیز در اثر سؤتفاهمات خانوادگی به وجود آمده باشد، بهدست فراموشی سپرده میشود. کدبانوی خانه با عشق و علاقه و محبت به استقبال همسرش و شب شنبه مقدس میرود و آشتی و مهر برقرار میگردد.
[
▲]
پینوشتها
گفتار چهلوچهارم – ابزار اجرای آیینهای مذهبی: شال دعا برای نیایش و شمعدان هشت شاخه و شمعدان شبات، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
▲ | گفتار چهلوپنجم: آیین ازدواج در میان یهودیان و ابزار آن: حلقه نامزدی و ازدواج، برپایی آیین عروسی، کتوبا |
---|
از دیدگاه دین یهود، ازدواج و برپایی خانواده یک امر مقدس است و از این رو با آیینهای ویژه برگزار میشود.
فرمان ازدواج و برپایی خانواده اولین دستوری است که پروردگار جهان آفرین در تورات مقدس برای ابنای بشر صادر کرد. از دیدگاه یهودیان، تشکیل خانواده از جمله مهمترین فرامین یزدان پاک است. خانواده پایه و زیربنای اجتماع میباشد و نخستین سنگبنای جامعه بشری بهحساب میآید. اگر این سنگ بنا فرو ریزد، کل جامعه دستخوش طوفان خواهد شد.
در باور یهودیان، بههمین رو بود که پروردگار پس از آنکه آدم را آفرید، حوا را در کنار او حاضر ساخت و آنها را برکت داد و فرمان ازدواج و تکثیر و تولید مثل را برای بشریت صادر کرد.
«خداوند انسان را به شمایل خویش ساخت، آنها را مذکر و مونث آفرید. پروردگار آنها را برکت بخشیده و به آنان فرمان داد: بارآور گردید و افزون شوید و زمین را پر کنید و بر آن حاکم گردید و به ماهیان و پرندگان آسمان و جانوران و خزندگان فرمانروایی کنید». (صحیفه پیدایش، کتاب اول تورات باب اول، آیات ٢٧ و ٢٨)
در آیین یهود مقدس ترین امر اجتماعی، تشکیل خانواده و گزیدن همسر است و برای آنکه این امر تحقق یابد، سنت بر آن است که به هنگام عقد چند موضوع رعایت شود و یکی از آنها مبادله حلقه ازدواج بین عروس و داماد است.
حلقه ازدواج به این منظور گزیده شده که دایره شکل است و ویژگی دایره آن است که فاصله هر نقطهای روی محیط آن نسبت به مرکز یکسان و بهیک اندازه میباشد و مقصود آن است که کلیه امور مادی و معنوی باید تحت تاثیر نقطه مرکزی که همان اتحاد دو تن بهعنوان زن و شوهر است قرار گیرد.
رد و بدل کردن حلقه نماینده مبادله بین امیال و آرزوها و یگانهشدن خواستهها میباشد.
هنگامی که داماد حلقه را به انگشت عروس میکند با صدای بلند خطاب به او میگوید: «با این حلقه، طبق فرمان شروع و قوانین موسی و قوم بنیاسراییل تو به من تقدس مییابی». واژه «تقدسیابی» (מקודשת) در اینجا به مفهوم اختصاص یافتن است که نشان بستن عقد وفاداری و تقدس عروس و داماد نسبت به یکدیگر است.
و هنگامی که عروس حلقه ازدواج را بر انگشت داماد وارد میکند میگوید: «از این پس من به محبوب خویش تعلق دارم و آن یار دلبند نیز از آن من است». این گفته از غزل غزلهای سلیمان (باب شش، آیه ٢) گرفته شده و بدین وسیله پیمان زناشویی و یگانگی و همدلی و وفاداری زن و شوهر به هم، و اختصاص داشتن هر یک به دیگری، بسته میشود.
«خوپا» (חופה Huppa): یکی از سنتهای رایج در امر زناشویی، برپا کردن «خوپا» میباشد که پارچهای سقف مانند است که بالای چهارچوب بلند گسترده میشود و عروس و داماد هنگام اجرای نیایشهای عقد زیر آن قرار میگیرند و افراد خانواده آنان با شادمانی و سرور در کنار آنها میایستند. این سایبان با پارچههای رنگی و نقاشی گل و گیاه برپا شده و نماد خانه و خانوادهای است که عروس و داماد باید در پایان آیینها برای خویش برپا کرده و با نیکبختی و آرامش در آن زندگی کنند. با قرار گرفتن در زیر این پارچه رنگین و پرشکوه، آنها عملا در مییابند که از این پس، هم در کنار یکدیگر زیست خواهند کرد و «هم سر» یکدیگر در غم و شادی خواهند بود و هم به مانند این جایگاه که نور رحمت الهی در آن تجلی یافته و تقدس شده، این خانواده باید در محلی تقدس داده شده، که همانا کانون گرم خانواده است، به دور از لغزش و گناه، کنار هم زیست کرده و صاحب فرزند شوند و آنان را برای کارهای نیک و ستایش آفریدگار پرورش دهند.
خوپا (به عبری: חופה؛ به انگلیسی: Chuppah یا Ḥuppah و یا ḥuppa) از نمادهای اصلی ازدواج یهودیان است. خوپا چادری است با چهار ستون چوبی و سقفی پارچهای که معمولاً آن را به رنگ سفید میپوشانند. خوپا نماد و مظهر اولین خانهای است که زوج جوان در کنار هم به آن پای مینهند.
«خوپا» در زبان عبری بهمعنی «حفاظ» و «سایبان» است که در عبری مدرن بر کابین هواپیمای جنگی که خلبان با اطمینان در آن مینشیند و همینطور چتری که چتربازان را سالم به زمین میرساند، اطلاق میشود. بدین معنی که عروس و داماد باید در زیر یک سایبان ویک مکان مملو از امنیت و آرامش و آسایش زندگی مشترک را آغاز کنند و همواره سایه پروردگار را بر فراز خویش احساس کرده و از اجرای فرامین او هرگز رویگردان نباشند.
در میان یهودیان اشکنازی (زاده کشورهای غربی) متداول است که پس از انجام مراسم عقد، عروس و داماد را موقتا برای چند دقیقه در اطاقی دنج قرار میدهند و درها را به رویشان میبندند تا مجال یابند یکدیگر را در خلوت تنهایی در آغوش بکشند و نخستین گام را در راه زناشویی بردارند. این رسم را «ییحود» (יחוד Yihud) مینامند که به مفهوم یکی شدن و مانوس گردیدن میباشد.
اما یهودیان مشرق زمین به جای این سنت، طلیت (شال نماز) را بر سر آنها میگسترانند و آنها را زیر یک بالاپوش قرار میدهند و این نمایانگر یکی شدن و در زیر یک سقف زندگی کردن و یک تن بودن است. در اولین ساعات زندگی مشترک بعد از برگزاری آیین عقد به آنها تلقین میکنند که از این پس باید دارای یک تن و یک فکر و عقیده و خواسته همآهنگ و همسان باشند. آیهای در تورات مقدس آمده است. «آدم گفت: این بار استخوانی از استخوان من و گوشتی از گوشت من به این خاطر حوا بهنام (ایشا) «אישה» خوانده شده چون از کلمه «איש» (ایشا) گرفته شده است. بنابراین مرد پدر و مادر خود را ترک نموده و به زنش ملحق میشود و تبدیل به یک تن میگردند». (صحیفه اول تورات، سفر پیدایش، باب دوم، آیههای ٢٣ و ٢۴)
مفسرین تورات میگویند تبدیل به یک تن شدن از نظر فیزیکی امری است محال و منظور از این آیه یکی شدن افکار و خواسته و سلیقه آنان است که باید به تدریج بعد از ازدواج چنان به هم نزدیک شوند که یکی گردند و از دو موجود یک موجود واحد بسازند.
کتوبا (به عبری: כתובה) در آیین یهود به صیغهنامه یهودیان که به صورت مکتوب است و پیش از ازدواج زوجین مکتوب میشود و پیرامون تعهدها و مسئولیتهای داماد نسبت به همسر آینده خویش و اختیاراتی برای همسر در زمان مسافرت و یا طلاق یا شرکت شوهر در جنگ و یا ازدواج مجدد شوهر، چهارچوبها و حدودی را تعیین میکند.
|
«کتوبا» (عقدنامه) (Ketuba): «کتوبا» بهمعنی عقدنامه است و سندی است یک جانبه که مرد در مقابل زنش متعهد میگردد همان گونه که در تشکیل هر نوع کمپانی و یا هر شغل مشترک بین طرفین قراردادی منعقد میگردد و شرایطی نوشته میشود، این قرارداد پایه و اصول شراکت قرار میگیرد. چون ازدواج نیز یک شراکت واقعی و احساسی و عاطفی و جسمی میباشد، باید سند و قراردادی باشد، از آنجا که مرد مسؤول تامین معاش و مدیریت اقتصاد خانواده است و بیشترین مسؤولیتها و وظایف را عهدهدار است، لذا سند یکطرفه است و تعهد مرد را نسبت به هسمر و خانوادهاش مشخص میسازد.
عقدنامه (کتوبا) سندی است مقدس که بر پایه قرارداد تعیین شده و در شورای کبیر که عالیترین دادگاه شرعی در حدود دو هزار سال قبل است، این سند به زبان آرامی (آرامیت) که زبان رایج خاورمیانه آن دوران بوده تنظیم شده است.
باید توجه داشت در هر کشور بهخاطر تأثیر گذاشتن سنن و فرهنگ آن کشور بر سنن یهودی، مقدماتی بر «کتوبا» اضافه شده و القاب وعناوین با فرهنگ آن کشور تطابق یافته است.
تقریباً متن کلیه کتوباها در سراسر جهان یکسان است و در آن مرد متعهد میشود که پوشاک و خوراک و سرپناه زن و خانواده را طبق آنچه سایر مردان متعهد یهودی برای همسرانشان آماده میکنند برای همسرش فراهم سازد و از انجام وظایف زناشویی در حد امکان و اعتدال و قوانین شرعی دریغ نکند و پس از مرگ نیز وسایل آسایش و رفاه زندگی همسر و خانوادهاش را فراهم سازد و برای این منظور تمام دارایی منقول و غیرمنقول خود را گرو میگذارد.
این سند (عقدنامه) باید در حضور ده نفر مرد بالغ و واجد شرایط به زبانی که فهم آن برای داماد مقدور باشد قرایت شود و متن این کتوبا را به داماد تفهیم کنند و سپس دو شاهد عادلی که هیچگونه غرابت سببی و یا نسبی با هیچیک از طرفین عروس و داماد نداشته باشند و در ضمن با هم خویشاوند نیز نباشند، امضأ گردد.
سپس داماد قبولی خود را نسبت به اجرای این سند اعلام کرده و با دست خط خود موافقت خویش را مینگارد و آن را امضأ میکند.
در کشورهای اروپایی و ایالات متحده که دین از سیاست و قانون دولتی جدا میباشد، کتوبا فقط جنبه دینی و نمادین دارد و در صورت جدایی و طلاق، قانون رایج آن کشور تعیین تکلیف میکند و به حکم دادگاه و قاضی غیر دینی باید گردن نهاد و دستور دادگاه را اجرا نمود.
ولی در اسراییل و در بین جوامع یهودی چندین کشور دیگر و از جمله ایران، دادگاه شرع یهود است که تعیین تکلیف میکند و دادگاههای عادی چنین اختیاراتی ندارند.
«شوفار» (Shofar): شوفار که نوعی کرنا میباشد، از شاخ قوچ و یا گوزن تراشیده شده است. پس از آنکه این حیوان طبق آیین و سنت یهودی ذبح گردید، شاخ آن را مدتی زیرخاک مدفون میسازند تا زایدههای داخل آن بپوسد، و تنها آن بخش که استخوانی است باقی بماند و سپس این شاخ را، که گاهی راست و گاهی پیچ در پیچ میباشد، در کارگاههای مخصوص تراش میدهند و آن را صاف و صیقل میکنند که با دمیدن در آن، نوای لرزانی بیرون میآید.
شوفار یکی از باستانیترین آلات موسیقی بهشمار میآید، ولی نواختن آن در دیگر ادیان و اقوام مرسوم نیست و در میان یهودیان نیز تنها در آیینهای دینی نواخته میشود.
در دورانی که معبد مقدس اول (٢۵٠٠ سال پیش) ومعبد دوم (تا حدود ٢٠٠٠ سال پیش) برپا بود، فرا رسیدن نخستین روز هر ماه و نخستین روز هر سال را با نواختن شوفار اعلام میکردند و در ایام عید نیز آن را مینواختند که نوعی اطلاع رسانی برای عموم مردم بود.
اما نخستین روز سال نو (رش هشانا یا راس السنه) جنبه ویژهای دارد. در این روز نواختن شوفار طبق فرمان ذکر شده در تورات انجام میگیرد. در صحیفۀ لاویان، باب بیستوسوم، آیات ٢٣ و ٢۴ آمده است: «خداوند موسی را خطاب فرموده گفت: به بنیاسراییل بگو، در ماه هفتم در اول ماه روز یادبود برای شما و روز تعطیل باشد. یادآور صدای لرزان شوفار باشد و مقدس خوانده شود».
این روز یادآور زمانی است که پروردگار حضرت ابراهیم را در معرض یک آزمون بسیار دشوار قرار داد و امر فرمود که او فرزند دلبند خویش اسحق را قربانی کند. ولی در لحظه حساسی که حضرت ابراهیم چاقوی تیز را به حلقوم فرزند خویش نزدیک میکرد، ندایی از آسمان رسید و ابراهیم به گوشهای نظر دوخت و قوچی را در انتظار دید که پروردگار دستور داد آن را به جای فرزند خویش قربانی کند.
از شاخ قوچ (شوفار) نوای ویژهای توسط پیش نماز به گوش نمازگزاران میرسد. این نوا در ابتدا ممتد است و سپس صدای آن شکسته میشود و پس از آن بهصورت لرزان در میآید که یادآور زاری و هق هق گریه و ناله و استغاثه حضرت ساره مادر اسحق و همچنین زاری و استغاثه قوم یهود در تمام طول تاریخ سرگردانیش میباشد. این نوا که زیر و بم دارد و پایین و بالا میرود، دلهای مستمعین را به لرزه در میآورد و حالت روحانی و معنوی در آنان ایجاد میکند و آنان را بر میانگیزد که با خدای خویش به راز و نیاز بپردازند و توبه کرده و طلب استغفار کنند.
در میان ابزار مقدس آیین یهود، شوفار در نظر باورمندان مقامی بس ویژه دارد.
«جام ویژه شراب»: نوشیدن شراب، بخشی از اجرای آیینهای دینی، در شماری از اعیاد و ایام شاد یهودیان است. ولی شراب نوشیدن باید در حدی بسیار محدود باشد و موجب مستی نشود. در کلیه شبهای شنبه و اعیاد، در جشنها، عروسیها، مراسم تولد و ختنه نوزادان، مرسوم است که بزرگ خانه و یا ربای (حاخام) که مامور اجرای این مراسم است، جامی را که معمولاً از نقره خالص ساخته شده و آیاتی از کتاب مقدس در درون و یا بیرون آن حکاکی شده، از شراب شیرین قرمز پر میکند و دعای ویژه شکرگزاری را میخواند و پس از آنکه از این شراب متبرک شده نوشید و جام را یکی پس از دیگری به حاضران میدهد تا آنها نیز جرعهای از آن را بهعنوان تبرک بنوشند.
جام شراب ویژه تقدس شب شنبه نیز، یکی از ابزار مقدس رایج در هر خانه است و نماد شادی و جشن میباشد.
با آنکه نوشیدن شراب در دین یهود نه تنها ممنوع نگردیده، بلکه بخش جدایی ناپذیری از آیینها و مراسم دینی و اجتماعی برای خوشی و احساس شادمانی است، ولی در بین یهودیان افراد دایم الخمر تقریباً اصلاً وجود ندارد.
در سالهای اخیر دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که نوشیدن روزانه یک جام شراب سرخ، بهسلامت بزرگسالان یاری میرساند و از سکته قلبی میکاهد.
[
▲]
يادداشتها
انتشار رشته نوشتارهای روشنگرانه و فاضلانه حاخام (راو) یدیدیا اذراحیان درباره اصول و آیینهای دین یهود که در چهل و پنج گفتار تهیه شده بود، در اینجا به پایان میرسد.
[
▲]
پینوشتها
گفتار چهلوپنجم: آیین ازدواج در میان یهودیان و ابزار آن: حلقه نامزدی و ازدواج، برپایی آیین عروسی، کتوبا، وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل
[
▲]
جُستارهای وابسته
□
□
[
▲]
سرچشمهها
□ وبسایت رسمی وزارت امور خارجه اسراییل