|
تفسیر کاربردی عهد قدیم
پیدایش
فصل اول
داستان آفرینش
تفسیر کاربردی عهد قدیم، شامل تفسیر و تشریح آیه به آیه کتاب عهد قدیم میباشد، که توسط سازمان David C. Cook انتشار یافته و توسط داود کاظمیان به فارسی ترجمه گردیده است.
۱ در ابتدا همه چیز با خدا آغاز میشود. خدا زمین و آسمان را آفرید؛ او آفرینندهی جهان و تمامی هستی است. منشأ هر آنچیزی که وجود دارد، حاصل خلاقیت کار خداوند است.
کلمه ابتدا، دلالت بر شروع یک دوره از زمان دارد که روزی به پایان میرسد. خدا قبل از «ابتدا» میزیسته است؛ او همیشه وجود داشته و ابدی است. اما آسمانها و زمین همیشه وجود نداشتهاند و برای همیشه نیز وجود نخواهند داشت. آنها از بین خواهند رفت و آسمان و زمینی جدید که هرگز از بین نخواهند رفت، جای آنها را خواهند گرفت. کتاب مقدّس سپس، داستان آفرینش و مراقبت خداوند از زمین را از آغاز تا به انتها شرح میدهد.
خدا آفرید ...، این اولین گفتار بزرگ کتاب مقدّس است که در مقابل تمامی فلاسفه و ادیان جهان که خدای واحد و حقیقی جهان را انکار میکنند، ایستاده است. این گفتار در مقابل آنانی که میگویند خدا وجود ندارد، ایستاده است. در مقابل کسانی که میگویند خدایان زیادی وجود دارند، ایستاده است. در مقابل طبیعتگرایانی که میگویند خداوند و جهان یکی هستند، ایستاده است. در مقابل بتپرستان که بتهای ساخت دست خود را میپرستند که دارای هیچ قدرتی نیستند، ایستاده است. و در آخر، مقابل تئوریهایی که میگوید منشا جهان و هستی صرفاً بهصورت تصادفی بهوجود آمده است، ایستاده است.
کتاب مقدّس دقیقاً به ما نمیگوید که خدا چگونه جهان را آفرید؛ تعداد زیادی سوال بدون جواب وجود دارد. او چطور توانسته است همه چیز را در شش روز بیست و چهار ساعته بیافریند؟ آیا ممکن است زمان زیادی مابین اتفاقات آیه ۱ و ۲ و یا ۲ و ۳ سپری شده باشد؟ این تفسیر هیچگونه پاسخی برای این سوالات ارائه نمیکند. ما چه میتوانیم بگوییم، با این وجود که امروز جهان موجودیت خود را در مقابل چشمان ما به نمایش میگذارد و شهادتی روشن از آفرینندهای با قدرت، با حکمت و با نیکویی نامحدود ارائه میدهد. بحث اینکه این جهان شگفتانگیز تنها بر اساس یک جریان مادی و تصادف بهوجود آمده باشد، یقیناً نادیده گرفتن بینش و هوشی است که به ما انسانها داده شده است.
آسمانْ جلال خدا را بیان میكند و فلک از عمل دستهایش خبر میدهد. زیرا که چیزهای نادیده او یعنی قوت سرمدی و الوهیتش از حین آفرینش عالم بهوسیله کارهای او فهمیده و دیده میشود تا ایشان را عذری نباشد.
ابتدای حكمت ترس خداوند است. اساس این حقیقت بزرگ، که مانند رشتهای از سراسر کل کتاب مقدّس میگذرد، درست اینجا و در اولین آیه از کتاب پیدایش دیده میشود: در ابتدا، خدا آسمانها و زمین را آفرید.
۲ در ابتدا زمین تهی و بایر و کاملاً غیر قابل سکونت بود. هیچ نوری وجود نداشت و آب و خشکی از هم جدا نبودند. نیاز بود که خداوند زمین را جهت زندگی و حیات آماده سازد.
در اینجا خداوند، روح خدا نامیده شده است. خدا روح است. درک و فهم ما انسانها از خداوند تنها بهواسطه تاثیری است که روح او بر روی روح انسان میگذارد. روح خدا که در اینجا از آن نام برده میشود، دقیقاً همان روحالقدس در عهد جدید میباشد. روحالقدس سومین شخصیت از سه شخصیت تثلیث میباشد.
۳ و خدا گفت ...، نه تنها فقط روح خدا، بلکه کلام او نیز در آفرینش نقش داشته است. خدا گفت و جهان شکل گرفت. در ابتدا کلمه با خدا بود، و کلمه خدا بود. کلمه به غیر از عیسی مسیح، دومین شخصیت تثلیث، چیز دیگری نیست. بنابراین در سه آیه اول کتاب مقدّس میبینیم که خداوند حضور خود را کاملاً در سه شخص مختلف که خدای واحد را تشکیل میدهند، بر ما آشکار میسازد: پدر، پسر و روحالقدس. عهد جدید بهطور کاملاً واضح اعلام میکند که بهواسطه پسر همه چیز آفریده شد. زیرا که در او همه چیز آفریده شد ... همه بهوسیله او و برای او آفریده شد. روشنایی بشود . این روشنایی خورشید نبود، زیرا خورشید تا چهارمین روز آفریده نشده بود. بلکه، به احتمال زیاد این روشنایی ناشی از نوعی انرژی فوقالعاده زیادی بوده که باعث ایجاد نور و گرما در جهان شکل نیافته گردیده است.
خدا بهصورتی ساده سخن گفت، و هر آنچه که مورد نظر او بود به انجام رسید. برای انسانها مابین حرف و عمل فاصله زیادی وجود دارد. انسانها اغلب حرف میزنند و به آن عمل نمیکنند. اما خداوند هر آنچه که میگوید، همیشه به انجام میرسد.
۴-۵ خدا روشنایی را دید که نیکوست. کلمه «نیکو» تعداد هفت بار در فصل یک تکرار شده است. از آنجا که خود خداوند از تمامی لحاظ نیکوست، هر آنچه را که نیز میآفریند باید نیکو باشد. بهویژه برای انسانها نیکوست، زیرا که انسانها اوج آفرینش خداوند هستند. نیکویی خداوند بهخصوص معطوف به بخش موجودات است، که بالاترین آنها زن و مرد میباشند؛ زیرا که آنان بهصورت خدا آفریده شدند.
هنگامی که خداوند روشنایی را آفرید، نمیخواست که تاریکی را بدینوسیله از بین ببرد. او روشنایی و تاریکی را آفرید تا باهم، اما جدا و مجزا از یکدیگر باشند. در واقع خداوند آنها را «روز» و «شب» نامید، و این قبل از آفرینش خورشید بود؛ «روز» و «شب» فقط نامی برای روشنایی و تاریکی بودند.
و شام بود و صبح بود، روزی اول. آمدن کلمه «شام» قبل از کلمه «صبح» بازتابی از بیان فرهنگ عبری میباشد، در فرهنگ عبری هر روز از غروب آفتاب شروع و به غروب آفتاب دیگر پایان میپذیرد. سوال اصلی این است: مدت زمان «روز» چقدر است؟ آیا بیست و چهار ساعت است، درست مثل زمانی که در حال حاضر از آن استفاده میکنیم؟ یا مدت زمانی نامحدود و ناشناخته که یک روز خداوند بوده است؟ در هر دو صورت، تفسیر آن امکانپذیر میباشد.
دومین سوال این است: آیا آغاز آفرینش آسمان و زمین که در آیه یک آمده است در «روز اول» که در آیه ۵ به آن اشاره شده به وقوع پیوسته است؟ یا آفرینش در آیه یک، یک نوع مقدمات اولیه و نابهسامان بوده که در آیات ۳-۵ به آفرینشی خلاق و کامل بدل میشود؟ باز هم، این غیر ممکن است که بتوان پاسخی قطعی و روشن به این سوال داد. مهمترین چیزی که در باره این آیات اولیه در کتاب پیدایش باید به یاد داشته باشیم، این است که دست پُر از خلاقیت خداوند پشت سر تمامی این آفرینش است. این خداوند است که نقشه، سازماندهی و نظارت بر هر مرحلۀ از آفرینش را مطابق خواست خود، حکمت خود، برنامه زمانی خود، و تدبیر و طراحی خود به انجام رسانده است.
٦-۸ خدا گفت فلکی باشد. «فلک» آسمان میباشد. آسمان آبهای زیر را که هنوز سطح زمین را پوشانده بود از آبهای بالا، که ابرها میباشند، جدا ساخت. توجه داشته باشید که نه تنها خداوند سخن گفت که فلکی ایجاد شود؛ بلکه آنرا نیز بساخت. خدا فرمان هر دو را داد و سپس آنرا انجام داد. او تنها سخن نگفت که بعد شخص دیگری بیاید و این کار را انجام دهد! بدینسان روز دوم به پایان رسید.
۹-۱۳ در روز سوم خداوند حدود آبهایی را که سطح زمین را پوشانده بودند بهصورت دریاها شکل داد؛ و این باعث پدیدار شدن خشکیها گردید و خدا نام آنرا زمین گذاشت. او سبب رویش نباتات بر روی زمین جهت استفاده جاندارانی گردید که روز بعد بهوسیله او آفریده میشدند. انواع گیاهان و درختان همراه با تخمشان و موافق جنس خود روییده شدند. این مرحله از آفرینش نشان میدهد که در روند آفرینش، خداوند مشغول فراهم کردن شرایط و محیطی برای خلق انواع گوناگون جانداران بوده است. اینها آیاتی هستند که در مقابل تئوری تکامل که انسان را از نسل میمون میداند، میایستد.
ما انسانها که امروز به فراوانی از قوانین حاکم بر کائنات، آب، خشکی، نباتات لذت میبریم، نیاز است که به یاد بیاوریم که تمامی این آفرینش متعلق به خداوند است و تنها کاری که میتوانیم برای او بهخاطر تمام این کارها انجام دهیم، شکر و سپاسگزاری از او میباشد که همه این کارها را برای ما انجام داده است.
۱۴-۱۹ در روز چهارم خداوند روشنایی را آفرید که شامل خورشید، ماه و ستارگان میشد. او تقریباً روشنایی را قبلاً در اولین روز آفریده بود، اما حالا او روشنایی را در ستارگان و سیارات سازماندهی کرده و این مجموعه را به حرکت انداخت تا نشان دهنده آیات و زمانها و روزها و سالها باشند و بر زمین روشنایی دهند. خورشید، نیر اعظم و ماه نیز نیر اصغر توصیف شده است.
۲۰-۲۳ در روز پنجم خداوند مخلوقات دریایی و پرندگان را آفرید. مخلوقات دریایی شامل نهنگان بزرگ و همۀ جانداران خزنده بود که در آب زندگی میکردند. گرچه در اینجا فقط به پرندگان اشاره شده است، اما ما میتوانیم استنباط کنیم که خداوند انواع حشرات بالدار را نیز آفریده است. داستان آفرینش در کتاب پیدایش بهمعنای دادن یک رساله جامع و مشروح علمی از تمامی و سراسر کارهای آفرینش خداوند نیست؛ بلکه بیشتر بر روی نکات برجسته آفرینش متمرکز شده است.
خداوند همه این مخلوقات جاندار در دریا و آسمان را برکت داد. خداوند آنها را برای قابلیت در تولید نسل و افزایش در تعداد، برکت داد. همانطور که نباتات در آیه ۱۱ آفریده شدند، خداوند این مخلوقات دریا و آسمان را موافق اجناس آنها آفرید.
۲۴-۲۵ در روز ششم خداوند تمامی مخلوقات ساکن بر روی زمین را که شامل خزندگان و حیوانات میگردید، موافق اجناس آنها آفرید.
۲٦-۲۷ سپس خدا به اوج آفرینش خود رسید که همانا آفرینش انسان است. و ما فوراً متوجه اختلافهای مهم مابین آفرینش انسان و سایر جانداران میگردیم. اول، خداوند انسان را بهصورت خود آفرید. ما انسانها، در مقایسه با سایر مخلوقات جاندار، به شباهت خدا میباشیم. این فرایند در سطوح مختلف میتواند قابل درک و فهم باشد، مهمترین قسمت این شباهت از نظر روحانی میباشد. روح ما انسانها «شبیه» روح خدا است که میتوانیم نسبت به خدا با ایمان و پرستش واکنش نشان دهیم. همینطور افکار و ذهن ما هر چند که محدود است اما شبیه به افکار خدا است. خداوند به ما دانش و معرفت شناخت خواست و اراده خود را داده است؛ او به ما آموخته تا در تقدس و پرهیزکاری زندگی کنیم. به شباهت خدا بودن، همینطور بیانگر این است که ما نمایندگان خدا بر روی زمین هستیم؛ ما ماموران و ابزار خداوند، برای پیش بردن اراده و خواست او هستیم. در دوران عهد باستان یک سفیر حامل مُهر و یا تصویر پادشاه کشورش بوده است. بنابراین، این نماینده دارای اختیارات پادشاه در سرزمین بیگانه بود.
همچنین ما که به تصویر و شباهت خدا میباشیم، نماینده او بر زمین هستیم. چه امتیاز و مسئولیت بزرگی او به ما داده است!
خداوند همچنین به ما اختیار داده که بر تمامی زمین و بر تمام مخلوقات جاندار روی زمین حکومت کنیم. ما از طرف خداوند بر زمین «حکومت» میکنیم؛ ما مباشرین خدا هستیم که آفریده شدیم تا از زمین او مراقبت کنیم. این بدین معنی است که ما نباید نسبت به سایر جانداران ظلم و یا از آنها سؤاستفاده کنیم؛ و همچنین بدین معنی است که ما باید حامی و حافظ محیط زیست طبیعی باشیم.
بهترین درکی که میتوان از مفهوم آفرینش انسانها به شباهت و تصویر خداوند داشت این است که حدود دو هزار سال پیش و زمانی که خداوند تصمیم گرفت که بر روی این زمین قدم بگزارد را بیاد بیاوریم. او در شکل انسانی بهنام عیسی مسیح آمد، که صورت خدای نادیده (کولسیان ۱: ۱۵) بود و مظهر کامل وجود اوست. عیسی مسیح نمونه نهایی و کاملی است که نشان میدهد به تصویر خدا بودن برای انسان، به چه معنی میباشد. اولین آدم حامل این تصویر بود، اما سپس بهواسطه گناه این تصویر خدشهدار و تیره شد. مسیح، آدم آخر، این تصویر را بهصورت اولیه خود بازگرداند، و این امر را برای ما امکانپذیر ساخت که در تقدس و رستگاری راستین، حیاتی تازه و خلقنی نو دریافت کنیم.
چون ما انسانها به تصویر و شباهت خداوند آفریده شدهایم، دارای ارزش و بهای منحصر بهفردی میباشیم. این ارزش به دلیل این نیست که ما کار خاصی انجام دادهایم، این ارزش از طرف خداوند میآید. و چون ما این ارزش را داریم، ما میتوانیم بهصورتی مشروع و برحق، خود را بالاترین و اشرف مخلوقات خدا بدانیم. این بدین مفهوم است که ما باید برای سایر انسانها نیز ارزش قائل شویم؛ احترام ما به حقوق دیگران پایهای برای زندگی بهتر، به همراه آسایش و سعادت برای انسانها میباشد. دلیل دیگری که چرا ما باید در ضدیت با ظلم و ستم و تبعیض از هر نوع آن قرار بگیریم، این است که همۀ ما بهشکلی مساوی به شباهت و تصویر خدا ساخته شدهایم و همۀ ما دارای یک ارزش هستیم. در واقع، این بنیان و شالوده دمکراسی مدرن است.
خدا گفت: آدم را بهصورت ما و موافق شبیه ما بسازیم. منظور خدا از کلمه «ما» چه بوده است، چرا خدا از ضمیر جمع استفاده کرده است؟ به احتمال بعید شاید منظور او فرشتگان بودهاند، چون در آیه ۲۷ خداوند میگوید که آدم را بهصورت خود آفرید و از ضمیر مفرد استفاده میکند. در پرتو کتاب مکاشفه در عهد جدید، نسبتاً میتوان درک کرد که به احتمال زیاد خداوند به دو شخصیت دیگر تثلیث، یعنی پسر و روحالقدس اشاره داشته است. در واقع، در زبان عبری از واژۀ «الوهیم» که خود ضمیر جمع میباشد، بهجای کلمه «خدا» استفاده شده است، که اشاره به نمودی چندگانه از یک خدای نامحدود و لایتناهی دارد.
همچنین، آدم که در اول آیه ۲۷ بهصورت ضمیر مفرد و تنها بهکار برده شده است، دارای جنبه متفاوت دیگری نیز هست، و میبینیم که در قسمت آخر آیه بهصورت جمع بهکار برده شده: ایشان را نر و ماده آفرید. از ابتدا خداوند، مرد و زن را بهصورت و شبیه خود آفرید، تا در مقابل او مساوی و در برکت او بهطور مساوی شریک باشند.
۲۸-۳۱ خدا ایشان را برکت داد. یکی از نگرشهای خدا به خلقت خود، لذت بردن از عطای برکت است. او ما را بهصورتی آفرید، که به ما برکت دهد، احتیاجات ما را بر طرف سازد، و به ما حسی عمیق از شادی و هدف در زندگی بدهد. یک قسمت عمده از برکت خدا، شامل اعقاب ما و نسل ما میباشد؛ توجه کنید که خداوند بیدرنگ انسان را جهت بارور شدن و افزایش در تعداد برکت میدهد. یکی از عمدهترین وعدههایی که خداوند به ابراهیم داد این بود که نسل او در تعداد بیشمار و بسیار خواهد گردید.
هر چند خداوند برکت بارور شدن را بهصورتی الزامآور و امری بیان میکند: «بارور و کثیر شوید و زمین را پُر سازید»؛ اما ما نباید این برکت را بهصورت فرمانی معمولی ببینیم، بلکه بیشتر این برکت شکلی از خیرخواهی داشته است. معنی آن این است: «باشد که شما بارور و کثیر شوید ...»
خدا گفت: «... زمین را پِر سازید». طبق نظر بعضی از مسیحیان، خداوند از ما انسانها انتظار دارد که بارور شده و زمین را پُر سازیم. این گروه از مسیحیان میگویند که هرگونه پیشگیری از بارداری و تنظیم خانواده، اشتباه و مخالف نظر خداست. اما گروه دیگری از مسیحیان نیز میگویند که قسمتهای بسیار زیادی از زمین پُر از جمعیت گشته و ساکنان آن نواحی از ازدیاد جمعیت در رنج هستند و بهتر است که درک ما از آیه ۲۸ بر این مبنا باشد که بیشتر مناسب و قابل اجرا برای مردمان تاریخ اولیه بوده است. امروز نیاز است که هر شخصی جهت شناخت مسئولیت خود در مقابل این آیه، جویای اراده و خواست خداوند باشد. هرچند، تنها چیزی که ما بهطور یقین میتوانیم بگوییم این است که خداوند ارتباط جنسی بین زن و مرد را مقرر فرمود و این یکی از آن چیزهایی بود که خداوند آن را بسیار نیکو نامید.
در آیات ۲۸-۳۱، ما میبینیم که چطور خداوند بدقت برای تندرستی و سلامتی انسانها و حیوانات برنامهای داشته است. با احترامی که خداوند برای ما انسانها قائل بود به ما این اجازه را داد که بهصورت زن و شوهر، و والدین و فرزندان از مصاحبت و همراهی یکدیگر برخوردار شویم. او علاوه بر نمایندگی خود، به ما اقتدار و مسئولیت بر روی زمین را نیز داده است. او تمامی مواد غذایی مورد نیاز بدن ما را فراهم کرده که شامل ماهیان، پرندگان و گوشت میگردد (پیدایش ۹: ۳). او تصویر و شباهت خود و شخصیت خود را به ما داده است. در تمامی اینها ما میتوانیم خیرخواهی و نیکاندیشی خداوند نسبت به انسانها را ببینیم. زیرا خدا جهان را اینقدر محبت نمود....
[▲] يادداشتها
[▲] پینوشتها
متی ۲۴: ۳۵؛ دوم پطرس ۳: ۱۰-۱۳؛ مکاشفه ۲۱: ۱
مقالات عمومی: آفرینش، تکامل، یا هر دو مشاهده شود.
مزامیر ۱۹: ۱
رومیان ۱: ۲۰
امثال ۹: ۱۰
اشعیا ۴۵: ۱۸
یوحنا ۴: ۲۴
یوحنا ۱: ۱
یوحنا ۱: ۳
کولسیان ۱: ۱٦
آیه ۱٦
مزامیر ۳۳: ۹
آیه ۲۷
مقالات عمومی: آفرینش، تکامل، یا هر دو مشاهده شود.
آیه ۸
آیه ٦
آیه ۷
آیات ۹-۱۰
آیه ۱۱
آیات ۲۱، ۲۴ مشاهده شود.
آیه ۳
آیه ۱۴
آیه ۱۵
آیه ۱٦
آیه ۲۱
آیه ۲۱
آیه ۲۴
«آدم» یک واژه عبری برای لغت انسان است.
آیه ۲۷
در ابتدا قصد و هدف خداوند برای انسانها این نبوده است که سایر جانداران را برای غذا بکشند. اما بعد از جاریشدن سیل در زمان نوح، خداوند این اجازه را داد (پیدایش ۹: ۳ مشاهده شود).
عبرانیان ۱: ۳
پیدایش ۳: ۱-٦
اول قرنتیان ۱۵: ۴۵-۴۹
دوم قرنتیان ۵: ۱۷؛ افسسیان ۴: ۲۴
آیه ۲٦
پیدایش ۳: ۲۲ مشاهده شود.
آیه ۲۸
آیه ۲۸
پیدایش ۱۵: ۵؛ ۱۷: ۲
این درست است که عموماً در کتاب مقدّس، بیان خداوند برای برکت دادن، همواره مانند دستوری الزامآور است، اما این به مفهوم دادن یک فرمان نیست بلکه بیشتر همانند یک خواست و آرزو میباشد (پیدایش ۳۵: ۹، ۱۱).
آیه ۲۸
آیه ۳۱
یوحنا ۳: ۱٦
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ تفسیر کاربردی عهد عتیق (پیدایش فصل ۱: داستان آفرینش)، ترجمهی داوود کاظمیان؛ وبسایت رازگاه