|
سید قطب
فهرست مندرجات
◉ زندگینامه
◉ دیدگاههای سیاسی
◉ آثار
◉ يادداشتها
◉ پيوستها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
◉ پيوند به بيرون
اسلامگرایی سیاسی اخوانالمسلمین
سید قطب (به انگلیسی: Sayyid Qutb) (زادهی ۱۹۰٦ م - درگذشتهی ۱۹٦٦ م)، نویسنده، اندیشمند و نظریهپرداز مصری بود، که به دلیل بازنگری در برخی از مفاهیم اسلامی مانند: جهاد و حکومت اسلامی و تأثیر بر تحولات اجتماعی و سیاسی جهان اسلام، میان پژوهشگران و فعالان اسلام سیاسی، مشهور است. اندیشه او سخت در ایدئولوژی جنبشها و گروههای اسلامگرای، جهادی و سلفی اثر نهاد و مفهومهای «جاهلیت جهان»، «حاکمیت الله» و «جهانی بودن اسلام» به «تکفیر»، «انقلاب» و «خشونت» پیوندی ناگسستنی خورد. مکتب فکری او به عنوان «قطبیگری» شناخته میشود.
بیشک سید قطب از شخصیتهایی است که در سالهای آخر حیات خود و بهخصوص در دوران پس از خود، نقش بسزایی در اوضاع بهوجود آمده در جهان اسلام دارد. جریانهای اسلامگرا در دهه هفتاد و پس از آن، از افکار و آثار سید قطب ملهم گردیدند و با اتکا به نوشتههای او حرکتهای اعتراضی و نیز مسلحانه خود را در مصر شروع نمودند. قلم قطب، جامعه هیجانزدهی مصر آنزمان را شعلهور کرد و به دکترینی برای گروههای تکفیری مبدل شد. تأثیر قطب فقط محدود به جامعه مصر نیست، بلکه طبقات ناراضی در دیگر کشورهای اسلامی، از جمله افغانستان، نیز از کتابهای او و بهویژه، «معالم فی الطریق» تأثیر پذیرفتند.
▲ | زندگینامه |
سید قطب ابراهیم حسين شاذلی، در نهم اکتبر ۱۹۰٦ میلادی، در روستای موشا یا موشه (Musha)، از توابع استان اسیوط (Asyut Governorate) بهدنیا آمد. دوران کودکی را در همان روستا گذراند و بهسال ۱۹۱۲، در همانجا به مدرسه رفت و در سال ۱۹۱۸، تحصیلات ابتدايی را به پايان رسانيد
او، از کودکی به آموختن قرآن پرداخت و در سن ۱۰ سالگی حافظ کل قرآن شد. در سایر درسها هم دانشآموز موفق بود. از آنجا که پدرش، الحاج قطب ابراهيم، یک کنشگر سیاسی در حزب ملی «مصطفی كامل» و يكی از مشتركين اللوأ، نشريهی ارگانی حزب بود، هر هفته جلسات بحث و بررسی مسائل مهم مصر و جهان اسلام در منزلش برگزار میگردید که قطب نیز در آنها بهطور فعال شرکت داشت. در انقلاب ۱۹۱۹ مصر، در حالیکه بیش از ۱۳ سال نداشت، نیز همراه پدرش برای مردم سخنرانی میکرد و آنها را به جهاد و مقاومت ترغیب مینمود. بنابراین، از همان نوجوانی، يك فرد آگاه سياسی شد و ضمن طرفداری از ناسيوناليسم ضد انگليسی، مطبوعات و آثار جهانی را از كتابفروشان دورهگرد محلّی، تهيه میكرد و میخواند.
خانوادهی او تصميم گرفت كه او را به دليل استعداد فراوانش، پس از فارغالتحصيلشدن از مدرسهی موشا به قاهره بفرستد. اما، بهعلّت وقوع انقلاب ناسيوناليستی ۱۹۱۹ و قطع ارتباطات، باعث شد فرستادن او به قاهره تا سال ۱۹۲۰ به تعويق بيفتد، و بنابراین، سيد به مدّت دو سال از درس و مدرسه دور شد.
با این حال، وی در سال ۱۹۲۰ برای مدت چهار سال بهنزد دایی خود احمدحسین عثمان - که به تدریس و روزنامهنگاری اشتغال داشت - به شهر قاهره رفت تا ادامه تحصیل دهد. در آنزمان، وی از طریق دایی خود با حزب «وفد» و ادیب بزرگ، «عبّاس محمود العقاد» آشنا شد. سید شدیداً به شعر و ادب استاد عقاد عشق میورزید و عمیقاً تحت تأثیر آثارش قرار گرفت.
-
محمد قطب نقل کرده که برادرش از همان زمانیکه نزد دایی خود در بین سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۵، بهسر میبرد با عباس عقاد در ارتباط شد. این ارتباط، بهمنزله گشایش دریچهای از فرهنگ اروپایی بهروی قطب بود. عقاد، که چه از حیث فرهنگ عامه و چه از نظر ادبیات علمی، از نزدیک با فرهنگ غرب آشنا بود، هم از دیدگاه فکری و هم به لحاظ ایجاد فرصت کار در روزنامهها برای رفع مشکلات مادی، در زندگی قطب نقش داشت.
سید که، از سال ۱۹۲۴، در قاهره بهعنوان روزنامهنگار و شاعر و مصحح روزنامه فعالیت خود را آغاز کرد، پیش از آن، در سال ۱۹۲۲ وارد مركز تربیت معلّم شد و مدرك آموزش و تدریس ابتدایی را بهدست آورد، و پس از سه سال - در سال ۱۹۲۵ - جهت تكمیل و ادامهی تحصیل به «دارالعلوم» رفت. دارالعلوم، مؤسسهی تربیت معلّم جدیدی بود كه از سال ۱۸۷۲ برای جبران نواقص دانشكدهی آموزشی الازهر تأسیس شده بود. او در سال ۱۹۲۹ بهطور رسمی از مؤسسه پذیرش گرفت و در سال ۱۹۳۳ - در سن ۲۷ سالگی - پس از دریافت مدرك لیسانس زبان و ادبیات عرب از آن، فارغالتحصیل شد. حسن البنّا نیز در فاصلهی سالهای ۱۹۲۳ و ۱۹۲۶ در همین مؤسسه درس خوانده بود.
بههنگام تحصيل در قاهره، پدرش درگذشت و مسئوليّت خانواده به او محوّل گرديد و ناچار شد كه اعضای خانوادهاش را به قاهره انتقال دهد. او از سال ۱۹۳۳، حدود شش سال برای تدریس به استخدام وزارت معارف عمومی درآمد، و دوران تدریس خود را در استانهای اطراف شروع كرد: ابتدأ در مدرسهی «داوودیة»، سپس در سال ۱۹۳۵ به مدرسهی «دمیاط» بهتدریس پرداخت. در سال ۱۹۳۶ به «حلوان» در اطراف پایتخت منتقل شد و تصمیم گرفت در آنجا همراه مادر، دو خواهر و برادرش زندگی كند.
در سال ۱۹۴۰ بود كه مادرش را نیز از دست داد. مرگ ناگهانی مادرش، او را شدیداً دچار غم و اندوه كرد، تا آنجا كه خود را در زندگی تنها و غریب میدید. در همانسال، كه بهخود وزارتخانه انتقال یافت، به مدّت ۵ سال بازرس مدارس ابتدایی بود. طی این مدّت طرحهای زیادی را برای اصلاح سیستم آموزشی مصر ارائه داد كه همواره به داخل كیسهی مخصوص كاغذباطلههای مقامهای ارشدش - كه زمانی «طه حسین» نویسنده و ادیب مشهور، یكی از آنها بود - انداخته میشد.
در سال ۱۹۴۸، سید، از طرف وزارت معارف مصر، برای تکمیل تحصیلات، به ایالات متحده آمریکا اعزام شد و در سال ۱۹۵۰ به مصر بازگشت. وی پس از بازگشت از آمریکا کتاب «امریکا آلتی رایت» را به نگارش درآورد و بهدنبال اختلافات متعددی که با مسئولان رده بالای وزارت معارف داشت، چند ماه بعد از انقلاب، و پیش از رسیدن به دورهی بازنشستگی، در سال ۱۹۵۲، استعفا داد و خود را وقف کارهای اصلاحی نمود.
او در جوانی به حزب وفد پیوست و تا سال ۱۹۴۲، در آن باقی ماند، و مقالات، قصاید و بحثهای فراوانی را در مجلات و نشریات این حزب منتشر ساخت. بهدنبال کنارهگیری از حزب وفد، بیش از ده سال بههیچ سازمان و گروهی نپیوست و به فعالیتهای عام اسلامی و انقلابی پرداخت تا اینکه گمشدهاش را در سازمان اخوانالمسلمین یافت، و بهسال ۱۹۵۳ رسماً به عضویت آن درآمد و بقیهی عمرش را در آن سپری کرد.
چنانکه در بالا بیان شد، سید در دورهی نوجوانی هرچند در فعالیتهای سیاسی اجتماعی نیز سهیم بود، ولی بیشرتر به ادبیات و نقد ادبی میپرداخت و سالیان متمادی کار نقد ادبی را بر عهده داشت و کتابها و مقالات متنوعی را در این زمینه منتشر ساخت.
سید در دورهی حکومت پادشاهی از هیچ تلاشی برای اصلاح و مبارزه، کوتاهی ننمود و توانست زمینههای فکری انقلاب سال ۱۹۵۲ را فراهم سازد، و با دستاندرکاران آن همکاری نزدیک و مستمری داشته باشد. ولی هنگامیکه اهداف آنان را با اهداف اسلامی خود متعارض یافت، از آنها و پستهای پیشنهادیشان کناره گرفت، و از اولین قربانیان هجوم مردان انقلاب بر گروه اسلامی اخوان بود. بهطوریکه در پی تظاهراتی که در سال ۱۹۵۴ شکل گرفت و پس از چندی سوءقصد نافرجامی که به جان عبدالناصر شد، بسیاری از اعضای اخوان، از جمله سید قطب دستگیر شده و به پانزده سال زندان محکوم شد؛ ولی بهدلیل ابتلا به بیماریهای گوناگون ریوی، سینه و معده، بیشتر دوران زندان را در بیمارستان زندان «لیمان طره» گذراند و در سال ۱۹۶۴ بهدنبال وساطت عبدالسلام عارف، رئیسجمهور وقت عراق و با عفو پزشکی از زندان آزاد شد. اما چند ماه بعد، در تابستان سال ۱۹۶۵، بههمراه دهها تن از اعضای اخوان به اتهام توطئه برای براندازی حکومت دوباره روانهی زندان شد. وی در شرایط سخت زندان و دورهی کوتاه آزادی، توانست با اجازهی مرشد عام اخوان، سرپرستی تشکیلات جدید اخوانالمسلمین را بر عهده بگیرد. وی در بار دوم زندان، بهدنبال شکنجههای طاقتفرسا، در دادگاهی نظامی به سرپرستی «فؤاد دجوی» به اعدام محکوم شد. این حکم موجی از اعتراض و ابراز انزجار را در جهان اسلام برانگیخت و شخصیتهای مهمی کشورهای اسلامی خواستار لغو اجرای آن شدند. اما علیرغم همهی این تلاشها، در نیمههای شب دوشنبه بیستونهم آگست ۱۹۶۶ سید قطب بههمراه دو تن از همفکرانش: محمد هواش و عبدالفتاح اسماعیل بر سر دار رفتند.
▲ | دیدگاههای سیاسی |
جنبش «اخوانالمسلمین» مصر، یکی از نخستین و اثرگذارترین گرایشهایی اسلام سیاسی مدرن بوده که با بهرهگیری از اندیشههای کسانی چون «سید جمالالدین افغانی» کوشید راهحل جدید و رضایتبخشی برای مشکلات عقبماندگی جوامع مسلمان و چگونگی روبهروشدن آنها با اندیشهها و ارزشهای غربی، طرح کند. این جنبش در سال ۱۹۲۸ میلادی، بههمت «حسنالبنأ» پایهگذاری شد و بهسرعت گسترش یافت، بهگونهای که اعضای آن در آستانهی جنگ جهانی دوم، به حدود یک میلیون نفر رسید. ایدیولوژی این جنبش، کاملاً اسلامی بود و آنان برای حاکمیت تعالیم دینی - در هر دو عرصهی زندگی خصوصی و عمومی - میکوشیدند و البته، از سوی دیگر، مبارزهی آنها آشکارا ضد استعماری و ضد ارزشهای غربی بود.
از نظر اخوانالمسلمین، ده عامل بدبختی و عقبماندگی جوامع مسلمان عبارتاند از: استعمار، کشمکشها و درگیریهای مغرضانهی سیاسی و مذهبی، رباخواری، غربزدگی، شرکتهای خارجی، قوانین مجهول، بیدینی، شهوترانی، رویگردانی از فضایل معنوی و بیبرنامگی.
سید قطب، یکی از مهمترین متفکران اسلامگرای مصری بود که در سال ۱۹۵۱ میلادی، به جنبش اخوانالمسلمین پیوست و بهسرعت جایگاه ویژهای پیدا کرد. او که اهل قلم و اندیشه بود، سعی کرد با استناد به آیات قرآن، برای مشکلات جوامع مسلمان پاسخ مناسب و عملی بهدست آورد. در مدت زمان اندکی، نوشتههای سید قطب خوانندگان فراوانی پیدا کرد و او بهعنوان یک متفکر پیشرو و صاحبرأی شناخته شد. همچنین در کنار فعالیتهای فکری و قلمی، بقایای اخوانالمسلمین را که هر از چندی تحت فشار حکومت قرار میگرفتند، بازسازی کرد و سعی کرد ایدههایش را بهطور عملی پیگیری نماید. از اینروست که در دههی شصت میلادی، با هدایت وی، سازمان مخفی اخوانالمسلمین تأسیس شد و البته مدت چندانی نگذشت که رهبران و اعضای فعال اخوانالمسلمین - از جمله سید قطب - بهدلیل فعالیت بر ضد حکومت جمال عبدالناصر، دستگیر و محاکمه شدند. نتیجهی محاکمه، صدور حکم اعدام برای سید قطب و چند تن دیگر از فعالان جنبش در سال ۱۹۶۶ بود.
با اینحال، مرگ سید قطب موجب فراموشی آرا و اندیشههای وی نشد، بلکه دیدگاههای او دربارهی احکام سیاسی و اجتماعی اسلام تداوم یافت و خواستاران بیشتری پیدا کرد.
▲ | آثار |
سید قطب، پس از ۵۹ سال و ۱۰ ماه و ۲۰ روز، گذراندن حیات، ۲۹ اثر ارزنده در زمینهی ادبیات و نقد و فکر اسلامی از خود بر جای گذاشت. شماری از آثار او به شرح زیر است:
-
□ فی ظلال القرآن (تفسیر قرآن)
□ دورنمای رستاخیز در ادیان پیشین قرآن (مشاهد القیامة فی القرآن)، برگردان فارسی از: غلامرضا خسروی و جلالالدین حسینی، .ناشر: مرتضوی - چاپ: ۱۳۶۳
□ تصویر فنی و نمایش هنری در قرآن (التصویر الفنی فی القرآن)، برگردان فارسی از: محمدعلی عابدی، انتشارات: انقلاب ۱۳۵۹
□ نشانههای راه (معالم فی الطریق)، برگردان فارسی از: محمود محمودی، ناشر: احسان. این کتاب، که در زندانهای رژیم جمال عبدالناصر نگاشته شده، در واقع، مانیفست بنیادگرایی است (خشونت و تکفیر دینی نظر به اندیشههای سید قطب). سید قطب میگوید اسلام فقط عقیده نیست بلکه عمل است. سید قطب پس از برگشت از آمریکا، در فاصله سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۶، بهعنوان یک تئوریسین و مبارز رادیکال شناخته میشود. اندیشه سید قطب نیز در طول زمان رادیکالیزه میشود. این کتاب در فارسی با عنوان «چراغی بر فراز راه»، نیز ترجمه شده است.
□ آینده در قلمرو اسلام (المستقبل لهذا الدین)، برگردان فارسی از: سیدعلی خامنهای، مشهد - ۱۳۴۵؛ سید قطب، در این کتاب، ابتدا ماهیت دین را آنچنان معرفی میکند که گویی برنامهی زندگی است و شعائر و مظاهر دینی، آنگاه ضروری و سودبخش است که نمایندهی واقعیات و نشاندهنده حقایق باشد.
□ اسلام و عملکردهای استعمار، برگردان فارسی: اسدالله محمود، چاپ: ۱۳۶۱.
□ ما چه میگوییم؟، برگردان فارسی از: سیدهادی خسروشاهی، ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی - ۱۳۹۱ (این کتاب قبلاً نیز بارها چاپ شده است).
□ عدالت اجتماعی در اسلام (العداله الاجتماعیه فیالاسلام)، برگردان فارسی از: سیدهادی خسروشاهی، و محمدعلی گرامی. در این کتاب، سید قطب به عدالت، جامعه، اقتصاد و حکومت اسلامی میپردازد.
□ اصول و شیوههای نقد ادبی (النقد الأدبی – أصوله و مناهجه)، برگردان فارسی از: محمد باهر، ناشر: خانه کتاب - ۱۳۹۰.
□ فاجعهی تمدن و رسالت اسلام (الاسلام و مشکلاة الحضارة)، برگردان فارسی از: علی حجتی کرمانی، تهران: انتشارات اسلامی، ۱۳۵۱.
□ مقابلهی اسلام با سرمایهداری، برگردان فارسی و اقتباس از: دکتر سیدمحمد رادمنش، انتشارات بنیاد علوم اسلامی - ۱۳۶۰.
□ زیربنای صلح جهانی
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها │ ...