|
سلطان سالار عزیزپور
فهرست مندرجات
◉ زندگینامه
◉ نمونهی شعر
◉ آثار
◉ يادداشتها
◉ پيوستها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
◉ پيوند به بيرون
چهرههای فرهنگی افغانستان شاعران افغانستان
سلطان سالار عزیزپور (به انگلیسی: Sultan Salar Azizpour) (زادهی ۱٣٣٧ خ)، شاعر، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی اهل افغانستان و سردبیر ماهنامهی «رستاخیز» است.
▲ | زندگینامه |
سلطان سالار عزیزپور فرزند عبدالرئوف، در میزان ۱٣٣٧ خورشیدی (اکتبر ۱۹۵٨ میلادی)، در دهکدهی «ملاخیل»، بازارک، پنجشیر بهدنیا آمد. پدرش افسر نظامی و سخت شیفتهی ادبیات و فرهنگ و مادرش روستا زادهیی از زنان روستایی دهکدهی «ملک خیل» نجراب بود. پدربزرگش، ملا میرانشاه پنجشیری، یکی از علمای آنزمان و اهل کتاب و مطالعه بود. خانوادهی فرهنگی و میحط پُر از کتاب از همان کودکی بر وی اثر ژرف گذاشت. آموزش پیش از دبستانی را در رشتۀ علوم دینی نزد بیبی حاتون، در هرات فراگرفت و دوره تحصیلات دبستان را در مدرسۀ موفق هرات و مدرسهی شاه دوشمشیره کابل و دبیرستان را در دبیرستان امانی (لیسهی نجات) کابل گذراند. در سال ۱٣۵٧، وارد دانشکدهی داروسازی (فارمسی) دانشگاه کابل شد و در سال ۱٣٦٢، کابل را ترک گفت و به پاکستان مهاجر شد.
در دوران نوجوانی به شاعری و سیاست روی آورد. در آنزمان فضای مدارس و دانشگاه، جوی اعتراض سیاسی بود و گروههای مختلف سیاسی در میان دانشآموزان و دانشجویان تأثیر گذار بودند. در همین دوران است که او به جریان چپ گرایش یافت و در گروههایی نظیر «اخگر»، «سرخا» و «ساما» بهفعالیت پرداخت. آرمانهای انسانی آثار چپی در او اثر گذار بود و دستمایه اشعار و نوشتههای پسین او شد.
سالار عزیزپور، نخستین اشعارش را در همان زمان سرود و از نظر استاد واصف باختری گذراند و مورد تشویق او قرار گرفت. بعدها، نخستین دفتر شعر خود را بهنام «آخرین وخشور» در بهار سال ۱٣٨۴ خورشیدی منتشر کرد.
پس از کودتای هفتم ثور ۱٣۵٧ و حاکمیت حزب دمکراتیک خلق افغانستان، مورد پیگیرد دولتمردان آن زمان قرار گرفت و ناگزیر به ترک وطن شد. وقتی به پیشاور آمد، «با نسلی از سیاستبازان کهنهکار دست و گریبان شد» و پس از مطالعهی آثار کارل مارکس، فریدریش نیچه، یورگن هابرماس و ژان پُل سارتر، در برابر آنان ایستاد و راه خود را از آنان جدا کرد.
بین سالهای ۱٣٦٧ و ۱٣٦٨، همراه با دوست خود بهنام «عصمت سیفی»، بهشغل آموزگاری در دبیرستان استقلال پیشاور پرداخت و در سال ۱٣٦٨ خورشیدی (۱۹٨۹ میلادی) به کشور آلمان پناهنده شد و در شهر مونیخ اقامت گزید.
سالار عزیزپور، در آلمان به نوشتن مقالات سیاسی و فرهنگی روی آورد و در کنار آن سردبیری دو ماهنامهی «رستاخیر» و «رودکی» را بر عهده داشت. همچنین برای نشریههای «امید»، «کیهان»، «نفد و آرمان»، «کاوه»، «روشنی» و ... مقاله مینوشت و همزمان با رادیو «زن» (در سوید) و «رادیو دری» (در مشهد) همکار بود.
بین سالهای ۱٣٨٧ و ۱٣۹٠ خورشیدی (٢٠٠٨ تا ٢٠۱۱ میلادی)، سالار عزیزپور به کابل رفت و سخنگویی و مسئول دفتر فرهنگی و مطبوعاتی «کابل بانک» بود. اکنون او، از سال ۱۳۹۵ خورشیدی (۲۰۱۶ میلادی)، بهعنوان مترجم در کشور آلمان مشغول بهکار است.
وی در سال ۱٣٧٣ خورشیدی، با بانو فروزان ستاری ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو فرزند (یک دختر بهنام فروهر و یک پسر بهنام سهراب) میباشد.
▲ | نمونهی شعر |
- هفت نسلم
هفت وصلم
به خیناگران سمرقند میرسد
شاد زی با سیاه چشمان شاد
مادرم
از سوی پدر
به رندان نورستان
و از سوی مادر
به یمگان بدخشان
من آنم که در پای خوکان نریزم
تبعیدی در تبعیدم
نسل منقرص و سرگردان
از آدم تا حوا
نسل معترف در اعتراف
نسل معترض در اعتراض
نسل معبد در عبود
زادگاهم نفرین گاهِ جهان
آنجای که غرورش بر هیچ کمانی سرخم نکرد
با مولانا در سماع رقصیدهام
با حافظ به جنگ هفتاد دو ملت
تبعیدی هفت آسمانم
آرامگا هم را بر سنگ گورم نوشتهاند
و سرنوشتم را بی من نوشتهاند
ترا دارم در غربت دل تنگ
از کابل تا مونیخ
در طوفان نوح
در کشتی خالیتر از هیچ
وقتی سونامی مرا میبلعد
در برابر چشمانت
و جهان بیهیچ خدایی توفانی میشود
تبعیدی هفت آسمان در آتش و باد
وقتی اژدها بیدار میشود
و تو جاری میشوی در نفسهایم
هفت نسلم
هفت وصلم
به تو میپیوندد
به آفتاب باور باید کرد
وقتی چشمانت چراغانیست
و تو از راه میرسی
با رنگینکمانِ از باور
تبعیدی بیهمه چیز
▲ | آثار |
سالار عزیزپور، از سال ۱٣٨۴ تاکنون به آفرینش آثار زیر در زمینهی شعر و ادب و زبانشناسی پرداخت:
۱- در گسترهی شعر:
- مسعود در آیینهی شعر، گزیده اشعار دیگران که به همت سالار عزیزپور و همکاری سفارت کبرای افغانستان در هند، در سال ۱٣٨٢ خورشید در دهلی منتشر شد.
- آخرین وخشور، مجموعه اشعار منشتره در بهار ۱٣٨۴ خورشیدی در بنگاه نشراتی شاهمامه، در کشور هلند.
- خاکستر صدا، چاپ نخست - خزان ۱٣٨٦ خورشیدی، در بنگاه نشراتی شاهمامه، در کشور هلند.
- بر تن تنای تن، سومین مجموعهی شعری، چاپ سال ۱٣٨٨ خورشیدی، در بنگاه انتشارات میوند، در کابل.
- یکدست بیصدا، چهارمین مجموعهی شعری، چاپ سال ۱٣۹۱ خورشیدی، در بنگاه نشراتی شاهمامه، در کشور هلند.
- زندهگی صبح قشنگیست، پنجمین دفتر شعر، چاپ سال ۱٣۹٢ خورشیدی، در بنگاه نشراتی شاهمامه، در کشور هلند (بهشکل الکترونیکی).
٢- در عرصهی رُماننویسی
- نامش راخودت بگذار، چاپ سال ۱٣۹۵ خورشیدی، انتشارات سعید، در کابل.
- آنسوی کابوس وروایت، چاپ بهار سال ۱٣۹۷ خورشیدی، انتشارات سعید، در کابل.
۳- در زمینهی زبانشناسی
- پارسیستیزی در افغانسان، چاپ سال ۱٣٧۹ خورشیدی، در بنگاه انتشارات میوند، در پیشاور.
- از زبان تا ادب پارسی، چاپ سال ۱٣٨٠ خورشیدی، در مونیخ - آلمان
- پژوهشی در گسترهی ربان، چاپ سال ۱٣٨۴ خورشیدی، در بنگاه نشراتی شاهمامه، در کشور هلند.
- جدال بر سر واژهها، چاپ سال ۱٣۹٢ خورشیدی، در بنگاه نشراتی شاهمامه، در کشور هلند (بهشکل الکترونیکی).
۴- در پهنهی نقد ادبی
- جستارها و نوشتارها، چاپ ۱٣٧۹ خورشیدی، توسط انتشارات فردا، در دهلی - هند.
- پنجشیر در آیینهی فرهنگ، چاپ تابستان ۱٣٨٧ خورشیدی، در بنگاه نشراتی شاهمامه، در کشور هلند.
- روایتی از ما در حدیث دیگران، چاپ بهار ۱٣٨٧ خورشیدی، در بنگاه نشراتی شاهمامه، در کشور هلند.
- ادبیات معاصر افغانستان بهروایت دیگر، چاپ اول، تابستان ۱٣٨۹ خورشیدی، مطبع شبیر، در کابل.
- پسا باختری، بهسال ۱٣۹٢ خورشیدی، در بنگاه نشراتی شاهمامه، در کشور هلند، بهشکل الکترونیکی منتشر شد و در بهار سال ۱۳۹۶ خورشیدی، در انتشارات سعید در کابل به چاپ رسید.
۵- در زمینهی مطبوعات
- مطبوعات آماج گفتگو، چاپ تابستان ۱٣٨۵ خورشیدی، در بنگاه انتشارات میوند، در کابل.
در ضمن، چند اثر دیگر او بهنامهای «یک سیب و دونیم» و «دونقطهی آخر خط» (رُمان) و «یک کسی در جان من گم اس» (دفتر شعر) و «جایگاه زبان در زمان معاصر» (پژوهشی) در دست انتشار است.
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
نسخهی قدیمی زندگینامهی سلطان سالار عزیزپور.
[▲] پینوشتها
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها │ افغانستانشناسی │ زندگینامه