|
تاریخ افغانان
افغانان در منابع تاریخی
فهرست مندرجات
.
حکایت افغانان در مقامات شیخ ژندهپیل
پروفسور گئورگ مورگنسترن (Georg Morgenstierne) (۱۸۹۲-۱۹۷۸)، زبانشناس و خاورشناس نروژی، در مورد منشای قوم افغان مینویسد: «پکتوکی» (پشتون یا پختون)، که نخستینبار توسط هرودوت بهکار رفته است، یکی از یازده قبیلهی آریایی بود که از جنوب دشتهای آسیای میانه حرکت کرده، سلسلهجبال هندوکش را عبور نموده و در دامنههای کوههای سلیمان جاگزین شدهاند. اما واقعیت این است، که قبایل قوم پشتون، در جنوب هندوکوه، در سرتاسر شرق، جنوب و غرب افغانستان پراکنده شدهاند. چنانکه از قول پروفسور مارتین اسپرلینگ (Martin Sprengling) (۱۸۷۷-۱۹۵۹)، باستانشناس آمریکایی دانشگاه شیکاگو، گفته میشود، واژهی افغان بهصورت «اپهگان» در کتیبههای نقش رستم از عهد شاهپور اول، شاهنشاه دوم ساسانی، نیز آمده و در این سنگنوشتههای بهجا مانده از آنزمان، گندفر، سپهسالار افغان بوده است.
در دورهی اسلامی نیز نام افغانان در منابع مختلف تاریخی و حماسی یاد شده است. مثلاً داستان کک کهزاد، یکی از داستانهای حماسی در شاهنامه فردوسی است.
اما آنچه در زیر میآید، حکایتی است از کتاب «مقامات ژندهپیل»، پیرامون افغانانی که در غرب افغانستان کنونی میزیستند. کتاب مقامات ژندهپیل، اثر محمد غزنوی، يكی از شاگردان ممتاز شيخ احمد جام، ملقب و مشهور به ژندهپیل است، که در باب زندگانی و افكار و کرامات این عارف بلند پایه است كه در قرن پنجم و ششم هجری (دورهی سلجوقی)، در دهی كه ظاهراً همان تربتجام كنونی است، میزيسته است. هرچند که پیوند شخصیت و زندگی وی با کرامات سبب شده است که چهرهی حقیقی و اندیشهی وی در لایههایی از خرافات و هالهای از ابهام باقی بماند. این کتاب، که نزديك به هشتصد سال از تأليف آن میگذرد، اثر کهن نثر زبان دری است، كه برای روشن ساخت يا تكميل جغرافيای تاريخی خراسان از آن میتوان برد، زيرا اسامی ديهها و آبادیها و شهرهای كوچك در اين كتاب به نسبت فراوان است. همچنین منبعیست که در آن به صراحت از افغانان یاد شده است.
خواجه سدیدالدین محمد بن موسی بن یعقوب غزنوی، فقیه و عالم دین که از امامان غزنه بود، در آنجا مکتبی و شاگردانی داشته است و تولد وی باید در اوایل سدهی ششم هجری بوده باشد. او، کتاب «مقامات ژندهپیل» را طاهراً در حدود سال ۵۵۰ هجری قمری، دربارهی مقامات و کرامات شیخالاسلام ابونصر احمد بن ابیالحسن بن احمد بن محمد نامقی جامی ملقب و مشهور به «ژندهپیل» (زنده پیل) احمد جام، صوفی بزرگ خراسان (۴۴۱-۵۳۶ هجری)، که محمد غزنوی در شخص وی، مظهر و نمونهای از یک صوفی مرشد که دارای کرامات و قادر به خرق عادات است، میدیده، بهطرز افسانهای و تصورات عامیانه بهرشتهی تحریر درآورده و در حدود سال ۵۷۰ هجری کار آن را به انجام رسانیده است. در این کتاب حکایت میشود که وی برادری داشت که باری بهدست افغانان اسیر گردیده و شرح ماجرا را در حکایت ۱۲۳، طوری که در زیر آمده بیان میدارد.
▲ | حکایت ۱۲۳: گرفتارشدن برادر مؤلف بهدست افغانان |
دیگر هم او گفت: وقتی برادر مرا در میان اوغانیان بگرفته بودند و ببرده، و من بهغایت اندوهگین بودم. نیمشبی بود، برخاستم و غسل برآوردم و دویی (دو رکعت نماز) بگزاردم. پس سجاده در گردن کردم و زاری میکردم و بر پای میایستادم، پس شیخالاسلام (احمد جام) را به خدای شفیع آوردم، گویی آواز به گوش من آمد که دل فارغ دار، چنان شود که تو خواهی. پس روز آدینه بدان قبیله رفتم که وی بود، و ایشان از وی صد هزار درم میخواستند. حقتعالی ایشان را چنان مهربان گردانید که او را به من باز دادند و بند از پای او برداشتند، و به سلامت بهخانه آوردم. همگان تعجب کردند که هرگز کس را این فتوح برنیامده بود که ما را برآمد.[۱]
از این حکایت چنین بر میآید که قبایل افغان، در عهد سلجوقیان، از غزنه تا جام، مسکن داشتهاند و مردمان شجاع و مقتدری بودهاند که حتی با مخالفان خود از مهربانی و جوانمردی کار میگرفتهاند.
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين یادداشت برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- غزنوی، سدیدالدین محمد، مقامات ژندهپیل (احمد جام)، صص ۱۷۳-۱۷۴.
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ کتاب مقامات ژندهپیل (احمد جام)، تألیف خواجه سدیدالدین محمد غزنوی (در سدهی ششم هجری)، بهکوشش دکتر حشمتالله مؤید سندجی، تهران: انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم - ۱۳۴۵ خورشیدی.