دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۷ آبان ۱۲, شنبه

مولانا سمیع‌الحق

از: دانشنامه‌ی آریانا

مولانا سمیع‌الحق


فهرست مندرجات
پاکستانجماعت اسلامی پاکستان

مولانا سمیع‌الحق (به انگلیسی: Maulana Sami-ul-Haq) (زاده‌ی ۱۳۱۶ خ - درگذشته‌ی ۱۳۹۷ خ)، یک عالم مذهبی، سیاستمدار و سناتور پاکستانی و رهبر جمعیت علمای پاکستان بود، که از او به‌عنوان «پدر معنوی طالبان» یاد می‌شود. وی از چهره‌های سیاسی-مذهبی شناخته‌شده‌ و با نفوذ اما جنجالی در میان پاکستانی‌ها و افغان‌ها بود.


زندگی‌نامه
مولانا سمیع‌الحق

سمیع‌الحق، در ۲۷ ماه قوس (آذرماه) ۱۳۱۶ خورشیدی (۱۸ دسامبر ۱۹۳۷ میلادی)، در شهر اکوړه خټک ‎ (Akora Khattak)، که در جاده پیشاور به راولپندی در استان خیبر پختونخوا پاکستان (Khyber Pakhtunkhwa) - که در زمان استیلای بریتانیا در هند، ایالت شمال‌غربی صوبه سرحد یا استان مرزی شمال‌غربی هند بریتانیایی (North-West Frontier Province) نامیده می‌شد، واقع است، در یک خانواده‌ی مذهبی قوم پشتون به‌دنیا آمد. پدرش مولانا عبدالحق بود که در مدرسه دینی دیوبندی تحصیل کرده بود و در پاکستان مدرسه‌ی دینی دارالعلوم حقانیه را، در ۲۳ سپتامبر سال ۱۹۴۷ میلادی، بنیان گذاشت. بعدها این مدرسه با هزاران شاگرد به پسرش سمیع‌الحق به میراث ماند. اکنون به مدرسه‌ی حقانیه لقب «دانشگاه جهاد» داده‌اند. سمیع‌الحق، نیز تحصیلاتش خود را در همین مدرسه، در سال ۱۳۶۶ ه‍.ق (۱۹۴۶ یا ۱۹۴۷ میلادی) آغاز کرد و در آن‌جا زبان عربی و دستور زبان عربی (صرف و نحو)، فقه، اصول فقه، منطق، تفسیر و حدیث را فرا گرفت. وی به‌زبان عربی مسلط شد، اما در موعظه و تبلیغ همواره به زبان‌های زبان اردو، که زبان ملی پاکستان است و زبان پشتو که زبان مادری او بود سخن می‌گفت.

از سال ۱۹۸۳ تا سال ۱۹۸۵، مولانا سمیع‌الحق، عضو مجلس شورا در پاکستان بود. در این زمان از جهاد افغانستان و رهبران آن در برابر اشغال افغانستان توسط نیروهای ارتش سرخ شوروی سابق حمایت می‌کرد. چنان‌که فرهاد محمدی، خبرنگار بی‌بی‌سی در کابل، می‌نویسد: «در زمان حضور نیروهای شوروی در افغانستان، او رابطه‌ی نزدیک با مجاهدین افغانستان داشت و برخی از آن‌ها حتی در مدرسه‌ی حقانیه آموزش علوم دینی دیدند.»

با این وضع، صدها دانش‌آموز مدرسه حقانیه که از شاگردان مولانا سمیع‌الحق بودند، طی چند دهه در افغانستان در برابر دولت‌های مختلف افغانستان جنگیدند. گفته می‌شود شماری از نخستین اعضای گروه طالبان افغان پیش از آمدن به افغانستان در مدرسه حقانیه دانش‌آموز بودند. از جمله این افراد می‌توان به ملا محمدعمر، رهبر پیشین طالبان، جلال‌الدین حقانی و اخترمحمد منصور اشاره کرد. مولانا سمیع‌الحق، باری ملا محمدعمر را از شاگردان برجسته‌‌ای خود خواند و او را «انسان فرشته‌مانند» توصیف کرد. وی به‌طور آشکار طالبان را برای تصرف دوباره افغانستان تشویق می‌نمود و از طرفداران سرسخت این گروه بود؛ او در سال ۲۰۱۳، در دیدار با ریچار اولسون، سفیر آمریکا در اسلام‌آباد از آمریکا خواست نیروهای خود را از افغانستان خارج کند و بگذارد طالبان دوباره این کشور را به کنترل خود درآورند. همو در جای دیگر اظهار داشت:

    فقط یک سال مهلت به طالبان داده شود، آن‌ها ظرف این مدت افغانستان را شاد خواهند کرد... تمامی مردم افغانستان آن‌ها را دوست خواهند داشت… اگر نیروهای آمریکایی افغانستان را ترک کند همه‌ی این اتفاقات در مدت کمتر از یک‌سال اتفاق خواهد افتاد... تا زمانی‌که آن‌ها در افغانستان باشند، افغان‌ها برای آزادی خود مبارزه می‌کنند... این جنگ برای آزادی است و تا زمانی‌که بیگانگان کشور افغانستان را ترک نکنند، این جنگ ادامه خواهد داشت.

گرچه شماری هم‌ به‌خاطر حمایت سمیع‌الحق از جهاد علیه شوروی در افغانستان و برخی «قدم‌های نیک» در پاکستان از او به نیکی یاد می‌کنند، از جمله فتوای مشروع‌بودن واکسن پولیو و حمایت از این روند در مناطق تحت حاکمیت شورشیان پاکستانی؛ اما او در میان بسیاری از افغان‌ها به‌دلیل حمایت همیشگی‌اش از گروه طالبان افغان و مشروع‌دانستن جنگ آن‌ها علیه دولت افغانستان منفور است. به‌همین دلیل، مخالفان طالبان، او را «پدر معنوی طالبان» می‌خواندند. هارون نجفی‌زاده، که هفت سال پیش از مرگ مولانا سمیع‌الحق، با او گفت‌گو کرده بود، می‌گوید:

    پیش از این، من گفت‌وگویی درباره‌ی اوضاع افغانستان با ژنرال حمیدگل، رئیس سابق سازمان استخبارات پاکستانی (ای‌اس‌آی) انجام داده بودم و او را از قول تحلیل‌گران مسائل منطقه، «پدر معنوی طالبان» خوانده بودم. بعد وقتی نصیرالله بابر، وزیر داخله سابق دولت پاکستان در اثر کهولت سنی درگذشت، او را هم «پدر معنوی طالبان» معرفی کردیم. اما شاید مولانا سمیع‌الحق حقانی که برای سال‌های طولانی زمینه‌ی فراگیری دروس دینی را برای مجاهدین و طالبان افغان فراهم کرده است، بیش از همه سزاوار این عنوان باشد. مدرسه‌ی حقانیه او هنوزهم بیش از سه‌هزار طلبه دارد و آقای حقانی در تنظیم کار و برنامه‌ی بیش از ۴٠ هزار مدرسه فعال دینی در پاکستان، نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. دولت افغانستان اکثر این مدارس را در واقع مراکز جلب‌وجذب شبه‌نظامیان می‌داند و بارها خواستار ممنوع‌کردن این مدارس شده است.

زمانی‌که بی‌نظیر بوتو نخست‌وزیر سابق پاکستان و رهبر حزب اپوزیسیون مردم پاکستان، در ۲۷ دسامبر ۲۰۰۷، در شهر راولپندی به‌وسیله‌ی یک مرد تیرانداز، در یک عملیات انتحاری، کشته شد، پلیس پاکستان مدعی شد که «ترور در دارالعلوم حقانیه و به‌دست طلاب آن طرح‌ریزی شده است.»

مولانا سمیع‌الحق در کنار ژنرال حمیدگل

به‌هر حال، مولانا سمیع‌الحق در بین سال‌های ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۷ برای دو دوره (یعنی: از فوریه ۱۹۸۵ تا مارس ۱۹۹۱ و از مارس ۱۹۹۱ تا مارس ۱۹۹۷) عضویت مجلس سنای پاکستان را کسب کرد. هم‌چنین، او رهبری حزب سیاسی جمعیت علمای اسلام شاخه سمیع، عضویت مؤسسان متحده مجلس عمل، ریاست مدرسه دینی دارالعلوم حقانیه - از ۱۶ شهریور ۱۳۶۷ تا ۱۱ آبان ۱۳۹۷ - و نیز ریاست شورا دفاع پاکستان - از اکتبر ۲۰۱۱ تا ۲ نوامبر ۲۰۱۸ - را در کارنامه‌ی خود دارد.

سرانجام، مولانا سمیع‌الحق در شب ۱۱ آبان (عقرب) ۱۳۹۷ (۲ نوامبر ۲۰۱۸) پس از حمله مهاجمان ناشناس، در منزلش در شهر راولپندی پاکستان و در اثر ضربات چاقو کشته شد. اما مشخص نیست که چرا راننده و محافظ وی هنگام حمله، از او دفاع نکرده‌اند. عمران‌خان، نخست‌وزیر پاکستان که برای یک سفر رسمی در چین به‌سر می‌برد این حمله را محکوم کرد و دستور داد که تحقیقات در این‌باره انجام شود. این در حالی است که هنوز هیچ گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته است. اما این حادثه در حالی اتفاق افتاد که شهرهای مختلف پاکستان به‌دعوت گروه‌های تندرو صحنه‌ی تظاهرات اعتراضی به‌حکم لغو اعدام و آزادی آسیه بی‌بی، زن مسیحی بود. این زن، فقیر و بیسواد روستایی، به اتهام کفرگویی و توهین به مقدسات اسلام، در پنجاب پاکستان به مرگ محکوم شده است.


[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها




[] پی‌نوشت‌ها

مولانا سمیع‌الحق، از ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد (به‌زبان‌های فارسی، انگلیسی و اردو).
روزنامه‌ای آمریکایی واشینگتن تایمز (The Washington Times)، در شماره ۲ نوامبر ۲۰۱۸، خود، در مطلبی که توسط منیراحمد و ریاض خان نوشته شده، او را «پدر طالبان» (father of Taliban) خوانده است.
از ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد، پیشین.
دارالعلوم حقانیه، از ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد.
مولانا سمیع‌الحق، از ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد؛ و نیز: فرهاد محمدی، مولانا سمیع‌الحق، پدر معنوی طالبان، کی بود؟، وب‌سایت فارسی بی‌بی‌سی، جمعه ۲ نوامبر ۲۰۱۸ - ۱۱ آبان ۱۳۹۷.
فرهاد محمدی، پیشین.
همان.
دارالعلوم حقانیه، پیشین.
فرهاد محمدی، پیشین.
همان.
Pakistani 'Father of Taliban' keeps watch over loyal disciples”. Maria Golovnina and Sheree Sardar. Reuters News Agency website. 15 September 2013. Retrieved 21 May 2018.
فرهاد محمدی، پیشین.
همان.
هارون نجفی‌زاده، استاد طالبان: آمریکا باید با طالبان مذاکره کند، وب‌سایت فارسی بی‌بی‌سی، ۶ آوریل ۲۰۱۱ - ۱۷ فروردین ۱۳۹۰.
دارالعلوم حقانیه، پیشین.
مولانا سمیع‌الحق، از ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد.
همان.
گفته می‌شود سمیع‌الحق برای شرکت در تظاهرات ضد دولتی به شهر راولپندی آمده بود و زمانی‌که به‌دلیل بسته‌بودن خیابان منتهی به شهر اسلام‌آباد نتوانست به پایتخت برسد به خانه‌ی مسکونی خود در شهر راولپندی بازگشت و در زمان قتل در حال استراحت بود. پسرش گفته، زمانی‌که محافظان و راننده سمیع‌الحق برای مدتی خانه‌ی مسکونی را ترک کرده بودند، قاتل با استفاده از فرصت پیش‌آمده با بالا رفتن از دیوار وارد خانه شده وی را به قتل رسانیدند. راننده‌ی وی زمانی به خانه بازگشت که سمیع‌الحق غرق در خون بود.
فرهاد محمدی، پیشین.
مشکل آسیه‌بی‌بی از آن‌جا آغاز شد که در سال ۲۰۰۹ با دعوایی بر سر یک لیوان آب، در یکی از روستاهای پر گرد و خاک واقع در پنجاب، مرکز پاکستان بروز نمود. گروهی از زنان در مزرعه‌ای - در اطراف روستای خود به‌نام ایتان‌والی - زیر خورشید سوزان برای جمع‌آوری تمشک، مشغول به‌کار بودند که یکی از آن‌ها دید، آسیه‌بی‌بی، لیوانش را در ظرف آب همگانی فرو برد تا مقداری آب برداشته و بنوشد؛ بلادرنگ سایر زنان او را عقب کشیدند. زیرا آن‌ها مدعی بودند که حال دیگر ظرف آب نجسّ شده است، چون‌که یک غیرمسلمان به آن دست زده است. در این حال، آسیه به‌جای این‌که به آرامی سرش را پائین انداخته و این توهین را تحمل نماید، به‌سختی از ایمانش دفاع کرده و بر درستی نظر خویش مبتنی بر این‌که به‌هیچ‌وجه مرتکب کار ناحقی نگشته است، پافشاری نمود. اما زنان روستا او را متهم به کفرگویی کردند و مدعی شدند که آسیه‌بی‌بی هنگام مشاجره به پیامبر اسلام توهین کرده است
این خبر به‌سرعت در روستا می‌پیچد که زنی به پیامبر توهین نموده است. ملّای روستا از بلندگوی مسجد از طریق مردم می‌خواهد که علیه آسیه‌بی‌بی دست به‌کار شوند. براساس روند غم‌انگیز معمول دفاع وی از ایمانش تبدیل به اتهام ارتداد گشت و به‌محض این‌که مردم جلوی خانه او گرد هم می‌آیند تا او را به مجازات مرگ برسانند، پلیس دست به‌کار می‌شود و او را دستگیر می‌نماید. اما به‌جای محافظت از او، وی را با استفاده از قوانین ارتداد متهم به توهین پیامبر اسلام می‌نمایند. بنابر اظهارات سازمان دیده‌بان حقوق بشر که مورد فوق را دنبال می‌کند در پاکستان، معمولاً برای تصویه‌حساب‌های شخصی و تحت فشار قرار دادن اقلیت‌های مذهبی به فراوانی قوانین ارتداد به‌کار گرفته می‌شوند.
سپس در هشتم نوامیر ۲۰۱۰، پس از این‌که او ۱۸ ماه در زندان به‌سر برده بود، آسیه‌بی‌بی از جانب دادگاه بخش به اعدام محکوم شد. در طول سال‌های گذشته بسیاری را پیش از او متهم کرده بودند. اما غالباً مجازات آن‌ها پرداخت جریمه‌ای ناچیز محدود می‌شد و به اعدام نمی‌رسید. علیه آسیه‌بی‌بی هیچ دلیل مشخصی ارائه نشده است. بلکه دادگاه بخش به اظهارات سه زن شاهد اتکأ نموده است که هر سه نیز دشمن او بودند و این در حالی است که آسیه‌بی‌بی همواره اتهام توهین به محمد پیامبر مسلمانان را رد می‌کرده است.
اما جالب این‌جاست که در پاکستان، صرف متهم‌شدن یک نفر به کفرگویی و توهین به مقدسات اسلامی ممکن است به مجازات مرگ بیانجامد، ولی همین اتهام کافی است که تمام اعضای خانواده‌ی آن فرد نیز هدف حملات و آزار دیگران قرار بگیرند. به‌همین‌خاطر، نه‌تنها گروه‌های فشار و تندرو دست به تظاهرات‌زده و خواهان اعدام آسیه‌بی‌بی شدند و حتی آن‌ها تهدید کردند که اگر زمانی از زندان آزاد شود او را خواهند کشت، بلکه اعضای خانواده‌ی آسیه‌بی‌بی - شوهر و پنج فرزند او - سال‌هاست که از ترس این گروه‌ها به‌شکل مخفیانه زندگی می‌کنند.


[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت فارسی بی‌بی‌سی.
ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد (به‌زبان‌های فارسی، انگلیسی و اردو).


[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها │ ...