|
داستان قتل مرموز یک سفیر
آدولف دابس، در کابل چگونه ربوده و کشته شد؟
فهرست مندرجات
.
آدولف دابس، در کابل چگونه ربوده و کشته شد؟
آدولف دابس، دیپلمات آمریکایی که از ۱۳ مه سال ۱۹۷۸ تا زمان مرگش در ۱۴ فوریه سال ۱۹۷۹ میلادی، سفیر ایالات متحده آمریکا در افغانستان بود. او، در کابل توسط افراد ناشناسی ربوده و در جریان درگیری بین گروگانگیران و نیروهای امنیتی افغان کشته شد.
هنوز مشخص نیست که آدولف دابس با شلیک کدام طرف کشته شده؛ آیا با آغاز حمله نیروهای امنیتی افغان، گروگانگیران سفیر را کشتند و یا در شلیک پلیس جان خود را از دست داد؟
این راز نیز تا به امروز مکتوم مانده است که در پس قتل دابس چه کسانی قرار داشتند؟ گفته شده ربایندگان سفیر آمریکا، خواهان رهایی باعث بدخشی بودند. اما در سالهای اخیر، اسنادی از آرشیوی کاگب برون آمده است که این ماجرا را روشن میکند. چنانکه واسیلی متروخین، که یکی از مسوولان ارشد بایگانی کاگب بوده، در کتاب خود زیر عنوان «کاجیبی در افغانستان» به این موضوع صحه میگذارد، که کاگب عامل این آدمربایی و قتل سفیر آمریکا بوده است.
روز ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی (۱۴ فوریه ۱۹۷۹ میلادی)، آدولف دابس، سفیر ایالات متحده آمریکا در افغانستان را افراد ناشناسی ربودند و سپس او در درگیری کشته شد. ترور دابس بر مناسبات دو کشور سایه انداخت و گفته شد که بعد از این رویداد کمکهای آمریکا به مجاهدین افغان که تازه فعالیتهایشان برجسته شده بود، بیشتر شد. چهل سال بعد از این قتل، هنوز مشخص نشده است که دقیقاً کدام گروه به این کار دست زده و هدف چه بوده است.
▲ | ساعت ۹ صبح، شهرنو، کوچه مرغها |
فقیرمحمد فقیر در آنزمان رئیس دفتر «شورای انقلابی» بود و در ارگ کار میکرد. نه ماه پیش از آن حزب دموکراتیک خلق با کودتا، دولت داوودخان را سرنگون کرده و قدرت را بهدست گرفته بود.
فقیر میگوید چهار نفر در منطقهی شهر نو کابل، کوچه مرغها، خودرو سفیر آمریکا را متوقف کردند، به رانندهی سفیر دستور دادند که بهسمت هتل کابل حرکت کند. در آنزمان این هتل در مرکز شهر کابل بود جایی که در حال حاضر هتل سریناست.
بهگفتهی فقیرمحمد فقیر، این چهار نفر عضو حزبی بودند که به «ستم ملی» مشهور بود. این حزب در اصل بهنام «سازمان فدائیان و زحمتکشان افغانستان» (سفزا) یاد میشد. سفزا که رهبری آن برعهدهی بحرالدین باعث بدخشی بود، شاخهی جدا شده از «سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان» بهرهبری طاهر بدخشی بود.
هتل کابل سرینا، یکی از معروفترین هتلهای لوکس شهر کابل است که در سال ۱۹۴۵ بنیاد شده است.
فقیر میگوید ربایندگانِ سفیر آمریکا، او را به طبقهی دوم هتل کابل بردند و اعلام کردند در صورتی سفیر را آزاد خواهند کرد که رهبر سازمانشان، بحرالدین باعث بدخشی از زندان رها گردد. بحرالدین باعث، بهعلت «توطئهی ضدخلقی» در زندان پل چرخی زندانی بود.
ربایندگان که گفتهشده همهشان یا دستکم یکی از آنها لباس پلیس بر تن داشته، سفیر را به اتاق ۱۱۷ انتقال دادند و از رانندهی سفیر خواستند که به سفارت برود و به دیپلماتهای آمریکایی اطلاع دهند. نیروهای امنیتی بلافاصله هتل را محاصره کردند.
▲ | لطفاً حمله نکنید |
بروس فلاتین، در آنزمان مشاور سیاسی سفارت آمریکا در کابل بود. او ۱۴ سال بعد از قتل آدولف دابس در مصاحبهای با انجمن مطالعات و آموزشهای دیپلماتیک جزئیات این رویداد را بیان کرد.
زمانیکه او با شماری دیگر از کارمندان سفارت به هتل رفتند، نیروهای امنیتی و پلیس در لابی هتل جمع شده بودند. بهگفتهی فلاتین به آنها گفته شد که «تروریستها» سفیر را دستگیر کردهاند. او افزود: «من با مسئولان سفارت شوروی و مقامهای پلیس که در آنجا بودند صحبت کردم. به من گفتند که ربایندگان در قبال رهایی سفیر دابس، خواهان رهایی شماری از مخالفان حکومت، مشخصاً فردی به اسم یونس خالص هستند.»
مسئولین سفارت شوروی و مقامهای پلیس به فلاتین گفتند که ربایندگان در قبال رهایی دابس، خواهان آزادی یونس خالص از رهبران مجاهدین هستند. مشخص نیست که آیا در آنزمان مولوی خالص زندانی بوده است یا خیر؟
بروس فلاتین از مقامهای پلیس بارها درخواست میکند که بهعمل شتابزدهای که جان سفیر را تهدید کند، دست نزنند. آنها اطمینان دادند که چنین اقدامی صورت نخواهد گرفت.
مدتی بعد یک مقام شوروی از فلاتین میپرسد که سفیر آمریکا علاوه بر انگلیسی چه زبان دیگری بلد است؟ فلاتین پاسخ میدهد: «روسی».
این مقام شوروی دوباره میپرسد علاوه بر روسی، سفیر زبان دیگری را یاد دارد یا نه؟ زمانیکه فلاتین میگوید آدولف دابس، آلمانی هم میتواند صحبت کند، مقام شوروی از خود فلاتین هم میپرسد که آلمانی بلد است یا خیر؟ جواب فلاتین مثبت بود.
پس از این پرسش و پاسخ، یک افسر پلیس افغان از فلاتین میخواهد که همراه او به طبقه دوم هتل برود. تصمیم بر آن بوده که فلاتین با زبانی که ربایندگان متوجه نشوند، با سفیر صحبت کند.
افسر پلیس او را به پشت دروازهی اتاقی که سفیر و ربایندگان در آن حضور داشت، برد و از فلاتین خواست که از سوراخ کلید با سفیر صحبت کند. فلاتین تصور میکرد زمانیکه خمشده و از سوراخ کلید صحبت کند، رگبار گلوله بهسمتش شلیک خواهد شد. بههمین خاطر از افسر پلیس پرسید: «مطمئنی افرادی که در اتاق هستند با این شیوهی گفتوگو موافقند؟» جواب مثبت بود.
فلاتین زانو میزند و از سوراخ کلید درب، حال سفیر را میپرسد. سفیر پاسخ میدهد که حالش خوب است. با اشارهی افسر پلیس، فلاتین بهزبان آلمانی از سفیر میخواهد که نوع اسلحهی ربایندگان را بگوید. سفیر در پاسخ از کلمهای استفاده میکند که به کلمهی تفنگچه (سلاح کمری) انگلیسی نزدیک بود، این موضوع سبب میشود که ربایندگان متوجه شوند. بههمین خاطر دستور میدهند که گفتوگو متوقف شود.
پس از این افسر پلیس از فلاتین میخواهد که به سفیر بگوید ده دقیقه بعد یا به دستشویی برود یا خود را روی زمین بیندازد. فلاتین بدون آنکه این موضوع را به سفیر بگوید از افسر پلیس میخواهد که صبر کند تا او با آنها در جای دیگری حرف بزند.
در نهایت افسر پلیس آنطور که بروس فلاتین تعریف کرده، به صحبتهای او که شتابزده تصمیم نگیرند و بهسمت اتاق سفیر حمله نکنند، توجهی نکرده و میگوید که به او دستور داده شده است. یکونیم ساعت بعد از ربودن سفیر، فلاتین متوجه میشود که نیروهای پلیس برای حمله آماده میشوند.
عتیقالله امرخیل در آنزمان استاد آموزشگاه عالی افسران بود. او به بیبیسی گفت مذاکرات با ربایندگان نتیجهای نداشت. تصمیم گرفته شد که از گاز استفاده شود. با پرتاب گاز به داخل اتاق، ربایندگان و سفیر بیهوش میشدند و سپس آنها را به شفاخانه (بیمارستان) منتقل میکردند. آمادگی برای اجرای این نقشه صورت گرفته بود اما بهگفتهی امرخیل معلوم نیست چرا از گاز استفاده نشد.
نیروهای امنیتی در ساعت ۱۲:۵۰ ظهر تیراندازی بهسمت اتاقی را که سفیر آمریکا در آن بود آغاز کردند. بهگزارش واشنگتنپُست این تیراندازی ۴۰ ثانیه ادامه داشت.
فقیرمحمد فقیر، رئیس دفتر «شورای انقلابی» که آنزمان شاهد رویداد بود، به بیبیسی فارسی گفت که سید داوود ترون رهبری عملیات را برعهده داشت. ترون از دفتر کارش دستور حمله را صادر کرد.
پس از حمله، زمانیکه فلاتین وارد اتاق میشود، میبیند که جسد سفیر روی یک صندلی افتاده است. یک گلوله بالای چشم راست، یکی نزدیکی قلب و یک گلوله هم به مچدست چپ برخورد کرده بود. سفیر و گروگانگیران کشته شده بودند.
▲ | سفیر را که کشت؟ |
هنوز مشخص نیست که سفیر با شلیک کدام طرف کشته شده است. آیا با آغاز حمله نیروهای امنیتی افغان، گروگانگیران سفیر را کشتند یا در شلیک پلیس جان خود را از دست داد.
مقامهای آمریکایی، بهویژه دیپلماتهایی که در محل حضور داشتند، تأکید کردند که حمله با اشاره مشاوران شوروی حاضر در محل صورت گرفته است.
دولت شوروی و دولت افغانستان این اتهام را رد کردهاند. حفیظالله امین که وزیر خارجه بود، چهار روز بعد در یک نشست خبری اتهامهای آمریکا را «کاملاً بیاساس» خواند.
عتیقالله امرخیل و فقیرمحمد فقیر که در آنزمان از مقامهای دولت بودند هر دو با قاطعیت دستداشتن شوروی در ترور سفیر آمریکا را رد میکنند.
همه افرادی که در حمله دست داشتند کشته شدند، در چهل سال گذشته هیچ حزب و سازمانی اعلام نکرده که ربودن و قتل آدولف دابس کار که بوده است.
۱۴ فبروری ۱۹۷۹ برای بسیاری از آمریکاییهایی که از رخدادهای افغانستان و ایران خبر نداشتند، روز ولنتاین و عشاق بود اما برای دولت آمریکا روز ناگواری بود؛ از یکطرف سفیرش در افغانستان کشته شده بود و از طرف دیگر، سفارتش در ایران به تسخیر چریکهای فدایی خلق درآمده بود.[۱]
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی به رشتهی تحریر درآمده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- علی حسینی، چهل سال گذشت؛ سفیر آمریکا در کابل چگونه ربوده و کشته شد؟، بیبیسی: ۱۸ فوریه ۲۰۱۹ - ۲۹ بهمن ۱۳۹۷.
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت بیبیسی