دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۰, سه‌شنبه

خویدوده در دین زرتشتی

از: رضا مرادی غیاث‌آبادی

خویدوده در دین زرتشتی

ازدواج با محارم یا همخوابگی با محارم؟‬‎


فهرست مندرجات

.



خویدوده در دین زرتشتی

حرمت زنا با محارم، اصلی پذیرفته در بسیاری از جوامع، مذاهب و کشورها است که به ممنوعیت ازدواج و رابطه‌ی جنسی با خویشاوندان نزدیک، اشاره دارد. افرادی که ازدواج میان آن‌ها حرام است، در اصطلاح محرم نامیده می‌شوند. «ازدواج و رابطه‌ی جنسی میان برادر با خواهر، و فرزندان با پدر و مادر (والدین)، در ادیان ابراهیمی مشمول ممنوعیتی کمابیش جهان‌شمول می‌شود. ممنوعیت ازدواج تقریباً همیشه با ممنوعیت روابط جنسی پیش از ازدواج، انطباق دارد. هرچند در برخی از قبایل سرخ‌پوست ممنوعیت ازدواج با محارم به‌معنای ممنوعیت روابط جنسی پیش از ازدواج نیست. ضمانت اجرای ممنوعیت زنا با محارم بیش‌تر با بی‌آبرویی است تا کیفرهای شدید دیگر.»

«خویدوده در دین زرتشتی: ازدواج با محارم یا همخوابگی با محارم؟»، عنوان مطلبی است که رضا مرادی غیاث‌آبادی، آن را در چهارشنبه ۸ آذر ۱۳۹۱، در سایت پژوهش‌های ایرانی منتشر کرده است. او پیش از آن (در دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸)، مقاله‌ای «خویدوده: ازدواج با محارم در دین زرتشتی» را نیز در همین سایت اینترنتی خود نشر نموده بود.

در متون پهلوی و متون فقهی دین زرتشتی اصطلاحی به‌نام «خویدوده» دیده می‌شود که اغلب دانشمندان و پژوهشگران دین زرتشتی و مترجمان پهلوی آن‌را به‌معنای «ازدواج با محارم یا ازدواج با نزدیکان» گرفته‌اند (از جمله بنگرید به گفتاری از استاد جلیل دوستخواه: «خویدُدَه یا خویدودَس، رازواره‌ای در آموزه‌ی پسین زرتشتی»). در باره‌ی خویدوده از جمله در کتاب‌های زرتشتی «روایت پهلوی»، «مینوی خرد»، «روایت آذرفرنبغ فرخزادان»، «ارداویراف‌‌نامه»، «دینکرد»، «دادستان دینی»، «روایات داراب هرمزد» و «زادسپرم» سخن رفته است. به‌موجب این متون، خویدوده پدر و دختر، خویدوه مادر و پسر، و خویدوده برادر و خواهر از شایسته‌ترین و مهم‌ترین دستورات دینی زرتشتی و بزرگ‌‌ترین ثواب‌ها است که اجرای آن موجب رسیدن سریع‌تر به بهشت، و اختلال در اجرای آن جزو بزرگ‌ترین گناهان دانسته می‌شده است (مینوی خرد، بخش ۳۵ و ۳۶؛ روایت پهلوی، فصل هشتم).

آذرفرنبغ (موبد بزرگ زرتشتی) در فصل هشتادم از کتاب سوم دینکرد، خویدوده را سنتی برگرفته از آمیزش اهورامزدا با دخترش سپندارمذ می‌داند که مشی و مشیانه (نخستین آدمیان و نخستین برادر و خواهر) آن‌را ادامه دادند تا به نسل همه مردمان گیتی برسد. او هرگونه آمیزش به‌غیر از روش خویدوده را با آمیزش گرگ و سگ، و آمیزش اسب و خر مقایسه می‌کند که محصول جفت‌گیری آن‌ها از نظر نژادی پست و فرومایه خواهد شد. این نکته‌ای است که مورد توجه و تأکید زادسپرم (پیشوای بزرگ زرتشتیان) نیز قرار گرفته و در بخش بیست و ششم کتاب گزیده‌های زادسپرم، خویدوده را موجب تولید نسل پاک دانسته است.

آذرفرنبغ هر کس را که با خویدوده مخالفت ورزد و آن‌را سبک بشمارد، از تبار دیوان و دشمنان مردم می‌داند. (هم‌چنین بنگرید به: «آیین مزدک به‌روایت دینکرد: تنها متن بازمانده‌ی از گفتگوی مزدکیان با روحانیت زرتشتی»). او هم‌چنین در پاسخ به مخالفان خویدوده و برای توجیه و تبلیغ دینی و ذکر محاسن آن، یادآور شده است که آیا بهتر نیست اگر زخمی در آلت مادر یا خواهر یا دختر وجود داشته باشد، پدر یا پسر یا برادر آن‌را ببینند و بر آن دست برند و مرهم نهند؟

در فصل هشتم از متن «روایت پهلوی» برای تشویق مردم به اجرای خویدوده چنین توجیهی را آورده‌اند که اهورامزدا به زرتشت دستور اجرای خویدوده را می‌دهد و می‌گوید این کاری است که من با دخترم سپندارمذ انجام دادم و مشی نیز با مشیانه انجام داد.

در فصل ۸۶ از متن پهلوی ارداویراف‌نامه به زنان هشدار داده شده است که چنان‌چه از خویدوده خودداری کنند و آن‌را سبک بشمارند، وارد دوزخ خواهند شد و در آن‌جا مارهای بزرگی وارد اندام تناسلی‌‌شان خواهد شد و از دهان‌شان بیرون خواهد آمد.

به‌موجب فتوای بیستم از مجموعه فتاوی موجود در کتاب «روایت آذرفرنبغ فرخزادان» اگر دختر یا خواهر مردی به خویدوده با او رضایت و موافقت نداشته باشند، مرد می‌تواند از زور استفاده کند و زن را وادار به این‌کار کند.

چنین تهدیدهایی نشانه آن است که عموم مردم از این دستور دینی رویگردان بوده‌اند و موبدان می‌کوشیده‌اند تا با نسبت دادن خویدوده به اهورامزدا و زرتشت و بیان تشویق از یک‌سو و تهدید از سویی دیگر، مردم را وادار به انجام آن کار کنند. نشانه‌ی دیگری از رویگردانی مردم این است که در پایان بخش هشتم از کتاب روایت پهلوی، زرتشت به اهورامزدا می‌گوید: «این کار سخت و دشواری است و چگونه می‌توانم خویدوده را در میان مردم رواج دهم؟» و اهورامزدا جواب می‌دهد: «به‌چشم من نیز چنین است، اما وقتی کردار نیک باشد، نباید دشوار و سخت باشد. به خویدوده کوشا باش و دیگران را نیز کوشا کن».

اما نکته‌ای که نگارنده قصد دارد آن‌را در این گفتار پیش بکشد، این است که با توجه به‌برخی شواهد، به نظر می‌رسد که منظور از خویدوده منحصراً «ازدواج با محارم» نیست و معنای «همخوابگی با محارم» را نیز می‌دهد. چه به‌شکل ازدواج باشد و چه به‌شکل هم‌بستری‌‌های موردی یا مکرر. به این عبارت‌ها که در فصل هشتم کتاب روایت پهلوی آمده است، توجه کنیم و ببینیم آیا این توصیه‌های دینی مفهوم «ازدواج» را می‌رساند یا مفهوم «همخوابگی» را:

    «اگر مردی یک خویدوده با مادر و یکی نیز با دخترش کند، آن‌که با مادر بوده، برتر از دختر است». «اگر با دختر و خواهرش خویدوده کرده باشد، آن‌که با دختر بوده، برتر از آن است که با خواهر بوده باشد». «اگر پدری با دختر حلال‌زاده و تنی خودش خویدوده کند، برتر است؛ اما اگر با دختر نامشروع خودش که محصول آمیزش با زن دیگران بوده باشد، خویدوده کند، باز هم ثواب می‌برد». «روزی جمشید با خواهرش جمک بخوابید و از ثواب این همخوابگی بسیاری از دیوان بشکستند و بمردند». «اهورامزدا به زرتشت گفت که خویدوده بهترین و برترین کارها است. کسی که یک‌بار نزدیکی کند، هزار دیو می‌میرد؛ اگر دوبار نزدیکی کند، دو هزار دیو می‌میرد؛ اگر سه‌بار نزدیکی کند، سه هزار دیو می‌میرد؛ اگر چهار بار نزدیکی کند، مرد و زن رستگار خواهند شد». «پسر به مادر و پدر به دختر و برادر به خواهر باید بگوید که تن خود را برای آمیزش‌کردن به من بده تا اهورامزدا را خشنود کنیم و جای نیکی در بهشت بیابیم».

عبارات بالا و به‌خصوص انجام چندین باره خویدوده توسط یک شخص بر روی مادر و خواهر و دختر خود، نشان می‌دهد که منظور از خویدوده در دین بهی زرتشتی «ازدواج با محارم» نیست، بلکه «همخوابگی و آمیزش با محارم» است.[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- غیاث‌آباد، رضا مرادی، خویدوده در دین زرتشتی: ازدواج با محارم یا همخوابگی با محارم؟، پژوهش‌های ایرانی، چهارشنبه ۸ آذر ۱۳۹۱.


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

  • برگرفته از وب‌سایت پژوهش‌های ایرانی، با استفاده از منابع زیر:
    آذرفرنبغ پسر فرخزاد، دینکرد، ترجمه فریدون فضیلت، کتاب سوم، جلد یکم، تهران، ۱۳۸۱، صفحه ۱۴۳ تا ۱۵۲.
    ارداویراف‌نامه، ترجمه به فرانسه از فیلیپ ژینیو، ترجمه به فارسی از ژاله آموزگار، چاپ دوم، تهران، ۱۳۸۲، صفحه ۹۱.
    روایت آذرفرنبغ فرخزادان، ترجمه حسن رضائی باغ‌بیدی، تهران، ۱۳۸۴، صفحه ۱۶٫
    روایت پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران، ۱۳۹۰، صفحه ۲۱۹ تا ۲۲۹.
    زادسپرم، گزیده‌های زادسپرم، ترجمه محمدتقی راشد محصل، تهران، ۱۳۶۶، صفحه ۳۷.
    مینوی خرد، ترجمه احمد تفضلی، ویرایش سوم، تهران، ۱۳۸۰، صفحه ۵۰ تا ۵۲.